«جامعه دموکراتیک و آزاد شرق کردستان» از کجا آمده است، برنامه اعلام شده آن چیست و احزاب کردی به آن چگونه مینگرند؟ آیا «کودار» حادثهای تازه در فضای سیاسی کردستان و مباحث جاری در مورد حقوق اقوام است؟
گزارش زیر که در منطقه تهیه شده، کوشش میکند به این پرسشها پاسخ دهد. هدف گزارش، اطلاعرسانی است، نه بررسی انتقادی.
در تاریخ ۱۵ اردیبشهت (۵ مه) طی یک کنفرانس مطبوعاتی در کوهستان قندیل، «جامعه دموکراتیک و آزاد شرق کردستان، کودار» اعلام موجودیت کرد. این «جامعه» که توسط گروهی از اعضا و رهبران حزب حیات آزاد کردستان،« پژاک» تشکیل شده است، «کنفدرالیسم دموکراتیک» را راه حل مسئله کرد در ایران دانسته و این سیستم را برای سایر بخشها و «خلقها»ی ایران نیز مناسب میداند.
«کودار» خود را نه یک حزب، و نه یک جبهه متحد، که یک نظام و سیستم میداند. رهبری کودار را زیلان تانیا و ریزان جاوید، هر دو از رهبران حزب پژاک به عهده دارند. شورای رهبری کودار متشکل از ۱۹ نفر است که گفته میشود ۱۰ نفر زن و ۹ نفر مرد هستند.
«کودار» در بیانیه اعلام موجودیت خود میگوید، «خلق کرد» با توجه به تجربه سالها جنبش «هویتطلب و آزادیخواه» از تشکیل «دولت-ملت» صرف نظر کرده و آلترناتیو تازهای برای مشکلات اجتماعی و سیاسی خود ارائه داده است.
این بیانیه اوضاع کنونی خاورمیانه و بحران امروزه جامعه جهانی را شاهدی بر ناکارآمدی «ملیگرایی» و «الگوی دولت-ملت» دانسته و مدل کنفدرالیسم را به جای آن پیشنهاد کرده است. بر اساس این بیانیه، «روابط کنفدرالیسم دموکراتیک» از طریق فرمول «دولت + دموکراسی» تعیین میشود.
کودار در بیانیه اعلام موجودیت روی آزادی زن، نقش بنیادین جوانان و حفاظت از محیط زیست، تاکید کرده است.
در این بیانیه آمده جامعه کودار در مقابل حمله نیروهای خارجی، مداخله نیروها اقتدارگرای داخلی و مداخله طبقات سلطهجو، دارای «قوای دفاع ذاتی» است.
در پایان این بیانیه از همه سازمانها، احزاب و شخصیتهای کرد خواسته شده در ساختار کودار مشارکت کنند. از جمهوری اسلامی نیز خواسته شده سیاستهای خود نسبت به «خلقهای» ایران را تغییر دهد و از نگاه امنیتی به عموم آنها دست بردارد. کودار جمهوری اسلامی را برای «چارهیابی دموکراتیک مسئله کرد» و «معضل دموکراسی در ایران» به گفتگو و مذاکره دعوت کرده است.
عضو رهبری کودار: کودار حاصل مبارزات پژاک
یکی از ابهامات در خصوص کودار، رابطه آن با پژاک است. غالب تحلیلگران ابتدا معتقد بودند که پس از اعلام موجودیت کودار، پژاک به این گروه خواهد پیوست و دیگر حزبی به نام پژاک وجود نخواهد داشت. برخی دیگر نیز بر این باورند که حزب پژاک به دلیل شکست سیاستهای خود از سویی، و پیدا کردن راهی جهت مذاکره با جمهوری اسلامی، این گروه را تشکیل داده و خود پژاک به زودی اعلام انحلال خواهد کرد.
حزب پژاک تا کنون موضع رسمی در خصوص رابطه خود با کودار نگرفته است. اما امیر کریمی، عضو شورای رهبری کودار، در خصوص رابطه کودار و پژاک به «رادیو زمانه» میگوید: «پژاک به عنوان یک حزب سیاسی به موجودیت خود ادامه میدهد و نحوه ارتباط خود با کودار را به زودی اعلام خواهد کرد.»
به گفته امیر کریمی مبارزات جدید مردم کردستان، بر خلاف مبارزات سابق که صرفاً علیه یک ستم ملی بود، بر این اساس است که جامعه دموکراتیک و آزاد کردستان چطور ایجاد میشود و مکانیزمهای دموکراتیک در این جامعه چطور فعال میشود.
این عضو شورای رهبری کودار، پژاک را پیشرو مبارزه بر اساس مبانی تئوریک جدید میداند: «کودار نتیجه این مبارزات است. کودار خود پژاک نیست، بلکه منتج از بستری است که مبارزات پژاک در جامعه کردستان ایجاد کرده است.»
