دور جدید مذاکرات صلح اسرائیل و فلسطینیان نیز به شکست انجامید. دلایل این امر بسیار است، اما در این مقاله یکی از مهمترین این دلایل را مورد بررسی قرار میدهیم.
در مذاکرات صلح گذشته، اصلیترین شرط اسرائیل این بود که فلسطینیان، موجودیت “دولت اسرائیل” را به رسمیت بشناسند. اما دولت دست راستی نتانیاهو در این دور از مذاکرات، آن شرط را به شرط “دولت یهودی اسرائیل” تبدیل کرد.
معنا و پیامدهای این دو یکسان نبوده و به همین دلیل فلسطینیان و اتحادیه عرب اعلام کردند که اسرائیل را به عنوان “دولت یهودی” به رسمیت نخواهند شناخت.
“دولت یهودی” با حقوق بشر نیز در تعارض قرار دارد. برابری اساس حقوق بشر است. اینک حدود دو میلیون عرب ساکن اسرائیلاند که با آنان همچون شهروندان درجه دوم عمل میشود. یعنی آنها فاقد حقوق شهروندی یهودیان هستند.
یهودیت- همچون مسیحیت و اسلام- یکی از ادیان ابراهیمی بوده و از سنت واحدی ناشی شده است. اما سکولاریسم به معنای تفکیک نهاد دین از نهاد دولت، شرط لازم دولت دموکراتیک بوده و خواهد بود. دولت دموکراتیک نسبت به ادیان مختلف بیطرف بوده و دولت از دین به عنوان عامل امتیاز و تبعیض استفاده نخواهد کرد. بدین ترتیب، دولت یهودی نافی نظام دموکراتیک خواهد بود، به همان دلیل که جمهوری اسلامی دموکراتیک نیست.
“دولت یهودی” با حقوق بشر نیز در تعارض قرار دارد. برابری اساس حقوق بشر است. اینک حدود ۲ میلیون عرب ساکن اسرائیلاند که با آنان همچون شهروندان درجه دوم عمل میشود. یعنی آنها فاقد حقوق شهروندی یهودیان هستند. پذیرش “دولت یهودی” به تعبیر جیمی کارتر – به معنای رسمیت بخشیدن به رژیم آپارتاید موجود است. شما یهودی نیستید، پس دارای حقوق یهودیان، به عنوان شهروندان اسرائیل نیستید.
اگر ادعا شود که منظور از “دولت یهودی”، “دولت یهودی دموکراتیک” است، مسئله تناقضهای “دولت یهودی دمکراتیک” در کتابها و مقالات متعدد مورد بررسی قرار گرفته است. از جمله در کتاب شلومو سند، ابداع خلق یهودی، (صص ۲۹۲-۳۰۷) این تناقض و تاریخچه آن به خوبی توضیح داده شده است. شلومو سند- استاد تاریخ در دانشگاه تل آویو- می گویدکه انتشار کتابش را به تاخیر انداخت تا کار ارتقاءاش به مقام استاد کامل به پایان برسد، چون با چنین کتابی هرگز چنین ارتقاء مرتبهای ممکن نمیبود.
از جهت دیگری نیز این مدعا قابل تأیید است. یهودیت- برخلاف دیگر ادیان مدعی جهانشمولی – دین قومی است. یهودیت دین قوم بنی اسرائیل است. خداوند در تورات به موسی وعده داد تا سرزمین موعود را از آن قوم بنی اسرائیل کند. (اعداد: ۳۴)
یهودی شدن، به معنای پیوستن به قوم یهود و داشتتن تساوی حقوقی با آنان است. فلسطینیان به قوم دیگری تعلق داشته و از حقوق یهودیان بهرهمند نیستند.
هم اکنون یهودی هر کشوری خود به خود میتواند شهروند اسرائیل شده و از تمامی حقوق اسرائیلیها بهرهمند شود، ولی ساکنان اصلی این سرزمین که سرزمینهایشان اشغال شده، فاقد این حقوق هستند.
