نشست «وین ۶» بعد از ۱۶روز مذاکره سنگین و مستمر با ناکامی در دستیابی به توافق جامع به پایان رسید. «محمد جواد ظریف» و «کاترین اشتون» با صدور متن مشترکی تاکید کردند که طرفین طی هفتههای آینده و به اشکال مختلف گردهم آمده و مذاکرات را ادامه میدهند. دو طرف همچنین به وجود فاصله قابل توجه در برخی موارد کلیدی،با وجود برخی پیشرفت های ملموس، اذعان کردند.
طبق توافق در بامداد شنبه ۱۹ ژوئیه، مدت مذاکرات برای ۴ ماه دیگر تا تاریخ بیستم نوامبر (یک سالگی توافق اقدام مشترک شش ماهه ژنو) تمدید شد. در این مدت حکومت ایران کماکان محدودیتها در برنامه هستهای خود را رعایت میکند و در عوض ۲ میلیارد و ۸۰۰ میلیون دلار از حساب های بلوکه شده ایران آزاد میشود.
دو طرف فضای مذاکرات را برای تمدید مثبت ارزیابی کردند اما در عین حال همانطور که فرانک والتر اشتاینمایر، وزیر خارجه آلمان تاکید کرد این مهلت مناسبتترین و چه بسا یکی از آخرین فرصتها برای حل مسالمتآمیز بحران هستهای ایران بوده باشد.
از قبل و بخصوص بعد از نشستهای وین ۴ و ۵ پیشبینی میشد مذاکرات توافق جامع در موعد اولیه به فرجام نرسد. اینک مذاکرات به جایی رسیده است که به قول عباس عراقچی ۶۰ الی ۶۵ درصد متن مربوط به توافق جامع آماده شده ولی ۳۵ درصد مورد اختلاف، شامل مسائل کلیدی میشود که از نظر محتوایی بیش از ۸۰ درصد متن را تشکیل میدهد. بنابراین میتوان گفت عملا پیشرفتی در دستیابی به توافق جامع حاصل نشده و هنوز اصل دسترسی به آن مورد تردید است.
هنوز دلایل عدم رسیدن به توافق در ۲۰ ژوئیه به صورت مفصل و رسمی اعلام نشده اما هزینههای عدم دستیابی به توافق در حدی بالا است که هر دو طرف تمایل دارند مذاکرات را ادامه دهند.
اما هزینههای عدم دستیابی به توافق در حدی بالا است که هر دو طرف تمایل دارند مذاکرات را ادامه دهند. در ابتدای گفتوگوها، هیات نمایندگی ایران اعلام کرد اگر چشماندازی برای موفقیت مذاکرات در آینده وجود نداشته باشد، با تمدید مذاکرات موافقت نخواهند کرد. دیپلماتهای غربی نیز در موضعی مشابه تمدید مذاکرات را در مدت زمان چند هفتهای در صورت بالا بودن احتمال توافق طرح میکردند.
مذاکرات فشرده روزهای آخر باعث شد تا با تمدید مذاکرات در چارچوب اقدام مشترک ژنو برای ۴ ماه توافق شود. عراقچی دلیل تمدید مذاکرات را تمایل دولت به جلوگیری از بازگشت تحریمها به سطح قبلی و همچنین نگرانی غرب از غنیسازی بیست درصدی اورانیوم عنوان نمود.
چرایی بن بست مذاکرات
هنوز دلایل عدم رسیدن به توافق در ۲۰ ژوئیه به صورت مفصل و رسمی اعلام نشده است. اما بر اساس اخبار مطرح در رسانهها و موضعگیریها و مصاحبههای مقامات نزدیک به مذاکرهکنندگان دو طرف، میتوان نتیجهگیری کرد که حوزههای اختلاف بر سر تعداد، سطح و مکان غنیسازی اورانیوم، راکتور آب سنگین اراک یا برنامه موشکی ایران، محدوده تحقیقات چگونگی برداشته شدن تحریمها بوده است.
