امير میرزایی حکمتی، آمريکايی ايرانیتبار و عضو پيشين تفنگداران دريايی ايالات متحده که حکم اعدام او به اتهام جاسوسی برای ايالات متحده لغو شده بود، در دادگاه همعرض به ده سال زندان محکوم شد. این خبر را وکیل وی محمود علیزاده طباطبایی اعلام کرد.
خبرگزاری «رويترز» به نقل از روزنامه «نيويورک تايمز» گزارش داد که امير حکمتی اینبار به طور مخفیانه و به اتهام همکاری با ايالات متحده آمريکا محاکمه شده است.
روزنامه «نيويورک تايمز» روز جمعه به نقل از محمود عليزاده طباطبايی، وکيل امير حکمتی نوشته از سال ۲۰۱۱ درباره دادگاه مجدد و حکم زندان حکمتی از طرف مقامات رسمی ايران چيزی گفته نشد. نيويورک تايمز به نقل از عليزاده میگويد حکمتی توسط دادگاه انقلاب در ماه دسامبر به دليل «همکاری عملی با دولت آمريکا» محکوم شد.
وزارت امورخارجه ايالات متحده اين تحولات را تاييد نکرده است اما تصريح کرده است که «آمريکا خواهان آزادی او است.»
حکمتی در مرداد ۱۳۹۰ و به اتهام جاسوسی برای آمريکا بازداشت و پس از آن در دادگاه بدوی به رياست قاضی صلواتی به اعدام محکوم شد. اتهامی که بستگان او و ايالات متحده رد میکنند.
يک مقام رسمی وزارت امور خارجه آمريکا به شرط ناشناس ماندن گفته «ما همچنان درباره سرنوشت آقای حکمتی که الان دوسال است به دليل اتهام ساختگی جاسوسی در بازداشت به سر می برد، نگران هستيم. ما دوباره از مقامات ايرانی میخواهيم که او را آزاد کنند تا در سلامت به خانواده خود بپيوندد.»
روزنامه «تايمز» نيز از قول طباطبايی عنوان کرده که اگر ايالات متحده دست کم چند ايرانی زندانی در زندانهای آمريکا را آزاد سازد، امکان آزادی حکمتی از زندان در عرض چند ماه وجود دارد. اين روزنامه در ادامه مینويسد که طباطبايی نام زندانيان را اعلام نکرده است. اين وکيل پايه يک دادگستری آزادی حکمتی را وابسته به عملکرد آمريکايیها دانسته است.
وزارت اطلاعات ايران ۲۶ آذر ۱۳۹۰ اعلام کرده بود يک فرد ايرانیتبار را که برای آمريکا «جاسوسی» میکرده، بازداشت کرده است.
يک روز پس از انتشار اطلاعيه وزارت اطلاعات، تلويزيون دولتی ايران فيلمی از «اعترافات» امير ميرزايی حکمتی پخش کرد.
در اين فيلم کوتاه، ميرزايی حکمتی گفت: «نقشه آمريکايیها برای دستگاه اطلاعاتی ايران اين بود که ابتدا يکسری اطلاعات ارزشمند بدهند و بعد که وزارت اطلاعات ايران ديد اين اطلاعات خوب و با ارزش است با من تماس بگيرد تا آنها بتوانند مأموران اطلاعاتی ايران را شناسايی بکنند.»
ايران میگويد ميرزایی حکمتی با دريافت آموزشهای خاص در پايگاههای آمريکا در عراق و افغانستان قصد داشته به به وزارت اطلاعات اين کشور نفوذ و جاسوسی کند.
با اين حال خانواده او میگويند، حکمتی درحالی در ايران دستگير شد که برای ديدن مادربزرگ خود به ايران سفرکرده بود. علی حکمتی، پدر امير حکمتی گفته او «هرگز برای سازمان سيا کار نکرده است.»
در همين حال عليزاده طباطبايی درباره پرونده حکمتی افزود «اگر آمریکاییها قصد خوب خود را نشان دهند، مسلما خيلی سادهتر می توان آقای حکمتی را آزاد کرد.»
طباطبايی با اشاره به حکم ده سال حبس تعزیری حکمتی گفته، او در گفتگويی که با مقامات قضايی داشته از دادگاه مجدد و محکوميت و حکم جديد آگاه شده است. اين روزنامه می نويسد طباطبايی، حکمتی را که اکنون در زندان اوين به سر میبرد، از حکم آگاه کرده و اين موضوع را به خانواده وی در ميشيگان نيز اطلاع داده است.
پرونده میرزایی حکمتی از جمله موارد تحريک آميز در روابط بين ايران و آمريکاست. خبر مربوط به محکوميت حکمتی هم زمان با روزی منتشر میشود که آمريکا از دادن ويزای ورود به نماينده تعيين شده ايران در سازمان ملل، به خاطر نقشی که در گروگان گيری از آبان ۱۳۵۸ تا دیماه ۱۳۵۹ داشته، خودداری کرده است.
غلامحسين محسنی اژهای، سخنگوی قوه قضائيه ايران ۱۵ اسفند ۱۳۹۰ از نقض حکم اعدام امير حکمتی در ديوان عالی کشور خبر داده بود. به گفته محسنی اژهای پرونده متهم به شعبه همعرض رفته بود.
میرزایی حکمتی از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۵ به عنوان پياده نظام و مشاور زبانی و فرهنگی و آشنا با زبان های فارسی و عربی در نيروی دريايی آمريکا خدمت کرده و بخشی از وظایف خود را در عراق انجام داده است.
میگویند چرا ایرانیها بر نمیگردند؟
همه را جاسوس فرض کرده و بزندان میاندازند!
farid / 13 April 2014
دارم به امیر حکمتی فکر میکنم!؟
واقعا مایه حیرت و تاسفه…
آدم توی آریزونای آمریکا بدنیا بیاد،
توی مشیگان بزرگ بشه ،
مدرسه و دانشگاه دیده باشه ،
با سه زبان زنده دنیا «انگلیسی فارسی و عربی»تکلم کنه،
از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۵ به عنوان مشاور زبانی در خدمت پیاده نظام نیروی دریایی آمریکا باشه ،
بخشی از وظایفشم در عراق انجام داده باشه.
بعد برای دیدن مادربزرگ خود به ایران سفر کنه و در تاریخ ۱۶ آذر ۱۳۹۰
به اتهام جاسوسی برای آمریکا، دستگیر و مهمان هتل و دانشگاه اوین بشه!؟!
دارم فکر میکنم …
سوتی دادی خفن امیرخان،
باید یه ویزا واسه مامان بزرگت میگرفتی از طریق ترکیه می اومد امریکااا… خلاص.
دارم فکر میکنم…خود کرده را تدبیر نیست!
یادش بخیر…مادر بزرگم همیشه میگفت:آدم سری را که درد نمیکنه، دستمال نمی بنده!
latif / 13 April 2014