در این که دولت وظیفه اخلاقی بر دوش دارد یا نه، میان فیلسوفان سیاسی اختلاف نظر وجود دارد. اکثر فیلسوفان لیبرال، با تفکیک حق از خیر، دولت را قلمرو حق به شمار آورده و مخالف دخالت دولت در تعیین زندگی خوب (خیر/سعادت) برای شهروندان هستند. حکومت موظف به رعایت حقوق شهروندان است، شهروندان خود باید آزادانه از میان سبکهای زندگی متفاوت مدعی خیر، دست به انتخاب بزنند.
فقیهان و زمامداران جمهوری اسلامی برای دولت وظایف اخلاقیِ دینی قائل بوده و معتقدند که دولت با اجرای احکام فقهی، سعادت دنیوی و اخروی مردم را تأمین میکند. دنیا مزرعه آخرت است. پس فقیهان وظیفه دارند تا دنیا را به گونهای بسازند تا مردم در آخرت به بهشت بروند. نزاع بر سر به زور مردم را راهی بهشت کردن، در واقع به اینجا باز میگردد که اجرای اجباری احکام شریعت توسط رژیم سیاسی (دولت)، معنایی جز به زور مردم را راهی بهشت کردن ندارد.
آخرتگرایی ادعایی
مدعیات فقیهان بسیار ستبر و عالی است: انقلاب برای دنیا طلبی نبود، هدف انقلاب و تأسیس جمهوری اسلامی، معنویت، اخلاق و روحانی کردن مردم، جامعه و زندگی فردی و جمعی بود. اما جامعه چگونه معنوی، اخلاقی و روحانی میشود؟ با اجرای احکام فقهی.
با آن که فقیهان دین را به سه بخش اعتقادات، اخلاق و فقه تقسیم کرده و میکنند، اما آگاهانه و ناآگاهانه اخلاق را به فقه فروکاسته و زندگی فقهی را با زندگی اخلاقی یکسان قلمداد کرده و میکنند. زندگی سعادتمندانه دنیا را تابع سعادت اخروی کرده و راه آن را هم اجرای “اسلام فقاهتی” میدانند.
از نظر اکثر فقیهان، زندگی سعادتمندانه در آخرت داشتن، ملاک ارزیابی اخلاقی رفتارهاست. به عنوان نمونه آیت الله مصباح یزدی می گوید: “اگر میخواهیم بگوییم چه کاری خوب یا بد است و یا این که ارزش کارها را نسبت به یکدیگر بسنجیم باید ببینیم چه تأثیری بر آخرت ما دارند؛ اگر چنین حسابی را انجام دهیم آن گاه ارزش اعمال مختلف را در مییابیم، قرآن نیز بر همین اساس خوب و بد را مشخص کرده است”.
در این دیدگاه “دنیاگرایی” و “آخرت گرایی” در تعارض با یکدیگر قرار میگیرند. مصباح یزدی میگوید: “همه حرکات، سکنات، لذتها و رنجها میتواند با انگیزه دنیایی یا آخرتی باشد؛ ظاهر زندگی انسانها به یکدیگر شبیه است اما انگیزه و نیت آنها مشخص میکند که کدام یک دنیا طلب و کدام آخرت طلب است. انسان هرچه دنیا را بهتر میشناسد آرزوهایش طولانی تر و بیشتر میشود؛ این که به خود و فرزندانش به ثروت و مقام برسند، کاری کند که نامش بعد از گذشت صد سال باقی بماند، همه اینها دنیا طلبی است؛ اما همه این کارها را میتوان با انگیزه اخروی انجام داد.”
دنیاگرایی عملی
نگاه به دنیا به عنوان مسافرخانه و محل گذر موقتی، اساس این دیدگاه است. زندگی دائمی و ماندگار، زندگی آخرت است. مبارزان غیر مذهبی برای بهتر کردن زندگی دنیوی خود و دیگران انقلاب میکنند. در بهترین حالت، هدف آنان تحقق عدالت اجتماعی در جامعه است. مصباح یزدی میگوید: “این افراد در همه کارها برای دنیای خود یا دیگران انجام میدهند، حتی انقلاب میکنند به این نیت که مردم راحت شوند. در بالاترین درجه دنبال برقراری عدالت هستند، در حالی که عدالت هدف نهایی نیست بلکه یک وسیله است.”