کریمی در این زمینه که آیا کودار یک حزب است یا یک جبهه متحد برای ائتلاف احزاب مختلف اپوزیسیون کرد؛ میگوید: «هیچکدام. کودار یک نظام دموکراتیک اجتماعی است.» او اضافه میکند که کودار میخواهد همه هویتها، از هویتهای جنسیتی تا هویتهای مختلف اتنیکی، مذهبی و آئینی، بتوانند به شیوههای مختلف خود را زیر چتر سیستم دموکراتیک اجتماعی مدیریت کنند. به گفته این عضو شورای رهبری کودار، هرچند جامعه دموکراتیک باید حزب داشته باشد، اما «نباید همه چیز یک جامعه را به حزب متصل کرد. حزب جوابگوی نیازهای جامعه نیست.»
کنفدرالیسم دموکراتیک
«کنفدرالیسم دموکراتیک» که کودار به عنوان راه حل مسائل کردستان مطرح میکند، همان چیزی است که پژاک در سالهای اخیر مطرح کرده است. عضو شورای رهبری کودار در مورد این که چه لزومی داشت ایده کنفدرالیسم دموکراتیک در قالب جدیدی بیان شود، میگوید هدف پژاک ایجاد یک سیستم دموکراتیک کنفدرال بود که همه هویتها را دربرگیرد.
به گفته او، هدف پژاک، نه مدیریت و سرکردگی همه تنوعات و هویتهای جامعه ایران، بلکه این بود که برای یک این سیستم، کودار، بسترسازی کند.
پایهگذاران کودار، آن را نه حزب یا تشکل، نه یک جبهه، و حتی یک سیستم آلترناتیو برای آینده میدانند. امیر کریمی میگوید: «قرار نیست یک پیروزی مشخص دموکراتیک به دست بیاید و بعد سیستم کودار اجرا شود. سیستم کودار در حال اجراست. میتوان همه مبارزات پیشین را به عنوان مراحل پایهگذاری کودار در نظر گرفت. مراحل پایهگذاری از این به بعد هم ادامه خواهد داشت و هیچ وقت تمام نمیشود. چون جامعه به طور مداوم در حال تغییر است، نیازها و سازماندهیهایش تغییر پیدا میکند و این سیستم همیشه در حال تغییر خواهد بود. پایهگذاری آن از حالا شروع شده و اصل مبارزه کودار از این به بعد، نوع سازماندهیاش بر اساس تنوعات و گردآوری آنها در یک سیستم دموکراتیک خواهد بود.»
تعامل با احزاب کرد
کودار تشکیل خود را فرصتی تاریخی برای تشکیل جبهه تغییرات دموکراتیک دانسته و احزاب و سازمانهای آزادیخواه –اعم از کرد و غیر کرد- را به شرکت در این جامعه دعوت کرده است. این در حالی است که دو حزب اصلی و قدیمی اپوزیسیون در کردستان ایران، حزب کومهله کردستان ایران و حزب دموکرات کردستان، پژاک را (که کودار از دل آن بیرون آمده)، نه یک حزب مستقل کردستان ایران، بلکه برساخته و آلت دست حزب کارگران کردستان ترکیه (پکک) میدانند، به طوری که هیچ کدام از این دو حزب قدیمی اپوزیسیون کرد، پژاک را به رسمیت نمیشناسند. به این ترتیب بعید به نظر میرسد به فراخوان کودار، پاسخ مثبت بدهند.
امیر کریمی، عضو شورای رهبری کودار میگوید که کودار در مورد چگونگی تنظیم روابط خود با احزاب قدیمی کردستان، در نظر دارد «بر مبنای یک توافق و سازش ملی» احزاب را متوجه حساسیت مسائل و وظایفی کند که بر عهده دارند.
او عنوان میکند که نپیوستن احزاب به کودار اهمیت چندانی ندارد، زیرا «احزاب سنتی در کردستان پایگاه خود را از دست دادهاند. مردم کردستان روند و مسیر دیگری طی میکنند و این احزاب سنتی باید متوجه این بشوند. احزاب سنتی، ما را به رسمیت بشناسند یا نشناسند، روی میزان، راندمان و شکل کار و مباحث کودار تاثیری نخواهد گذاشت. بههرحال ترجیح کودار این است که همه ایدئولوژیها و احزاب و گرایشها بیایند در این سیستم دموکراتیک ایفای نقش کنند.»
اقتباسی از کردستان سوریه یا برآمده از کردستان ایران؟
امیر کریمی در پاسخ به این سوال که کودار چه شواهدی در تشخیص خسته شدن مردم از احزاب سنتی دارد، میگوید: «این تفکر بر اساس نیازهای خود جامعه کردستان پایهریزی شده و همانطور هم عمل خواهد کرد. آنجا یک دیکتاتوری مطلق حاکم است که نفس جامعه و مردم را بریده است. این مردم میخواهند در سیاست نقش داشته باشند. سیاست سنتی حزبی کردی به اینها اجازه ایفای نقش نمیدهد و حتی در خود سیستم حزبی سنتی مشکل وجود دارد. نه فقط در کردستان، در کل اپوزیسیون ایرانی هر روز انشعاب رخ میدهد. این مسئله باید آسیبشناسی شود. احزاب سنتی با این ایده به میدان میآیند که یک حزب همهکاره یک جامعه شود، تغییر در حاکمیت رخ دهد، این حزب جای حاکمیت قبلی را بگیرد و به این ترتیب مردم آزاد شوند. در دنیای امروزی کسی این چیزها را باور نمیکند. مردم میخواهند نقش داشته باشند. مردم میخواهند خودشان خودشان را مدیریت کنند. روند جهانی به این سمت میرود. امروزه مبارزات دموکراتیک در دنیا مطرح است و دیگر دوره حاکمیت تکحزبی و دیکتاتوریهای کوچک به سر آمده است.»
