برنامه غرب چه بسا ایجاد حصاری در شرق اوکراین باشد تا توسعه‌طلبی پوتین مهار شود.  پیدا کردن راه حل دیپلماتیک نیز نیازمند رویکردی است که حاصل جمع صفر نداشته باشد.

Ost Ukraine

سرگئی لاوروف در تماس تلفنی با جان کری اعلام کرد بخشی از نیروهای نظامی روسیه به زودی مرز اوکراین را ترک می‌کنند اما اکثریت آنها که حدود ۴۰۰۰۰ نفر تخمین زده می‌شوند، باقی می‌مانند. لاوروف دلیل حضور  این نیرو را آمادگی و تمرینات نظامی اعلام کرد؛ ادعایی که از سوی بسیاری از ناظران غیر واقعی به  نظر می‌رسد.

پیش از او نیز پوتین به آنگلا مرکل صدراعظم آلمان  قول مشابهی داده بود اما تعداد سربازانی که او صحبت بازگشت‌شان به داخل قلمرو روسیه را کرد، حدود چند صد نفر  بود.

دولت اوکراین با نگاهی بدبینانه به این ادعاها، کماکان حضور  نیروهای نظامی روسیه در مرز این کشور را خطرناک و نشانه قصد روسیه برای ورود به مناطق شرقی اوکراین می‌داند. مقامات آمریکایی و ناتو  محتاطانه گفته‌اند که تاکنون تغییر محسوسی در حضور نظامی روسیه در مرزهای شرقی اوکراین مشاهده نکرده‌اند.

روس‌ها تاکنون دو عقب‌نشینی داشته‌اند. نخست گفتگو با دولت موقت اوکراین و دوم کاهش تعداد سربازان خود در نقاط مرزی و تمایل به یافتن راه‌ه‌حل دیپلماتیک.

اما تماس تلفنی غیرمنتظره پوتین با اوباما و دیدار و گفتگوی لاووروف و کری فضای تازه‌ای را ایجاد کرده که حداقل احتمال گسترش حضور نظامی روسیه در داخل  قلمرو اوکراین را کاهش می‌دهد. البته هنوز قطعیتی وجود ندارد که روسیه اشغال بخش‌های بیشتری از خاک اوکراین را کاملا کنار گذاشته باشد.

مانورهای روسیه نشانگر آن است که در مقطع فعلی به دنبال کاهش تنش است و قصد افزایش سطح درگیری را ندارد. روس‌ها تاکنون دو عقب‌نشینی داشته‌اند. نخست پذیرفته‌اند که با دولت کنونی اوکراین وارد گفتگو شوند و بدین ترتیب از موضع قبلی خود در نامشروع دانستن دولت موقت اوکراین عدول کرده‌اند. ثانیا با کاهش تعداد سربازان در نقاط مرزی اوکراین و تمایل به یافتن راه‌حل دییلماتیک، نشان داده‌اند که نسبت به افزایش تحریم‌های غرب نظر مساعدی ندارند و نمی‌خواهند رویارویی به سمت گسترش تحریم‌ها برود.

اهرم‌های فشار طرفین

جان کری و لاووروف، صحبت‌های خود را سازنده اعلام کردند ولی هر دو طرف بر وجود فاصله زیاد بین نظرات‌شان نیز تاکید داشتند. اما روسیه در مقطع فعلی خواهان تعییر نظام حکومتی و شیوه حکمرانی در اواکراین به نظام فدرالی کامل است تا مناطق روس تبار و جاهایی که مردم منطقه به روسی صحبت می‌کنند بتوانند خود مختاری بدست بیاورند.

روسیه با این کار عملا بخش‌هایی از خاک اوکراین را به منطقه نفوذ خود تبدیل می‌سازد. وضعیت کریمه می‌تواند در آینده در این مناطق بعد از خودمختاری به‌وقوع بپیوندد و یا مشابه اوستیای جنوبی و آبخیز شود.

مهم‌ترین اهرم فشار و ابزار روسیه نگه‌داشتن نیروهای نظامی در کنار مرز اوکراین و القاء ترس حمله نظامی است. افزایش قیمت گاز صادراتی و برداشتن تخفیف‌ها حربه دیگر روس‌هاست.

مهم‌ترین اهرم فشار و ابزار روسیه نگه‌داشتن نیروهای نظامی در کنار مرز اوکراین و القاء ترس حمله نظامی است. همچنین افزایش قیمت گاز صادراتی و برداشتن تمامی تخفیف‌ها دیگر حربه روس‌هاست. شرکت گازپروم ۴۴ درصد بهای گاز به اوکراین را افزایش داد.

اهرم دیگر روسیه تحریک روس‌گراها در اوکراین است. اگرچه تاکنون طرفداران روسیه در شرق اوکراین تظاهرات و تجمع‌هایی داشته‌اند اما این تحرکات نتوانسته توازن قوا را به هم زند و یا یک موج نیرومند هوادار روسیه در اوکراین را نشان دهد. مشکل دیگر این است که در ایالت‌های شرقی اوکراین جمعیت روس تبارها کمتر از پنجاه درصد است.