هیچ کس دنیاگراتر از فقیهان نیست. برای حفظ حکومت دنیوی، دست به هر جنایتی زده و میزنند.
درباره این رویکرد چند نکته گفتنی است:
یکم- فرض کنیم که هدف فلسفه سیاسی و دولت/نظام سیاسی، بسط اخلاق، معنویت و روحانیت باشد. فرض کنیم که دنیاطلبی مذموم بوده و آدمی هر قدر معنوی و اخلاقی تر باشد، آخرتگراتر میشود. فقیهان به عنوان رهبران جمهوری اسلامی چگونه اند؟
هیچ کس دنیاگراتر از آنان نیست. برای حفظ حکومت دنیوی، دست به هر جنایتی زده و میزنند. آیت الله خمینی که استاد اخلاق و عرفان و فقه و فلسفه اینها بود، به صراحت میگفت: “حفظ نظام اوجب واجبات است”، و خطاب به جانشین خود (آیت الله خامنه ای) نوشت: برای حفظ نظام میتوان کلیه احکام اولیه اسلام – اعم از عبادی و غیر عبادی – را تعطیل کرد. برای حفظ نظام میتوان دروغ گفت و جاسوسی کرد و شرب خمر هم مجاز است. آری اینها آرای استاد زمامداران جمهوری اسلامی و رهبر انقلاب معنوی است.
“استبداد دینی” برای فرستادن اجباری مردم به بهشت، دنیای آنان را به جهنم تبدیل میکند.
مگر سرکوبهای دهه اول انقلاب برای حفظ همین حکومت دنیوی صورت نگرفت؟ مگر آیت الله خمینی به صراحت و شفافیت تمام ننوشت که برای حفظ نظام و انقلاب، آیت الله منتظری را از رهبری آینده نظام عزل میکند؟ آیا در نامه عزل آیت الله منتظری ذرهای اخلاق و معنویت وجود داشت؟ یا به شدت به آیت الله منتظری میتاخت که چرا به قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ اعتراض کرده و آن را افشا کرده ای؟
آیت الله خامنهای هم برای حفظ حکومت بر دنیا دست به هر کاری زده است. ۵ سال آیت الله منتظری را در منزلش زندانی کرد. جنبش انتخاباتی سبز را به گونهای که همه از آن اطلاع داریم- برای حفظ حکومت بر دنیا- سرکوب کرد. وقتی آیت الله موسوی اردبیلی وعلی مطهری از او خواستهاند تا مهندس موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی را آزاد سازد، به هر دوی آنان گفته که اگر آیت الله خمینی رهبر بود و آنان این گونه کرده بودند، آنان را به شدت مجازات میکرد. نزاع و سرکوب بر سر دنیا است، نه آخرت.
استفاده از مدرنترین اتومبیلهای ضد گلوله دنیاطلبی است یا آخرت گرایی؟ استدلال این است که آقایان برای نجات از خطر ترور دشمنان و ضدانقلاب از این اتومبیلها استفاده میکنند. همین مدعا نشانه دنیاطلبی است. برای این که از شهادت- بزرگترین فیض الهی- میگریزند.
شورای نگهبان در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ اکبر هاشمی رفسنجانی را رد صلاحیت کرد. چرا؟ برای دنیا بود یا آخرت؟ آنان میدانستند که در آن شرایط هاشمی با آرای بالایی پیروز خواهد شد. نزاع بر سر دنیا بود، نه اخلاق و معنویت. وقتی فقیهان برای دنیاطلبی با خودیها چنین میکنند، با غیر خودیها چهها کرده و چه میکنند؟
مگر خود آیت الله مصباح یزدی امام زمان را در شبهای احیأ تا سحر بیدار نگاه نداشت تا برای پیروزی محمود احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ دعا کند؟ آیا بیدار نگاه داشتن امامی که وجود ندارد- حتی اگر وجود داشت، نیازی به بیدار ماندن و دعا کردن نداشت، با قدرت فوق العاده خود میتوانست هر کس را رئیس جمهور سازد- برای دنیا بود یا آخرت؟ این نوع دروغگویی، یکی از بدترین انواع رذایل اخلاقی برای دنیا طلبی است. یعنی، سوء استفاده از باورهای دینی مردم برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری.
دوم- استفاده از مدرنترین اتومبیلهای ضد گلوله دنیاطلبی است یا آخرت گرایی؟ استدلال این است که آقایان برای نجات از خطر ترور دشمنان و ضدانقلاب از این اتومبیلها استفاده میکنند. همین مدعا نشانه دنیاطلبی است. برای این که از شهادت- بزرگترین فیض الهی- میگریزند. مگر بهترین جوانان ایران زمین را با شعارهای شهادت طلبانه راهی جبهههای جنگ با عراق نکرده و صدها هزار تن از آنان را شهید و معلول نکردند. مگر دائماً نمیخواندند:
کجائید ای شهیدان خدایی
بلا جویان دشت کربلایی
سوم- مطابق گزارش سازمان شفافیت بین المللی، جمهوری اسلامی یکی از فاسدترین نظامهای سیاسی موجود جهان است. افشاگریهای یک سال اخیر نشان دهنده آن است که دولت امام زمانی احمدی نژاد در چه سطح وسیعی مرتکب فسادهای کلان شده است. این حجم از فساد، در چه تعداد از نظامهای سیاسی ای که مدعی معنویت، اخلاق، روحانیت و آخرت گرایی نیستند، رخ داده است؟ فقیهان و آقازادههای شان چقدر در این فسادها نقش داشته و از آن منفعت برده اند؟ این چه فقه آخرت گرایی است که محصولش فساد و دروغ و ریا است؟
چهارم– عدالت/برابری/تبعیض زدایی موضوع فلسفه سیاسی است. نظام سیاسی برای اجرای عدالت برساخته شده است. دموکراسی و حقوق بشر، عادلانهترین برساختههای بشری تاکنون هستند. در یک نظام عادلانه- ملتزم به دموکراسی و حقوق بشر- شهروندان میتوانند زندگی اخلاقی و معنوی تری داشته باشند تا زندگی در نظام غیر عادلانه استبدادی.
“استبداد دینی” برای فرستادن اجباری مردم به بهشت، دنیای آنان را به جهنم تبدیل میکند. مولوی از زبان مردم به پیامبران میگفت:
طوطی نقل و شکر بودیم ما
مرغ مرگ اندیش گشتیم از شما
اما فقیهان با دنیاطلبی مفرط و فسادهای عظیم، “مرگ اندیشی” را دود کردند و به هوا فرستادند. به قول مولوی:
جاهلان سروَر شُدَستند و زبیم
عاقلان سرها کشیده در گلیم
پنجم- آن گونه که امام محمد غزالی نشان داده، فقه دنیویترین بخش دین است. او فقیهان را “علماء الدنیا” مینامید. به گفته او، اگر مردم بر سر دنیا نزاع نکرده، خصومت نمیورزیدند، با یکدیگر عادلانه رفتار میکردند، هیچ نیازی به فقیهان نمیافتاد. فقیه براساس ظواهر و به زور حکم میراند و “دل از ولایت فقیه خارج است“. اسلام آوردن با شمشیر، مقبول فقیهان است. یکی از کارکردهای فقه و فقیهان، برساختن “حیلههای شرعی” است. فقه دنیوی جایی برای اخلاق و پارسایی و معنویت باقی نمیگذارد. به همین دلیل فیض کاشانی در وصف آنان گفته بود:
این فقیهان که به ظاهر همه اخوان هم اند
گر به باطن نگری دشمن ایمان هم اند
جگر خویش و دل هم ز حسد میخایند
پوستین بره پوشیده و گرگان هم اند
تا که باشند در اقلیم ریاست کامل
در شکست هم و جوینده نقصان هم اند
واعظان گرچه بلیغاند و سخندان لیکن
گفتن و کردن این قوم کجا آن هم اند
آه از این صومعه داران تهی از اخلاص
کز حسد رهزن اخلاص مریدان هم اند
ما را به رندی افسانه کردند پیران جاهل شیخان گمراه
محمد زندیق / 04 July 2014
بسیار عالی بود
reza / 04 July 2014
با تشکر فراوان از استاد کنجی که باعث رسوائی هر چه بیشتر این فسیلهای مذهبی گردیده اند .
حقیقت این است که کلیه این ریا کاریها و جنایتها و اعمال ننگین، ریشه در دین و مذهب دارد و از زمان صدر اسلام تاکنون ملتهای منطقه و جهان را با این دین من در آوردی از جانب محمد ، در گیر خود ساخته است و این ویروس خطرناک همچنان در حال پیشروی و ستاندن قربانیست .
البته با آگاهی و روشنگری انسان مدرن قرن بیست و یک ، دیگر راهی برای نیرنگ و فریب ملتها باقی نمانده و امید است افرادی هم که هم اکنون در جهل و گمراهی به سر میبرند ، با مطالعه و تحقیق و استدلال علمی ، راه اندیشه و خرد را برگزینند و خود را برای همیشه از قید و بند دین و مذهب آزاد سازند .
بهنام / 04 July 2014
بسیار عالی.
جالب است عکسی را از آقای خامنه ای آوردید که خود را با لامپ منور ساخته بود! این سفر او به کرمانشاه همانطور که میبینید با استقبال پرشوری مواجه شد اما من که کرمانشاهی ام و آن زمان در کرمانشاه بودم. دلیل این استقبال پرشور از ولی فقیه این شایعه بود که رهبر میخواهد در این سفر به هر نفر مقداری وام و پول بدهد! که به خاطر همین شایعه مردم عامه و عمدتا روستایی استقبال گرمی از او کردند و بلاخره هیچ کمکی هم در کار نبود.
مهدی / 04 July 2014
رنگ سبز (دموکراسی ): اجرای رای اکثریت با رعایت حقوق اقلیت و آزادی همه احزاب برای رسیدن به قدرت و تشکیل دولت یا مشارکت در مجلس نمایندگان بغیر از احزاب و دسته هایی که صراحتاً یا تلویحاً یا بطور مخفیانه در بین اعضای خود ، ایده قلع و قمع و سرکوب سایر احزاب و گروهها را – در صورت بقدرت رسیدن – در سر می پرورانند.
رنگ قرمز(حقوق بشر): پایه و مرامنامه ایی که در آن حقوق همه آحاد بشر اعم از جنسیت ،تمایل جنسی ، دین و مذهب ، نژاد ، زبان ، قومیت ، سن و سال و … رعایت شده است و نماد عشق ورزی نوع بشر به همنوع خویش است.
رنگ سفید(صلح) : اصلی که در سایه آن ، همه ملت ها می توانند به رشد مادی و معنوی شایسته خود برسند.
این سه آرمان در پرچم کشور ایران وجود دارند و همه ما می توانیم زیر این پرچم جمع شویم.
به امید آینده بسیار نزدیک
افشین / 05 July 2014
و قرآن منزه و پاک است از ذکر «فقیه» و هشهلفی به عنوان «ولایت فقیه» در کلیه
آیات خود. اما شاید تعبیر این ملایان ریاکار از «ولایت شیطان»، که به وضوح در
قرآن ذکر شده، همان «ولایت فقیه» باشد که در آنصورت خرده ای بر ایشان نیست.
Majid / 05 July 2014
هشهلفی در کامنت بالا را لطفأ با هشهلهفی جایگزین نمایید. با تشکر.
Majid / 05 July 2014
1-این عکس جنتی واقعیه؟2-انتخابات84 خرداد بود در صورتی که ماه رمضان ان زمان پاییز بود که میشود پاییز سال83 ان زمان احمدی نژاد حتی اعلام کاندیداتوری هم نکرده بود که مصباح براش دعا کنه!!!!!!!!
سهیل / 05 July 2014
آقای سهیل گرامی
من هیچ گاه هیچ موضوعی را بدون منبع و سند نمی نویسم.
چون درباره دعای امام زمان در شب 23 رمضان برای پیروزی احمدی نژاد قبلا بارها نوشته ام- از جمله در مقاله هایی در همین سایت زمانه- دیگر نیازی به تکرار موضوع و ذکر منبع لازم ندیدم.
اصل داستان را در کتاب زیر بخوانید:
گفتمان مصباح ، گزارشی از زندگانی و مواضع علمی – سیاسی آیت الله مصباح یزدی، به کوشش رضا صنعتی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، صص 883 882.
تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری از ماه ها قبل آغاز می شود و کاندیداها به شهرهای مختلف رفته و سخنرانی می کنند. آیت الله مصباح یزدی پس از انتخابات دارد دلایل قطعی بودن پیروزی احمدی نژاد از ماه ها قبل را توضیح می دهد. که مهمترینش همین معجزه بوده است. البته برای این گونه دروغگویی ها باید از فقیهان بازخواست کرد، نه “بنده حقیر”، بهتعبیر آقای خامنه ای
پایدار باشید
اکبر گنجی
اکبر گنجی / 06 July 2014
خامنهای حق دارد بترسد علی مطهری چه؟ مجتبی واحدی
خامنهای از محاکمه کروبی و موسوی میترسد و برای فرار از اين ترس تن به رسوايی جديد داده و بدون محاکمه برای آنان حکم صادر کرده است. اما مطهری که ظاهراً ترسی از اشتلمهای خامنهای و قداره بندان او ندارد بايد از فرصتی که پس از اظهارات اخير خامنهای به وجود آمده بهرهبرداری نموده و وعده خويش برای انتقاد از رهبر را عملی نمايد. اين گوی و اين ميدان
سخنان علی مطهری در خصوص ملاقات با سد علی خامنه ای و پاسخ ديکتاتور به در خواست مطهری برای ازادی موسوی ،کروبی ورهنورد بارديگر نشان داد که در ايران چه خبر است. به گفته مطهری ، علی خامنه ای با رد درخواست ازادی موسوی و کروبی ، اظهار داشته که ” اگر آنها محاکمه شوند مجازاتشان بسيار سنگين خواهد بود”. معنای اين سخن آنست که سد علی شخصاً موسوی و کروبی را به صورت غيابی و بدون امکان دفاع ، محاکمه کرده و حکم را هم صادر نموده اما به گفته خود ، در حق آنها ملاطفت نموده است. خامنه ای با اين اظهارات اولاً عدالت مورد نظر خويش را به صورت علنی و آشکار ، تعريف نموده و ثانيا نمادی ديگر از ” اجرای بدون تنازل قانون اساسی ” را به نمايش گذاشته است . بر اساس قانون اساسی ، قوای سه گانه کشور زير نظر ولايت مطلقه امر ، فعاليت می کنند .پس ولی مطلقه حق دارد رأساً به جای هر يک از قوا تصميم بگيرد. البته حتی اگر اين تلقی از قانون اساسی پر تنافض جمهوری اسلامی ، صحيح باشد خامنه ای موظف بوده که قبل از صدور حکم ، به متهمان خود اجازه دفاع دهد. اين چيزی است که کروبی بارها درخواست کرده اما ديکتاتور حقير و مواجب بگيران او در قوه قضائيه ، جرئت تن دادن به اين خواسته طبيعی را نداشته اند. خامنه ای با اين سخن ، نشان داده که نمرود دوران جديد است و برای خود شأن خدايی قائل است
اما چه چيز باعث شده که خامنه ای اين رسوايی را بپذيرد و به صورت علنی ، هيچ کاره بودن قوه قضائيه و دخالت مستقيم خود در صدور احکام قضايی را فرياد کند؟ پاسخ اين پرسش ، خيلی ساده است . خامنه ای می داند محاکمه کروبی و موسوی ، فرصتی در اختيار آنها خواهد گذاشت تا ضمن سخنان پيشين خود در خصوص آتش افتادن به ثروت و اعتبار ايران در فاصله سالهای هشتادو چهار تا نود ودو را اين بار با ارائه اسناد غير قابل انکار ، تکرار نمايند
farid / 06 July 2014
آقای گنجی ، سلام
تا آنجا که بیاد دارم در روزنامه های سوم و چهارم تیر ماه 87 ( از جمله روزنامه اعتماد ملی ) آمده بود که رئیس دیوان محاسبات ( رحیمی ) گزارش رسمی به مجلس داد که نیمی از درامدهای نفتی سال 8 بمبلغ حدود سی و سه میلیارد دلار هنوز به خزانه واریز نشد. به آن نشانی که الهام سخنگوی دولت خندید و گفت بروش خودش واریز میشود. در حالی که بموجب قانون اساسی بایددر همان اول به خزانه واریز شود . در سال 88 بار دیگر ایشان به مجلس گزارش داد که داستان درامدهای سال 86 در سال 87 هم پیش آمد. چند ماه بعد هم 18/5 میلیارد دلار ارز و طلا در مرز ترکیه گیر دولت ترکیه افتاد. اینها تکذیب کردند ولی اردوغان گفت این پول را خدا رساند.صد البته احمدی نژاد نمیتوانست از این برداشتهای نجومی بکند. آقای حداد عادل هم اطلاع دادند که این پولها مال آقا مجتبا نبود. مدتی بعد سروصدا شد که میان گمرک و بانک مرکزی اختلافی گویا 66 میلیارد دلاری افتاد. اینها همه بجز نفتهایی است که روی دریا فروخته میشود و در حساب نمی آید. مجلس هم که در باره درامدهای ارزی از دولت پرسش کرد احمدی نژاد برای گزارش اعلام آمادگی کرد ولی خامنه ای جلو را گرفت و گفت مجلس پرسید و دولت اعلام آمادگی برای پاسخ کرد ، هردو قوه به وظیفه خود عمل کردند و دیگر ادامه ( همان کش ) ندهید . بدون این که معلوم کنند آن همه ارز چه شد.