او در مورد شباهت «کنفدرالیسم دموکراتیک» مورد نظر کودار با آنچه امروز در کردستان سوریه اجرایی شده است، میگوید: «ایدهها مشابه است. این ایده که میدان مبارزه باید خود جامعه باشد نه عرصه قدرت، تشابه دارد و ما هم این ایده را قبول داریم. اما نه تنها سیستم کودار اقتباسی از کردهای “روژآوا” نیست بلکه حتی در خود شرق کردستان هم در مناطق مختلف این سیستم به طرق مختلف عمل خواهد کرد. ما از خودمدیریتی حرف میزنیم، حال مناطق مختلف ممکن است سیستم خودمدیریتی متفاوت داشته باشند. ممکن است براساس فرهنگ و سنتهای مردم اورامان، سیستم کاملاً جداگانهای نسبت به مثلاً منطقه موکریان داشته باشد. چون شرق کردستان نسبت به دیگر مناطق آن تنوع خیلی بیشتری دارد، هم از لحاظ آئینی، هم از لهجهای و هم از فرهنگی.»
کودار مدعی ارائه الگو برای تمام خلقهای ایران
کودار در بیانیه خود اعلام کرده است که الگوی «کنفدرالیسم دموکراتیک» فقط مختص کردستان نیست و در سایر جاهای ایران و برای «سایر خلقها» نیز قابل اجراست. عضو شورای رهبری کودار در این مورد توضیح میدهد: «سیستم کودار فقط منحصر به کودار نخواهد بود. اگر ایران را به دست جریانهای ناسیونالیستی یا جریانهای مذهبی بسپاریم، در فردای این سرزمین همه همدیگر را خواهند کشت و قتل عام به راه خواهد افتاد، مانند آنچه در یوگوسلاوی اتفاق افتاد. ایران زمینه این را دارد که بالکانیزه شود، زمینه این را دارد که خلقها به جان هم بیفتند، این یک خطر جدی است. برنده چنین جنگهایی مردم نخواهند بود. نه کرد، نه ترک، نه عرب، نه فارس، هیچکدام برنده نخواهیم بود. ما فقط قربانی چنین جنگی خواهیم بود. برای همین باید سیستمی برای همزیستی شکل بدهیم. سیستمی که بتواند تنوعات را قبول کند، همجواری را قبول کند، ایدههای مختلف را قبول کند. سیستم کنفدرالیسم دموکراتیک برای همه این خلقها قابل پیاده شدن است و همه میتوانند در این سیستم با هم زندگی کنند. هدف نهایی کودار دموکراسی برای کل ایران، و همزیستی و برادری همه خلقهاست.»
«اصل کیهانی دفاع ذاتی»
همچنین بنا به آنچه در بیانیه اعلام موجودیت آمده، کودار هرچند خواستار حق مسئله کرد از طرق صلحجویانه است، اما دارای نیروی دفاع مشروع نیز هست و «علیه هرگونه حملهای از حق دفاع مشروع استفاده خواهد کرد.» همچنین در قرارداد اجتماعی «جامعه دمکراتیک و آزاد شرق»، هر واحد نظام اجتماعی، طبق «اصل کیهانی دفاع ذاتی»، از خود دفاع میکند.
امیر کریمی، عضو شورای رهبری کودار، در گفتوگو با زمانه، دفاع مشروع را نه فقط حق، که یک مکانیزم طبیعی میداند و ادامه میدهد: «وقتی مسائل همه از دیدگاه امنیتی نگریسته میشود و هر نوع تفاوتمندی و هر نوع مخالفتی به شدت سرکوب میشود، باید یک مکانیزم دفاعی وجود داشته باشد. طبیعتا وقتی هجوم، حمله یا سرکوبی باشد، از خودمان دفاع خواهیم کرد. یعنی دستبسته نمینشینیم که ما را از میان بردارند. وقتی که با سیستم به شیوه سیاسی و دموکراتیک تعامل و برخورد شود، طبیعتا هیچ خشونتی وجود نخواهد داشت. اما ایده دفاع مشروع ما بخشی از گفتمان رهاییبخش ملی کلاسیک نیست. یعنی در چارچوب این گفتمان نخواهد بود که میرویم یک منطقه جغرافیایی را به زور اسلحه آزاد میکنیم و یک حکومت تشکیل میدهیم. بلکه به این شکل است که یک جامعه دموکراتیک از لحاظ سیاسی-فرهنگی- اجتماعی و اخلاقی خود را سازماندهی میکند و وقتی مورد تهاجم قرار بگیرد، از خود دفاع میکند.»
