روز شنبه اول مارس، نخستین “جشنواره واژن” با حضور صدها نفر در استکهلم برگزار شد.
این جشنواره یکروزه که پیش از این در اکتبر سال گذشته در شهر مالمو در جنوب سوئد برگزار شده بود، این بار در استکهلم میزبان چندصد مخاطب از گروههای سنی مختلف بود که برای کسب آگاهی و اطلاعات بیشتر درباره اندام جنسی زنان گرد هم آمده بودند تا شاهد برپایی چندین سخنرانی و اجراهای هنری متعدد با محوریت «واژن» باشند.
اریکا اندرسون، یکی از مسئولان برگزاری این جشنواره در گفتوگو با رادیو زمانه، با اشاره به اینکه طرح برپایی جشنواره واژن به دو ماه پیش بازمی گردد گفت: «وقتی من و یکی از همکارانم تصمیم گرفتیم جشنوارهای با موضوع اندام جنسی زن در استکهلم راهاندازی کنیم تصور نمیکردیم به چنین برنامه شلوغ و پرازدحامی برسیم که دست کم ۵۰۰ نفر در فیسبوک نسبت به شرکت در آن اعلام آمادگی کردهاند. این فقط یک ایده در ذهن ما بود و هدف ما از پیگیری آن، شکستن تابوهای موجود درباره واژن بود. ما میخواهیم زمینهای فراهم کنیم که در آن درباره اندام جنسی زن به راحتی صحبت شود، بدون هیچگونه شرم و هیچگونه موضعگیری منفی.»
اندرسون با تاکید بر ضرورت برپایی چنین برنامههایی افزود: «هنوز بسیاری از زنها با اندام جنسی خودشان راحت نیستند، دربارهاش راحت حرف نمیزنند و همین مسئله باعث شده از بسیاری از بیماریها و آسیبهایی که ممکن است تهدیدشان کند آگاهی نداشته باشند. آسیبهای ناشی از زایمان از این جملهاند. فقدان اطلاعات باعث شده حتی برخی از زنان درباره ابتداییترین بیماریهای عفونی اندام تناسلی هم آگاهی نداشته باشند و از آنها آسیب جدی ببینند. ما فکر میکنیم همه این مشکلات به آنجا برمیگردد که در جامعه ما به راحتی و بدون شرم و با موضع مثبت درباره واژن گفتوگو نشده است.»
اندام جنسی مردان در مقابل زنان
اریکا اندرسون با مقایسه جشنوارههایی که در مناطق مختلف جهان با موضوع اندام جنسی مردانه برگزار میشود و فضای بستهای که برای گفتوگو درباره واژن وجود دارد گفت: «همه جای دنیا به راحتی درباره اندام جنسی مرد حرف میزنند درحالیکه اغلب وقتی از واژن حرفی به میان میآید یا جنبه سرگرمی دارد یا توهینآمیز است. درحالیکه اندام جنسی زن مثل بقیه اعضای بدن یک انسان از زیبایی خاص خود برخوردار است.
اریکا اندرسون: «هنوز بسیاری از زنها با اندام جنسی خودشان راحت نیستند، دربارهاش راحت حرف نمیزنند و همین مسئله باعث شده از بسیاری از بیماریها و آسیبهایی که ممکن است تهدیدشان کند آگاهی نداشته باشند.»
ما میخواهیم با برگزاری چنین جشنوارههایی نگاه موجود نسبت به واژن را تغییر دهیم و این امکان را فراهم کنیم که دست کم آنهایی که در این جشنواره حضور دارند به راحتی درباره مسائل مرتبط با واژن حرف بزنند، آگاهی کسب کنند و نگرش منفی و سرگرمکنندهای را که در ادبیاتشان نسبت به واژن وجود دارد از بین ببرند.»
