«ما پیرمردها باید یکجوری وقت خودمان را پر کنیم. یک مدت است مدام در تلویزیون، روزنامه و ماهواره راجع به تورم حرف میزنند. من هم مثل همه فکر میکردم تورم یعنی گرانی، اما نمیدانستم چطوری است. نمیدانستم حساب و کتابش دست چه کسی است. از پسرم پرسیدم، در روزنامهها هر چیزی درباره اقتصاد مینوشتند را میخواندم. اینجوری حساب میکنند که یک لیست از چیزهایی که مردم خرج میکنند را مینویسند. کرایه خانه، نان، کرایه ماشین، غذا و همه چیز. حساب میکنند که الان از پارسال همین موقع چقدر گرانتر شده. این اسمش تورم است، اما جایی پیدا نکردم که چرا وقتی تورم پایین میآید قیمتها پایین نمیآید. پسرم خیلی به کامپیوتر وارد است. صدبار گفتم که برایم کتاب پیدا کند و چاپ کند روی کاغذ، اما هر بار میگوید یادم رفت. نسل جدید حوصله ما پیرها را ندارد. ما بیسوادیم جلوی این نسل.»
کاهش نرخ تورم، خروج از رکود اقتصادی، مبارزه با گرانی و مبارزه با بیکاری از محورهای اصلی سخنرانیهای تبلیغاتی حسن روحانی در ایام انتخابات ریاست جمهوری بود.
یک کارشناس اقتصاد: «در کشور ما رانتهای اطلاعاتی بسیار قویتر از رانتهای مستقیم امتیازات اقتصادی عمل میکنند. نزدیکان و وابستگان به قدرت تحت هر شرایطی از تغییرات سود میبرند. قربانی این تغییرات مردم هستند.»
او بعد از پیروزی در انتخابات نیز از تریبونهای مختلف بارها سعی در امیدوار کردن مردم نسبت به رفع مشکلات اقتصادی کرده است. تاکید حسن روحانی مبنی بر محسوس بودن تغییرات ایجاد شده در صد روز نخست ریاست جمهوریاش به نوعی نور امید را حتی در دل بدبینترین مردم ایران روشن کرد، اما حال با گذشت نزدیک به شش ماه از مراسم تحلیف او در مجلس شورای اسلامی، آیا مردم از عملکرد اقتصادی دولت حسن روحانی رضایت دارند؟ عامه مردم درباره تورم چه میدانند؟ آیا دانستههای آنان از تورم در حد اظهارات همین شهروند بازنشسته ایرانی است که در ابتدای گزارش به آنان اشاره شد؟ انتظارات اقتصادی آنان از دولت تدبیر و امید چیست؟
تورم و تاثیراتی متناسب با جایگاه طبقاتی
برای نشان دادن عملی شدن وعده حسن روحانی مبنی بر بهبود شرایط اقتصادی مردم در صد روز نخست ریاست جمهوریاش، بانک مرکزی جمهوری اسلامی در گزارشی از کاهش نرخ تورم تقطه به نقطه به ۲۸,۸ درصد خبر داد.
مطابق این گزارش نرخ تورم سالیانه ۳۵,۵ اعلام شد. نرخ تورم سالیانه در هر مقطع زمانی به میانگین نرخ تورم ۱۲ ماه متوالی پیش از آن گفته میشود. نرخ تورم نقطه به نقطه به میزان تغییرات نرخ تورم در هر ماه نسبت به ماه مشابه در سال قبل گفته میشود.
گروهی از اقتصاددانان بر این عقیده هستند که میزان تغییرات تورم نقطه به نقطه اطلاعات مهمتری از بررسی نرخ تورم سالیانه در اختیار پژوهشگران قرار میدهد. یک اقتصاددان مقیم ایران با تائید این نظر میگوید: «این حرف کاملاً درست است. در بررسی نرخ تورم سالیانه ما تنها یک عدد در دست داریم که میتوانیم آن را با نرخهای پیشین مقایسه کنیم، اما در نرخ تورم نقطه به نقطه میزان تغییرات به شکلی محسوستر نمایانگر میشود. نرخ تورم نقطه به نقطه برای مسئولان و تصمیمگیران یک کشور به منزله زنگ هشدار است که اگر در دوران رویاهای هستهای نظام به آن توجه میشد، کشور ما در فلاکت فعلی به سر نمیبرد. توجه داشته باشید که نرخ تورم نقطه به نقطه در یک به یک اقلام مصرفی و خدماتی قابل محاسبه و بررسی است. اگر نرخ تورم نقطه به نقطه مثلاً در بخش مسکن یا مواد غذایی یا هر شاخص دیگری با نوسان، جهش یا افزایش مواجه شود به مسئولان اخطار میدهد که نظام اقتصادی در آن جزء با نقص و مشکل مواجه است و باید برای آن راهکاری اندیشیده شود.»
