تنها وقتی فاجعهای روی میدهد، توجه افکار عمومی اروپا به سرنوشت پناهجویان جلب میشود؛ ازجمله در فوریه سال ۲۰۱۴ که حداقل ۱۵ نفر پیش از رسیدن به شهر سبته (Ceuta) واقع در ساحل مراکش، در آبها غرق شدند. یا در اکتبر ۲۰۱۳ که ۳۶۰ نفر از پناهجویان، نرسیده به ساحل جزیره ایتالیایی لامپدوزا در اثر غرق شدن کشتی جان خود را از دست دادند.
در اروپا بازار پوپولیستهای خارجیستیز گرم است. آنها برای تمام مسائل جامعه، مهاجران را مقصر میدانند و تصاویر هولناکی از آینده اروپا با افزایش شمار «مسلمانان تروریست» و «بیکارههای مستمریبگیر» و همچنین کسانی ارائه می کنند که «کارها را از دست اروپاییها میربایند». عوامفریبان با تشدید خارجیستیزی، سیاستمداران را ترغیب میکنند تا برای حفظ رأی خود از برنامههای سودمند برای پناهجویان اجتناب کنند.
در اینکه اروپا چقدر در پذیرش پناهندگان جهان نقش دارد، مثال سوریه گویاست: در این کشور نگونبخت که از سه سال پیش زیر بار جنگ داخلی دستوپا میزند، تاکنون ۹ میلیون نفر از خانه و کاشانه خود آواره شدهاند. از این تعداد فقط سه میلیون از کشور خارج شدهاند و عمدتاً در سه کشور همسایه اردن، ترکیه و لبنان پناه گرفتهاند. مجموع افرادی که از این ۹ میلیون به کل کشورهای اروپایی پا گذاشتهاند، فقط ۵۶ هزارنفر بوده است.
وقایع روزافزونی که سبب تلفات پناهجویان میشود، باعث شده است تا صدای مردم نوعدوست اروپا هم بلند شود: مثلاً بعد از واقعه سبته، ژوزه مانوئل باروسو، رئیس کمیسیون اروپا، گفت: «اتحادیه نمیتواند بپذیرد که هزاران نفر در کنار مرزهایش جان بدهند.» ژوزف موسکات، نخستوزیر مالت نیز اخطار کرد که دریای مدیترانه کمکم دارد به گورستانی برای آوارگان بیپناه تبدیل میشود.
ارقام کشته و ناپدیدشدگان تکاندهنده است
تصاویر مستندی که از سوانح مختلف وجود دارد و در مقابل تحلیل رفتن تدریجی حمایتهای سیاستمداران و ادارههای مربوطه از پناهجویان، شدت تضاد در جامعه اروپا را در قبال مسأله پناهندگی که مسألهای انسانی و جهان است، نشان میدهد.
تاکنون برای دولتها بیشتر مسأله این بوده است که با پناهجویانی که به اروپا میرسند چه کنند، ولی در مورد کسانی که جانشان را در این راه از دست میدهند، بهجز ابراز تاسف کاری صورت نگرفته است.
از یک طرف مسئولان این اولویت انسانی را درک میکنند که باید جان این افراد را نجات دهند. از طرف دیگر، سیاستی منفعل در زمینه مهاجران به کار میگیرند. بدین ترتیب ساختارهایی که به جان انسانها بیاعتنا هستند، همچنان باقی میمانند.
تاکنون برای دولتها بیشتر مسأله این بوده است که با پناهجویان رسیده به اروپا چه کنند، ولی در مورد کسانی که جانشان را در این راه از دست میدهند، بهجز ابراز تاسف کاری صورت نگرفته است، چرا که اگر نه غیر ممکن، ولی بسیار مشکل بوده است که بتوان اطلاعاتی همهجانبه در باره کل آوارگان جانباخته به دست آورد. اما اکنون گروهی از روزنامهنگاران اروپایی پروندهای مستند و دقیق در این زمینه جمعآوری کرده و در اختیار افکار عمومی قرار دادهاند.
این تحقیقات ارقام هولناکی را پیش چشم ما میگذارد: از آغاز قرن ۲۱ میلادی تاکنون ۲۳ هزار پناهجو در راه اروپا جان دادهاند یا به عنوان مفقود معرفی شدهاند. این رقم همچنین شامل صدها پناهجو میشود که در اثر گرسنگی، تشنگی، سرما، خفگی در کامیونها یا انفجار مین در جادههای مسیر جان خود را از دست داده اند.
بدین ترتیب تعداد پناهجویان جانباخته بسیار بیشتر از آن است که تاکنون تصور میشد. تخمینهای قبلی این ارقام را از سال ۱۹۹۰ تاکنون بین ۱۷ تا ۱۹ هزار نفر ارزیابی میکرد.