هم اکنون یهودی هر کشوری خود به خود میتواند شهروند اسرائیل شده و از تمامی حقوق اسرائیلیها بهرهمند شود، ولی ساکنان اصلی این سرزمین که سرزمینهایشان اشغال شده، فاقد این حقوق بوده و تحت رژیم آپارتاید به سر میبرند. بودجه مدارس یهودی با مدارس غیر یهودی تفاوت دارد. اینک بیش از ۵۰ قانون تبعیضآمیز علیه شهروندان فلسطینی در اسرائیل وجود دارد که آنان را از اکثر حقوق شهروندی محروم میسازد.
مطرح کردن پذیرش “دولت یهودی اسرائیل” از سوی نتانیاهو تاکتیک مهمی برای یک استراتژی بلند مدت است. طرح این مسئله به معنای رد آن توسط فلسطینیان و اعراب و به تعویق افتادن مذاکرات صلح و تشکیل دولت مستقل فلسطینی است.
دست راستیهای اسرائیل طرح تشکیل دولت فلسطینی را قبول نداشته و بر این باورند که با گذشت زمان، تغییر نسلی، و مرگ چند نسل فلسطینی، مسئله تشکیل دولت فلسطینی در بخش بسیار کوچکی از سرزمینهای اشغال شده به فراموشی سپرده خواهد شد.
از نظر آنان کرانه باختری و غزه هم بخشی از سرزمین موعود است که باید تحت سیطره اسرائیل باشد. این نگرش اگر بخواهد عملی شود، معنایی جز نابودی طرح دو دولت و تشکیل دولت واحد اسرائیل نخواهد داشت. در این صورت، میلیونها فلسطینی فاقد حقوق شهروندی، تحت سلطه رژیم آپارتاید در خواهند آمد.
علت روشن است: برای این که محال است دولت اسرائیل فلسطینیان را هم “شهروندان آزاد و برابر” به شمار آورد. چون جمعیت آنان بیشتر بوده و در این صورت، در دولت واحد دموکراتیک، قدرت به دست آنان خواهد افتاد. درست مانند افریقای جنوبی که خروج از رژیم آپارتاید و پذیرش سیاه پوستان به عنوان “شهروندان آزاد و برابر” در بازی دموکراتیک، معنایی جز انتقال قدرت از سفید پوستان به سیاه پوستان نداشت.میزان زاد و ولد فلسطینیان بیشتر از اسرائیلیها است.
مطرح کردن پذیرش “دولت یهودی اسرائیل” از سوی نتانیاهو تاکتیک مهمی برای یک استراتژی بلند مدت است. طرح این مسئله به معنای رد آن توسط فلسطینیان و اعراب و به تعویق افتادن مذاکرات صلح و تشکیل دولت مستقل فلسطینی است.
دستراستیهایی چون نتانیاهو سه راه بیشتر در پیش ندارند:
اول- پذیرش طرح تشکیل دو دولت مستقل اسرائیلی و فلسطینی.
دوم- تشکیل دولت دموکراتیک واحدی که در آن فلسطینیان و یهودیان “شهروندان آزاد و برابر” به شمار میروند. برابری حقوقی به مدل افریقای جنوبی منتهی خواهد شد.
سوم- تشکیل دولت واحد یهودی اسرائیل که میلیونها فلسطینی در آن تحت رژیم آپارتاید به سر خواهند برد.
شواهد و قرائن نشان میدهد که راه سوم مقبول دستراستیهای اسرائیل است:
الف- ساختار جمعیتی یهودیان اسرائیل به گونهای تغییر کرده که دست راستیهای افراطی قدرت سیاسی بسیاری یافتهاند.از آغاز فروپاشی شوروی تاکنون، بیش از ۵ / ۱ میلیون یهودی آن کشور به اسرائیل مهاجرت کردهاند. اکثریت آنان در طیف راست افراطی قرار میگیرند. بیل کلینتون در خاطراتش به طور مفصل به مذاکرات صلح اسرائیل و سوریه پرداخته که حافظ اسد حاضر به همه گونه عقبنشینی شد تا بلندهای جولان را پس گیرد.