«وطن، نه دولت»
برخلاف سنت مبارزاتی کردستان که غالب گروهها و جریانها به دنبال تشکیل دولت محلی در کردستان در چارچوب فدرالیسم یا خودمختاری هستند و نگاه ملی دارند، کودار بر این باور است که الگوی دولت-ملت در کردستان و در خاورمیانه پاسخگو نیست. امیر کریمی، عضو شورای رهبری کودار، در خصوص مسئله دولت کرد و «کردستان بزرگ» به زمانه میگوید: «کردستان وطن ما کردها و یک واقعیت تاریخی غیرقابل انکار است. در اسناد دوران سلجوقیان، عثمانیان و صفویان همیشه سرزمینی به نام کردستان وجود داشته. اما وطن با مسئلهای به نام دولت کمی متفاوت است. اعتقاد به وجود وطن کردستان برای همه کردها به این معنی نیست که این وطن منحصرا دولتی تشکیل دهد و مرزی بین خودش درست کند و یک دولت مرکزی ملی تشکیل دهد. ما با مسئله دولت-ملت مشکل داریم. ما معتقدیم کردها و دیگر خلقهای خاورمیانه همگی قربانیان پروژه دولت-ملت هستند که از قرن بیستم پیاده شده است. بنابراین ایجاد یک دولت-ملت جدید منجر به آزادی نخواهد شد و هیچ دستاوردی برای ملت کرد نخواهد داشت. ما معتقدیم هر بخشی از کردستان بر اساس تفاوتمندیها و در درون هر بخش تفاوتمندیهای جداگانه خود را به شیوه خودمدیریتی اداره کنند. سیستم کنفدرالیسم از این تعامل بحث میکند و این به منزله تغییر مرزهای سیاسی کشورها نخواهد بود.»
«تبدیل گفتمان انقلابی به اصلاحی»
شاهو حسینی، تحلیلگر مستقل مسائل کردستان، در مورد این که چه چیزی باعث شده گروهی از رهبران پژاک به فکر تشکیل کودار بیفتند، میگوید: «این تغییر از یک طرف ناشی از تغییراتی است که طی سالهای زندان در اندیشههای عبدالله اوجالان ایجاد شد و از طرفی در راستای مجموعه تغییراتی است که بعد از جدی شدن روند گفتگوهای صلح میان پکک طی یکی دو سال گذشته و خروج نمادین نیروهای نظامی آن از کردستان ترکیه صورت گرفت و انجام برخی تغییرات در ترکیه که در ادامه منجر شد به ارائه برخی مشوقهای هر چند محدود دولت تحت عنوان بسته دموکراسی.»
به گفته این تحلیلگر، تغییر گفتمان انقلابی به گفتمان اصلاحی در پیام نوروزی اوجالان در سال ۹۲ مشهود بود و شامل حرکت به سمت صلح و ثبات از طریق اصلاحات در قوانین ترکیه و راهکارهایی مبتنی بر قانون اساسی بود. به نظر او پژاک به دلیل برخوردهای خونبار چندین ساله با جمهوری اسلامی، برای مدیریت و راهبری این تغییر استراتژی، ساختار کار و مناسبی نیست: «بنابراین با ارائه یک مدل آرمانشهری و ساختاری اتوپیایی ایجاد کردند.»
به گفته شاهو حسینی، بر خلاف پژاک که دارای فرم و قواره یک حزب و دارای گفتمان انقلابی است، کودار برای پیگیری یک گفتمان تا حدودی اصلاحی به وجود آمده است. پژاک به عنوان یک حزب، «درصدد عینیتبخشی به شعارهایش است، اما کودار جامعه آرمانی خویش را در درون خود از ذهنیت به عینیت رسانده است.»
«ناسیونالیسم کرد و سوسیالیسم»
کودار در بیانیه اعلام موجودیت، عبدالله اوجالان را به عنوان رهبر سیستم کنفدرالیسم دموکراتیک معرفی کرده است.
شاهو حسینی، معتقد است اوجالان با مدل کنفدرالیسم دموکراتیک در صدد ایجاد پل میان ناسیونالیسم کرد و تصورش از سوسیالیسم برآمده، اما اوجالان بیشتر از اینکه تحت تاثیر ناسیونالیسم کردی و واقعیتهای جامعه کردی باشد، به نظر میرسد «تحت تاثیر فلسفههای سیاسی و اجتماعی قرار گرفته، و کفه ترازو در اندیشه ایشان به نفع سوسیالیسم سنگینی میکند.»
به گفته حسینی، در کردستان ایران، ناسیونالیسم کرد، طرفداران بیشتری دارد. اما پایگاه اجتماعی اوجالان در سراسر کردستان غیرقابل کتمان است. در نهایت یک انتخابات آزاد تعیینکننده میزان مقبولیت این مدل در کردستان خواهد بود.
تاثیر کودار بر اپوزیسیون کرد
یکی از احتمالهای مطرح شده پیرامون رابطه پژاک و کودار، انحلال پژاک و ادغام آن در کودار است. شاهو حسینی، با اشاره به این که کودار یک جامعه است که نیاز به بازوهای اجرایی دارد، میگوید: «احتمال دارد پژاک به عنوان یکی از بازوهای اجرایی این جامعه و زیرمجموعه آن باقی بماند، از سوی دیگر این احتمال نیز وجود دارد که پژاک منحل و عملاً در کودار ادغام شود.»
