علی لاریجانی، رییس مجلس شورای اسلامی، به مناسبت جشن تصویب قانون اساسی تونس سفری در تاریخ ۱۷ بهمن ۹۲ به این کشور داشت که حاشیهساز شد.
هیئت پارلمانی آمریکایی با شروع حملات لفظی در سخنرانی لاریجانی به ایالات متحده، جلسه را ترک گفت. این اقدام یادآور مواردی بود که حضار خارجی جلسه سخنرانیهای احمدینژاد را به نشانه اعتراض ترک میگفتند.
علی لاریجانی در حالی به شهدای تونس ادای احترام کرد که از محمد بوعزيزی جوان فقیری که با آتش زدن خود، موج اعتراضات را در تونس شعلهور کرد، هیچ نامی نبرد.
در تقدیر از مواضع ضد آمریکایی لاریجانی که در چنین جشنی موضوعیت نداشت، ۲۲۲ نماینده مجلس، سخنان او را با صدور یک اطلاعیه تایید کردند.
صرفنظر از چنین حاشیهای، سخنان علی لاریجانی از جهاتی چند شدیدا متناقض بود. رئوس آنچه او گفت عبارت بود از اینکه:
– باید در مقابل مردم تونس سر تعظیم فرود آورد و به ارواح شهدای این کشور درود فرستاد.
– ۳۵ سال پیش ما در مقابل یک دیکتاتور ایستادیم که از حمایت آمریکا برخوردار بود.
– انقلاب مردم تونس صدای بلندی است در مقابل همه صداهایی که مخالف اعتلای امت اسلامی بود.
– قانون اساسی جدید تونس سند دمکراسی است.
ناگفتهها و گفته های متناقض لاریجانی
– علی لاریجانی در حالی به شهدای تونس ادای احترام کرد که از محمد بوعزيزی جوان فقیری که با آتش زدن خود، موج اعتراضات را در تونس شعلهور کرد، هیچ نامی نبرد. وقتی خبرهای مشابهی از خودکشی مردم تهی دست در ایران گزارش می شود، لاریجانی باید از ستایش آن جوان دستفروش خودداری کند.
وقتی خبرهای مشابهی از خودکشی مردم تهیدست در ایران گزارش می شود، عجیب نخواهد بود که لاریجانی از ستایش آن جوان دستفروش تونسی خودداری کند.
– در سخنان علی لاریجانی به نقش تونس به عنوان اولین خاستگاه انقلابهای خاورمیانه که سپس به مصر، لیبی، یمن، بحرین، سوریه سرایت کردند، اشارهای نشد.
– وی در سخنان خود نه تنها مصطلح “بهار عربی” را به کار نبرد بلکه مصطلح “بیداری اسلامی” را نیز بر زبان نیاورد.
“بیداری اسلامی” برساختهای است که جمهوری اسلامی بر انقلابهای خاورمیانه اطلاق میکند. خامنهای گفته است که:«بيدارى اسلامى به معناى اين بود كه يك حالت خودباورى با تكيه به اسلام در جوامع اسلامى پديد آمد مثلاً در مصر يا در تونس»
بنا به این برساخته، انقلابهای خاورمیانه (به استثنای سوریه) ملهَم از انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ هستند. از اینرو، خامنهای در فروردین ۹۰ ادعا کرد که “ما بین غزه و فلسطین و تونس و مصر و لیبی و بحرین و یمن تفاوتی نمیگذاریم… حركت امت اسلامی است… ملت ایران سرافراز است، مفتخر است و خرسند است كه آغازكننده این راه بوده است.”
در همین راستا علی خامنهای، علی اکبر ولایتی را در آذر ۱۳۹۰به عنوان “دبیر مجمع جهانی بیداری اسلامی” منصوب کرد و وی نیز کنفرانسهایی را با دعوت از برخی شخصیتهای عرب ترتیب داد تا این ادعا را اثبات کند. (مراجعه شود به مقاله: پاسخ دندان شکن هیات مصری در تهران)
تربیونی که علی لاریجانی از آن برای شعار علیه آمریکا استفاده کرد، نه یک تریبون بینالمللی بلکه تربیون یک دولت میزبان بود که از قضا پس از انقلابش نیز رابطه خوبی با آمریکا دارد.