کلینتون مینویسد: “مهاجران روس، به ویژه با پس دادن جولان، مخالف بودند.” یکی از مشهورترین آنان (ناتان شارانسکی) که همراه نتانیاهو به دیدار کلینتون رفته بود، در توجیه موضع یهودیان مهاجر روس میگوید: «از پهناورترین کشور جهان، به یکی از کوچکترین کشورهای جهان آمدهاند و اعتقاد نداشتند با پس دادن جولان یا کرانه باختری رود اردن، اسرائیل را کوچک تر از پیش کنند.» (فصل ۵۴)
یکی دیگر از آنان، اویگدور لیبرمن، وزیر خارجه اسرائیل است. یکی دیگر از احزاب کابینه نتانیاهو رسماً مخالف تشکیل کشور مستقل فلسطینی است. برخی از احزاب خواهان اخراج کلیه فلسطینان به اردنو کنترل تمامی ساحل غربی رود اردن هستند، برای این که آن را بخشی از اسرائیل بزرگ به شمار میآورند. یکی از وزیران دولت به نتانیاهو پیشنهاد کرد که اسرائیل شهرکهای یهودینشین در سرزمینهای فلسطینیها را به طور رسمی به اسرائیل ضمیمه سازد.
حق بازگشت فلسطینیهای آواره یکی دیگر از موارد مورد اختلاف است. پذیرش “دولت یهودی اسرائیل” به معنای پذیرش خود به خودی عدم بازگشت آوارگان به سرزمینهای اشغالی است.
ب- لیبرمن- وزیر خارجه- بارها گفته است که فلسطینیان باید یا قسم وفاداری به دولت اسرائیل بخورند و یا باید از اسرائیل اخراج شوند. مطابق برخی خبرها، او با یک گروه از متخصصان حقوق بینالملل مشورت کرده تا راهی برای اخراج فلسطینیان از اسرائیل بیابد که از نظر قوانین بینالمللی قابل توجیه باشد.
حق بازگشت فلسطینیهای آواره یکی دیگر از موارد مورد اختلاف است. پذیرش “دولت یهودی اسرائیل” به معنای پذیرش خود به خودی عدم بازگشت آوارگان به سرزمینهای اشغالی است. در همین چارچوب، اروپائیان اخیراً طرحی را مطرح ساختهاند که براساس آن نوعی خسارات مالی توسط دولتهای اروپایی به آوارگانی پرداخت خواهد شد که به سرزمین خود باز نگردند. رشید خالدی و ایان لوستیک نیز تشکیل دو دولت را توهم به شمار میآورند.
مقامات سابق عالی رتبه امنیتی آمریکا، از جمله زبیگنیو برژینسکی مشاور امینتی پرزیدنت جیمی کارتر و فرانک کارلوچی وزیر دفاع دولت پرزیدنت ریگان، طی نامهای به جان کری- وزیر خارجه آمریکا- هشدار دادهاند که باید در برابر سیاستهای دولت اسرائیل محکم بایستد، و سیاست آمریکا مبنی بر عدم پذیرش نقشهها و تندرویهای نتانیاهو، از جمله اصرار او مبنی بر پذیرفته شدن اسرائیل به عنوان یک کشور یهودی توسط فلسطینیان، را تاکید کند.
به راستی، زمان این کار، به توجه به سیاستهای کارشکنانه اسرائیل، فرا رسیده است. مطالبه به رسمیت شناختن اسرائیل به عنوان یک کشور یهودی شرطی است غیر عملی.