دیگر اینکه اقای خامنه ای در نماز جمعه پس از انتخابات سال 88 جمله ای گفتند که تحلیلگران خارج کشور هم به آن توجه و یادی نمی کنند. ایشان به کاندیداهای معترض گفتند « اگر خونی ریخته شود شما مسئولید». یعنی دستور علنی کشتار را دادند.
سوم ( در واقع اول ) این که آقای خمینی در پاسخ به اعتراض عده ای که شما اسلام را از بین میبرید ( نقل به مفهوم) گفتند « حفظ نظام اوجب واجبات است» . یعنی اسلام هم فدای حکومت ( و صد البته ثروت ). اقای آذری قمی هم در روزنامه جمهوری اسلامی نوشتند ولی فقیه حتا میتواند توحید را هم تعطیل کند.
خواهشمندم به این نکته های بسیار مهم هم در نوشته توجه بفرمایید و استناد کنید.
در باره تاریخ اسلام و شیعه و مباحث کلامی و در باره قرآن و تاریخ آن هم می نوشتید. خواهشمندیم باز هم بنویسید. سپاس بسیار .ایران ـ بابک
سید جعفر / 06 July 2014
ببخشید بر من نام سید جعفر گذاشتند ولی مرا بابک خواندند و اکنون میان این دو مانده ام. سید بابک جعفر
سید جعفر / 06 July 2014
من که دیگه بریدم ، لیسانس دارم دامداری میکنم ولی نمیصرقه ،خداشاهده عوضی تر از این حکومت به تاریخ نبوده و نخواهد بود ،فقط کار علما شده بدعت گذاشتن و مفت خوردن از بیت المال ،این حکومت همون حکومت معاویه است و یزید و ما هم خوابیم …
محسن / 07 July 2014
در کشور فقر زده ای که خلیفه ولایتی اش به تنهایی بر ثروتی بالای یکصد میلیارد دلار تکیه زده و رقم های تک دزدی هریک ۳ تا ۸ میلیارد دلار را بالغ میشوند و در آمد ۸ سآل نفت بالغ بر ۸۰۰ میلیار دلار که با احتساب گاز و میعانات گازی از مرز ۱۲۵۰ میلیارد دلار و با منظور کردن فروش انواع محصولات خام ازجمله سنگ و خاک مملکت و زعفرآن و پسته و فرش این رقم درآمد ارزی برآحتی از ۱۵۰۰ میلیارد تجاوز میکند٬ اگر ارقام ارز های دریافتی ارگانهای تحت فرمان رهبری و بیت گزارش شود آنوقت به حال این مملکت باید گریست که چه پولها در این مدت برای هوس های خلیفه صرف ساخت بمب شده ویا به اسم کمک به جنبش های اسلامی آزادی بخش به جیب افرادی از سپاه بسیج اطلاعات بیت و دیگران وابسته به این سازمانها به یغما رفته؟
در این میان گروه احمدی نژاد که بخوبی مطلع از دزدی های اعوان و انصار خلیفه و قوای دیگر بود هم بیکار ننشست و هم این است که از این دادگاه بازی های مسخره خیمه شب بازی واهمه ای نشان نمی دهد؟ هیچکس نپرسید پس جریان امتناع احمدی نژاد به حضور در بیدادگاه لاریجانی ها بکجا کشید؟!!
