شراکت شبکه یک تلویزیون دولتی ایران در ساخت فیلم «معراجی‌ها» توجیه مناسبی برای پخش صدباره تیزر این فیلم است. تا جایی که بینندگان برنامه‌های نوروزی تلویزیون امسال کمتر برنامه‌ای را دیده‌اند که در آن انبوهی از تبلیغ فیلم «معراجی‌ها» چه به صورت تیزر و چه به صورت زیرنویس به خوردشان داده نشده باشد. تیزرهایی با این مضمون: پس از سه‌گانه اخراجی‌ها و رسوایی، پروفروش‌ترین‌ فیلم‌های سال، اینک «معراجی‌ها» آخرین فیلم مسعود ده‌نمکی.

چرا حرف ده‌نمکی خریدار دارد؟ به خاطر ارزش‌های سینمایی آثارش یا مسائل دیگر؟
چرا حرف ده‌نمکی خریدار دارد؟ به خاطر ارزش‌های سینمایی آثارش یا مسائل دیگر؟

ده‌نمکی را چه به سینما!

این تبلیغات عده‌ای از مخاطبان را چنان عصبانی می‌کند که کار به دندان قروچه برسد. آنان کسانی هستند که مثل بسیاری از ایرانی‌ها با مسعود ده‌نمکی اختلاف فکری شدیدی دارند. از لابه‌لای حرف‌هایشان چنین چیزهایی دستگیر می‌شود: ده‌نمکی را چه به سینما! اینها که تا دیروز سینما را قبول نداشتند و فاسد می‌پنداشتند امروز نان سینما را می‌خورند. فیلم‌‌هایش به این خاطر مخاطب دارد که می‌تواند از خط قرمزهایی عبور کند که فقط امثال او مجاز به گذر از آن هستند. حکومت توان تبلیغاتی‌اش را برای فیلم‌هایش می‌گذارد و گروه‌های گوش به فرمان خود نظیر نیروهای بسیج را به تماشای فیلم‌های او می‌فرستد.

منتقدان سینمایی که اکثریت قریب به اتفاق‌شان مخالف آثار مسعود ده‌نمکی بوده‌اند از اطلاق عنوان «فیلمساز» به او ناراضی‌اند و اعتقاد دارند او ربطی به سینما ندارد. تعداد زیادی از منتقدان پس از اکران قسمت اول اخراجی‌ها و با توجه به سخنان ده‌نمکی و بعضی از عوامل فیلم از جمله محمدرضا شریفی‌نیا گفتند که اصلاً نباید اخراجی‌ها را فیلمی ساخته مسعود ده‌نمکی دانست.

گروهی از منتقدان موسوم به «متعهد» که در واقع مدافع صدای رسمی حکومت هستند نیز از در مخالفت با کارهای ده‌نمکی درآمدند و او را متهم کردند که به ارزش‌های انقلاب و «دفاع مقدس» توهین کرده است.

ادعا می‌کنم و تصورم این است که ۹۵ درصد مردم و منتقدان با لحنی شدید به آثار ده‌نمکی نقد وارد کنند و آن‌ها را فاقد ارزش بدانند. اما در وانفسای رکود کم‌سابقه در گیشه سینمای ایران نمی‌توان از کنار فروش ۱۷ میلیاری سه‌گانه اخراجی‌ها به راحتی گذشت. به طور میانگین هر قسمت از اخراجی‌ها حدود ۶ میلیارد تومان فروش داشته است. همچنین پخش چندباره این فیلم‌ها از شبکه‌های مختلف تلویزیونی و حتی برخی شبکه‌های ماهواره‌ای روشن می‌سازد که «حرف» ده‌نمکی هرچه باشد خریدار دارد.

اگر اکبر عبدی‌ش بیشتر باشه، بهتره

طبق آمار منتشر شده از سوی رسانه‌ها به نقل از مراکز پخش فیلم، «معراجی‌ها» تا روز چهارم فروردین بیش از دو میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومان فروخته است و کماکان پرفروش‌ترین فیلم اکران نوروز امسال است. اگرچه تعداد روزهای اکران این فیلم بیش از دیگر فیلم‌های اکران نوروزی است اما با مقایسه فروش ۱۵۰ میلیونی معراجی‌ها در روز چهارم فروردین و فروش ۳۱ میلیونی فیلم «چ» ساخته ابراهیم حاتمی‌کیا در همین روز می‌توان پیش‌بینی کرد که معراجی‌ها عنوان پرفروش‌ترین فیلم اکران نوروزی را تا پایان اکران اولش حفظ خواهد کرد. به نظر نمی‌رسد فیلم‌های «طیقه هثاث» و «خط ویژه» هم توان رقابت با آخرین ساخته ده‌نمکی را داشته باشند.