اما مسئله کانونی، ابعاد و اندازه تاسیسات غنیسازی اورانیوم بوده است. امریکا و کشورهای طرف مذاکره، خواهان کاهش تعداد سانتریفوژها و تقلیل ساختار کنونی غنیسازی اورانیوم برای توافق جامع و پایدار هستند اما ایران بر حفظ ساختار کنونی اصرار دارد.
موضع سرسخت تیم مذاکرهکننده از «وین۴» و بعد از سخنرانی خامنهای شروع شد. تعریف جدید خامنهای از نرمش قهرمانانه و تعیین خطوط قرمز برای تیم مذاکرهکننده آنها را در موقعیت سخت گیری و عدم انعطاف در مذاکرات قرار داد.
در اصل موضع سرسخت تیم مذاکرهکننده از «وین۴» و بعد از سخنرانی خامنهای شروع شد. تعریف جدید خامنهای از نرمش قهرمانانه و تعیین خطوط قرمز برای تیم مذاکرهکننده آنها را در موقعیت سخت گیری و عدم انعطاف در مذاکرات قرار داد. او در سخنرانیاش در جمع مسئولان عالیرتبه نظام تصریح کرد که نیاز کشور در غنیسازی اورانیوم در حد ۱۹۰ هزار سو ( واحد جدا کننده اورانیوم تغلیظ شده ) است. البته او جا را باز گذاشت تا این میزان به یک باره بدست نیاید و یک دوره زمانی چند ساله را در بر بگیرد.
طبق ادعای علیاکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، برای تامین سوخت هستهای نیروگاه اتمی بوشهر سالانه به ۱۹۰ هزار سو اورانیوم غنی شده نیاز است. منتها طبق قرار داد، روسیه متعهد است تا ده سال سوخت هستهای نیروگاه بوشهر را تامین کند. صالحی با بیان اینکه ایران سانتریفوژ هایی با ظرفیت ۲۴ سو دارد، عدد ۷۰۰۰هزار سانتریفوژ را به عنوان نیاز ایران برای تولید صنعتی اعلام کرد تا فضا برای جوش خوردن معامله اتمی مساعد گردد.
اما سرمقاله حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان که با سکوت بیت رهبری همراه بود، پرده از دیدگاه بخش تندرو و مسلط حکومت پرده برداشت. شریعتمداری مدعی شد رهبری ایران در میانه راه با اتخاذ دستورات جدید و محدود کردن دامنه اعطاء امتیاز محاسبات جدیدی را در مذاکرات اعمال کرده و بازی غرب را به هم زده است.
رهبری و بخش مسلط قدرت برای ماجراجویی و سیاست خارجی ستیزهجویانه میخواهند ساختار هستهای حفظ شود و نقطه گریز (Break out) کوتاه باشد.
او همچنین گفت توانایی سانتریفوژهای موجود در حد ۱.۲ و ۱.۸ است و عدد ۲۴ ادعایی صالحی برای سانتریفوژهایی است که هنوز در مرحله آزمایشگاهی هستند و سالها طول میکشد که به بهرهبرداری برسند. طبق محاسبات شریعتمداری ایران برای تامین نیازهای صنعتیاش به نزدیک ۱۵۶ هزار سانتریفوژ نیاز دارد!
شریعتمداری همچنین تیم مذاکرهکننده را متهم ساخت که به پذیرش ۴۰۰۰ سانتریفوژ رضایت داده بودند. خامنهای در ادامه در هشداری نرم به مذاکره کنندگان مبنی بر اینکه طرف مقابل به مرگ گرفته است تا به تب راضی شوید، خواهان پذیرش ساختار موجود هستهای ایران شد که ۱۹۰ هزار سانتریفوژ دارد و نزدیک به ۹۰۰۰ آن فعال است .