با این توضیحات اگر جمهوری اسلامی تحولات منطقه خاورمیانه را بیداری اسلامی میداند چرا علی لاریجانی حتی یکبار هم در سخنرانی خود از ذکر آن خودداری کرد؟
– بسیاری همچون علی لاریجانی قانون اساسی جدید تونس را سندی برای استقرار دمکراسی در این کشور توصیف کردهاند، اما اگر لاریجانی نگاهی به آن انداخته باشد، باید بداند آنچه او به عنوان سند دمکراسی تونس نام برده، واجد نکات زیرین است:
– دولت تونس را دولتی عرفی (سکولار) بر اساس تفکیک نهاد دین و دولت معرفی کرده است.
– در قانونگذاری، انطباق قوانین با شرع اسلام را ضروری نمیداند.
– بحث ارتداد را ممنوع و اتهامزنی در این خصوص را عملی مجرمانه دانسته است.
– شکنجه را ممنوع اعلام کرده است.
– حقوق مساوی میان مردان و زنان در نظر گرفته است.
– در حالیکه اسلام را به عنوان دین کشور یاد کرده آزادی دیگر ادیان را نیز تضمین میکند.
روشن است که تمامی این موارد، مغایر با موازین جمهوری اسلامی هستند. از این رو، اگر این چنین قانون اساسی ضامن دمکراسی است، قوانین جمهوری اسلامی، باید مغایر با دمکراسی تلقی گردند.
اگر علی لاریجانی بگوید باید در برابر چنین انقلابی سر تعظیم فرو آورد، چگونه این تناقض را پاسخ خواهد داد که رهبران برآمده از انقلاب تونس در کنار قیام مردم سوریه ایستادهاند؟
نامه ابراهیم یزدی به راشد الغنوشی
در خور توجه است که راشد الغنوشی رهبر حزب اسلامی النهضة در تونس تصویب این قانون اساسی را به ملت تونس تبریک گفته و یاد آور شده است: «این قانون اساسی به مبانی حقوق بشر احترام میگذارد و تونس نمونه منحصر به فرد در احترام به دمکراسی در جهان عرب خواهد بود.»
موضع این رهبر اسلامگرا وقتی معنی میدهد که ابراهیم یزدی، دبیر کل نهضت آزادی ایران، طی نامهای به دوست خود راشد الغنوشی توصیه کرده بود اسلامگرایان تونس «از اشتباهات انقلاب اسلامی و تجربه الجزایر درس بگیرند.»
اگر این توصیه ابراهیم یزدی مسموع راشد الغنوشی افتاده باشد، علی لاریجانی باید پاسخگو باشد که چگونه تصویب چنین قانونی را به تونس تبریک گفته که راز مترقی بودن آن در پرهیز از خطاهای انقلاب اسلامی است؟
تونس مدافع انقلاب سوریه
در تفسیر جمهوری اسلامی از تحولات خاورمیانه، تمامی انقلابهای منطقه، قیامهایی علیه ظلم و فساد بودند به استثنای سوریه. خامنهای تصریح میکند که «ماهیت قضیه در سوریه با ماهیت قضیه در دیگر کشورها متفاوت است. در این کشورها حرکت ضد آمریکا و ضد صهیونیسم بود، اما در سوریه دست آمریکا آشکار و مشهود است؛ صهیونیستها دنبال قضیه هستند.»
حال اگر علی لاریجانی معتقد باشد که باید در برابر چنین انقلابی سر تعظیم فرو آورد، چگونه این تناقض را پاسخ خواهد داد که رهبران برآمده از انقلاب تونس در کنار قیام مردم سوریه ایستادهاند؟
از یاد نباید برد که تونس اولین کشور میزبان اجلاس مخالفان بشار اسد موسوم به “دوستان سوریه” در تاریخ ۲۴ فوریه ۲۰۱۲ (پنجم اسفند ۱۳۹۰) بود.