اما دستکم تا کنون، میتوان گفت جز تفاوت در ساختار، اختلاف دیگری بین کودار و پژاک وجود ندارد و موسسان کودار، همان رهبران پژاک هستند.
کودار اعلام موجودیت خود را، فرصتی تاریخی برای تشکیل جبهه تغییرات دموکراتیک دانسته است. کودار برای هرگونه تاثیرگذاری در سطح جامعه کردستان، آنطور که رهبرانش ادعا میکنند، باید برخاسته از مطالبات و نیازهای این جامعه باشد. اما شاهو حسینی نظر دیگری دارد: «این ساختارها و نهادها چون برآیند و محصول تحولات اجتماعی کردستان ایران نیستند، شاید نتوانند تاثیر مطلوبی بر مبارزات اپوزیسیون کرد با رژیم ایران داشته باشند.همچنین به دلیل تفاوت گفتمان، اندیشه و حتی عملکرد با دیگر احزاب اپوزیسیون کرد ایران به نوعی منجر به ایجاد گسل میان نیروهای سیاسی کرد ایران در داخل و خارج خواهد شد که به نظر نمیرسد تداوم این وضعیت به نفع کردهای ایران باشد.»
مذاکره با جمهوری اسلامی
بر اساس آنچه در بیانیه کودار آمده، این گروه به دنبال حل منازعه با جمهوری اسلامی از طریق گفتوگو است. این درحالی است که جمهوری اسلامی به طور کلی اپوزیسیون خود را به رسمیت نمیشناسد و از همواره هرگونه مذاکره امتناع کرده است. ساختار حقوقی و حقیقی حکومت در حال حاضر نیز به نظر نمیرسد پذیرای مذاکره با مخالفان خود باشد.
شاهو حسینی با اشاره به ترور دو تن رهبران برجسته اپوزیسیون کرد، به خصوص ترور عبدالرحمن قاسلمو توسط نظام حاکم بر ایران در حین مذاکره، میگوید: «اصولا این نظام به عنوان برآیند یک گفتمان مونولوگ قائل به هیچ گونه تکثری نیست، بلکه با هرگونه کثرتگرایی مخالف و معتقد به حقیقتی یگانه و منحصر به فرد است. این نظام هیچ گونه مشروعیتی برای اندیشهها و جریانهای مخالف خود قائل نیست تا بخواهد با آنها به نتیجه و تفاهم مسالمتآمیز برسد. بنابراین به نظر نمیرسد نظام حاکم بر ایران تعامل و گفتگویی سازنده در جهت کاستن از اقتدارگرایی خود و به رسمیت شناختن حقوق اقلیت کرد داشته باشد.»
به این ترتیب به نظر میرسد پروژهای که پکک توانست در کردستان ترکیه پیش ببرد و با تاسیس حزب صلح و دموکراسی، بدپ، به تعاملی نسبی با دولت ترکیه رسیده و حتی در انتخابات سالهای اخیر، در کردستان ترکیه پیروز باشد، بعید است در ایران قابل اجرا باشد.
حسینی با اشاره به تفاوتهای ایران با ترکیه، میگوید: «طی سالهای گذشته و خصوصاً از زمان روی کار آمدن اسلامگرایان و تا حدودی کاسته شدن از غلظت و فراگیری ناسیونالیسم ترکی در سطح نهادهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در ترکیه، جامعه مدنی به شدت فراگیر و فعال شده. چیزی که در ایران عملا وجود خارجی ندارد، یا بسیار نحیف است. دوم این که در ترکیه حداقلی از دمکراسی رو به رشد وجود دارد، به طوری که در جامعه گسلهای فعالی به صورت اسلام گرایی – سکولاریسم، ناسیونالیسم-چپ گرایی و لیبرالیسم–چپ گرایی وجود دارند و نیروهای سیاسی حول این گسلها نظام یافتهاند و گاه نیز به مراکز قدرت دست پیدا میکنند، چیزی که در ایران وجود ندارد.»
شاهو حسینی در نهایت کودار را یک تخیلپردازی آرمانشهری میداند و میگوید: «من به کودار نه به عنوان یک ساختار برآمده از رئالیسم سیاسی که به عنوان یک ساختار برآمده از آرمان و آرزوهای انسانی نگاه میکنم، و همانند جمهور افلاطون، شهر خدای اگوستین، مدینه فاضله فارابی، شهر مسیحیان فالتین اندریا و آرمانشهر توماس مور معتقدم که به حال و گذشته کاری ندارد و تنها به آیندهای نامعلوم کار دارد و چون رؤیا و آرزوست، در آن وقت و زمان معنا ندارد و در نتیجه، با گذشته و حال بشر بیارتباط است.»
کومهله و دموکرات چه میگویند؟
دو حزب اصلی اپوزیسیون کرد ایران، حزب کومهله کردستان ایران و حزب دموکرات کردستان ایران، هیچیک در طول سالهای اخیر پژاک را به رسمیت نشناختهاند و آن را دستنشانده و برساخته و مجری سیاستهای پکک دانستهاند.