سخنان خامنهای در جمع مسئولان نظام صحت ادعای شریعتمداری را تایید کرد. وی در آن سخنان ضمن نصیحت به تیم مذاکرهکننده آنها را خطاب قرار داد که مواظب باشند دشمن یعنی آمریکا باعث نشود آنها محاسبه غلط بکنند. او تامین ۱۹۰هزار سو اورانیوم غنی شده در سال، عدم تعطیلی فردو و نبود محدودیت در حوزه تحقیق و توسعه را به عنوان خطوط قرمز اعلام نمود.
ابعاد فوق در زمینه غنیسازی اورانیوم برای غرب قابل پذیرش نبود. آمریکا برای توافق جامع خواهان کاهش چشمگیر تعداد سانتریفوژها و عدم استفاده از نسلهای جدید سانتریفوژ است. همچنین تعطیلی فردو نیز مورد توجه مقامات آمریکایی است. دولتمردان غرب کماکان نسبت به برنامه هستهای حکومت بیاعتماد هستند.
اقدام مشترک شش ماهه ژنو از دید آنها به معنای پایان بی اعتمادی و کسب اطمینان نیست. از این رو آنها میکوشند محدودیتها برای یک زمان طولانی در دوره توافق جامع تداوم یابد و تحریمها نیز به صورت پلهای متناسب با اقدامات اعتمادساز ایران برداشته شوند. اما ایران خواهان برداشته شدن بیکباره تحریم ها است.
جنگ رسانهای ظریف و کری در آستانه مذاکرات تاییدکننده وجود این شکاف و تلاش دو طرف برای اقناع دیگری به عقبنشینی بود.
دیگر عنصری که اجازه توافق پایدار را نمیدهد، اصرار آمریکا و دیگر دولتهای غربی بر تعیین محدودیت دائمی در ساختار غنیسازی اورانیوم توسط جمهوری اسلامی است. چنین مسئلهای نمیتواند مورد پذیرش حکومت قرار بگیرد.
از یک سو رهبری و بخش مسلط قدرت برای ماجراجویی و سیاست خارجی ستیزهجویانه میخواهند ساختار هستهای حفظ شود و نقطه گریز )Break out) کوتاه باشد. همچنین پرستیژ و منافع ملی ایران نیز تطابقی با پذیرش دائمی محدودیت در خصوص غنیسازی اورانیوم ندارد. حداکثر محدودیتهای مقطعی و موقت میتواند در دستور کار قرار بگیرد.
از آنجا که هنوز تکلیف فعالیتهای گذشته هستهای مشکوک به بهره رداری نظامیاز سوی آژانس مشخص نشده است، برای غرب نیز دشوار است تا پذیرای فعالیت بدون محدودیت غنیسازی اورانیوم توسط جمهوری اسلامی شود.
این مسئله باعث قفل شدن مذاکرات شد. اما از آنجا که در اقدام مشترک شش ماهه ژنو و در فصل مربوط به توافق جامع، اندازه و ظرفیت تجهیزات و ساختار فنی غنیسازی اورانیوم در ایران منوط به توافق دوجانبه ایران و ۱+۵ شده است، مذاکرهکنندگان ایرانی در چارچوب مدالیته راهی جز کسب رضایت غرب ندارند.
جنگ رسانهای ظریف و کری در آستانه مذاکرات تاییدکننده وجود این شکاف و تلاش دو طرف برای اقناع دیگری به عقبنشینی بود. کلید واژه این عقبنشینی از سوی ایران واقعگرایی و دوری از برخورد تحمیلی بود. امریکا نیز بر روی تصمیمگیری سخت و کاربردی تاکید ورزید.
موضوع سانتریفوژها در کنار راکتور اراک، نحوه برچیده شدن تحریمها، حدود و ثغور تحقیق و توسعه و مسائل حاشیهای اجازه نداد علیرغم تلاش مذاکرهکنندگان، طرفین به توافق دست یابند. عدم اقناع آژانس هستهای از پاسخهای ایران در خصوص فعالیتهایی که شائبه استفاده نظامی دارند، فاکتور مهمی در پر پیچ و خم شدن گفتگو ها ایفا کرد.