اریکا اندرسون در پایان تاکید کرد که این جشنواره بیش از آنکه بر بحثهای تئوریک از زاویه جامعهشناسی و روانشناسی متمرکز باشد بر مباحث روزمره استوار است، از جمله سخنرانیهایی درباره آسیبهای ناشی از زایمان، ارگاسم و لذت سکس در زنان؛ و نیز برپایی غرفههایی که در آنها هنرمندان مختلف به ارائه آثار هنری خود با محوریت واژن میپردازند.
این فعال اجتماعی معتقد است فارغ از کارهای تحقیقی و آکادمیک، ما نیاز داریم مردم را در سطح زندگی روزمره با این واقعیت درگیر کنیم که واژن و اندام جنسی زن، چیزی نیست که حرف زدن درباره آن باعث شرم و ناراحتی باشد.
واژن و لذت جنسی
در نخستین جشنواره واژن در استکهلم که با حمایت سازمان سراسری دگرباشان جنسی سوئد برگزار شده بود، علاوه بر صدها مخاطب و دهها هنرمند، چند نویسنده و محقق نیز به ارائه آثار خود پرداختند؛ ازجمله کاتارینا یانوش نویسنده کتاب ارگاسم زنان.
کاتارینا یانوش در سخنرانی خود به مسائل مختلفی همچون مناطق لذت جنسی در واژن و تاثیر مخرب داروهای هورمونی ضدبارداری بر بدن زن و بر محیط زیست اشاره کرد و گفت: «ما باید بدانیم که واژن چه مکانیسم و چه ویژگیهایی دارد. وقتی شناخت کافی از سازوکار و ویژگیهای اندام جنسیمان داشته باشیم میتوانیم به بهترین راههای مقابله با انواع بیماریها و آسیبها دست پیدا کنیم. حتی میفهمیم که چطور از بارداری پیشگیری کنیم به جای اینکه صرفاً به مصرف داروهای هورمونی روی بیاوریم. چرا که داروهای هورمونی هم به بدن ما آسیب میرسانند و هم به محیط زیست.»
او با اشاره به اهمیت لذت جنسی برای زنان افزود: «اندام جنسی زن برای رنج کشیدن او نیستند. اگرچه این اندام موقع زایمان، محل رنج و درد زن است، اما میتواند منبع لذتجویی هم باشد. بنابراین نباید این تصور را داشته باشیم که اندام جنسی ما تنها محل رنجها و آلام ماست.»
این نویسنده در بخش دیگری از حرفهای خود به تابوهای رایج درباره ممنوعیت رابطه جنسی متعدد و سکس برای زنان اشاره کرد و گفت: «در یک برنامه تلویزیونی یک نفر گفت که اندام جنسی زن مثل سیب است، اگر افراد زیادی آن را گاز بزنند، آدم دیگر دوست ندارد از باقیمانده آن سیب بخورد. سئوال من این است: آیا کسی به یک مرد میگوید که اندام جنسی تو مثل یک موز است، اگر زیاد ازش کار بکشی گاززده، پلاسیده و غیرقابل استفاده میشود؟ چرا این تصور درباره اندام جنسی مرد وجود ندارد؟»
آسیبهای زایمان و واژن
آنا کارین اریکسون، وبلاگنویس و از دیگر افرادی بود که در این جشنواره به سخنرانی پرداخت.
کاتارینا یانوش: «اندام جنسی زن برای رنج کشیدن او نیستند. اگرچه این اندام موقع زایمان، محل رنج و درد زن است، اما میتواند منبع لذتجویی هم باشد. بنابراین نباید این تصور را داشته باشیم که اندام جنسی ما تنها محل رنجها و آلام ماست.»
او تجربههای شخصیاش را درباره زایمان بازگو کرد و درباره آسیبهای ناشی از زایمان حرف زد.
این وبلاگنویس با اشاره به اینکه دوبار زایمان را تجربه کرده است گفت: «باید تلاش کنیم تا آسیبهای ناشی از زایمان به حداقل و صفر برسند. هیچکس نباید یک حکم قطعی صادر کند که زنان باید فرزندشان را با زایمان طبیعی به دنیا بیاورند.»