برای این پروژه که به نام «پرونده مهاجران» (The Migrants’ File) معروف شده، گروهی از روزنامهنگاران، اطلاعات جمعآوریشده توسط گروه غیر دولتی «اتحاد برای اقدامات میانفرهنگی» (United for Intercultural Actions) و نیز پروژه «دژ اروپا » (Fortress Europe) را مورد استفاده قرار داده است. در پروژه دژ اروپا که گابریل دل گرانده، روزنامهنگار ایتالیایی مدیریت می شود، آن آمار پناهجویان کشته و مفقود شده در راه رسیدن به اروپا مستند شده است. پروژه دل گرانده روی مفهوم دژ اروپا تکیه میکند که اخیراً در بسیاری از کشورهای اروپایی در زمینه سیاست مربوط به پناهجویان مورد استفاده قرار میگیرد.
این فعالان برای تعیین صحت و سقم اطلاعات جمع آوری شده، از منابع در دسترس مثل نوشتههای رسانههای عمومی و گزارشهای منتشرشده دولتی استفاده کردهاند و سپس موارد مطمئن را در یک بانک اطلاعاتی ذخیره میکنند.
مسیرهای مهاجران انعطافپذیر است
اطلاعات حاصل از «پرونده مهاجران» دید روشنی از پویش مهاجرت به دست میدهد؛ ازجمله نشان میدهد، چگونه گروه های پناهجویان بین سواحل مختلف و دریاها – بسته به فصل، درگیریهای منطقهای، مناطق جنگی و سلیقه قاچاقچیان انسان- جابهجا میشود.
اطلاعات حاصل از «پرونده مهاجران» دید روشنی از پویش مهاجرت به دست میدهد؛ ازجمله نشان میدهد چگونه گروه های پناهجویان بین سواحل مختلف و دریاها – بسته به فصل، درگیریهای منطقهای، مناطق جنگی و سلیقه قاچاقچیان انسان- جابهجا میشود.
طی سالهای گذشته، اتحادیه اروپا با کشورهای آفریقایی قراردادهای دوجانبهای منعقد و تلاش کرده است که در طول سواحل آفریقا موانع امنیتی لازم را ایجاد کند، اما هر بار به محض اینکه این تشدید کنترل به مرحله عمل میرسد، فوراً مسیر حرکت مهاجران نیز در انطباق با آن تغییر مییابد؛ مثلاً از اسپانیا به ایتالیا یا یونان. این تغییرات بسیار پرتحرک و انطباقپذیر هستند.
مثال دیگر در این مورد عملیات موسوم به «پوزئیدون» است که فرونتکس (Frontex)، ادارهای برای نگهبانی و کنترل مرزهای خارجی اروپا، برای کنترل بیشتر مرزها در سال ۲۰۱۱ به عمل آورد: با این عملیات قرار بود که کنترل مرز خاکی بین ترکیه و یونان تشدید شود. بر این اساس بین سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۳ در این بخش تعداد مهاجران از ۵۵ هزار نفر به ۱۲ هزار نفر کاهش یافت، اما به جای آن راه دریایی بین ترکیه و یونان فعالتر شد، به طوری که تعداد مهاجرین در این مسیر هشت برابر شد، یعنی از ۱۵۰۰ نفر به ۱۱ نفر رسید.
نقش محوری لیبی
در حال حاضر یکی از پررفتوآمدترین راهها به اروپا از طریق جزایر یونان است، جزایر کرت (Kreta) و کُس (Kos) محلهایی هستند که آوارگان از طریق آنها وارد اروپا میشوند، اما از زمانی که راه بین شاخ آفریقا و اسرائیل از طریق شبهجزیره سینا غیر قابلعبور شده، راه دریایی بین لیبی و جزیره ایتالیایی لامپدوزا (Lampedusa) جذابیت بیشتری یافته است، چرا که کشور لیبی به خاطر خلاء قدرت در آن عمل کنترلی بر رفتوآمد پناهجویان ندارد و به همین دلیل، به نقطه محوری تبدیل شده که از یک طرف هدف مرحلهای مهاجرین و از طرف دیگر نقطه عزیمت به اروپاست.
بندرهای اسپانیایی ملیلیه (Melila) و سبته (Ceuta) در جنوب تنگه جبلالطارق و شمال سواحل مراکش هم از محبوبیت زیادی برای پناهجویان برخوردار هستند. آنها با دیوارهای مرزی از مراکش جدا میشوند و بهطور ویژه، تحت کنترل مرزی قرار دارند، ولی هر از گاهی پناهجویان موفق میشوند از موانع موجود عبور کنند و خود را به خاک اسپانیا برسانند. اوایل مارس ۲۰۱۴ بود که ۵۰۰ نفر تلاش کردند از دیوار مرزی بین مراکش و ملیلیه عبور کنند. تخمین زده میشود که در حال حاضر حدود ۲۵ هزار نفر در منطقه جنوبی صحرای مراکش در انتظار شانس خود هستند.
البته اطلاعات فرونتکس نتایج حاصله از پرونده مهاجران را تایید میکند، ولی چون فرونتکس و همچنین سیستم نظارت مرزی اروپا “یوروزورEurosur”و حتی سازمان بینالمللی پناهندگان (IOM)، آمار کشتهشدگان و مفقودان را جمعآوری نمیکنند، بیم آن میرود که این آمار فراموش شوند و لذا پرونده مهاجران تلاش میکند این آمار را برای سیاستمداران، خبرنگاران و افکار عمومی زنده نگهدارد.
منبع:
Die Zeit ,Proasyl ,Neue Zürcher Zeitung