کاظم جلالی، رئيس گروه روابط پارلمانی جمهوری اسلامی ايران و اروپا با انتشار بيانيه‌ای اعلام کرد که در اعتراض به قطعنامه اخير پارلمان اروپا، سفر هيأت پارلمانی ايران به اروپا لغو شد.
به گزارش خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا)، پس از سفر تاريا کرونبرگ رئيس هيأت پارلمان اروپا به ايران و ديدار با مسئولان و مقام‌های جمهوری اسلامی ايران، وی از کاظم جلالی، رئيس و اعضای گروه پارلمانی ايران و پارلمان اروپا دعوت کرد تا در روزهای ۲۷ و ۲۸ فروردين‌ماه سال جاری (۱۶ و ۱۷ آوريل) به استراسبورگ سفر کنند.
در آستانه انجام این سفر پارلمان اروپا چند روز پیش قطعنامه‌ای درباره ایران صادر کرد که این قطعنامه با مخالفت تند گروه‌هایی در درون حکومت ایران روبه‌رو شد.
اکنون رئيس گروه روابط پارلمانی جمهوری اسلامی ايران و اروپا در بیانیه خود صدور این قطعنامه را «گام‌های بدخواهان روابط دوجانبه در اروپا» عنوان کرده و گفته است «گروه روابط پارلمانی جمهوری اسلامی ايران از انجام اين سفر منصرف است و اين سفر انجام نخواهد پذيرفت.»
کاظم جلالی خطاب به تاريا کرونبرگ افزوده است: «صدور قطعنامه جديد با توجه به انجام سفر اخير شما و گروه پارلمانی به ايران و ديدن واقعيت‌های جمهوری اسلامی ايران بسيار غيرمنتظره بوده است.»
در آذرماه ۱۳۹۲ يک هيأت هشت نفره از نمايندگان پارلمان اروپا به دعوت گروه روابط پارلمانی جمهوری اسلامی و اتحاديه اروپا به ایران سفر کرد.
این هیأت در طول سفر خود با نسرین ستوده و جعفر پناهی نیز دیدار کردند که این دیدار با مخالفت شدید برخی از محافل حکومتی ایران و همچنین وزارت امور خارجه این کشور مواجه شد.
نسرین ستوده، وکیل دادگستری و جعفر پناهی، فیلمساز ایرانی هر دو مدتی را در زندان‌های جمهوری اسلامی ایران به‌سر برده‌اند و هر دو در سال گذشته میلادی به‌طور مشترک برنده جایزه حقوق بشری ساخاروف اروپا شدند.
کاظم جلالی در ادامه نامه خود از موارد ذکر شده در قطعنامه اخیر پارلمان اروپا درباره ایران انتقاد کرده است.
در این قطعنامه با عنوان «استراتژی اتحاديه اروپا در برابر ايران» فصلی به موارد نقض حقوق بشر در ایران پرداخته شده است.
اين قطعنامه آزادی برخی از زندانيان سياسی را مورد استقبال قرار داده و خواستار آزادی همه مدافعان حقوق بشر، زندانيان سياسی، فعالان کارگری و همچنين افرادی که پس از انتخابات سال ۱۳۸۸ (۲۰۰۹) دستگير شدند، شده است.
همچنین قطعنامه تأکید کرده است که به‌رغم توجه حسن روحانی، رئیس‌جمهوری ایران به مقوله حقوق شهروندی، همچنان ادعاهای گسترده ای در مورد شکنجه، دادگاه‌های غيرعادلانه و مصونيت از مجازات وجود دارد.
اين قطعنامه همچنين موضوع افزايش شديد اعدامها در سال ۲۰۱۳ که شامل برخی موارد اعدام نوجوانان است و نيز اعدام‌های گسترده در پنج ماهه نخست سال جاری ميلادی را مدنظر قرار داده و محدوديت آزادی بيان، انجمن‌ها، مذهب و آزادی‌های تحصيلی را محکوم کرده است.
تبعيض عليه اقليت‌های قومی، جنسيتی، مذهبی و همچنين وضعيت بهاييان و نوکيشان مسيحی از جمله موضوعات ديگر اين قطعنامه هستند.