کارگر ۲۴ ساله: «من از ۱۶ سالگی کار میکنم. یک موتور دارم، یک گوشی، چند دست لباس. والسلام… همهاش خرج میشود. بابام میگفت وقتی برادر کوچکات رفت سر کار، تو حقوقات را بردار برای خودت و به فکر زن و زندگی باش. الان هر سه نفری کار میکنیم، ولی به زور میرسیم.»
این اقتصاددان درباره تورم و تاثیر آن بر شرایط اقتصادی مردم میگوید: «تعبیرات عامه فهمی برای تورم وجود دارد که ازجمله آنها مالیات فقرا، مالیات اجباری همگانی، رشد گرانی و به تعبیر افراد غیر متخصص، افزایش قیمتهاست. در اقتصاد کلان دو فاکتور مهم برای بهرهمندی از تغییرات شاخصهای اقتصادی مطرح است. فاکتور اول اطلاعات است. فاکتور دوم محدوده تاثیرگذاری یک عامل اقتصادی است. از این جهت که تصمیمگیرنده و اجراکننده در بحث تورم خود دولت است، اگر نگوییم همه سود، بخش بزرگی از سود حاصل از هر نوع تغییراتی به دولت میرسد. در کشور ما رانتهای اطلاعاتی بسیار قویتر از رانتهای مستقیم امتیازات اقتصادی عمل میکنند. نزدیکان و وابستگان به قدرت تحت هر شرایطی از تغییرات سود میبرند. قربانی این تغییرات مردم هستند.
البته میزان تاثیر بسته به موقیعت طبقاتی متفاوت است. برای کسی که هزینه ماهیانه اتومبیل فرزندش ماهی ۵۰۰ هزار تومان است این تغییرات حس نمیشود، اما برای کسی که کل درآمد ماهیانهاش به همین مقدار است، حیاتی است. بخش بازرگانی از این شرایط سود میکند در حالی که بخش تولید نابود خواهد شد.»
قیمتها مثل قبل است
خانمی ۳۴ ساله که در یک دوزندگی کار میکند در این زمینه میگوید: «میگویند تورم دارد پایین میآید، اما قیمتها هنوز دارد بیشتر میشود. اگر گرانی به خاطر تورم است وقتی میآید پایین، باید جنسها ارزان شود. ما که سر در نمیآوریم چطوری است. فقط منتظریم ببینیم روحانی کاری برای ما میکند یا نه؟ »
پولدارها پولدارتر میشوند
یک کارگر ۲۴ ساله در مقابل سئوالهایی با موضوع تورم و وضعیت اقتصادی مردم ایران ابتدا موبایل خود را جیباش بیرون میآورد و ضمن نشان دادن کلیپی از مسابقه و رقابت چند ماشین خارجی در خیابانهای ایران میگوید: «میدانی قیمت این ماشینها چقدر است؟ من و شما حقوق یک سالمان را جمع کنیم فقط یکبار اجازه میدهند با آنها بوق بزنیم. اینها از کجا میآورند؟ میبینی چطوری گاز میدهند؟ نه از جریمه میترسند، نه از پلیس. پول داشته باشی وقتی پلیس جلویت را میگیرد، رشوه میدهی و میروی. من از ۱۶ سالگی کار میکنم. یک موتور دارم، یک گوشی، چند دست لباس. والسلام… همهاش خرج میشود. بابام میگفت وقتی برادر کوچکات رفت سر کار، تو حقوقات را بردار برای خودت و به فکر زن و زندگی باش. الان هر سه نفری کار میکنیم، ولی به زور میرسیم.»