در سیستم بهداشت سوئد، تجویز زایمان طبیعی و از طریق واژن توسط ماماها و متخصصان بیماری های زنان صادر میشود و زن این فرصت را پیدا نمیکند که همه اطلاعات درباره زایمان طبیعی و سرازین را بداند و خود دست به انتخاب بزند.
به گفته آنا کارین، ۵۰ درصد زنان در سوئد دچار آسیبهای ناشی از زایمان میشوند، اما با این مسئله با سکوت برخورد میشود.
او ادامه داد: «ما در سال ۲۰۱۴ به سر میبریم و هنوز در سوئد هیچ زنی این حق را ندارد که بدون اعمال نظر پرستار و پزشک، خودش درباره نوع و روش زایمان تصمیم بگیرد. ضمن اینکه پرستارها و پزشکان از ارائه اطلاعات کافی درباره زایمان خودداری میکنند. امروز به خاطر پیشرفتهای تکنولوژیک در سوئد کمتر زنی بر اثر زایمان جان خود را از دست میدهد، اما متاسفانه آسیبهای ناشی از زایمان وجود دارند که سیستم پزشکی به آنها دامن میزند.»
این وبلاگنویس با اشاره به اینکه زایمان با خطراتی همراه است و نمیشود آنها را نادیده گرفت گفت: «در سوئد میگویند باید بگذاری طبیعت کار خودش را بکند، باید به صورت طبیعی زایمان کنی. من اما میگویم اگر قرار باشد بدن زن بر اثر زایمان آسیب ببیند، بهتر است طبیعت برود به جهنم.»
فرم واژن در مقابل انظار
در میان هنرمندانی که به ارائه آثار خود در جشنواره واژن در استکهلم پرداختند، کاتارینا گروندال، بخشی از یک پروژه هنری مرتبط با تحقیق دانشگاهی خود را به نمایش گذاشت.
آنا کارین اریکسون: «باید تلاش کنیم تا آسیبهای ناشی از زایمان به حداقل و صفر برسند. هیچکس نباید یک حکم قطعی صادر کند که زنان باید فرزندشان را با زایمان طبیعی به دنیا بیاورند.»
او که دانش آموخته رشته هنر است در گفتوگو با رادیو زمانه گفت: «من پنج سال پیش پروژه هنریام را آغاز کردم. در این پروژه من انگشترهایی را طراحی کردم با طرحهای مختلفی از اندام جنسی زن.»
این هنرمند ادامه داد: «برای من مهم بود که بدانم مردم چقدر از خریدن و تهیه چنین انگشترهایی استقبال میکنند. آیا آنها خجالت میکشند که انگشتری با طرح واژن در دست داشته باشند؟ هدف دیگر من این بود که با به نمایش کشیدن انواع مختلف اندام جنسی زن، به شیوه خودم کمی آگاهی درباره این مسئله ایجاد کنم.»
به گفته کاتارینا آثار هنری او در نخستین جشنواره واژن در استکهلم به ویژه از سوی نوجوانان و جوانان با استقبال فراوان روبهرو شدند.
حضور ایرانیان میان شرکت کنندگان
در میان شرکتکنندگان در نخستین جشنواره واژن در استکهلم، حضور ایرانیان نیز قابل توجه بود؛ به ویژه حضور مردان ایرانی در این جشنواره در مقایسه با زنان ایرانی به مراتب پررنگتر به نظر میرسید. این در حالی است که درمجموع، تعداد زنان شرکتکننده در این جشنواره، بسیار بیشتر از مردان بود.
یکی از این شرکت کنندگان برگزاری جشنواره واژن را یک گام به جلو برای از میان بردن تابوها و ارزشگذاریهای موجود درباره اندام جنسی زن عنوان کرد و گفت: «برای من برگزاری چنین جشنوارهای به معنای حرکت به سوی هرچه فمینیزهکردن (زنانه کردن) جامعه و برابرتر شدن آن است. هرچه شرایط برای ایجاد برابری بین زن و مرد فراهم شود، ما بهتر میتوانیم تابوهای موجود درباره مسائل مرتبط با زنان را از میان برداریم.»