این شرط چیزی جز تثبیت رژیم آپارتاید نیست. اهود اولمرت- نخست وزیر پیشین اسرائیل- در ۲۶ دسامبر ۲۰۰۳ در مصاحبه با نشریه فوروارد به فرایندی که دولت اسرائیل را به رژیم آپارتاید تبدیل کرده اشاره کرد و گفت: «سایه [برهم خوردن توازن] جمعیت [به نفع فلسطینیها] بر همه چیز سنگینی میکند… ما داریم به جایی میرسیم که هر روز عده بیشتری از فلسطینیها بگویند بین رودخانه اردن و دریای مدیترانه جایی برای دو دولت وجود ندارد. کل چیزی که ما میخواهیم حق رای است. روزی که آنها به این خواسته برسند ما همه چیز را از دست خواهیم داد… بر خود میلرزم وقتی فکر میکنم که روزی همه سازمانهای لیبرال یهودیای که بار مبارزه علیه آپارتاید در آفریقای جنوبی را به دوش کشیدند رهبری مبارزه علیه ما را به دست بگیرند.»
از آنجا که در خاورمیانه هر کشور به نژاد مخصوص و پیروان دین مخصوصی تعلق دارد اگر بخواهیم که در خاورمیانه تعادلی وجود داشته باشد اسراییل هم باید فقط به مردمی از نژاد مخصوص و دین مخصوصی تعلق داشته باشد.
تمام کشورهای خاورمیانه به جز اسراییل اسلامی هستند و فرهنگ و دین رسمی شان اسلام است و یهودیهایی که هنوز با وجود فشارهای مسلمانان در این کشورها مانده اند شهروند درجه دوم شناخته شده و هیچ حقوقی ندارند و مدام مورد آزار قرار میگیرند.
تمام کشورهای خاورمیانه از طرف دیگر تعلق به نژاد خاصی دارند. مثلا ایران مال مسلمانانی از نژاد فارس است که فرهنگ و زبان فارسی هم در آن برتری دارد. ترکیه مال مسلمانانی از نژاد ترک است و عربستان و کویت و غیره هم کشورهای عربی هستند یعنی مال مسلمانانی که از نژاد عرب هستند و نژادهای دیگر در هر کدام ازنی کشورهای مورد آزار قرار میگیرند با اینکه دین همه شان اسلام است.کردها هم چون درین تقسیم بندی منطقه طبق دین و نژاد گیر کرده اند خواستار کشوری فقط برای ملت مسلمان کرد با زبان و فرهنگ کردی هستند.
از آنجا که طبق قانون تمام کشورهای خاورمیانه مردمی که نژاد یهودی و دین یهودی دارند شهروند درجه دوم حساب میشوند پس در خاورمیانه کشوری هم باید باشد که فقط مال نژاد و دین یهودی باشد که یهودیها و خودمختاری داشته باشند و مورد آزار و اذیت قرار نگیرند. مثلا دیدیم که در ایران 35 سال پیش مردم ایران هوس کردند که ایران فقط باید مال مسلمانان باشد و ایران را تبدیل به کشوری اسلامی یعنی کشوری فقط مال پیروان دین سلام کردند و البته طبق دین اسلام آزار و کشتار یهودیها و هرگونه توهین به آنها نه تنها آزاد است بلکه شدیدا هم تشویق میشود.
اسراییل تنها کشوری است در خاورمیانه که یهودیها در آن آزادی دارند و کسی اجازه آزار آنها را ندارد. فلسطینها هم تنها مسلمانانی هستند در تمام خاورمیانه که موفق نشده اند یهودیهای را که در اطرافشان زندگی میکنند جهودکشی کرده و یا از خاورمیانه برانند و هدف فلسطینیها و بقیه مسلمانان همانطور که بارها و بارها اعلام کرده اند این است که تنها کشوری را در خاورمیانه که یهودیها هنوز اجازه زندگی در آن را دارند اشغال کرده و تبدیل به کشوری اسلامی کنند و همانطور که ما یهودیها را از ایران و بقیه کشورها فراری دارند تمام یهودیها را از اسراییل هم بیرون کرده و به آب بریزند. البته به علت اینکه *** یک قسمت از فرهنگ اسلامی مسلمانان به شمار میرود اول به دروغ میگویند که فقط مثلا غزه و کرانه باختری را میخواهیم و البته بارها اعلان کرده اند که بعدش میخواهند تمام اسراییل را اشغال کنند و هیچ اطمینانی به آنها نیست.