این جوان ایرانی ادامه میدهد: «برای پولدارها فرقی ندارد. هر چیزی گران بشود باز هم پولدار میشوند. پول، پول میآورد. به خدا وضعیت فرقی نکرده. مثل قبل خراب است.»
تورم فقط برای اجناس ایرانی است؟
یک راننده تاکسی میگوید: «پراید هفت میلیونی شد ۱۲ میلیون، شد ۲۲ میلیون. این پراید چی دارد مگه؟ تورم کجای این است؟ آخه عقل هم چیز خوبیه. دارند سر مردم را شیره میمالند. تورم آمده پایین، ماشین خارجی شش میلیون ارزان شده، از آن طرف ماشینهای خودمان را میخواهند دومیلیون گران کنند. با گوشهای خودم از رادیو شنیدم. صبح تا شب روشن است. همه اخبارها را گوش میکنم. حرف میزنیم، میگویند شما سواد ندارید. سواد نداریم، عقل که داریم. مگه میشه تورم برای جنس خارجی نباشه؟ تورم فقط برای جنس ایرانیهاست؟ میشه اصلاً یه همچین چیزی که اینا به ما میگن؟»
راننده تاکسی: «دلار آمد پایین، طلا آمد پایین، ذوق کردیم گفتیم بعدش نوبت گوشت، برنج و لوازم یدکی است. چشم روی هم گذاشتیم شد شب عید و همهمان داریم توی نداری دست و پا میزنیم.»
این راننده تاکسی ادامه میدهد: «روحانی هم تو زرد از کار در آمد. به خدا هر دفعه میگویم این آخرین باری است که رای میدهم ولی اینقدر آدم را وسوسه میکنند که بلند میشوم و میروم رای میدهم. هربار میگویم خدایا خودت یک راه نجاتی جلوی ما بگذارد. دلار آمد پایین، طلا آمد پایین، ذوق کردیم گفتیم بعدش نوبت گوشت، برنج و لوازم یدکی است. چشم روی هم گذاشتیم شد شب عید و همهمان داریم توی نداری دست و پا میزنیم. ماشین خارجی به چه درد میخورد که شش میلیون ارزان شود؟ صد سال سیاه میخواهم نشود. پول لنت ندارم. ماشینم به اسم حضرت عباس میایستد. کِی باشد توی این خیابانها ترمز خالی کند و بروم سینه قبرستان؟ شانس هم نداریم که بمیریم. میرویم گوشه بیمارستان و تازه باید جیب دکترها را پر کنیم.»
سبد کالا و خدمات
مطابق گفته یک مسئول استانی نرخ تورم در ایران بر مبنای سبدی از کالا و خدمات شامل «دخانیات، چای، قهوه، سبزیجات، ماهی، میوه و خشکبار، گوشت قرمز، ماکیان، شیر، پنیر و تخم مرغ، نان و غلات، پوشاک، کفش، مسکن، اجاره مسکن، بهداشت و درمان، حمل و نقل، تفریح و فرهنگ، آموزش، هتل و رستوران تعیین میشود».
به گفته این مقام استانی نرخ تورم آبان ماه سبزیجات در کشور هفتاد و نه و نیم درصد، نرخ تورم مسکن ۲۱، نرخ تورم بهداشت و درمان در کشور ۳۶، نرخ تورم شیر و لبنیات چهل و چهار و نیم درصد و نرخ تورم قیمت ماهی ۶۲ درصد بوده است. بانک مرکزی نیز تائید میکند که نرخ تورم در بخش مسکن، مواد غذایی و بهداشت و درمان بالاتر از سایر بخشهاست.
یک خانم خانهدار که دارای سه فرزند است میگوید: «ما اگر میدانستیم وضعیت اینطوری میشود بچهدار نمیشدیم. بچههای تکی معمولاً تنها هستند. ما میخواستیم یک خانواده خوب داشته باشیم. اوایل من هم کار میکردم ولی بعد از اینکه بچه اول به دنیا آمد همسرم گفت به جای کار کردن به بچه رسیدگی کنم. همسرم ماهی یک و نیم میلیون تومان درآمد دارد. با اینکه خانه از خودمان است ولی مشکل داریم. من عضو دو صندوق خانگی هستم. وام میگیرم. گاهی اوقات از مادر خودم برای خرج بچهها قرض میگیرم و اقساطی پس میدهم. پسانداز ما از بین رفته و اگر آقای روحانی نتواند شرایط را عوض کند ما مجبور هستیم مثل آدمهای فقیر زندگی کنیم.»
