آیا وضعیت همجنسگرایان زن و مرد آلمانی در فاصله سالهای ۱۹۴۵ تا ۱۹۸۹ دچار تغییراتی شد؟ اگر آری، دستاوردهای جنبش همجنسگرایی برای به رسمیت شناخته شدن و کسب منزلت چه بود؟
مقدمه
والتر، شخصیت میانسال و اصلی فیلم روایتگرایانه “کامینگ آوت” که نگاهی بدبینانه به جنبش همجنسگرایان آلمان دارد، در صحنهای کلیدی با نگاهی به تحولات بعد از جنگ در آلمان میگوید: «این روزا مهم نیست کسی که بغل دستت نشسته، یهودیه یا هر کس دیگهیی، فقط “گی”ها رو فراموش کردیم.»او حین گفتوگو در کافهای در برلین شرقی پشت میزی پر از گیلاسهای خالی کنیاک نشسته و پشت سرش زندگی شبانه شاد “گی”ها و “لزبین”ها جریان دارد.
در حالی که صفت “همجنسگرا” در دهه ۵۰ میلادی ارتباط تنگاتنگی با گفتمان پزشکی، روانشناسی، جرمشناسی و مساله “انحراف” داشت، امروزه در اغلب موارد واژهای بدون ارزشگذاری برای وصف رابطه عاطفی و عشقی بین دو انسان همجنس محسوب میشود.
فیلم نگاهی تسلیم شده و نه نومیدانه به تاریخچه زندگی مردهای مردشیفته میاندازد که بعد از پیگردهای نازیها به بهبود اوضاع در جمهوری دمکراتیک آلمان امید بسته بودند. حتی امروز هم نگاه خسته والتر به معلم جوانی که روبرویش نشسته، دعوتی برای نقض هنجارها و نظم دگرجنسخواهانه است.
آیا واقعا وضعیت زندگی همجنسگرایان در فاصله سالهای ۱۹۴۵ تا ۱۹۸۹ بهتر نشده؟ شاید بهتر باشد پرسش را بدون ارزشگذاری مطرح کنیم: شکل زندگی همجنسگرایان و محیطشان در فاصله آن سالها چه تغییراتی کرده است؟
حریم شخصی، نیمه علنی و سرکوبها
بار لغوی بحث مورد نظر ما به تنهایی نشان از تغییر دارد. در حالی که صفت “همجنسگرا” در دهه ۵۰ میلادی ارتباط تنگاتنگی با گفتمان پزشکی، روانشناسی، جرمشناسی و مساله “انحراف” داشت، امروزه در اغلب موارد واژهای بدون ارزشگذاری برای وصف رابطه عاطفی و عشقی بین دو انسان همجنس محسوب میشود.
در مقابل، نامگذاریهای معمول از طرف خود این افراد برای مردان همجنسگرا “گی” و برای زنان “لزبین” است. البته در دهه پنجاه میلادی از این اسامی پرهیز میشد. زنانی که در برنامههای رقص یکدیگر را میدیدند یا با هم زندگی میکردند، بیشتر بر دوستی ساده و محترمانه تاکید داشتند تا عشق به همجنس. تلاشبرای ایجاد فضاهایی عمومی و خارج از چارچوب خانه بسیار نادر بود.
جنبش و جوش زندگی اجتماعی- فرهنگی زنان همجنسخواه دوران “جمهوری وایمار” که توسط نازیها نابود شده بود، در دهههای پنجاه و شصت میلادی در شرق و غرب آلمان ادامه نیافت. فیلمهای رمانتیک ویژه جوانان در سن بلوغ مانند “دختران اونیفورمپوش” (محصول سال ۱۹۵۸ با بازیگری رومی اشنایدر)، تصویر ایدهآل زنان را در قالب همسر و مادر به نمایش میگذاشتند. دستکم به خاطر تبعیضها و سوءاستفادههای احتمالی، استراتژی زنان همجنسخواه در این دوران، دیده نشدن و به چشم نیامدن بود.
وضعیتی مشابه برای مردان همجنسگرا برقرار بود. مجلات ویژهای مانند “راه دوستی و مدارا” از هامبورگ و “دایره” از زوریخ توانسته بودند طی سالیان، جایگاه خود را در آلمان غربی تثبیت کنند.
علاوه بر آن سازمانهای غیردولتی که اغلب از طرف مردان بنیانگذاری شده بودند؛ مانند “انجمن شیوه زندگی انسانی” در فرانکفورت که سعی میکردند با اتکا به نظریات علمی، برخورد منفی اجتماعی در باره همجنسگرایی را به مدارا مبدل کنند. هدف یاد شده و روح همجنسخواهانه آن زمان، منطبق با دوستی و عشق غیرجنسی و هم چنین اغراق نظری و زیباییشناسانه صمیمیت و نزدیکی بین مردان بود.
با این همه، نشریات و گروههای نامبرده مخاطبانی بسیار محدود داشتند. همچنین بخش اعظم زندگی مردان مرد دوست، در عرصههای پنهانی و خصوصی جاری بود. این وضعیت در دوره ممنوعیت گروهها و نشریات همجنسگرایان در آلمان شرقی، به شکل شدیدتری در جریان بود.
اوج سرکوب و فشار به همجنسگرایان در آلمان غربی، سال ۱۹۶۰ بود که بسیاری از ناشران و انجمنها مجبور به توقف فعالیتشان شدند. علاوه بر آن، مجرمیت ارتباط جنسی بین مردان موجب تشدید احتیاط و پنهانکاری شده بود. ارتباط جنسی بین مردان عموما در توالتهای عمومی نیمه تاریک صورت میگرفت. در فاصله بین سالهای ۱۹۵۰ تا ۱۹۶۰ میلادی، ۴۵۰۰۰ نفر طبق پارگراف ۱۷۵ قوانین جزایی محکوم شدند.
جرمزدایی از رابطه جنسی بین مردان
پاراگراف حقوق جزایی رابطه جنسی بین مردان مصوب ۱۸۷۲ تا سالها مانند شمشیر داموکلس بر سر مردان همجنسگرا سایه افکنده بود. سال ۱۹۳۵ در ادامه پیگردهای نازیها، پاراگراف یاد شده گستردهتر و مجازاتها تشدید شدند. بعد از پایان جنگ جهانی دوم، مجددا نسخه ملایمتر دوران وایمار در آلمان شرقی بکار گرفته شد و عملا از ۱۹۵۷ به بعد ارتباط جنسی همجنسگرایان بزرگسال مورد مجازات قرار نگرفت.
اوج سرکوب و فشار به همجنسگرایان در آلمان غربی، سال ۱۹۶۰ بود که بسیاری از ناشران و انجمنها مجبور به توقف فعالیتشان شدند.
پاراگراف ۱۷۵ در سال ۱۹۶۸رسما از قوانین کیفری آلمان حذف شد. اما همچنان مرز سنی ممنوعیت ارتباط جنسی برای همجنسگرایان بیشتر از میزان تعیینشده برای دگرجنسگرایان بود. سال ۱۹۸۸ آخرین مجلسی که در آلمان شرقی به طور غیردمکراتیک انتخاب شده بود تفاوت یاد شده را اصلاح کرد و از نظر قانونی برابری حقوقی برای همجنسگرایان و دگرجنسگرایان فراهم آورد.
مجریان قانون در آلمان غربی برخلاف آلمان شرقی تغییری در نسخه محصول دوران نازیها ندادند. دادگاه قانون اساسی فدرال در سال ۱۹۵۷ و دولت کنراد آدناوئر در سال ۱۹۶۲ شکایات در این زمینه را رد کردند. آنها باز هم مانند مبانی سرکوبگرانه سالهایی که این قانون تصویب شده بود، به سنتهای مسیحی اشاره کرده و بر ضرورت حفاظت از «نظم زندگی سالم و طبیعی مردم» تاکید ورزیدند.
بعد از تغییر دولت در فاصله سالهای ۱۹۶۹تا ۱۹۷۳، قانون مجازات جرائم جنسی در آلمان تحت تاثیر عوامل مختلف از جمله دخالت لیبرالها تغییر کرد. طبق قوانین جدید، ارتباط جنسی مردان بالای ۲۱ سال بر اساس توافق طرفین، در جمهوری فدرال آلمان (آلمان غربی) هم قانونی شد. با این وجود در مواردی که یکی از طرفین زیر ۲۱ سال بود، همچنان از پاراگراف ۱۷۵ تا دهه نود میلادی استفاده میشد. در پی وحدت دو آلمان و یکسان سازی قوانین، پاراگراف فوق به طور کامل از مجازات کیفری حذف شد.
ادامه دارد…