یکی دیگر از شرکتکنندگان ایرانی با اشاره به ضرورت شکستن تابوهای جنسی گفت: «برگزاری چنین جشنوارههایی میتواند بر رشد ارزشهای برابریطلبانه تاثیرگذار باشد و نیز علیه فرهنگ دینی و محافظهکاری، چالش جدی ایجاد کند. چون سکسوالیته بیش از هر چیز، در فرهنگ دینی، تابو است و این فرهنگ دینی شدیدترین تابوهای خود را درباره آلت جنسی زن میسازد. در چنین فرهنگ محافظهکاری، مهمترین مظهر زایش و لذت، به یک چیز منفی تبدیل شده که باید پوشانده شود و هرگز کسی درباره آن حرف نزند. در این شرایط، صحبت از اندام جنسی آن هم به عریانترین شکل خود آنگونه که در این جشنواره اتفاق افتاده، نوعی تلاش جدی در راستای تابوشکنی و یک حرکت بسیار رادیکال سنتشکنانه و چالشگر علیه پدرسالاری است.»
او دلیل حضور کمرنگ زنان ایرانی در این جشنواره را نیرومند بودن حس شرم و فرهنگ محافظه کار و سنتی در میان آنها دانست.
حمید، شرکت کننده دیگری بود که به خبرنگار رادیوزمانه گفت: «در نگاه اول، آثار هنری ارائه شده در این جشنواره را از نظر کیفیت هنری چندان ارزشمند ارزیابی نکردم. به نظرم از نظر فرم و ساختار، میشد کارهای هنری بهتری ارائه داد. اما از نظر محتوا؛ بسیار قابل توجه هستند. حتی صحبت کردن درباره اندام جنسی زن و شکستن شرم و ترس در این زمینه، کار مهمی است که در این جشنواره رخ داده است.»
حمید در ادامه گفت: «از نظر ارائه اطلاعات متعدد درباره واژن هم، این جشنواره را قابل تامل یافتم؛ برای مثال اطلاعات خوبی در زمینه لذت جنسی زن ارائه شد. یکی از همراهان من بعد از ۵۸ سال سن، هنوز نمیدانست که وقتی زن ختنه میشود کدام بخش از اندام جنسی او آسیب میبیند، او امروز در این جشنواره جرات کرد که این سوال را از من بپرسد.»
اگر بخواهیم کاری مشابه در فرهنگ خودمان (بگو ایرانی حالا مثلا با همه اقوام و زبانها و…) انجام بدهیم به این واژن چه بگوییم؟ انصافا کدام زنی به فلان جایش میگوید واژن؟ حتی همین سوئدیها هم در این جشنوارهشان گفتهاند واژن؟ نگفتهاند دیگه. اسم خیابانی، عامیانه، خانگی، شخصی، تخت خوابی، فضای خصوصیاش را استفاده کردهاند. همان که اجازه نداریم در فضای رسانهای بنویسیم.
این مهبل زنان در زبان فارسی لااقل مصیبت است. از بس در خفا مانده (لااقل در دوران مدرن) که یک کلمه درست و درمان در مورد این کلمه وجود ندارد به جز همان دو حرفی کاف دار. آن دو حرفی کاف دار را هم نمیشود باید تمام خشونت حولش را یک بلایی سرش بیاوریم و بعد بتوانیم راحت بگوییم فلان من درد میکند، فلانم میخوارد، فلانم چرک کرده، فلان قارچ زده، فلانم خون ریزی دارد، فلانم حالش خوب است، فلانم میخواهدت…
کاش میشد به زبان فارسی و دیگر زبان اقوام (ترکی، کردی، عربی، بلوچی…) از این جشنوارهها برگزار کرد که همه باهم عقلهامان را روی هم بگذاریم ببینیم میتوانیم یکی دو کلمه جور کنیم که مجبور نباشیم هی بگوییم فلان!!