علی لاریجانی در حالی انقلاب تونس را ستود که رهبران برآمده از این انقلاب در صف مخالفان بشار اسد (دوست جمهوری اسلامی) ایستادهاند.
در این کنفرانس نمایندگان ۷۰ کشور جهان از جمله آمریکا و سازمانهایی از قبیل اتحادیه آفریقا، اتحادیه عرب، اتحادیه اروپا، سازمان همکاری اسلامی و سازمان ملل متحد حضور یافتند. (گروه دوستان سوریه پس از آن تشکیل شد که چین و روسیه قطعنامه برای اقدام علیه بشار اسد را وتو کردند)
صراحت تونس در جانبداری از قیام مردم سوریه تا آنجا بود که پس از اخراج سفیر سوریه و فراخواندن سفیر خود، رئیسجمهور تونس، گفته بود:«ما مسئولیت داریم که در برابر این دیکتاتوری خونین، کاری انجام دهیم. به نظر من مردم سوریه با نیرویی روبرو هستند که حاضر است برای ادامه حکومت خود تمام کشور را نابود کند.»
نتیجهگیری
یکم؛ تربیونی که علی لاریجانی از آن برای شعار علیه آمریکا استفاده کرد نه یک تریبون بینالمللی بلکه تربیون یک دولت میزبان بود که از قضا پس از انقلابش نیز رابطه خوبی با آمریکا دارد.
دوم؛ علی لاریجانی در حالی انقلاب تونس را ستود که رهبران برآمده از این انقلاب در صف مخالف بشار اسد (دوست جمهوری اسلامی) ایستادهاند.
سوم؛ علی لاریجانی در حالی قانون اساسی تونس را سند دمکراسی توصیف کرد که موازین آن سکولار و مغایر با موازین جمهوری اسلامی است.
چهارم؛ علی لاریجانی در حالی انقلاب تونس را ستود که در سخنانش هیچ اشارهای به آن به عنوان منشأ انقلابهای خاورمیانه نکرد. این تغافل ناشی از خطایی است که جمهوری اسلامی، انقلابهای خاورمیانه را بیداری اسلامی ملهَم از انقلاب اسلامی می داند.
پنجم؛ حتی در چنین فرضی علی لاریجانی برای یک بار هم تعبیر “بیداری اسلامی” را در سخنرانی خود به کار نبرد که به نوبه خود تأمل برانگیز است.
بیداری اسلامی تعبیری است برای مصرف داخلی.
چون مردم ایران با ناکارامدی نظام ولایت فقیه رو به سکولاریزم میروند اقایون ترسیده اند و م یخواهند با هوچی گری بگویند این بیداری اسلامی است تا ملت داخل را منحرف از معنای قیام مردم منطقه بکنند.
حالا جالبه از دولت سکولار اسد در مقابل اسلام گرایان میانه رو و تندرو حمایت میکنند.جمهوری اسلامی مثل اسمش پرتناقض است و سیاستمداری هم یعنی دروغ و تناقض که این یعنی دین از سیاست جداست .
حسین / 12 February 2014
جمهوری اسلامی از خواب اسلامی در سوریه حمایت میکند.
حسن / 12 February 2014
جمهوری اسلامی به جای بیداری اسلامی از خواب اسلامی در سوریه حمایت میکند.
حسن / 12 February 2014
واکاوی رفتار و گفتار سران جمهوری اسلامی یکی از پیچیده ترین کار ها است. رئیس جمهور سخنی میگوید راست, رئیس مجلس با یکصد و هشتاد درجه میگوید چپ و این وسط ملت شریف ایران حیرانند کی حرف درست را زده!؟. وزیر ارشاد چیزی را میگوید که دربان همان وزارت خانه تکذیبش میکند.علی لاریجانی از شدت عشق به آمریکا گرفتار نفرت واخوردگی عشقش شده والا آدم با سواد این لاطعلات را سرهم نمیکند که مایه خنده و تکذیب حتا راشد الغنوشی شود. قمار باز پاک باخته اگر نگوید به جهنم که دلش میترکد.
تهمورث / 13 February 2014