در خصوص کودار نیز، به نظر میرسد وضعیت مشابه باشد. به طوری که یکی از اعضای شورای مرکزی حزب دموکرات کردستان ایران، به «رادیو زمانه» میگوید حزب دموکرات نه پژاک و نه کودار را به رسمیت نمیشناسد و در مورد هیچیک از این گروهها حرفی برای گفتن ندارد.
ابوبکر مدرسی، از رهبران حزب کومهله، در گفتوگو با «رادیو زمانه» کودار را نسخهای میداند که پژاک به نیابت از پکک برای حل مسئله کرد در کردستان ایران پیچیده است و میگوید: «این نسخه و نسخهپیچ آن هیچ ارتباط ارگانیکی با جنبش کردستان، عناصر ویژه تشکیلدهنده این جنبش و نیازها و تاریخ آن ندارند. حزب کارگران کردستان در ترکیه بعد از اعلام آتش بس با دولت ترکیه و حرکت به سوی توافقنامه در یک سال گذشته به دستور عبدالله اوجالان، به رهبر این حزب دستور داد که تلاش کنند به توافق مشابهی نیز با ایران برسند.» وی معتقد است «نکات مبهم و اتوپیایی در این طرح» ناشی از بیگانگی آن با شرایط ویژه کردستان ایران است.
«انحلال پنهان پژاک»
این عضو ارشد حزب کومهله، پژاک را فاقد آن حد از پایگاه مردمی و نفوذ در میان مردم میداند که با عوض کردن نام و ساختن تشکلهای جدید، بتواند تاثیری روی حوادث داشته باشد. او انحلال غیر رسمی پژاک را نکته پنهان اعلام موجودیت کودار میداند و میگوید: «جمهوری اسلامی هنگام مذاکره با پکک که منجر به آتشبس و ترک عملیات مسلحانه از جانب پژاک و در نهایت ترک بخش ایرانی رشته کوه قندیل از جانب پکک شد، یکی از خواستهایش از پکک این بود که پژاک را منحل کند. در آن زمان حزب کارگران کردستان که تنها طرف مذاکره بود (خود پژاک اصلا در این مذاکرات شرکت نداشت) به این خواست حکومت گردن ننهاد ولی این بار تحت عنوان تشکیل یک تشکیلات جدید و این که پژاک در آن ادغام خواهد شد، عملا این خواست جمهوری اسلامی برآورد شده و پژاک منحل شده است. من با اطمینان نمیتوانم بگویم که این یک حرکت آگاهانه بوده است ولی بههر صورت پژاک به همان ترتیب که تشکیل شد، این بار به عنوان مانوری از جانب همان حزب مادر منحل اعلام میشود.»
ابوبکر مدرسی در خصوص فراخوان ائتلافی کودار و احتمال پاسخ کومهله به این فراخوان، ضمن اشاره به سیاست ائتلافی فعال کومهله، میگوید: «با توجه به نکات مطرح شده، دورنمایی برای چنین ائتلافی نمیبینم.»
تفاوت فدرالیسم و کنفدرالیسم
عضو ارشد کومهله، مدل کنفدرالیسم مطرح شده از جانب این تشکل جدید را، جزئی از سیاست منطقهای حزب کارگران کردستان، پکک، و در راستای اهداف این حزب در منطقه و ترکیه میداند و معتقد است به هیچ وجه حاصل تحلیل وضعیت و نیازهای کردستان ایران نیست. به گفته ابوبکر مدرسی، فدرالیسمی که کومهله به عنوان یک خواست اصولی مطرح میکند، «یک راهحل و یک سیستم سیاسی و دولتمداری کاملا شناخته شده و شایع» است که در بسیاری از کشورهای جهان چه در میان کشورهای صنعتی و چه در میان کشورهای در حال توسعه هماکنون به عنوان ساختار حکومتی به کار برده میشود و از «ابهامات و اصلاحات و ایدههای من درآوردی» فارغ است.
ابوبکر مدرسی: «در ساختار فدرالیستی که کومله مطرح میکند و البته اکثریت قریب به اتفاق احزاب کردی نیز آن را به برنامه حزبی خود تبدیل کردهاند، مردم کرد امکان پیدا خواهند کرد که در چهارچوب جغرافیای ایران و ضمن شرکت در قدرت مرکزی به نسبت وزن خود در ترکیب جمعیتی ایران، از یک حکومت اقلیمی مربوط به خود نیز برخوردار باشند. در حالی که ایده کنفدرالیسم که البته با بیدقتی تئوریک اینجا به کار برده میشود در واقع برای عقبنشینی از خواست واقعی مردم کرد یعنی برخورداری از یک کیان سیاسی در سرزمین تاریخی خودشان میباشد.»
واقعا از سیاستهای احزاب کلاسیک و بدون پایگاه مردمی کوردستان آدم نمیدونه بخنده یا گریه کنه! این دوستان مثل کسانی میمونن که هنگام بحث حاضر نیستند به حرفای آدم گوش بدن یا اینکه برای فهمیدن نیومدن، بلکه فقط و فقط اومدن حرف خودشون رو (درست یا غلط) تحمیل کنند!!!
من یک دانشجوی کورد هستم و هر کسی که در شرق کوردستان زندگی کرده باشه به راحتی متوجه میشه که آقای شاهو حسینی نه تنها مستقل نیست بلکه تمایلات حزبی (حدکایی) داره. پس خیلی عجیب نیست بجای درک و فهم سیستم کودار اون رو به خیال پردازی تشبیه میکنه!
احزاب کلاسیک و کمپ نشین کوردی هم که حال و روزشون مشخصه و همونطور که آقای امیر کریمی گفتن (این احزاب که جز در نسل قدیم جامعه در هیچ کجای دیگه پایگاه مردمی ندارند “نظر خودم هستش براساس مشاهداتم از جامعهء شرق کوردستان”) اصلا مهم نیست که به کودار یا پژاک اعتقاد دارند یا ندارند، به رسمیت میشناسن یا نه! وقتی میگم کلاسیک از شیوهء حرف زدنشون کاملا هویداست که چرا هیچ پیشرفتی نداشتن و فقط درجا میزنند. این احزاب با دیدگاه 100 سال پیش به مسائل کوردستان، ایران و خاورمیانه نگاه میکنند و به هیچوجه آماده نیستند که از این دیدگاه شکست خورده دست بردارند. این عزیزان از فدرالی دم میزنند، باشه خیلی عالی! ولی یکی بیاد اینرو روشن کنه که تکلیف شهری مثل تهران، ارومیه، کرماشان، یا هر شهر دیگه ای که اختلاط ملیتی در اون هستش چی میشه؟ میگن ارومیه از بدو تاریخ کورد بوده و الان هم کوردستانی هستش! حرفتون متین بله تاریخ هم اینرو ثابت میکنه ولی پرسش اینجاست که ترکها اینرو قبول ندارند، پس باید این 25% آذری رو قتل عام کرد؟ یا تو تهران فارس، ترک، کورد و غیره باید به جون هم بیفتن؟ یا تو همدان به همین شکل!!! اصولا سیستم فدرالی برای ایران یک سیستم شکست خورده هستش که فقط و فقط احزاب کلاسیک کوردی از وقتی که پژاک کنفدرالیزم دمکراتیک رو اعلام کرده برای خالی نبودن سبد دستشون پشت سر هم تکرار میکنند بدون اینکه اصلا چیزی ازش بفهمند و بقول خودشون تو کل دنیا جواب پس داده! باشه دوست عزیز شما کدوم توع فدرالی از این همه مدل فدرالی رو مد نظرتون هستش؟
بهرحال در آخر تاسیس کودار هر چند که دیر اعلام شد و تاسیس کژار (جامعهء زنان آزاد شرق کوردستان) رو به تمام ملتهای ایران و علالخصوص زنان کوردستان و ایران تبریک عزض میکنم امیدوارم در آینده ایرانی دمکرات، اکولوژیک با رهبریت و برابری زنان داشته باشیم.
یا پیروزی یا پیروزی
ئاگر بوکانی / 24 May 2014
این تشکل نیز سرزمین های اذربایجان را کردسستان می خواند؟؟
تورک غرب اذربایجان / 29 May 2014
ترک ها ۹۰ درصد و اکرادی که درطی چند ده اخیر به اورمیه مهاجرت کرده اند ده درصد ساکنین این شهر را تشکیل میدهند. بیایید و ببینید و صحبت از ۲۵ درصد ترک نکنید. دروغ هم حدی دارد.
ildir / 10 July 2014
اقای مثلا بوکانی می گویید ارومیه از بدو تاریخ کورد بوده و الان هم کوردستانی هستش! بله تاریخ هم اینرو ثابت میکنه ولی پرسش اینجاست که ترکها اینرو قبول ندارند، پس باید این 25% آذری رو قتل عام کرد؟ / از مثلا بوکان تا شهر ما اورمیه فاصله زیادی نیست .بیایید و این ها در اورمیه بگوید.
iskender / 11 July 2014
برای این دوستان ترک که کامنت گذاشتن! اینجا جای کامنت یا بحث کردن هستش بر روی سیستم کودار نه اینکه بیایم و توهم نویسی کنیم! اگه به توهمات شما اتراک باشه تا ژاپن رو ترک میدونید پس بهتره خودتون با این مسائل پیش پا افتاده مشغول نکنید. تاریخ رو نمیشه عوض کرد نه میشه تحرف کرد.
از همهء اینها بگذریم سیستم کودار اصولا درست شده تا این اختلافات رو حل کنه که مغز شماها رو با خودش مشغول کرده. مرز بندی در سیستم کودار وجود نداره برای مثال یک ترک اگه بیاد به عنوان مثال در بوکان زندگی کنه باید همون حق و حقوق یک ترک رو داشته باشه که در اردبیل زندگی میکنه و یا یک کورد از ارومیه بخواد بره تو تبریز زندگی کنه باید تمام حق و حقوق یک کورد رو دارا باشه که در ارومیه داشت.
