Opinion-small2

گروه تروریستی داعش در اعلامیه‌ها و ویدئوهای خود هنگامی که شکست و هزیمتی بر ارتش عراق وارد می‌کند، آن را هزیمت بر “ارتش صفوی” می‌نامد و عموما از اطلاق ارتش عراق یا حتی ارتش مالکی (نخست وزیر عراق) خودداری می‌کند.

واکاوی تاریخی این نکته، مبین اندیشه گروهی است که آرمانشهر تأسیس “دولت اسلامی عراق و شام” را در سر می‌پروراند. مصطلح دولت عراق و شام در ادبیات داعش اشاره به مجد و عظمت دوران خلافت عباسیان دارد که از جمله پهنا و گستره آن از شرق از سرحدات تاجیکستان، افغانستان و ایران کنونی آغاز و به شمال افریقا منتهی می‌شد. (نقشه)

Iraq 1
رژه نیروهای داوطلب رویارویی با داعش در عراق – بغداد – دوم تیر ۱۳۹۳

ارتش صفوی در ادبیات داعش اشاره به ارتش قدرتمندی دارد که با اتکا بر مذهب شیعه، سلسله صفوی را به دست شاه اسماعیل در قرن ۱۶ میلادی (قرن یازدهم هجری) در ایران بنیاد نهاد و به مقابله با دولت عثمانی پرداخت. در این پروسه تاریخی، دولت صفوی توانست یک دولت مستقل از عثمانی را تاسیس و قلمرو آن را به دو برابراندازه کنونی افزایش دهد. (نقشه)

به گواه تاریخ تا پیش از استقرار سلسله صفوی، ایران در شمار کشورهای سنی مذهب قرار داشت که با قدرت گرفتن دولت صفوی و به تصمیم شاه اسماعیل، مذهب کشور از تسنن به تشیع تغییر یافت.

از آنجا که دولت صفوی در رقابت شدید با دولت عثمانی بود، شاهان شیعه صفوی به ویژه موسس آن شاه اسماعیل، در تغییر مذهب ایران سعی وافر به خرج دادند تا ایرانیان را از فرمان پذیری پادشاه عثمانی (که خود را خلیفه رسول‌الله می‌دانست) خارج کنند وگرنه استقرار دولت مستقل ایرانی ناممکن می‌نمود. چنین شد که شاه اسماعیل صفوی با بهره جستن از ارتش خود و ورود فاتحانه به تبریز این شهر سنی‌نشین را پایتخت دولت تازه تأسیس خود قرار داد و در سال ۱۵۰۱میلادی (۹۰۷ هجری) تشیع را مذهب رسمی ایران اعلام کرد.

شاه اسماعیل افزون بر ارتش خود، از روحانیان و مبلغان شیعه کمال استفاده را برد تا مذهب شیعه را در سرتاسر قلمرو خود بگستراند. روحانیان شیعه در دربار شاهان صفوی از ارج و منزلت بالایی برخوردار بودند. این شد که شیخ بهایی از بزرگان علمای شیعه لبنان در سن ۱۳ سالگی به همراه پدرش از بعلبک به قزوین کوچ کرد. پدرش هنگامی که او ۱۷ سال بیش نداشت از سوی شاه تهماسب به شیخ‌الاسلامی قزوین و خودش در ۴۳ سالگی به شیخ‌الاسلامی اصفهان منصوب شد. بدین ترتیب ریشه ارتباط تنگاتنگ شیعیان ایران و لبنان به قرن ۱۶ میلادی باز می‌گردد.

معروف است که شاهان صفوی در کنار ارتش مجهز خود همواره شیخ‌الاسلام‌ها (لقب مبلغان شیعه) را همراه می‌بردند. برخی تاریخ نویسان سنی این روش را با طعن و کنایه تبشیر شیعی (به مثابه گروه‌های تبشیری مسیحی) نام نهاده‌اند. (مراجعه شود به مقاله “الصفویة و الدولة العثمانیة“)

بر این مبنا، برخی مورخان سنی برقراری دولت شیعی صفوی در ایران را “فاجعه‌ای” برای جهان اسلام دانسته‌اند که در نتیجه آن:

●  به ۹ قرن استیلای مذهب تسنن در ایران پایان داد.

●  جهان اسلام را به دو اردوگاه شیعه به مرکزیت دولت صفوی و اردوگاه سنی به مرکزیت دولت عثمانی تقسیم کرد.

● دولت صفوی را به فکر چیره شدن بر شهرهای مقدس شیعیان در عراق (کربلا، نجف و سامرا) انداخت که زیر استیلای عثمانی بود.