یک خانم خانهدار دیگر که دارای چهار فرزند است درباره سبد غذایی خانوادهاش میگوید: «ما مجبور هستیم یک کارهایی بکنیم تا جور بشود. برنج که خیلی وقت است فقط هندی میخریم. وعدههای گوشت را کوچکتر کردم. همسایهها میگویند چای ارزان را با چای خوب قاطی میکنند، من یکبار قاطی کردم ولی بچهها گفتند مزه چایی عوض شده و نخوردند. شوهرم هم خوشش نیامد ولی چون میدانست چارهای نداریم حرفی نزد.»
این زن ادامه میدهد: «دیگر شیر نمیخرم. بعضی وقتها بچهها خودشان میخرند، چارهای نیست… میوه نصف قبل شده. قبلاً بیشتر میخریدیم، اما دیگر نمیشود مثل قبل خرید کرد. برای بعضی غذاها گوشت را با سویا قاطی میکنم. بچهها عادت کردهاند…. خلاصه از هر چیزی یک تکه زدهایم تا حقوق به آخر ماه برسد.»
تورم و دلالی
مدیر یک کارگاه تولیدکننده مواد شوینده اعتقاد دارد: «تا وقتی تورم هست اقتصاد دست دلالها و واسطهها است.»
زن خانهدار: «دیگر شیر نمیخرم. بعضی وقتها بچهها خودشان میخرند، چارهای نیست… میوه نصف قبل شده. قبلاً بیشتر میخریدیم، اما دیگر نمیشود مثل قبل خرید کرد. برای بعضی غذاها گوشت را با سویا قاطی میکنم. بچهها عادت کردهاند…. خلاصه از هر چیزی یک تکه زدهایم تا حقوق به آخر ماه برسد.»
این تولیدکننده ایرانی میگوید: «ما در مقایسه با چند شرکت بزرگی که در بازار هستند توان رقابت نداریم. آنها مواد اولیه یک سال خود را انبار میکنند؛ ما حداکثر دوماه پیشخرید داریم.»
او درباره ارتباط صحبتهای خود با مسئله تورم میگوید: «وقتی تورم وجود دارد و قیمتها بالا میرود، واردکننده جنس خود را نگه میدارد تا قیمت ثابت شود. خریدار عمده فرق دارد. خریدار عمده، اصل پول و سود را سریع به واردکننده برمیگرداند و واردکننده دوباره جنس وارد میکند. شرکتهای بزرگ ضرر نمیکنند چون قیمت را با تورم تنظیم میکنند، اما کارگاههای کوچک اسیر دست دلالها هستند… احتکار برای واردکننده و دلال به صرفهتر از خرید و فروش است. کسی که احتکار میکند با یک مرتبه خرید و فروش همان سودی را به دست میآورد که در این مدت (مدتی که جنسی را احتکار کرده) اگر چندبار خرید و فروش میکرد به دست میآورد. تازه پول کارگر، ماشین، مالیات و چک برگشتی و صدها مشکل دیگر را هم ندارد.»
تورم و فساد
یک کارمند ۳۱ ساله و دارای اعتقاد شدید مذهبی اعتقاد دارد «تورم نوعی فساد است».
او میگوید: «ریشه تمام مشکلات کشور ما از فساد است. با ریشهکن شدن فساد مشکلات کشور حل میشود. من به همکارانم میگویم مشکل آلودگی هوا به خاطر فساد است. آنها به من میخندند ولی من مطمئن هستم یک سری آدم حقوق میگیرند، اما کار خودشان را درست انجام نمیدهند که هوا آلوده است. این هم فساد است. به آقای روحانی رای دادیم به این امید که دروغهای زمان احمدینژاد و دورههای قبل از آن تمام شود. متاسفانه سکوت جایگزین دروغ شد. سکوت در جایی که علم و ایمان وجود ندارد خوب است، اما در جایگاه عدالت غلط است. وزیر اطلاعات به جای آنکه مفسدان اقتصادی را بترساند و برای آنکه درس عبرت بقیه شوند آنها را معرفی کند، میگوید از مفاسد اقتصادی صحبت نکنید. چرا فکر میکنند اگر از مفاسد اقتصادی حرف زده شود سرمایهداران میترسند؟ کسی که دزدی نکرده ترسی از قانون ندارد. احمدینژاد هر روز میگفت اسمشان را میگویم و نمیگفت. آخرش مشخص شد خیلی از افراد نزدیک خودش مرتکب خطا شدهاند. در این دولت که وزیر اطلاعات میگوید دربارهاش حرف هم نزنید. خدا خودش بخیر بگذراند.»