دولت اوباما و دولت روحانی هر دو منافع خاصی در به فرجام رسیدن مذاکرات در موعد اولیه داشتند اما شکاف وسیع و فاصله زیاد آنها را ناکام ساخت. در واقع موضوع دیگر از حوزه مانورهای دیپلماتیک خارج شده و نیازمند تصمیمات سیاسی و راهبردی در پایتختها بود.
دولت اوباما و دولت روحانی هر دو منافع خاصی در به فرجام رسیدن مذاکرات در موعد اولیه داشتند اما شکاف وسیع و فاصله زیاد آنها را ناکام ساخت. در واقع موضوع دیگر از حوزه مانورهای دیپلماتیک خارج شده و نیازمند تصمیمات سیاسی و راهبردی در پایتختها بود.
عامل اصلی در این ناکامی نقشآفرینی ویژه خامنه ای در بستن دست مذاکرهکنندگان ایرانی و اتخاذ موضع سرسختانه برای حفظ ساختار هستهای موجود بود. در کنار این مساله، برآورد غلط تیم مذاکره کننده در عملی بودن دستیابی به توافق جامع در بازه زمانی چند ماهه و دستکم گرفتن پیچیدگیها و تنگناها و موضع منفعلانه آنها در برابر خامنهای نیز نقش مهمی داشت. در عین حال دیدگاه غرب با محوریت آمریکا در خصوص حفظ محدودیت دائمی در برنامه هستهای ایران نیز عرصه را برای مصالحه پایدار هستهای تنگ ساخته است.
چشم انداز پیشرو
سیر تحولات بعد از دوره شش ماهه نخست اقدام مشترک ژنو و نافرجامی در انعقاد توافق جامع باعث میشود تا با احتیاط بیشتری در خصوص آینده سخن گفت. رویکرد تیم هستهای ایران از وین ۴ به بعد تغییر ملموسی با شروع مذاکرات بعد از تشکیل دولت روحانی پیدا کرده است. به نوعی میشود گفت جهت حرکت جدید در قیاس با گذشته بیشتر شبیه رویکرد سعید جلیلی در مذاکرات است اگر چه هنوز با آن تفاوتهای قابل اعتنایی دارد .
مذاکرات اگر تا ۲۰ نوامبر به نتیجه نرسد احتمال اینکه شانس مجددی در آینده پیش دیدنی داشته باشد خیلی کم است . مقامهای امریکایی بر عکس آغاز اقدام مشترک ژنو، این بار بر روی اعمال تحریمهای باقی مانده تصریح کردند تا نشان دهند که سیاست دوگانه هویج و چماق را در دوره چهار ماهه صریحتر جلو میبرند.
در آنسوی میدان نیز میتوان انتظار داشت حکومت به مانور هایی دست بزند تا موازنه قوا به نفع رقیب جلو نرود. تصمیمگیری اصلی ایران منوط به محاسبه خامنهای است. آیا او تا دقیقه ۹۰ صبر میکند تا کاملا مطمئن شود که راهی جز امتیاز دادن نیست؟ یا اینکه سعی میکند فضا به نحوی مدیریت شود که کاهش کنونی تحریمها حفظ گردد و مذاکرات برای حذف کامل متوقف شود.
در عین حال این گزینه را نیز باید در نظر گرفت که خامنهای میخواهد مذاکرات به گونهای به فرجام برسد که نقش تعیینکننده از آن او باشد نه روحانی و موقعیت مسلطش در قدرت و حفظ سیاست خارجی ستیزهجویانه به خطر نیفتد.