نون.کاف / 03 March 2014
نون.کاف عزیز
اگر اشتباه نکنم چند وقت پیش همین بحث در رادیو زمانه نوشته شده بود….
دوست من…مگه در اروپا آمدن نشستن برای این اندام انسان اسم جدید درست کردن؟!؟!؟ … نه!!! کم کم سعی کردن به کار بردن این اسم رو عادی نشون بدن که البته هنوز هم حتی به نیمه راه نرسیدن….
حالا وقتی یکی مثل شما میاد وپیشنهاد میده که باید واژه ی جدید بسازیم یعنی هنوز اصلا درک نکرده که کل ماهیت این کار برای چه منظوریه!!!…آخه عزیز من به زبان فارسی چه ربطی داره!!!؟؟؟ …مگه در هر زبانی برای اندام های بدنشون بیش از یک واژه گفتاری و به احتمال یک واژه ی علمی دارن؟!؟!؟!؟ ….
hhhh / 03 March 2014
کس به ضم کاف مشکلش چیه؟ البته من هم وقتی در مورد آلت خودم حرف میزنم میگویم واژن. و واقفم به اینکه کلمه فارسی نیست و بیسار. در نوجوانی با کلمه کس مشکل داشتم. احساس میکردم بار تحقیری کوچه بازاری با خود به همراه دارد. الان اینگونه نیست. مشکلی با کلمه ندارم ولی کماکان از واژن استفاده میکنم. کس هم البته عربیست ولی با مهبل فرق دارد و همان مفهوم واژن را میدهد.
نینا / 03 March 2014
بنده که خیلی هم خوشحال میشوم اگر آن کلمه دو حرفی که با کاف شروع میشود و با سین تمام میشود، استفاده شود. من خودم که هم در نوشتههایم و هم در روزمره زندگیام استفاده میکنم. مشکل زمانی است که نمیشود آن کلمه را منتشر کرد. بسیاری از رسانههای معتقدند که خشونت همراه کلمه زیاد است و تا این خشونت به نحوهای واژگون نشود، نمیشود از کلمه استفاده کرد.
سوال بنده این است که حالا که از کلمه عامی، خیابانی، روزمره،… نمیشود استفاده کرد، خب فرهیختگان عالم چه پیشنهاد میدهند؟ هی بگویم مهبل و نمیدونم اندام جنسی و این کلمههای نادقیق که اصل جنس را توضیح نمیدهند؟
نون.کاف / 03 March 2014
تکرار یک واژه یا جوک، باعث تغییر بار معنایی اولیه آن می شود و مثلاً مانند قبل به آن نمی خندند. بدین جهت یکی از روش های اصلاح نگاه انسان تکنیک تکرار برای ساختار شکنی است. با این مکانیزم، حتی اسم گذاری خیابان ها به نام امامان موجب تقلیل بار قداستی آن ها شده است که البته این خاصیت اسم گذاری است و هر نام جدیدی هم پس از مدتی تحویل می گردد.
ولی اگر انسان بیاموزد که چگونه شاهد بی طرف اتفاقات و حوادث بیرونی و یا دارای نگاه بدون جانبداری نسبت به خاطرات خوب و بد و اندیشه هایش باشد، آنگاه از فریب ظواهر نام ها و برچسب ها رها می شود و وارد دنیای معنی و چرایی آن ها می گردد آنچنان که بار معنایی سنتی از آن حذف و برداشت خودِ خودِ من جایگزین تعاریف دیگران از دنیای بیرون و درون ما خواهد شد و این دفعه با هستی ارتباط کیفی برقرار می کند.