“یک کارمند ۳۱ ساله و دارای اعتقاد شدید مذهبی اعتقاد دارد «تورم نوعی فساد است».”
آری تورم نوعی فساد است همچنانکه «اعتقاد شدید مذهبی» نوعی فساد است. اولی ناشی
از فساد اقتصادی و بی لیاقتی نظام حاکم است و دومی ناشی از ایجاد فساد در دین خالص
خداست. نشانه بارز وجه مشترک آندو در عکس بالا مشهود است. یک ورق پاره مرده رنگی و
بی ارزش بنام اسکناس در دست خلق که در روی آن عکس یک مرده صاحب به اصطلاح
اعتقادات شدید مذهبی کنار منظر ه ای از گنبد و مناره هایی در شهر مذهبی قم نمایان است.
پس خود بیابیم ارتباط تورم و توهم از قم را اگر که واقعأ صادقیم و راست میگوییم.
Majid / 31 January 2014
تورم به زبان ساده چیست ؟ شما تصور کنید که حقوق ماهیانه ی یک کارگر یک کارمند یا بطور کلی کسی که در قبال فروش نیروی کارش دستمزد دریافت می کند مثلا یکصد تومان است و به او اجازه میدهد امروز یکصد عددنان بخرد دولت اعلام می کند تورم 40 درصد افزایش یافته یعنی یکصد عدد نان را دیگر شما نمی توانید یکصد تومان بخرید بلکه باید در حدود 140 تومان بخرید اما دولت و خریداران نیروی کار حقوق شما را اضافه نمی کنند یعنی شما هنوز حقوق یکصد تومانی دارید پس شما حالا با صد تومان فقط می توانید 100 تقسیم بر 140 یعنی در حدود هفتادویک و نیم عدد نان بخرید یعنی در ازای تورم قدرت خرید حقوق بگیر کاهش یافته است . اما برای کسی که مالک اصلی نان و فروشنده است چه اتفاقی اقتاده ؟ هیچ تغییری نمی کند زیرا دیروز نانش صد تومان بود و امروز 140 توان و ارزش کالایش ثابت مانده است . از اینرو در تورم تنها حقوق بگیران هستند که هر روز قدرت خریدشان کاهش می یابد و ثروتمندان از طبقه ی حقوق بگیر فاصله می گیرند . اما کاهش تورم از 40 درصد به 35 درصد بدین معنا نیست که قیمت کالاها هم کاهش پیدا می کند بلکه بدین معناست که در تورم 40 درصدی قیمت 100 عدد نان از 100 تومان به 140 تومان افزایش یافته اما در تورم 35 درصدی قیمت نان 100 تومانی شده 135 تومان . پس اعلام کاعش تورم به معنی کاهش قیمت نخواهد بود . در اقتصاد علمی زمانی که ارزش پول در مقابل کالاها به جز نیروی کار کاهش یابد را تورم گویند و دولتهای سرمایه داری برای حفظ نظام سرمایه داری سود آور تورم را بر کارگران تحمیل می کنند تا با گرایش نزولی نرخ سود مقابله نمایند و هر چه بیشتر قدرت خرید کارگران را کاهش دهند تا سود بیشتری نصیب سرمایه داران نمایند به همین دلیل فاصله ی طبقاتی عمیق تر میشود و بیش از 90 درصد جامعه هر روز فقیر و فقیر تر شده و سرمایه داران که کمتر از 10 درصد جامعه را تشکیل می دهند هر روز ثروتمند تر خواهند شد .
فرهاد - فریاد / 01 February 2014