« اگر اکبر عبدی‌ش بیشتر باشه، بهتره»
« اگر اکبر عبدی‌ش بیشتر باشه، بهتره»

روز چهارم فروردین در پایان سانس ۱۶:۱۵ پردیس آزادی در تهران نظر چند تماشاگر را درباره فیلم «معراجی‌ها» و علت فروش بالای فیلم‌هایش جویا شدم.

علی، دانشجوی سال چهارم رشته مدیریت می‌گوید معراجی‌ها فیلم خوبی نیست، مثل بقیه فیلم‌های ده‌نمکی. از او می‌پرسم وقتی فیلم‌های قبلی این کارگردان را نپسندیده چرا برای تماشای معراجی‌ها به سینما آمده است. علی با حالتی که نمی‌توان با قطعیت گفت شوخی است یا جدی می‌گوید: «برای تفریح! اومدم بخندم. نیست که فیلماش پر از لودگیه خب برای خندیدن خوبه.» به او می‌گویم اگر فیلم این نیاز او را برطرف کرده، چرا به نظرش ضعیف است می‌گوید: «خب، منتقدها بهتر می‌تونن به این سوال جواب بدن. شخصیت‌پردازی، ساختار، روایت… کلاً فیلم مشکل داره.»

محمدرضا که همراه همسر و دو فرزند نوجوانش به سینما آمده می‌گوید پیش از عید به بچه‌هایش قول داده که حتما آن‌ها را برای تماشای فیلم معراجی‌ها به سینما ببرد. همسرش می‌گوید: «آقای ده‌نمکی نکات آموزنده‌ای رو تو فیلماشون نشون می‌دن با چاشی طنز که تأثیر بیشتری بر بچه‌ها دارد.» پسر ۱۲ ساله‌اش می‌گوید: «فقط اگه اکبر عبدی‌‌ش بیشتر باشه بهتره!»

در پایان سانس ۱۷:۴۵ فیلم «چ» ساخته ایراهیم حاتمی‌کیا که آن هم در یکی از سالن‌های همین پردیس اکران می‌شود، خانمی که مایل نبود حتی اسم کوچکش را بگوید فیلم «چ» را ناموفق می‌داند. هرچند به گفته او حاتمی‌کیا تلاش زیادی کرده که اسطوره‌ای به نام چمران را بازنمایی کند اما نتوانسته است. او که مدرک مترجمی زبان را دارد و می‌گوید در یک مرکز دولتی مشغول ترجمه انگلیسی قرآن است، در جواب به این سؤال که به تماشای فیلم معراجی‌ها خواهد رفت یا نه، می‌گوید: «نه، اون که فیلم نیست، اعتقادات مردمو مسخره می‌کنه اسم خودشم گذاشته حزب‌اللهی! بیچاره تن شهدای ما رو تو گور می‌لرزونه.»

یک منتقد سینما هم که شاهد گپ من و خانم تماشاگر است، می‌گوید خودش منتقد است، ده‌نمکی چوب دو سر طلا شده. می‌پرسم چطور؟ می‌گوید مصاحبه نمی‌کند. می‌گویم مصاحبه نیست می‌خواهم بدانم به نظر تو که منتقد فیلم هستی چرا مردم از فیلم‌های ده‌نمکی استقبال می‌کنند؟ می‌گوید کی گفته استقبال می‌کنند؟ می‌گویم آمار فروش معراجی‌ها از مرز دو میلیارد گذشته است. می‌گوید می‌خواهی بدانی چرا فیلم‌هایش می‌فروشد؟ می‌گویم من دنبال پاسخی برای همین سؤال هستم. می‌گوید: «به همین خاطر که من نمی‌توانم با شما مصاحبه کنم اما شما راحت می‌توانید با ده‌نمکی مصاحبه کنید. در واقع او حرفایی را می‌زند که بقیه جرات زدنش را ندارند.» می‌گویم ده‌نمکی تنها کسی نیست که از این امتیاز برخوردار است. می‌گوید که پیشینه او را هم نباید فراموش کرد.

ده‌نمکی و مخالفانش

مسعود ده‌نمکی در دهه ۷۰ از رهبران گروه تندروی موسوم به «انصار حزب‌الله» بود. اعضای این گروه که غالباً از رزمندگان جنگ ایران و عراق بودند به دلیل برخورد خارج از چارچوب قانون با عناصر اصلاح‌طلب به گروه خودسر شهرت یافتند. او سردبیر نشریات جبهه، شلمچه و صبح دوکوهه بود. گفته شده که او در سرکوب دانشجویان در شب ۱۸ تیر سال ۷۸ نقش داشته، اگرچه خودش این اتهام را رد می‌کند.

بیشتر مخاطبان فیلم‌های ده‌نمکی کسانی هستند که تناسبی با گرایش فکری او در دهه ۷۰ ندارند.
بیشتر مخاطبان فیلم‌های ده‌نمکی کسانی هستند که تناسبی با گرایش فکری او در دهه ۷۰ ندارند

اما بیشتر مخاطبان فیلم‌های ده‌نمکی کسانی هستند که تناسبی با گرایش فکری او در دهه ۷۰ ندارند. مخالفت ده‌نمکی‌ها در آن دوران با سبک زندگی مدرن و تجربیات شادانه با تم طنزآمیز فیلم‌های او نمی‌خواند. به همین خاطر است که برخی از همفکران سابقش او را متهم به بی‌اعتنایی به ارزش‌ها می‌کنند.