مشکل خاورمیانه فرهنگ جنگ افروزانه و اشغالگرانه مسلمانان است که اگر نگاه کنیم در تمام این کشورها مسلمانان مشغول کشتار همدیگر هستند و هروقت که مشغول نیستند به اسراییل حمله میکنند.
اگر تعلق یک کشور به یک ملت و نژاد و خودمختاری ملتها معنی اش آپارتاید است شاید اول باید روشنفکران یک چاره ای بیندیشند که تمام کشورهای خاورمیانه را کشورهای سکولار بکنند فرهنگ تمامی کشورهای خاورمیانه را تغییر دهندکه مثلا هر یهودی و بودایی و هندو بتوانند مثلا در ایران و عربستان دین خودشان را داشته باشند و حقوق برابر با دیگران و بعدش هم مثلا یک هندوی بت پرست و یک بودایی و یک بهایی و یک یهودی بتوانند به ریاست جمهوری ایران و عربستان و پاکستان و سوریه برسند و هر کس از هر کشور و نژادی که باشد اجازه داشته باشد به ایران و عربستان مهاجرت کند و تبعه این کشور شود و همانطور که مسلمانان اجازه دارند در خیابانهای کشورهای غربی نماز بخوانند یک هندو و بودایی هم اجازه داشته باشند که مجسمه های خود را در خیابانها عربستان و ایران برپا کنند و بعدش این روشنفکران میتوانند از اسراییل هم بخواهند که فقط به یهودیها تعلق نداشته باشد. اما متاسفانه فعلا این امر امکان ندارد و یهودیها نمی توانند خاورمیانه را کاملا عوض کنند و خاورمیانه همین است که هست و هر تصمیمی که اسراییل میگیرد باید طبق واقعیتهای موجود باشد.
البته مشکل روشنفکران دینی یا همان اسلامی فقط این نیست که چرا اسراییل یک کشور یهودی است و به یهودیها تعلق دارد و مشکلشان این نیست که چرا اسراییل کشوری برای برای تمام ساکنان آن نیست ( که هست) بلکه مشکل اصلی شان این است که اسراییل چرا به اعراب قدرت نمیدهد که کشور را تحت قدرت بگیرند و بعدهم به زور و از طریق انقلاب اسلامی اسراییل را تبدیل به کشوری اسلامی کنند! (گنجی در مقاله ای از نظر خامنه ای تمجید کرده بود و گفته بود که ایشان اهل دموکراسی است چون گفته است که باید در اسراییل یک رای گیری صورت گیرد و حتی هشتاد درصدمردم اردن v که خود را فلسطینی میدانند در این رای گیری شرکت کنند و طبق اصول دموکراسی چون تعداد مسلمانان بیشتر است اعراب تمام پستهای حکومتی را در اسراییل در دست بگیرند (که البته تاریخ ایران نشان داده که این نوع رای گیری که فقط یک بار در عرض 35 سال گذشته انجام شده چه جنایتهای اسلامی عظیمی را در بردارد و بعد ازین رای گیری دموکراسی خواهانه مسلمانان فقط با شمشیر بقیه داستان دموکراسی خواهانه شان را ادامه میدهند!)
متاسفانه برای مشکل اسراییل راه آسانی وجود ندارد به جز ادامه مقاومت در برابر حملات کشورهای جنگ طلبانه اطرافش زیرا اسراییل سعی میکند کشوری دموکراسی باشد در منطقه ای که مردمش فرهنگ اسلامی و اشغالگرانه دارند و متاسفانه در این کشورهای اسلامی یا روشنفکری وجود ندارد و اگر هم روشنفکرانی هستند از ترس کشته و شکنجه شدن به دست مسلمانان همدین خود جرات سخن گفتن از حق و صلح طلبی را ندارند و یک عده هم که معلوم نیست چرا روشنفکر خوانده میشوند فقط مکمل و کمک متحجرین اسلامی هستند برای رساندن سریعتر آنها به اجرای اهداف شوم و جنگ طلبانه و اشغالگرانه شان.