تغییر در معادلات جهانی و به خصوص رویارویی روسیه و غرب میتواند فضای مذاکرات هستهای را تغییر دهد. اما آنچه مسلم است اختلافنظر های محتوایی موجود به صرف انجام چهار ماه مذاکره بعید است حل شود. رسیدن به توافق جامع نیاز به اتخاذ تصمیمات بزرگ از سوی هر دو طرف نزاع دارد.
مذاکرات وین برای چهار ماه تمدید شده است ولی non paper ان مثل شش ماه پیش بر ملا نشده است ومعلوم نیست خواست ایران بیشتر از دو ملیارد و هشتصد ملیون دلار چیز دیگری بوده است و یا نه ولی مصاحبه اقای عراقچی با خبر نگاران ایرانی ابعاد مذاکره و توافق موقت را بشکلی تبیین میکند که قابل تامل است .زیرا غلاوه بر انکه ایران در اینده غنی سازی اورانیوم 20 درصدی نخواهد داشت مشخصا متعهداست 100 کیلو اورانیومی که برای راکتور تهران اکسیده کرده است بایستی به میله سوخت تبدیل شود وسوختی که بدست میاید از 25 کیلو گرم بیشتر نباشد.البته 100 کیلو گرم دیگر که رقیق 5 درصدی کرده قابل باز فراوری نخواهد بود.
البته اژانس بین المللی تائید کرده است که ایران به تعهدات خود عمل کرده است یعنی در چهار ماه ایند فقط باید 100 کیلو اورانیرم اکسید شده به میله سومخت بدل شود که نشان میدهد ایران به این فن اوری دست یافته است.
معاون وزارت خارجه عنوان کرده است که ایران سه تن اورانیوم غنی سازی شده 2 درصدی دارد که بعنوان پسماند تلقی میشود وتکلیفش را روشن نمیکند در حالیکه در non paper تواقفنامه ژنو ذکره شده بود که حاصل کار 9000 سانتر فیوژ مشغول کار بایستی بلا فاصله اکسیده شود تا درمراحل بعدی تبدیل به سوخت شدن را طی نماید.
تا اینجا مشخص شده که پرونده حقوق بشر به این مذکره گره نخورده است و بهمین دلیل خامنه ای هم با روند مذاکره مخالفت نداشته است.
اگر مذاکرات به نتیجه برسد برای رفع تحریمها مشکلات بسیاری پیش روی ایران خواهد بود زیرا مثلا رفع تحریم از نفت به گفته معاون بین الملل وزارت نفت باید از 9 لایه عبور شود زیرا نفت تحریم است شرکت نفتکشهای ایران هم تحریم است بیمه های اتکائی حمل و نقل هم ممنوع شده رابطه بانکی هم با تحریم سویفت روبروست و بانک مرکزی هم که نماینده دولت است در حصار قرار دارد و نقل و انتقال به اکثر بانکهای ایرانی هم که در تحریمند امکان پذیر نمیباشد بنابرین اگر اروپا بخواهد تفت ایران را از تحریم خارج کند باید همزمان 9 تحریم را بردارد همین مقام میگوید فقط تحریمهای اروپا علیه ایران 650 صفحه است. بر این روال تحریمهای امریکا از زمان ریاست جمهوری کارتر تا به امروز ادامه داشته است وباید مورد به مورد بررسی وبازبینی شود بخصوص درامریکا که هر دادگاه محلی میتواند بر اثر شکایتی حکم دهد ودیوانعالی هم معمولا ابرام میکند بطوریکه دو هفته پیش حکمی بمبلغ یک ملیارد و هفتصد ملیارد دلار بتائید دیوان رسید که استناد ان به حضور ایران در انفجار 1983 است ودلیل متقنی برای اثبات وجودنداشت. برداشتن تحریمهای امریکا مسلما رسیدگی به دهها هزار صفحه مستندات است که اگر درست عمل نکنند در چند دهه اینده مشکل ساز خواهد بود .مسلما برداشتن تحریمهای اروپا اجتیاج به تصویب مجالس کشورها و پارلمان اروپا دارد و در امریکا علاوه بر رئیس جمهور کنگره و سنا نیز انرا قبول کنند.