محمد رضا / 03 March 2014
در پاسخ به نینا : کس واژه ای عربی نیست و صد در صد فارسیه …. مطمئناً در زبان های دیگر هم واژه های جنسی تا پیش از قرن بیستم و با مسامحه قرن نوزده تا حدودی غیر علنی و همراه با شرم به کار می رفته و این مهم طبیعی است …. واژه های جنسی در فارسی آن قدر ها هم دور از فرهنگ رسمی نبوده … برای مثال به کرار در اشعار مولانا و سعدی به کار رفته …
شروین / 03 March 2014
manon az shoma
Faramarz / 03 March 2014
hhhh / ۱۲ گرامی
اتفاقا در کشور سوید نشستن و یک اسم برای اندام جنسی زن پیدا کردن. تا سال ۲۰۰۳ میلاذی فقط اندام جنسی مرد نام روزمره ای داشت که حتی کودکان هم از اون استفاده میکردن اما معادلی برای اندام جنسی زنانه وجود نداشت. سال ۲۰۰۳ نام جدیدی وارد فرهنگ لغت شد اما کسی رسما از اون استفاده نمیکرد. تا سال ۲۰۰۷ که اتحادیه سراسری اگاهی جنسی کمپین بزرگی راه انداخت و با فرهنگ سازی مناسب کاری کرد که الان این لغت رو کمتر کسی هست که استفاده نکنه. پعضی وقتا لازمه که وقت بزاریم و نام و فرهنگ بسازیم.
M G / 03 March 2014
ممنون از اطلاع رسانی
کاش می شد اطلاعات ، مقاله های که تو این جشنواره مطرح شده اینجا می گذاشتید
آخرین اطلاعات در این زمینه به زبان انگلیسی است که اینقدر زبانم خوب نیست که به طور کامل بفمم و از طرفی مقالات به روز به زبان فارسی در گوگول و … خیلی نیست
ولی باز ممنون
ناهید / 03 March 2014
میگن طرف به کسشعر افتاده دقیقا حکایت این جشنواره اس!!
soroush / 03 March 2014
در پاسخ به محمدرضا
http://translate.google.com/#ar/en/%D9%83%D8%B3
اینترنت آفریده شده . لااقل جستجو کن بعد بیا حرف بزن
نینا / 03 March 2014
ببخشید منظورم در پاسخ به شروین بود.
نینا / 03 March 2014
در پاسخ به محمد رضا،هم کس و هم کی* هر دو عربی هستند. من دوستای عربم اینجا این واژه هارو بکار میبرن
سعید / 04 March 2014
در زبان آلمانی نیز واژۀ محترمانه و واژۀ عامیانه برای اندام جنسی زن وجود دارد.
محترم / 04 March 2014
تا آنجایی که من میدونم کس لغتی گیلکی و بلوچی ست .
محمد زندیق / 04 March 2014
واقعا تاسف آوره که امروز دغدغه نسل روشنفکر ما تنها به آزادی ها و حتی بی بندوباری های جنسی مربوط می شود. از دلنگرانیهای خواننده محبوب ما برای همجنسگرایان گرفته تا تبلیغ انواع جشنواره های آلتهای مردانه و زنانه و تخریب همه ارزشهای پاک به اسم شکستن تابو!! (شکستن تابو :واژه ای مدرن و عامه پسند برای استثمار و بهره کشی و گهگاهی ادعای روشنفکری و موج سواری) اینگار تمام مشکلات جوامع بشری با آلت های مرد و زن حل خواهد شد. شرم آوره…
Mehdi / 04 March 2014
نقل قول:
“این وبلاگنویس با اشاره به اینکه زایمان با خطراتی همراه است و نمیشود آنها را نادیده گرفت گفت: «در سوئد میگویند باید بگذاری طبیعت کار خودش را بکند، باید به صورت طبیعی زایمان کنی. من اما میگویم اگر قرار باشد بدن زن بر اثر زایمان آسیب ببیند، بهتر است طبیعت برود به جهنم.»”
پاسخ:
عزیزم تو خودت سلامتیتو مدیون زایمان طبیعی مادرت هستی و دنبال مواد غذایی طبیعی هستی، اونوقت به زایمان که میرسی میگی طبیعت برود به جهنم؟!!! خب فمینیستی دیگه، درکت میکنم، الگوریتم ذهنت اینطوریه.