m / 29 April 2014
مسئله تشكيل دولت مستقل فلسطين سالهاست كه منتفى شده و تمام تلاشها در امتداد آن وقت تلف كنى از طرف نتنياهو و آب در هاون كوفتن از سوى رهبران بى عرضه و مفتون و مبهوت آمريكايى فلسطين است. من اين موضوع را چهار سال پيش در مقاله اى تحت عنوان one state solution به انگليسى توضيح دادم، با دلايلى مثل همين هائى كه آقاى گنجى آورده اند و غيره. مسئله اى كه متاسفانه اكثر تحليل گران و بخصوص رهبران فلسطينى از آن غفلت ميكنند و در نوشته بالا هم از قلم افتاده، لزوم همكارى و همبستگى بيش از پيش ميان يهودى هاى سكولار، دمكرات، ليبرال و چپ با فلسطينى ها و عربهاى مقيم اسرائيل و مبارزه آنها براى رسيدن به حقوق برابر شهروندى است. در مقابل فلسطينى ها نيز ميبايست از تروريسم و حملات فيزيكى به مردم بيگناه يهودى و ضديت با مذهب و قوميت يهودى(آنتى سماتيسم) و حتى تكرار بيهوده واژه “سيهونيسم و سيهونيست” دست بردارند. در مقابل مبارزات خيابانى و اعتصاب و تحريم بر عليه روشها ى آپارتايدى اسرائيل و شركتهاى خصوصى و دولتهائى كه با آنها همكارى و همفكرى ميكنند، هم در مناطق غرب رود اردن و غزه ، و هم در خود اسرائيل و در سطح بين المللى بايد تشديد پيدا كنند، و همچون در آفريقاى جنوبى، يك كارزار و كمپين بين المللى بر عليه رژيم آپارتايدى اسرائيل و در جهت احقاق حقوق برابر فلسطينيها ايجاد شود.
تورج / 29 April 2014
این کامنت Debrah M قابل توجه است:
http://unispal.un.org/UNISPAL.NSF/0/0E780293F13D3AB785257C16004C5E78
This is a UN document that discusses how Israel routinely abuses the Palestinians. Have you ever done any research into the kind of lives that Israel forces on them?
Here are a couple of really interesting links and they are ex-Israeli military speaking out on how they are encouraged to treat Palestinians.
http://www.breakingthesilence.org.il/testimonies/videos/88544
http://www.breakingthesilence.org.il/testimonies/videos/72822
Maybe after viewing these and taking in some of the other videos there, you will have a different idea on who is committing crimes against humanity.
28 APR 5:53 PM
گنجی
اکبر گنجی / 29 April 2014
چطور دولت اسلامی با حقوق بشر هیچ تعارضی ندارد؟!!!!
اما دولت یهودی معارض محسوب میشود؟؟؟
از جانب دیگر اینکه هرگز اعراب ساکن اسراییل درجه دو نبوده و نیستند.
آنها در پارلمان عضویت دارند و همانند یک اسراییلی از حقوق برابر برخوردارند.***است.
فلسطینیان زیاده خواه می خواهند تمام هفت میلیون یهودی را به دریا بریزند و این امکانپذیر نخواهد بود.
mosi / 29 April 2014
توررج میگوید: … فلسطینى ها نیز میبایست از تروریسم و حملات فیزیکى به مردم بیگناه یهودى و ضدیت با مذهب و قومیت یهودى(آنتى سماتیسم) و حتى تکرار بیهوده واژه “سیهونیسم و سیهونیست” دست بردارند..
همه دنیا میدانند که نه فلسطینیها و نه هیچ مسلمان دیگری حاضر نیست که از تروریسم بر علیه یهودیها دست بردارند. از هر مسلمانی بپرسید برایتان خواهد گفت که دشمنی و جنگ با یهودیها جزو دستورات اسلام و سنت رسول است و محمد هم در زندگیش تاکید زیادی بر حمله به یهودیها و اشغال سرزمین آنها و تحمیل اسلام به آنها کرده.