تعامل در مذاکرات و رسیدن به توافق بسیار اسانتر از برداشتن تحریمها است و شاید برداشتن تحریمهای سازمان ملل در مقابل مشکلاتی که حذف تحریمهای اروپا و امریکا دارد بسیار اسان وراحت است .
باید نگاه کنیم و ببنیم تیم مذاکره کننده و مشاوران حقوقی این مهم را چگونه بانجام خواهند رساند.
منوچهر / 21 July 2014
چرا مردم ایران نباید از جریان زهر خوردن اطلاعات کامل داشته باشند؟
مردم مجنونند و فقط دفتر باید تصمیم بگیرد؟!
میلیاردها دلار پول مردم هزینه شده و مذاکرات طولانی مثل یک چماق باعث سرکوب هرگونه انتقاد و اعتراض در مسایل اجتماعی و اقتصادی و سیاسی شده!!.
nima / 22 July 2014
با تشکر از جناب افشاری عزیز .
مذاکرات با این زیاده خواهیهای خامنه ای محکوم به شکست است .
چهار ماه دیگر هم به سرعت سپری میشود و باز هم تکرار مکررات .
اینها هم خدا را میخواهند و هم خرما را و ورود طرفهای غربی به برخی مباحث دیگر مانند بحث موشکی و حقوق بشر را خط قرمز خود فرض میکنند و به شدت واکنش نشان میدهند .
شاید روزی برسد که مجبور شوند حتی دولت اسرائیل را هم به رسمیت بشناسند ، در چنین روزی دیدن قیافه خامنه ای و دیگر سران منحوث رژیم پوسیده جمهوری ننگین اسلامی واقعآ دیدنیست .
بهنام / 22 July 2014
اینها هزینه یک انقلاب و دیکتاتوری شاه است
دیکتاتوری شاه+انقلاب 1357= وضعیت فعلی
ملت بهای اشتباهات خودش را میدهد
حکومت جمهوری اسلامی همان راه نظامهای دیکتاتوری میرود و اصلاح پذیری از خود نشان نمیدهد
دام تحریم تکمیل شده است
مگر وسوسه بازار ایران غرب را وادارا در پی امتیازات زیاد رزیم بیخیال تحریم شود
لیست امتیازات احتمالی که رژیم ج.ا بایست بدهد:
1- پایان دادن به برنامه هسته و فرمالیته شدنش
2- عدم حمایت ار گروها بنیادگرای اسلامی منطقه
3- عدم حمایت از رژیم اسد یا دست کم اعمال نفوذ بر وی برای همکاری
4- پایان دادن کامل به خصومت با غرب و اسارئیل
5- در اختیار گذاشتن بازار ایران
همین دلایل بالاست که چین و روسیه بی رغبت کرده!
بازنده بزرگ مردم ایران هستند چرا که عوامل رزیم رفاه و اسایشان براه است، آنتالیا، سوئس، ماکائو… حرمسراها، کاباره ها…
این مردم هستند که 70% فقیر بایست سالهای باقی مانده عمرشان رنج ببرند
در صورت عدم انقلاب و سرنوگنی نظام و اگر نظام سر عقل بیاید و اصلاحات انجام دهد شاید 20 سال طول بکشد ایران به حالت نرمال در حد کشور ترکیه رد بیاد و اگر اصلاحات نشود ایران با از دست دادن درامدهای نفتی اش که سال 2020 محتمل است بطور کامل نسخه دوم کره شمالی خواهد شد!
بایست آرزو کنیم یک عقل و انسسانیت در سران نظام بیفتد به مردم و کشور ایران رحم کنند وگرنه روزگار سیاهی ایارنیان پیش رو دارند. افسوس کشوری با این ظرفیتها و نعمات چنین به سیه روزی افتاده است!
moraref / 22 July 2014