بنابراین به نظر می‌رسد روسیه از طریق این اهرم‌ها، دولت اوکراین را به گزینش نظام فدرال وادار کند. اما نیروهای سیاسی اوکراین پذیرای این خواست نیستند. غرب نیز در مقطع فعلی حاضر نیست این امتیاز را به روسیه بدهد. الکساندر تورچنیف رئیس دولت موقت اوکراین گفته که سیستم حکمرانی و تغییرات در قانون اساسی اوکراین به روسیه ارتباطی ندارد و این کشور باید به مسائل فدراسیون روسیه بپردازد. جان کری نیز سخن در این خصوص را منوط به شرکت نمایندگان دولت اوکراین در مذاکرات کرد.

بعید است دولت اوکراین اعطاء خود مختاری به مناطقی را که اکثریت آنها به زبان روسی صحبت می‌کنند بپذیرد. آنچه سرنوشت این کارزار دیپلماتیک را روشن می‌سازد توانایی طرفین در استفاده از اهرم‌های فشار است.

خط قرمز روسیه

غرب همچنان مسیر اعمال فشار  را ادامه می‌دهد. وزیران خارجه عضو ناتو اعلام کردند که فعلا کلیه همکاری‌های نظامی و غیر نظامی با روسیه را به تعلیق در ‌می‌آورند. روسیه نسبت به  تحریم‌های اقتصادی آسیب‌پذیر است. از سوی دیگر روس‌ها فاز اول برنامه خود را با موفقیت جلو بردند و شبه‌جزیره کریمه را به خاک خود ضمیمه کردند. امکان اینکه کریمه مجددا به اوکراین برگردد پایین است.

برایند زور آزمائی دو طرف در شرایط کنونی نزدیک به صفر است و امکان تحقق خواست‌های هیچ کدام به صورت کامل وجود ندارد.

توجه به این مسئله که برای غرب مهم‌تر از کریمه، عدم پیشروی روسیه به مناطق شرقی اوکراین است، جا را برای مصالحه عملی بر روی وضعیت کنونی مساعد می‌سازد. البته سیاست رسمی غرب عقب نشینی روسیه از کریمه است و روسیه نیز ضمن مشروع دانستن فرایند و نتیجه رفراندوم خواهان رعایت حقوق و خودمختاری روس تبار ها در اوکراین است. همچنین پیوستن اوکراین به ناتو نیز خط قرمز روسیه محسوب می‌شود.

برایند زور آزمائی دو طرف در شرایط کنونی نزدیک به صفر است و امکان تحقق خواست‌های هیچ کدام به صورت کامل وجود ندارد. شرایط به گونه ای است که روسیه مسئله کریمه را تمام شده تلقی می‌کند اما در عین حال خواهان تیره شدن روابط با غرب وکنار گذاشته شدن از مجامع کشور های پیشرفته اقتصادی و تکنولوژیک نیست.  بخش مهمی از  نیرو های سیاسی روسیه حاضر به پذیرش تبعات انزوای اقتصادی و سیاسی نیستند.

 البته پوتین فرد خاصی است و رفتار او قابل پیش‌بینی نیست. دلایل زیادی وجود دارد که او به ادامه درگیری روی خوش نشان دهد. بحران نظامی و بسیج ناسیونالیسم روسی، بستر گریز از مسئولیت ناکامی اقتصادی را برای وی مساعد می‌سازد. از طرف دیگر برای او بازسازی اقتدار روسیه در مناطق پیرامونی و جمهوری‌های اقماری شوروی سابق برای او اهمیت کلیدی دارد. اما در عین حال وی فردی نیز نیست که بی‌اعتنا به واقعیت‌ها بخواهد سیاست‌های تجویزی‌اش را جلو ببرد.

غرب نیز اهرم‌های فشار قوی برای عقب راندن روسیه از کریمه ندارد و در بهترین حالت می‌تواند آن را در مرزهای شرقی اوکراین متوقف کند. برنامه غرب چه بسا ایجاد حصاری در شرق اوکراین است تا توسعه‌طلبی  پوتین را مهار سازد.

حال اگر روسیه در تنش‌زدایی با غرب و رسیدن به راه‌حلی دوجانبه جدی باشد، آنگاه منارعه به سطح  جنگ سرد ارتقاء پیدا نمی‌کند و حداکثر دیوار برلین دیگری در مرز های شرقی اوکراین ساخته می‌شود. پیدا کردن راه‌حل دیپلماتیک نیازمند رویکردی است که حاصل جمع صفر نداشته باشد.

بنابراین چه بسا پذیرش دوفاکتوی حاکمیت روسیه بر کریمه و موافقت روسیه با دولت و ساختار جدید قدرت در اوکراین باعث  فروکش کردن منازعه جدید غرب و روسیه بشود. در این میان وضعیت کشور هایی مانند ایران به شدت شکننده است. اگر دوئل موجود به فرایند مبادله امتیاز تحول یابد، پرونده هسته‌ای ایران جایی است که روس‌ها به طور نسبی آمادگی بیشتری برای  همراهی با غرب دارند.