به گفته غلامحسین فلاحتی، مسئول کانون شوراهای اسلامی کار استان گیلان، «با وجود آنکه حدود ۶۰ درصد کشاورزی این استان بر دوش زنان است، اما زنان کشاورز از هیچ حمایت اجتماعی برخوردار نیستند».
این فعال کارگری در گفتوگو با خبرگزاری کار ایران، ایلنا، با اشاره به عدم برخورداری زنان کشاورز از حمایتهای اجتماعی گفت: «در کشاورزی به شیوه مکانیزه مردان به عنوان نیروی فنی ماهر پشت دستگاهها حضور دارند، اما در سایر کشتزارها زنان هنوز با دست مشغول کار هستند.»
بر اساس اعلام مسئولان سازمان جهاد کشاورزی مشارکت زنان در فعالیتهای بخش کشاورزی بیشتر در تولید سنتی محصولاتی مانند برنج، میوه و سبزی، پنبه و دانههای روغنی و محصولات باغی است. در استان گیلان نیز بخش اعظم کشتزارها همچنان به شیوه سنتی و توسط کارگرانی اداره می شود که بیشتر زن هستند و از حقوق قانونی یک کارگر محروماند.
فلاحتی با اشاره به فصلی بودن فعالیت کارگران کشاورز، از جمله موارد محرومیتهای کارگران کشاورز به ویژه کشاورزان زن را عدم برخورداری از پوششهای بیمه تامین اجتماعی دانست.
این محرومیت درحالی است که مطابق قوانین کار و تامین اجتماعی تمامی کارگران فصلی از حق دسترسی به خدمات بیمهای برخوردارند.
در قانون کار ایران در بند ۶۸ به کارگران فصلی اشاره شده است. بر این اساس، حقوق کارگران یادشده، تنها در صورت انعقاد قرارداد کار و در فصولی که مشغول به کارند و در حدود قانون کار و قرارداد منعقده میان کارفرما و کارگر تامین میشود.
مسئول کانون شوراهای اسلامی کار استان گیلان با اشاره به اطلاعات اندک کشاورزان از قوانین مربوط به کار گفته است: «به دلیل نبود بسترهای اجتماعی و فرهنگی لازم کارگران کشاورز از اهمیت پوشش بیمه تأمین اجتماعی بیخبرند و تمایلی به پیگیری حقوق خود ندارند.»
به گفته وی، کارگران بهرغم تحمل شرایط طاقت فرسای کاری، ترجیح میدهند برای حفظ درآمد خود از حمایتهای قانونی و طرح هرگونه پرسش از کارفرمای خود چشمپوشی کنند.
مشاغل کشاورزی تنها مربوط به چندماه از سال است و به همین دلیل کشاورزان با خطر دائم بیکاری و عدم یافتن شغل در فصول کار مواجه هستند و در این میان زنان کارگر با مشکلات بیشتری روبهرو هستند.
در قانون کار ایران که کارفرمایان در همه بخشهای صنعتی، تولیدی و کشاورزی موظف به رعایت آن هستند، ذکر شده است هر شخصی که در یک کارگاه بنا به درخواست کارفرما یا نماینده او کار میکند، کارگر محسوب میشود و قانون کار در مورد او باید اجرا شود.
بر این اساس به جز زنان کشاورزی که روی زمین خود کار میکنند و کارفرمای خود هستند، مابقی زنان کشاورز باید از حمایتهای تصریح شده در قانون کار برخوردار باشند.
این قانون که دولت مجری آن است و نمایندگان کارگری باید ناظر آن باشند در اغلب موارد اجرا نمیشود و در عمل بیشتر کارگران و بهویژه کارگران زن بدون امضا، بیهیچ قرارداد ثبت شدهای، تنها با رد و بدل شدن چند کلمه به عنوان توافق در زمینهای کشاورزی مشغول به کار میشوند.
علاوه بر اینها ورشکستگی بخشهایی از کشاورزی ایران به دلیل واردات بی رویه و کاهش نیاز بازار داخلی به محصولات داخلی کشاورزی تهدیدی مضاعف برای امنیت شغلی کشاورزان و به خصوص کشاورزان زن محسوب میشود.
پیشتر، رئیس کانون شوراهای اسلامی کار در کشور خواهان یافتن راهی برای بیمه کردن کلیه کارگران فصلی و برخورداری آنان از مزایای بیمه بیکاری در طول فصول تعطیلی کار شده بود. این مسألهای است که اجرایی شدن آن با توجه به وجود کسری قابل توجه بودجه دولت، عملکرد فعلی دولت در عدم حمایت از کارگران و نیز سیاستهای کلان اقتصادی کشور که میکوشد از حجم وظایف دولت بکاهد، بعید به نظر میرسد و اگر هم اجرایی شود بخش مهمی از کشاورزان زن را به دلیل عدم وجود قراردادهای کاری قانونی در بر نخواهد گرفت.
Trackbacks