در ضمن، توی این پست، با دوتا خانم ایرانی که در این نمایشگاه حضور داشتن مصاحبه شده، چرا اسامیشون رو ذکر نکردید؟ از روی شرم؟! حالا این سوال پیش میاد از روی شرم خودتون یا از روی شرم اونها؟!!
علیرضا / 04 March 2014
چرا چرت میگید اصلا تو هیچ سایت انگلیسی زبانی همچین مطلبی نیومده! اگر اومده که لینکش رو به ماهم بدید!!!
mmm / 04 March 2014
شماها که انگلیسی بلدید چقدر خود شیفته هستید. جشنواره در سوئد بوده طرف طلب منبع انگلیسی می کنه و جز این هم قبول نداره. برو سوئدی یاد بگیر، سرچ کن خب.
بی کار / 05 March 2014
دوستی گفته:کس هم البته عربیست !!!
–
در عربی میگویند:فرج
بمعنای شکاف
مثلا فامیل فردی بود ابوالفرج..یعنی مردی که الت زنانه داشت
کس هم فکر کنم از کوسن میامد..که در قدیم اهن گداخته بر ان میگذاشتند و با چکش می زدند بر رویش
در سوره مریم هم امده که جبریل در فرج مریم فوت کرد
پس در قران اسم الت جنسی زنانه هم امده ….در حالیکه در کتاب های فارسی ما اگر قرار باشد معنای فارسی این ایه قرانی را استفاده کنیم به اعدام محکوم می شویم.
کلمه پستان زن هم امده:ترایب
کلمه مقعد هم باید امده باشد
الت مردانه به عربی چی میشود را نمی دانم…
البته در قران منبع اب جهنده را صلب یعنی کمر و پستان زن دانسته..پس کلمه آب منی هم امده
رضوی / 06 March 2014
نیافتن کلمه ای مناسب برای اندام جنسی زن تنها نشانه ای از مسئله ای بزرگتروعمیقتراست وآن تابو بودن موضوع سکسوالیته دربین ایرانیان است.این تابو حتی درمحیط خانواده (ازجمله بین مادرودختر) وجوددارد وبسیار محکم است.هنگامی که این تابوشکسته شودوصحبت درباره سکسوالیته مانند موضوعات دیگر امری عادی تلقی شود مسئله انتخاب کلمه هم به آسانی حل می شود.
کاوشگر / 19 March 2014
برای بیشتر ما ایرانیها این چیزا اهمیت نداره درک و فهم هدف و معنای واقعی هر چیز غیر ممکنه.
توی کشوری که با این روند تکنولوژی دنیا در پست ترین افکار انسانی و اجتماعی خودش غرق شده<(ایران)
درک این موارد غیر ممکنه.
35 سال سرگردانی گرانی بیکاری فحشا مگر چیز کمیه؟ توی کدام کشور این چیزا قابل قبول مردم میتونه
باشه؟ همه از درک اعمال خود در دامن زدن به تورم باهم مسابقه دارن.
واژن کس آم یا هر اسمی که داره یک عضوی از بدن انسان هست و دلیل تولید مثل همینه
مگه همه ما از همونجا بیرون نیامدیم؟
اول باید افکار پوسیده و سلطه مذهبی رو از بین ببریم.بعددرباره این موارد بتونیم بهتر فکر کنیم.
بیانکالانی / 26 May 2014
خیلی خوبه که بتونیم مشکلاتمونو بگیم.
حتی موفقیتهامونم بگیم<الآن من با همین وا
زنم شاید باور نکنید یه شرکتو راحت گرفتم زیر پاهام!!!!!!
مینا / 26 May 2014
خیلی خوبه منکه از وضع واژن فکری ایرانیا بیشتر راضی ام
الآن هر کسی رو تو شرکتی که میرم .اگه بخوام فقط بایک
بار گفتن به مدیر عامل کچلش میندازم بیرون.تازه خودشم نمیدونه
که خودش رو هم میتونم بندازم بیرون .