در مورد انتخابات ریاست جمهوری ایران نیز گفته شده است که بر اساس موازین دموکراتیک مدنظر اتحادیه اروپا برگزار نشده است.
همچنین در این قطعنامه آمده است هر هيأتی که در آينده از ايران ديدار می‌کند بايد متعهد باشد که با ناراضيان سياسی و فعالان جامعه مدنی ديدار کند و همچنين به زندانيان سياسی دسترسی داشته باشد.
کاظم جلالی در پاسخ به این قطعنامه ابتدا انتخابات ریاست جمهوری در ایران را به‌دلیل آن‌چه «حضور بالای مردم» در آن عنوان کرد، «دموکراتیک» خواند و گفت میزان مشارکت مردم در انتخابات، از اروپا بالاتر است.
رئيس گروه روابط پارلمانی ايران و اروپا نوشت: «طنز و مضحک است که پارلمان اروپا با چنين ميزان مشارکت پايينی، مشارکت ۷۳ درصدی مردم ايران در انتخابات اخير رياست جمهوری را غيردموکراتيک می‌داند.»
وی افزایش اعدامها در ایران را به‌دلیل «مقابله جمهوری اسلامی با قاچاقچيان و حاملان مواد مخدر» دانست و از آن دفاع کرد و گفت: «در مواردی که اين اشرار تحت قوانين مصوب قضائی ايران به اعدام محکوم می‌شوند کشورهای اروپايی پرچم ادعاهای حقوق بشری خود را برمی‌افرازند و هزينه‌های مالی و جانی پرداخت شده از سوی ايران در اين زمينه را به فراموشی می‌سپارند.»
کاظم جلالی همچون دیگر مسئولان جمهوری اسلامی ایران به موارد دیگری که در قطعنامه پارلمان اروپا درباره نقض حقوق بشر در ایران آمده پاسخ روشنی نداد و تنها به «موارد نقض حقوق بشر از سوی اروپا و کشورهای غربی» از دید جمهوری اسلامی ایران، بسنده کرد.
وی با بیان اینکه «پارلمان اروپا از يک خود بزرگ‌بينی مفرط رنج می‌برد» نوشت: «مطلق‌انگاری در نوع نگاه پارلمان اروپا و در قطعنامه‌های صادره و رفتارهای اين پارلمان موج می‌زند به گونه‌ای که در قطعنامه اخير هم مطلق بودن ملاک و معيارهای اروپايی و اينکه ديگران بايد خود را با آن معيارها تنظيم کنند، بسيار مشاهده می‌شود که اين خودشيفتگی ناپسند و نابجاست.»
جلالی در مورد دیدار هيأت‌های اروپایی از ایران نیز تأکید کرد که «هيچ‌گونه پيش‌شرطی از سوی جمهوری اسلامی ايران پذيرفته نشده [و] از اين پس نيز به هيچ عنوان اجازه نخواهيم داد هيأتی برای ديدار از ايران شرطی را تعيين نمايد.»
وی سفر اخير هيأت اروپايی به ايران و دیدار با نسرین ستوده و جعفر پناهی را «ديدارهايی به شکل مخفيانه و خارج از شئون ديپلماتيک» نامید و گفت: «اين‌گونه حرکات نيز در آينده به هيچ عنوان قابل پذيرش نخواهد بود.»
با لغو سفر هیأت پارلمانی جمهوری اسلامی به اروپا، اروپاییها بدبخت شدند ! چه شانس و افتخار بزرگی را از دست دادند!
شهروند درجه سه / 08 April 2014
اما چرا آقای جلالی سفرتان را لغو کردید ؟ بهتر بود هیات میرفت در پارلمان اروپا کمی دموکراسی به آنها یاد میداد و حتی در تصویب لایحه ی قصاص و عدالت مضحک قوه ی قضائیه ی ایران کمک میکرد حد اقل میتوانستید انتخابات دموکراتیک به رهبری شورای نگهبان را برای آنها توضیح میدادید . و یا به آنها یاد میدادید چگونه از شکنجه گر بهشتی دفاع کرده و قتل در زیر شکنجه را شبه عمد قلمداد می کنید . خیلی جمهوری اسلامی برای اروپائی ها دارد که بزند و ما متاسفیم که این سفر لغو شده است و امکان تبلیغات دروغین را از شما گرفته اند . خجالت بکشید آقا .