نیما بهدادی مهر، دبیر سینمایی روزنامه ایران در مهر سال ۹۰ در نشستی با عنوان «اخراجی‌ها؛ افتخار یا افتضاح» در نقد سه‌ گانه اخراجی‌ها گفت: «‌آیا می‌توان ارزش‌ها را لگدمال کرد و با توهین به جامعه، ارزش‌ها و مقدسات جنگ به سود رسید؟ البته یکی از دلایلی که این توهین بیشتر مد نظر قرار می‌گیرد این است که توسط کسی صورت گرفته که خود را مقید به این ارزشها می‌داند؛ مدعی تمام عیاری که هنگام اکران فیلم سینمایی آدم برفی شیشه‌های سینماهای نمایش‌دهنده این فیلم را شکست، اکنون برخلاف رویه گذشته و تنها جهت کسب سود کلیپ غیر‌مجاز سوسن خانوم را در اخراجی‌های 3 خود می‌گنجاند. سوال من این است به چه قیمتی فیلم می‌سازیم؛ به این بها که توهین به ارزش‌ها و مقدسات را دستمایه کار قرار دهیم و اسم آن را جسارت و شجاعت بنامیم.»

معراجی‌ها یا وراجی‌ها؟

برخی از منتقدان نیز وجود لودگی در آثار ده‌نمکی را دلیل فروش فیلم‌های ده‌نمکی می‌دانند. اگر اینگونه بود فیلم‌های موسوم به «شانه تخم‌مرغی» که فقط بر اساس لودگی ساخته و در سوپرمارکت‌ها عرضه می‌شوند می‌بایست بیش از اخراجی‌ها و رسوایی و معراجی‌ها تماشاگر داشتند، فیلم‌هایی مثل «آخر خلاف»، «من کارگرم» و «داستان عوضی».

این دسته از منتقدان می‌گویند که مسعود ده‌نمکی، سلیقه مخاطبان سینما را پایین آورده است. سیدجواد یوسف‌بیک، منتقد سایت «کافه نقد» در نقدی با عنوان «وراجی‌ها» درباره فیلم معراجی‌ها نوشته است: «مثل اینکه قصد ندارد دست از سر سینما – و ما – بردارد این حضرت ده‌نمکی. واقعاً حضور این آدم چه دردی را دوا می‌کند از فرهنگ ما؟ هر روز پر‌مدعا‌تر، پوچ‌تر، ورّاج‌تر، وقیح‌تر و بد‌تر از دیروز. دیگر باید از مسؤلین خواهش کرد که بودجه‌ای اختصاص دهند به جلوگیری از ده‌نمکی برای تاختن در سینما و به سینما و به سلیقه‌ مخاطب سینما. مخاطبینی که مفهوم‌زده شده‌اند با فیلم‌های امثال او و لذا قدر خود را نمی‌دانند و تنها برای موضوعِ فیلم‌ها کف می‌زنند. ده‌نمکی – که امثال او، هم در جمعیت ارزشی‌نما یافت می‌شود و هم در خیل روشنفکر‌نما‌ها – به واقع با تقلیل سینما به مفهوم و موضوع، هم به مخاطبین توهین می‌کند و هم به خود خیانت می‌ورزد.»

در این مواقع منتقدان به سرزنش مردم می‌پردازند که به زعم آنان از چنین فیلم‌های نازلی استقبال می‌کنند. تعداد فیلم‌های نازل در شش هفت سال گذشته بیش از انگشتان دست و پای بازیگران اصلی فیلم‌های ده‌نمکی بوده است. با این حال منتقدان مسعود ده‌نمکی، بار تنزل سلیقه مخاطب ایرانی را فقط بر دوش او می‌گذارند و در مقابل رسانه‌های حامی حکومت، استثنائا در چنین مواردی «میزان» را «رأی» و نظر «ملت» می‌دانند.

حرف مسعود ده‌نمکی در جامعه امروز ایران خریدار دارد. این حقیقت را مخالفان فکری ده‌نمکی باید بپذیرند. زیر سؤال بردن این واقعیت تفاوتی با عملکرد ده‌نمکی و ده‌نمکی‌ها در دهه ۷۰ ندارد موقعی که طبقه متوسط پس از جنگ رشد کرد و نیازهای تازه‌ای را طلب می‌کرد که با ارزش‌های همفکران آقای ده‌نمکی همخوانی نداشت. انکار آن نیازها به از بین رفتن‌شان نینجامید و انکار مخاطبان فیلم‌های ده‌نمکی هم منجر به کاهش فروش فیلم‌های او نخواهد شد.