پس میبینیم که دیگه در این سیستم مرز بندی و مشکلات دولت-ملت و نژادپرستی جایی نداره چون تمام ملتها در همزیستی مسالمت آمیز با هم کنار هم زندگی میکنند. هر نیروی بیگانه ای هم بخواد حمله کنه از نیروی دفاع ذاتی (مشروع) بهره میبرند (دقیقا مثل کنفدرالیزم ماد)
ئاگر بوکانی / 21 July 2014
اقایان کومله ودموکرات اگرقرارباشه به پای گفته های شماکه خودراپنهان کرده ایدبنشینیم شمایی که برای تصاحب قدرت حاظریدمثل.. .. به جان هم بیفتیدوهمدیگرروتیکه پاره کنیدبایدتاقیامت به انتظارمعجزه باشیم نمیدانم چراازکسانی که تاریخ مصرفشان تمام شده نظرمیخان﴿بااحترام به همه شهیدان﴾/نمونه بارزشماحزب دموکرات بارزانی بودکه هزاران مردم بی دفاع شنگال رو برای خوش خدمتی به غرب رهاکردتاقتل عام شوندلطفاشمادم ازمردم نزنیدشمایی که توان ادامه راه شهدارونداشتید﴿بی غیرتها کومله ودموکرات که فقط بلدین حرف بزنید﴾
سعيد / 05 September 2014
من دانشجوحقوق هستم متن کاملشوخوندم نمونه خیلی جالبیه ولی اگه ایران حاظربشه گفتگوکنه که مشکل قومیتهاواسه همیشه توایران برطرف شه
مهران دانشجوی فوق ازکرج
مهران / 05 September 2014
از دوستان تورک میخواهم که با سعۀ صدر بیشتری نسبت به مسائل منطقه بپردازند. اصلاً مهم نیست که چند درصد یک شهر (اورمیه یا نقده(سولدوز) یا حتی کرماشان) تورک یا کورد هست، و یا اینکه این جمعیت چند سال هست که به منطقۀ مزبور آمده اند. بحث بر سر این هست که مرزها را برداشته و حقوق را مبنا قرار دهیم. یک تورک مسلماً با آمدن به کوردستان هویت تورکی خود را از دست نمیدهد و بالعکس برای یک کورد، اما در سیستم مرزمحور کنونی حقوق خود را از دست می دهد. کنفدرالیسم در پی این است که حقوق و مشارکت سیاسی بر مرز و تعریف سرزمین ترجیح داده بشود.
خدمت رادیو زمانه هم عرض شود که جناب شاهو حسینی را همۀ کوردها میشناسند و میدانند که دموکرات هستند. همچنین این برخورد نسبت به کلمۀ کومله که رسانه های فارسی زبان در پیش گرفته اند (***) حاکی از نادیده گرفتن حزب کمونیست ایران (کومله) در سیاست کوردستان و تلاشی عمدی برای حذف این حزب از عرصۀ سیاست کوردستان است. عموم جامعۀ کورد ایران کومله را با حزب کمونیست ایران میشناسد و نه با سازمان انقلابی زحمتکشان کوردستان ایران (جریان عبدالله مهتدی). ای کاش رادیو زمانه که ادعای بی طرفی دارد این نام را تحریف نمیکرد و در ضمن نظر یکی از کادرهای این حزب را هم در گزارش خود کار میکرد.
به امید آنکه در جامعه میان خلقهای گوناگون برابری و آشتی حاکم باشد. از مردم تورک و فارس و عرب و گیلک و بلوچ و دیگر واریته های هویتی انکارشدۀ دیگر ایران(تالشی، مازنی، لری، سنگسری، تات، …) میخواهم نسبت به مسئلۀ کنفدرالیسم دموکراتیک حساسیت نشان داده و آگاهی خود را در این زکینه افزایش دهند تا برای اثبات خویش درصدد انکار دیگران برنیایند.
کرماشانی / 05 November 2014
قرارداد جامعهی دموکراتیک و آزاد شرق کوردستان
http://pjak.eu/fa/?p=2601
mahan kurd / 07 June 2015
دوستان یک حقیقت تاریخی وجود دارد و اهمیت هم دارد آنهم اینکه آزربایجان وطن ازلی و ابدی ملت تورک بود و هست.تمام شواهد و اسناد و کتیبه هلی تاریخی این را تصدیق می کنند.اما این دلیلی نمی شود که ما ب دنبال اختلاف قومی_ملی باشیم و یکی را بر دیگری ترجیح دهیم.هرچند ادعاهایی حزب کودار دارد دلیلی بر صدق کلامشان نیست ولی ما نیز ب دنبال چنین جامعه ای هستیم.در آزربایجان غربی که قسمتی از آن مسکن مردم کرد شده باید ب دنبال اتحاد باشیم تا حقوق اجتماعی و سیاسی خود را بگیریم.چنین احزابی در آزربایجان فعالیت می کنند و همواره هدفشان همین بوده و است.جامعه ای دموکراتیک برای تمامی اقوام و ملل در ایران.ولی تجاوز به حقوق دیگران طبیعتا عواقبی ب دنبال خواهد داشت.اتحاد تا زمانی دوام خواهد داشت که حقایق را قبول کنیم و زیاده خواهی خود را سبب اختلاف نکنیم.
مهدی اسماعیلی / 24 October 2015
بنظر من سیستم کودار بهترین راهحل بین اتنیک ها،مذهبها،فرهنگها و سیاست هاستت
Rizgar omoyî / 03 May 2021
Trackbacks