فرهاد - فریاد / 08 April 2014
کسانیکه هزاران نفررا بعلت یک اعتراض یا انتقاد یا گذاشتن کامنت در وب سایت یا پیاده روی ویا گرفتن پلاکاردو عکس گرفتن از زندان اوین ویا داشتن مذهب و دین ویا و ابستگی به فرقه دیگرو نوشتن مقاله و سرودن شعرویا وکالت یک زندانی سیاسی زندانی ویا سخن رانی دستگیرو شکنجه و کشتار کرده اندباید جوابگوی اعمال خود باشند.
faryad / 09 April 2014
اینجانب اندکى پس از ورود مرحوم ستار بهشتى به بند ۳۵۰ اوین (تاریخ ۱۰ آبان) با وى آشنا شده و پس از گفتگوى کوتاهى متوجه شدم که وضعیت جسمى او بر اثر اتفاقاتى که حین دور اول بازجویى‌ها (یعنى روزهاى ۱۰ آبان تا ۱۱ آبان) روى داده نامساعد و نگران کننده است.
اینجانب در همان شب حضور ستار در بند ٣۵٠ آثار و علایم زیر را بر روى بدن آن مرحوم مشاهده کردم:
-آثار آسیب دیدگى و کبودى بر روى مچ هاى هر دو دست که نتیجه آویزان کردن از سقف و دستند قپانى بود.
– تورم و کبودى شدید در بالاى پیشانى، سمت چپ سر آن مرحوم.
– آثار خون ریزى در چشم چپ.
– آثار کبودى روى صورت و جراحت روى لب‌ها.
– آثار متعدد کبودى در ناحیه قفسه سینه، پهلو و شکم که نتیجه مشت و لگد بازجو بود.
– جراحت روى پا‌ها و لنگیدن به هنگام راه رفتن.
– گلایه او از درد در ناحیه بیضه.
– سرگیجه و حالت تهوع.
همچنین مرحوم ستار بهشتى مطالب و جزییات تکان دهنده اى در باب نحوه رفتار بازجو عنوان کرد که شخصا با آنکه روایت هاى متعددى از شکنجه در پلیس امنیت شنیده بودم اما این میزان از خشونت و شدت عمل با توجه به نوع و سطح فعالیت ستار توجیه پذیر نبود. مرحوم ستار بهشتى نقل مى کرد که بازجو وى را در حالى که از سقف آویزان کرده بود مورد ضرب و شتم قرار داده است؛ آن مرحوم که به شدت نگران تکرار شکنجه‌ها بود اظهار مى کرد: «درحالى که دستبند قپانى به من زده بوده و روى زمین رهایم کرده بودند بازجو پا روى سرم گذاشته و به مادر و خواهرم فحاشى مى کرد». مرحوم بهشتى بیان مى کرد:
«در یک مورد دست و پایم را به صندلى بسته بودند و بازجو با مشت و لگد به جانم افتاده بود». ستار عنوان مى کرد که بازجو صراحتا به وى گفته بود: «مى کشمت و نمى گذارم زنده از اینجا بیرون بروى، حتى نمى گذارم جنازه‌ات به دست مادرت برسد، تنها راهى که مى توانى از اینجا بیرون بروى و دوباره مادرت را ببینى همکارى با من است و اینکه آن چیزى را که من مى خواهم بگویى و بنویسى».
مرحوم ستار اظهار مى کرد که زخم روى گردن‌اش به دلیل استفاده از شوک الکتریکى است که علاوه بر مشت، لگد و کابل براى شکنجه او استفاده شده بود. آن مرحوم با گلایه از درد بیضه اظهار مى داشت که در حین بازجویى و بعد از چند ضربه به شکم و بیضه‌اش در ادرار خود خون مشاهده کرده بود.
متاسفانه ایشان عنوان مى کرد که بازجو با اجبار به عریان شدن وى را تلویحا به آزار جنسى تهدید کرده بود
حسین رونقی
Dariush / 09 April 2014