آمارهای موجود، حاکی از افزایش جمعیت سالمندان در ایران است. با این حال، سازمانهای دولتی، هیچ برنامهریزی جدیای در این زمینه ندارند.
علیاکبر محزون، مدیر کل دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی و مهاجرت سازمان ثبت احوال کشور در گفت وگو با ایرنا گفته است: «پیشبینیها نشان میدهد تا حدود ۲۵ تا ۳۰ سال آینده رشد جمعیت ایران متوقف و منفی شود؛ چراکه ساختار جمعیت به سمت سالمندی میرود.»
به گفته این مقام مسئول، سهم جمعیت سالمندان در کشور، از سن ۶۵ سال به بالا، ۵/۷ درصد و حدود چهارمیلیون و ۲۰۰هزار نفر است. او تاکید کرد: «اگر سن سالمندی را از ۶۰ سال به بالا در نظر بگیریم، سهم سالمندان کشور ۸/۲ درصد جمعیت یعنی معادل شش میلیون و ۲۰۰ هزار نفر میشود.»
او براساس پیشبینیهای صورت گرفته و کاهش نرخ باروری در کشور توضیح داده است: «سهم سالمندان بالای ۶۰ سال در جمعیت ایران در سال ۱۴۳۰ خورشیدی به ۱۷ تا ۱۸ درصد میرسد که به عبارت دیگر حدود ۱۷ میلیون نفر فرد سالمند در ایران بهسر میبرند. در این سال به ازای هر چهار نفر از جمعیت یک نفر سالمند وجود خواهد داشت.»
افزایش جمعیت سالمند و نبود زیرساختهای لازم
میزان امکانات مورد نیاز سالمندان در ایران، نه با میزان رشد جمعیت آنان هماهنگ است و نه با شمار جمعیت کنونی شان. در حال حاضر سالمندانِ سراسر ایران، با بحران هایی رو به رو هستند چون: «نبود فرهنگ مناسب توجه به سالمندان»، «نداشتن نظام پیشگیری و پایش سلامت»، «نبود بیمه فراگیر تامین اجتماعی»، «نبود راه های عبور و مرور مناسب» و «کمبود مراکز مراقبت در منزل و نگهداری روزانهای که سالمندان را با امکانات قابل قبول بپذیرد». اگر برای حل این مشکلات برنامه ریزی جدی صورت نگیرد، در ۲۵ سال آینده كه جمعیت سالمند كشور ۲۴ درصد افزایش مییابد، جامعه ایران وضعیتی پیچیده به خود خواهد گرفت.
علیاکبر محزون، مدیر کل دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی و مهاجرت سازمان ثبت احوال کشور گفته است: «پیشبینیها نشان میدهد تا حدود ۲۵ تا ۳۰ سال آینده رشد جمعیت ایران متوقف و منفی شود؛ چراکه ساختار جمعیت به سمت سالمندی میرود.»
عالیه شکربیگی مدیر کارگروه جامعهشناسی سالمندی انجمن جامعهشناسی ایران، در گفتوگو با خبرگزاری ایرنا، با اشاره به نبود برنامهریزی ویژه برای سالمندان، تاکید کرده است: «باید امکاناتی که در این دوره در اختیار فرد سالمند قرار میگیرد به گونهای باشد که بتواند نیازهای فردی، اجتماعی و فرهنگی آن فرد را تامین کند تا دیگر احساس تنهایی و کمبود نداشته باشد.»
نبود امکانات رفاهی، پایین بودن حقوق بازنشستگی، نداشتن سرگرمی و تفریح مناسب باعث انزوای بیشتر سالمندان میشود و زمینه را برای بیماریهای روحی و روانی آنان فراهم میکند. مدیر کارگروه جامعهشناسی سالمندی، با اشاره به اینکه «تا پیش از دوره مدرنیته، در اغلب خانوادهها به فرد سالمند به عنوان حلال مشکلات نگاه میکردند، اما امروز جوانان چندان اهمیتی به سخنان سالمندان نمیدهند»، تاکید کرده است: «شکل خانوادهها تغییر کرده و شرایط زندگی اجازه نمیدهد که پدر و مادر یک خانواده به عنوان سالمندان در کنار آنان باشند. اگر هم سالمندان در کنار فرزندان خود باشند، بازهم تنها هستند.»
به گفته این کارشناس، «تنهایی»، «افسردگی»، «زودرنجی» و «انتظار مرگ تدریجی» از دیگر عواملی هستند که یک فرد سالمند ناچار به تحمل و تجربه آنها می شود.
بر این اساس، بسیاری از میانسالان ایرانی پیش از رسیدن به سن واقعی سالمندی دچار پیری زودرس می شوند و با خروج از گردونه تولید و مشارکت اجتماعی، روزهای باقی مانده عمر را با احساس بیمصرفی، در تنهایی و افسردگی شدید میگذرانند.
شهرهای نامناسب برای سالمندان
مشكلات ناشی از نبود بیمه فراگیر تامین اجتماعی از عمدهترین مشکلات سالمندان ایرانی است که دشواری زندگی آنان را افزایش می دهد. در حال حاضر براساس آمارهای اعلام شده در ایران، بیش از ۳۰ درصد سالمندان زیر پوشش هیچ بیمهای نیستند و مستمری و حقوق بازنشستگی نمیگیرند و به این ترتیب، برای تعیین حداقل معیشت زندگی خود هیچ درآمدی ندارند. (این گزارش را بخوانید: سالمندان ایران، خاکستریهای نگران)
«تنهایی»، «افسردگی»، «زودرنجی» و «انتظار مرگ تدریجی» از دیگر عواملی هستند که یک فرد سالمند مجبور به تحمل و تجربه آنها می شود.
علاوه بر مشکلاتی پیرامون بیمه و معیشت، شرایط فیزیکی و محیط روانی شهرهای ایران در تقابل با نیازهای سالمندان قرار دارد و زندگی در این شهرها را برای آنها خطرناک می کند.
استانداردهای شهرسازی در مورد معابر عمومی و خیابانها رعایت نشده است و حتی افراد سالم و جوان هم هنگام تردد در این خیابانها و پیادهروها مرتب با دستانداز و مانع روبهرو میشوند.
وجود چالههای متعدد، پله و موزاییکهای شکسته و آسفالت آسیبدیده، تردد سالمندان را دچار مشکل میکند. به علاوه، در بسیاری از ساختمانهای اداری و عمومی، آسانسور وجود ندارد و پلههای غیر استاندارد، برای سالمندان خطرساز است. وسایل نقلیه عمومی، برای استفاده این گروههای سنی مناسبسازی نشدهاند و به عنوان مثال، استفاده از مترو بدون وجود پلهبرقی و آسانسور به تعداد کافی برای سالمندان ممکن نیست.
در کنار ایجاد امکانات تردد و زندگی در محیط شهری، دیگر خدمات اجتماعی نیز برای سالمندان ضروری است. برنامههای فرهنگی و تفریحی مناسب، فراهم کردن تسهیلاتی برای استفاده از امکانات فرهنگی شهر، ایجاد مراكز شبانهروزی با قیمت مناسب، مراکز مراقبت در منزل و نگهداری روزانه سالمندان با امکانات قابل قبول، باید جزو اولویتهای نهادهای تامین اجتماعی ایران باشد.
در همین زمینه: