««آواز بدون سرزمین»» ساخته آیت نجفی درباره ۳۵ سال ممنوعیت آوازخوانی زنان در ایران است. این فیلم در جشنواره جهانی فیلم مونترال پذیرفته شد و در بخش مستندهایی از سراسر جهان به نمایش درمیآید. این نخستین نمایش جهانی این فیلم است و قرار است پس از مونترال در جشنوارههای دیگر هم شرکت کند. «آواز بدون سرزمین» به زودی در سینماهای پاریس هم اکران میشود.
یک بار دیگر مونترال
سی و هشتمین دوره جشنواره جهانی فیلم مونترال از ۲۱ اوت تا اول سپتامبر ۲۰۱۴ در کانادا برگزار میشود.
جشنواره فیلم مونترال از سال ۱۹۷۷ کار خودش را آغاز کرده و تنها جشنواره سینمایی در آمریکای شمالی است که از سوی انجمن تهیهکنندگان جهان به رسمیت شناخته شده. این جشنواره از سال ۱۹۹۵ تاکنون در مرکز سینما امپریال برگزار میشود و به سینمای اجتماعی ایران هم توجه ویژهای دارد. سال گذشته، از سینماگران ایرانی فیلمهای «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» ساخته روحاله حجازی، «تاج محل»، ساخته دانش اقبا شاوی، «برگریزان»، ساخته علی جابر انصاری، «اینجا همه چیز خوب است»، ساخته پوریا آذربایجانی و «۴۵ دقیقه تا رامالله» ساخته علی صمدی احدی در جشنواره فیلم مونترال به نمایش درآمد. در سال ۲۰۱۴ اما فعلاً فقط فیلم «سرزمین بدون آواز» از آیت نجفی درباره ممنوعیت صدای زن در ایران در جشنواره فیلم مونترال پذیرفته شده است.
«آواز بدون سرزمین»
«آواز بدون سرزمین» در ۹۰ دقیقه محصول آلمان و فرانسه است. در این فیلم سارا نجفی، الیز کارون، ژان شرال، امل مسلوچی، پروین نمازی و سایه سدیفی بازی میکنند.
گروهی از دختران موسیقیدان و آوازخوان ایرانی تلاش میکنند در تهران به رغم همه محدودیتها و موانع، کنسرتی را روی صحنه بیاورند. آنها با دو خواننده زن فرانسوی تماس میگیرند و از آنها دعوت میکنند در این کنسرت بخوانند. هنوز اینکار سامان پیدا نکرده که یک دختر آوازخوان تونسی هم به گروه میپیوندد. در این میان گروهی از نوازندگان و آوازخوانان زن هم در تهران به تمریناتشان ادامه میدهند. هدف این است که یک کار تلفیقی، برآمده از همنشینی موسیقی ملی ایران و موسیقی غرب روی صحنه اجرا شود.
از سوی دیگر اما برای دریافت مجوز برگزاری این کنسرت مشکلات پیچیده اداری وجود دارد. موانعی که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دوران ریاست جمهوری احمدینژاد برای برگزاری کنسرت زنان به وجود آورده، هنوز پا برجاست. انتخابات ریاست جمهوری برگزار شده و حسن روحانی هم به عنوان رییس جمهور انتخاب شده. آیا واقعاً گشایشی به وجود میآید؟
سارا نجفی، خواهر آیت نجفی که موسیقیدان است در مرکز حوادث فیلم قرار دارد. او در ابتدای فیلم روی صحنه میرود و میگوید:«امیدوارم از این به بعد صدای آواز زنان را بیشتر و راحتتر بشنوید.»
فیلم با این جمله آغاز میشود و به تدریج تماشاگر با دشواریها و موانع زنان موسیقیدان در ایران آشنا میشود و حتی به زوایای آشکار و پنهان تاریخ آوازخوانی زنان ایرانی هم راه پیدا میکند. ما با قمرالملوک وزیری، به عنوان نخستین زن ایرانی که بدون حجاب در حضور مردان آواز خواند و با ترانه «مرغ سحر» او که سر زبانها افتاد، آشنا میشویم. دوربین کنجکاو آیت نجفی به همه آن مکانهایی میرود که قمر در برابر جمعیت عظیمی از مردم آواز میخوانده است. این پرسش پیش میآید که چگونه قمر در سال ۱۳۰۳ در تهران کنسرت برگزار کرد، اما اکنون، ۹۰ سال پس از آن تاریخ، زنان هنرمند ایرانی نمیتوانند بهسادگی کنسرت برگزار کنند؟
در میان این پرسشها و چالشها و آمد و شدهای سارا بین تهران و پاریس، سرانجام کارها به ظاهر سامان میگیرد. دو خواننده فرانسوی همراه با دو نوازنده فرانسوی، یک خواننده تونسی و یک نوازنده مصری موفق میشوند ویزا بگیرند و وارد تهران میشوند. تمرینها آغاز میشود، اما هر روز یک مشکل قانونی و یک مانع اداری تازه به وجود میآید. آیا بهراستی این گروه موفق میشود کنسرتش را برگزار کند؟ در فضایی که از خشم و اضطراب و یأس و امید نشان دارد، زنجیرهای از وقایع اتفاق میافتد. تماشاگر هم در این میان نه تنها با مشکلات برگزاری کنسرت زنان در ایران آشنا میشود، بلکه هردم با زنان هنرمند بیشتر از پیش همدلی میکند. پایان فیلم دیدنی است.