آخه واژنخواهی تو رده بالاتر از اونم زیاده.این یعنی حکومت واژنی
پس ما ایرونیا جلوتریم.
مینا الف / 26 May 2014
براووووووووو……..
یعنی باید دید اگر کسی واژنگیر بشه چی میشه…….
قابل توجه آقایان مغرور……….
(در تایید مینا الف)
منکه خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم.مینا جون اگه تونستی یه ایمیل بزن .
میخوام باهم تجربیاتمونو درمیون بذارم([email protected])
لیلا / 27 May 2014
پست ترین وبالاترین
انسانهاییکه درک و فهم پایینی داشته باشند همیشه در پایینترینها خواهند بود .
بودن یا نبودن یک جشنواره در کشورهای متمدن اهمیتی ندارد که این خود بهانه ای برای توجه افکار عقب افتاده ترینهای مردم و در عقب نگاهداشتن آنهاست.
شاید بهتر باشدبه کتابهای (اوشو) سری زده تا چاره ای برای این واماندگیها یافت.شاید…….شاید.
داوود / 29 May 2014
سلام: تابوها و ترسهای بیمارگونه همیشه بشریت را به سمت نابودی و تخریب آرامش کشانده..!هر جا که ادیان زیادی روی کردند خداوند با آوردن دینی دیگر و کامل تر آن را اصلاح کرده ..!در یک دین بشر را از مسایل سکسی منع کرده ولی در دین بعدی چند همسری را سفارش کرده..!ولی اگر از درون واژن و هنگام تولد شروع کنیم میبینیم که کاملترین اتفاق در رحم می افتد هنگامی که جنین تشکیل می شود ولی نه مذکر است و نه مونث..!ما در زندگی نه ماهه رحمی خود حدود چهار ماهش را خنثی زندگی می کنیم و جنسیتی مطرح نیست..!پس ما را چه می شود که پس از تولد اینهمه اختلاف و جنسیت شروع می گردد..!در عالم بالا و عالم ارواح نیز جنسیت مطرح نیست و اصولا انسان را جزء مجردات می دانند که مرد و زن از یک جنس لطیف هستند ..! پس چرا در این چند روز عمر خود را گرفتار تابوها و ترسهای جنسیتی می کنیم..!اگر کمی دقت کنیم می بینیم هر جا این سیاست به کار رفته منافع عده ای را تامین کرده..!پس اگر بخواهیم انسان را به ماشینی زیستی هم تشبیه کنیم میبینیم که اندام جنسی در تمام موجودات وجود دارد ولی خبری از تابو در آنها نیست..!اگر هم یک ماشین مکانیکی را فرض کنیم هیچگاه یک تعمیرکار از دست زدن به موتور آن ابا ندارد…! پس ما را چه شده که از خلقتی خجالت می کشیم که خودمان در ساخت آن دخیل نبوده ایم..!حال اینکه در ادیان الهی صحبت از این شده که انسانها در قیامت لخت و برهنه محشور می شوند آنهم در محضر خدا..!ما که از خدا محترم تر نیستیم..!شاید هم اینرا گفته اند چون تابویی بوده برای ترساندن بشر ..!والا ما برهنه بدنیا می آییم و برهنه هم از دنیا می رویم..!روی هم رفته این جشنوارهها منافعی دارد که نباید از تاثیرات آن قافل بود و این را هم باید بدانیم که کشورهای جهان اولی ثابت کرده اند که همیشه بیشتر از ما جهان سومیها میفهمیده اند ..!ولی ما جهان سومیها فقط بلد بودیم مرگ بفرستیم آنهم برای کسانی که بیشتر از ما لایق زندگی بودند،هستند و خواهند بود..%
احسان / 09 August 2014
حق با نینا ست
عادی / 08 September 2014
کس
عادی / 08 September 2014