mohamad / 08 July 2014
فساد فقیهان شیعه ی حاکم برایران بسیاربیشترازآن است که آقای گنجی بازتاب داده است؛واقعیت این است که این فقیهان وسایرملایان درهمه بخش های کشورهای اسلامی دین را ابزارشکم پرستی،زراندوزی وعوام فریبی کرده اند.من باتایید ازگفته های اقای گنجی درباره ی فقیهان یاملایان ایرانی،به یادآوری ازیک رساله ی مطهری زیرعنوان”ماتریالیسم منافق”که واقعن معرف ملایان حکومت گرایرانی می باشد بسنده کرده به دنیای گرایی فقیهان یاملایان سنی می پردازم.مطهری دررساله ی خود زیرعنوان “ماتریالیسم منافق”به معرفی فقیهان امروزی نپرداخته بلکه شاید گروه فرقان وگروه های التقاطی زمان خود راخطاب کرده بود؛امازنده نماند تاببیند که فقیهان حاکم ایران بهترین ماتریالیستان منافق ازآب درآمده اند.درپاکستان وافغانستان که من از35سال بدین سو،شاهد عملکردمادی وشعاردینی عا لمان دینی بودم،برایم ثابت شد که این طبقه ماتریالیستان خوبی می باشند.بطورنمونه،داکترنجیب الله،اخیررئیس جمهورکمونیست افغانستان درمصاحبه باراجرهاردی،خبرنگاربی بی سی گفته بودکه: برای24هزارمولوی وملامعاش ماهوارمی داد.ازهمه جالبتراینکه،وقتیکه ارزش پول افغانی دربرابرکلدارپاکستانی پایین آمد،اکثرآن ملایان به پاکستان آمده معاش گیرسازمان های جهادی افغانستان وسازمان اطلاعات پاکستان/آی اِس آی شدند.دررابطه به ملایان پاکستانی فقط به دومسئله بسنده می کنم:نخست،مولانامفتی محمود،ملای بزرگ وقت پاکستان بعدازقدرت گرفتن کمونیست هادرکابل،به سفارت امریکا دراسلام آباد مراجعه وعرضه ی خدمات کرده بود که نفوذ زیادی درمساجدافغانستان دارد ومی تواند علیه شوروی وارد عمل شود وشرطش این بود که ازطریق خودش نه جماعت اسلامی کارشود.دوم،اززمان مفتی محمود تاکنون،نظامی های پاکستانی باتشکیل ائتلاف بامولوی های آن کشورهرجنایتی که می خواستند زیرنام اسلام درافغانستان وپاکستان کردندکه اخیرین جنایت شان تایید تروریسم وعملیات خودکشانه/انتحاری ازدیدگاه اسلام می باشد.ازهمه خنده دارتراینکه،ملافضل الرحمن،فرزند همان مفتی محمودوحامی طالبان افغان-پاکستانی؛دوسال قبل، به یکی ازمراکزدیپلماتیک امریکادرهند مراجعه وعرضه ی خدمات کرده بودکه نفوذبالای طالبان دارد.درواقع،مادی گرائی ،دین فروشی وطمعکاریی مولوی های پاکستانی درجهت خواست نظامی های جنایت کارآن کشورکه بعدازشکست رسواخیزدرجنگ داخلی درسا1971دربرابرارتش هندکه به جدای پاکستان شرقی وظهوربنگله دیش منجرشد؛اول،به تربیت سازمان های مذهبی- تروریست علیه ارتش هند درکشمیرمتوسل شد که رسوای کارگیل وپایان آن با مداخله ی امریکادرسال1999دستاورد آن بود.دوم،تربیت واعزام طالبان تروریست – انتحاری علیه افغانستان می باشد.خوشبختانه،اکنون تمام تروریست پروریی نظامی هاومولوی های پاکستانی بدرون پاکستان گسترش یافته وضعی ایجادکرده است همان حکومت فاسد ملکی ونظامی قبلی دراین کشورراهم فروپاشانیده است.دوسال قبل که، برای20روزبه عربستان رفته بودم به صراحت دیدم که حکومت خانوادگی-فاسد-مستبد درعیش ونوش ناشی ازپول های نفت غرق ومفتی های عربستان همه در زر اندوزی وتکفیرشیعه هامصروف بودند.ازاین رو،به صرحت باید گفت که مسلمان ها چه شیعه وچه سنی،قشری که بنام فقیه یاروحانی دارندبه چیزی غیرازپول ومصرف کردن اخیرت دردنیاد ندارند.پس ،مسلمان هاودین شان راخدا ازشراین هانجات دهد! می دانم که خداچنین نخواهدکرد؛اماوظیفه ی مسلمان های آگاه است که بایک سکولاریسم انسانی دین جدداسازازدولت نه ازجامعه،دین ودین داران را ازشراین قشرطفیلی نجات دهند.دراین صورت،این قشرمی چرد،عوام فریبی می کندومسلمان هادرقرون وسطامی مانند!
ابراهیم ورسجی / 08 July 2014