● دولت صفوی را واداشت تا برای دستیابی به اهداف خود علیه عثمانی به هم‌پیمانی با قدرت‌های اروپایی اقدام کند تا در حد امکان قدرت خلیفه را در استانبول به چالش بکشد. از آنجایی که این نویسندگان دولت عثمانی را نماینده اسلام و مأمور به “جهاد” علیه دولت‌های صلیبی (اروپایی) می‌دانند، همپیمانی دولت صفوی با دولت‌های اروپایی را “اتحاد شیعه – صلیبی” علیه اردوگاه اسلام (خلیفه عثمانی) توصیف می‌کنند. از منظراین تاریخ نگاران، جنگ‌های ایران-عثمانی خیانتی بود که مانع گسترش اسلام در اروپا شد. (مراجعه شود به کتاب: الحروب العثمانیة الفارسیة و آثارها فی انحسار المد الاسلامی عن اروبا [جنگ‌های عثمانی و ایران: عامل بازدارنده اسلام در اروپا])

ایران از صفویه تا خمینی به دنبال هژمونی منطقه‌ای

ایران از صفویه تا خمینی” عنوان یکی از صدها مقالاتی است که اهداف تأسیس دولت جمهوری اسلامی را عیناً همان اهداف تأسیس امپراتوری صفوی برای ایجاد نوعی هژمونی منطقه‌ای می‌داند.

این قبیل مقالات بازگوکننده تئوری است که بر اساس آن، اهداف جمهوری اسلامی را عینا مانند اهداف دولت صفویه بر دو اصل “توسعه‌طلبی ارضی” و “گسترش شیعه” تبیین می‌کنند. بدیهی است نقطه کانونی این تئوری، بهره جستن از ارتشی توانمند است که آن را “ارتش صفوی” می‌نامند.

اظهاراتی از قبیل آنچه ناطق نوری (رییس دفتر بازرسی آیت‌الله خامنه‌ای) گفته بود که بحرین استان ۱۴ ایران بوده یا این سخن مهدی طائب که “سوریه استان سی و پنجم ایران است”، همگی برای مدلل کردن تئوری فوق به کار آمده است.

سوریه و عراق آوردگاه هژمونی ایران شیعی

بنا به تئوری فوق، همپیمانی مستحکم تهران- مسکو در حمایت از دولت سوریه دقیقا در همین راستا تفسیر می‌شود تا هلال شیعی (ایران، عراق، سوریه و لبنان) به هیچ‌وجه آسیب نبیند. جانبداری محض جمهوری اسلامی از دولت بشار اسد و نوری المالکی بر اساس این تئوری، عراق و سوریه را به آوردگاه شیعه و سنی تبدیل کرده است.

درخور تأمل است بدانیم در به کارگیری نام ارتش صفوی این تنها داعش نیست که این مصطلح را استفاده می‌کند. ژنرال سلیم ادریس فرمانده “ارتش آزاد سوریه” که علیه بشار اسد می جنگد، در مصاحبه‌ای در تلویزیون الجزیره ورود حزب‌الله لبنان در حمایت از بشار اسد را دقیقا “برنامه دولت صفوی برای منطقه خاورمیانه” توصیف کرده بود. (دقیقه ۲۲ مصاحبه)

بدین ترتیب، دیده می‌شود که داعش و ارتش آزاد سوریه به رغم تفاوت و تنافر زیادی که با یکدیگر دارند در این ارزیابی مشترکند که در برابر خود، با ایرانی به مثابه دولت صفوی رو به رو هستند.

نتیجه‌گیری

با جستجو در اینترنت به زبان عربی دانسته می‌شود که در ادبیات رایج نیروهای مخالف مالکی و بشار اسد استفاده از مصطلح ارتش صفوی بسیار بسیار رایج است.

صرف نظر از اینکه داعش به دنبال برقراری دولت اسلامی و ارتش آزد سوریه به دنبال برپایی دولتی سکولار است، درک مشترک هر دو این است که در برابر آنان نه بشار اسد، نه حزب‌الله و نه نوری مالکی قرار ندارند بلکه در برابر آنان تفکری است که به دنبال اعمال هژمونی شیعه و تضعیف اهل سنت است تا از طریق آن قلمرو ارضی و ارزشی خود را بسط و گسترش دهد همانگونه که دولت صفوی چنین کرد.

در این تئوری، هیچ اشاره‌ای به حمایت جمهوری اسلامی از تاسیس دولت مستقل فلسطین و نابودی اسرائیل و همچنین حمایت از گروه‌های سنی همچون حماس، جهاد اسلامی و بعضا اخوان‌المسلمین نمی‌شود همچنان که به دشواری بتوان طایفه علویان سوریه را در شمار شیعیان به حساب آورد. علاوه بر اینکه نظام سیاسی سوریه بنا به مرامنامه حزب بعث اساساً نظامی سکولار به شمار می‌آید.

افزون بر این، در تئوری فوق اگر دولت صفوی با همپیمانی با اروپای صلیبی به مقابله با خلافت عثمانی برخاسته بود، جمهوری اسلامی بدترین رابطه را با مجموعه کشورهای غربی (امریکا و اتحادیه اروپا) داشته و دارد. این مجموعه از کشورها نه تنها در سویه حمایت از دولت جمهوری اسلامی قرار ندارند بلکه در بحران سوریه جانب مخالفان بشار اسد (ائتلاف ملی و ارتش آزاد سوریه) را گرفته‌اند.

ولی با این همه نقد بر این تئوری، ارجاع دادن به ارتش صفوی در رویارویی نیروهایی که علیه دولت مالکی در عراق و علیه بشار اسد در سوریه می‌جنگند، آشکارا اشاره‌ای است به ورود خاورمیانه در “جنگ شیعه- سنی”.