فرهنگ جنگ طلبانه اسلامی 1400 ساله را که تا این حد در وجود مسلمان نمیشود عوض کرد پس امکان صلح مسلمانان اگر هم با اسراییل وجود داشته باشد همیشه موقتی است و خیلی طول نخواهد کشید. آیا در عرض این 1400 سال جنگ درونی مسلمانان بین شیعه و سنی که مسخره ترین نوع دشمنی است و تمام پایه اش بر دشمنی بین دو رهبر سیاسی اعراب است پایان یافته است؟ اگر مسلمانان حاضر نیستند حتی بعد از 1400 سال پیش از جنگهای بی معنی و ضد انسانی بر علیه هم دست بردارند و هیچگونه استدلال منطقی را قبول نمیکنند آیا حاضر خواهند شد که از جنگ با یهودیها دست بردارند؟
شاید برای اروپاییهایی که زیاد از خاورمیانه سر در نمی آورند و خاورمیانه را با اروپای مترقی امروز مقایسه میکنند درک این مسایل امکان ناپذیر باشد (هر چند آنها هم صدها سال جنگهای مذهبی بین خودشان داشته اند) ولی کسانی که در خاورمیانه زندگی میکنند نمی توانند واقعیتهای را نادیده گرفته و طوطی وار برای اثبات میزان درک سیاسی خود هر آنچه را که اروپاییها میگویند تکرار کنند. مخصواصا اینکه چون اروپاییها هنوز در عمق فرهنگشان بعد از دو هزار سال تفکر ضد یهود علاقه ای به درک مشکلات اسراییل ندارند و اهمیتی نمیدهند که اگر اعراب اسراییل را اشغال کرده و این تنها سرزمین اسلامی نشده در خاورمیانه را تبدیل به یک کشور اسلامی کنند. اروپاییها و روشنفکران چپگرای در قدرتشان فقط به نفع تجاری که در رابطه با کشورهای اسلامی دارند فکر میکنند. برای آنها خاورمیانه فقط نفت و بازار فروش محولات کارخانه جات اروپایی است. حالا هر کس میخواهد آن دیگری را بکشد به آنهاربطی ندارد.
m / 29 April 2014
Ganji says: Debra’s comment is interesting.
please ask Debra is she has ever lived in Middle East and if she knows that Palestinians are the only Moslems in Middle East who have not succeded in killing all Jews who leave aound them or forcing them out of every part of lands in Middle East, as the rest of Moslems have done by turning the whole Middle EAst into Islamic Arabic countries, countries where only people of Moslem faith or Arab race have any rights? ask her if she know s that Palestinians like other Moslems have many times announced that they too wish to destroy Israel, throw all its people into the sea and turn Israel into an Islamic country as Moselms in have done with every land in Middle East. Ask her if she know that when Palestinians complain about mistreatment they really mean that they are complaining that unlike the rest of countries in Middle East (which have all been turned into Islamic states through occupation and war on non-Moslems), they are not allowed to harass Jews and not having this kind freedom is just no acceptable for Moselms?u
m / 29 April 2014
اكبر گنجي خيلي با انصاف و آزاده است و يكي از معدود كسانيه كه جيره خوار صهيونيست ها نيس
محمد / 30 April 2014
سرزمین کوردها با دخالت استعمارگران وقت وتاسیس چندکشورساختگی وستمکاری وجورستم ونسل کشی وکشتاردستە جمعی کوردها توسط رژیمها ی گوناگون ازایران تاترکیە،بە چهارالی پنج بخش تقسیم شد.
ازررژیم آخوندی ورژیم اسدوامثالشون هیچ انتظاری مبنی برمراعات حقوعق بشروموازین دموکراسی نمیتوان داشت.لیکن بسی جای شگفتی است دموکراتهای فارس ،ترک وعرب زبان بە هنگام ماجهە بامسئلە کورد وحقوق پایمال شدەشان ازدیکتاتورها دیکتاتورترند.
عقاب سفید / 30 April 2014
چرا جواب مرا به کامنت گنجی از قول یک غیر ایرانی که به انگلیسی نوشته بود چاپ نکردید؟
m / 30 April 2014