جواد کریمی قدوسی، در مسجد صاحبالزمان مشهد در جمع فعالان سیاسی سخنان مهمی درباره پرونده هستهای و روند تصمیمگیریهای قبلی و آتی بیان داشته است. او از اعضای جبهه پایداری و فراکسیون اصولگرایان مجلس است و به طیف اصولگرایان تندرو (لایه سپاهی) تعلق دارد.
قدوسی پیش از نمایندگی مردم مشهد در مجلس، فرماندهی بسیج خراسان رضوی را بر عهده داشت. سخنان او در مورد مسائل هستهای جنبههای مختلفی دارد. بخشی نگاه انتقادی نسبت به عملکرد تیم مذاکرهکننده است، بخشی دیگر، اخباری در خصوص نظرات رهبری و تغییر و تحولات صورت گرفته در مدیریت پرونده هستهای را بازگو میکند.
قدوسی در انتقادی تند و گزنده مدعی است دولت روحانی با امضای توافقنامه شش ماهه ژنو، استقلال ۳۵ ساله ایران را بر باد داده است.
نکات مهم در سخنان وی را میتوان به شرح زیر دستهبندی کرد:
• توقف تولید سانتریفیوژهای نسل ۲ و ۳ و ۴
طبق ادعای قدوسی، عباس عراقچی دلیل تعهد ایران در اقدام مشترک ژنو را ناتوانی در ساخت این نوع سانتریفیوژها اعلام کرده و گفته، ما روغن ریخته را نذر امامزاده کردیم.
قدوسی در عین حال مدعی است، دانشمندان هستهای گفتهاند صد تا از این نوع سانتریفوژها را ساختهایم.
• جاسوسی گسترده از فعالیتهای هستهای
قدوسی توافق را مورد حمله قرار میدهد که با گسترش حوزه بازرسی که حتی قطعهسازان سانتریفیوژها را در بر میگیرد، عملا باعث آگاهی بازرسان آژانس به صورت نا محدود و گسترده از جزئیات فعالیتهای هستهای ایران میشود.
وی بازرسان را متهم میکند که جاسوسان حرفهای هستند. بنا به نظر قدوسی جوهره موافقتنامه ژنو تجزیه قدرت منسجم هستهای ایران است.
• تنظیم متن توافقنامه توسط آمریکا
قدوسی به نقل از علمالهدی میگوید جواد ظریف در جلسه با جامعه مدرسین اظهار داشته که پیشنویس متن توافقنامه توسط دولت آمریکا تنظیم شده است.
از دید رهبری و اصولگرایان تندرو، ماجراجویی در سیاست خارجی و تعقیب ملاحظات مربوط به بیداری اسلامی جنبه راهبردی دارد.
• تحویل فیلمها از ابتدای ساخت فوردو و نطنز
طبق ادعای قدوسی قرار شده است که کلیه فیلمهایی که توسط دوربینها از مراحل ساخت و راه اندازی فردو و نطنز گرفته شده در اختیار آژانس گذاشته شود.
• نفت در برابر غذا
قدوسی میگوید در پیوستهایی که در اختیار عموم قرار نگرفته، ایران پذیرفته که ۲۰ درصد فروش پول نفت به حسابی وارد شود تا هزینه مخارجی چون ارز دانشجویان، دارو و گندم از این طریق و با نظارت ۱+۵ انجام شود.
• دفاع از ورود غیر رسمی دلار و ریخت و پاش
قدوسی رسما از ورود غیر رسمی دلار دفاع میکند و میگوید تحریمهای پتروشیمی در عمل اجرا نمیشدند و قطعات یدکی خودرو نیز از کشورهای آسیای میانه وارد میشده است. تنها مشکل انتقال دلار بوده که به قول او «مگر همینجور دست روی دست گذاشتیم؟ با کشتی، با کامیون، با قطار، با هواپیما و با چمدان…. سخت است، ریخت و پاش هم دارد، اما نشدنی نیست.»
• نداشتن سقف زمانی برای قرارداد جامع
طبق ادعای قدوسی سقف زمانی قرار داد جامع مشخص نیست و مقامات مذاکره کننده به عدد دو رقمی راضی هستند. امری که به زعم وی میتواند تا مدت طولانی و نا معلومی فعالیتهای هستهای ایران را در سطح آزمایشگاهی قرار دهد.
قدوسی معتقد است اگر رهبری با انجام مذاکرات موافقت نمیکرد آنگاه مسئولیت همه مشکلات کشور بر دوش وی میافتاد و خامنهای متهم ردیف اول کشور میشد.
• بر باد دادن استقلال ۳۵ ساله ایران در صد روز
قدوسی در انتقادی تند و گزنده مدعی است دولت روحانی با امضای توافقنامه شش ماهه ژنو، استقلال ۳۵ ساله ایران را بر باد داده است. دلایل وی تغییر ساختار فعالیتهای هستهای، هموار شدن فضا برای دنبال کردن مطالبات دیگر چون تضمین امنیت اسرائیل، کاهش برنامههای موشکی، تحویل برنامه هستهای که ناشی از مقاومت مردم و تلاش دانشمندان و… هستند.
• نظرات متفاوت دولت در جلسه خصوصی
قدوسی مدعی است دولت روحانی در جلسات خصوصی گفته که نیازی به برنامه هستهای نیست و ۶۴ سانتریفیوژ کافی است و امضا نشدن توافق موقت ژنو باعث به خطر افتادن انقلاب اسلامی میشود.
• نظر رهبری
قدوسی در این باره چنین توضیح میدهد: «در جلسهای که ۳ – ۴ هفتهی قبل محضر رهبر معظم انقلاب تشکیل میشود، تیم مذاکرهکننده و سران قوا هم بودند، آقا در آن جلسه میفرمایند که من فقیهم، ۳ مرتبه این متن را خواندهام و از این متن تثبیت حق غنیسازی اورانیوم برای ملت ایران به دست نمیآید. علت این امر دو مطلب است، یکی شرایط میدانی است، دیگری عدم پافشاری تیم مذاکره کننده بر حفظ حقوق هستهای است. ابهامات زیادی دارد، با نگرانی باید این مسیر را طی کرد، تیم مذاکره باید تقویت شود، دارای ضعفهایی هست. بعد از این جلسه، پرونده از دست وزارت امور خارجه گرفته شده و دوباره بر میگردد به جایگاهی که در دولت قبلی بود. یعنی شورای عالی امنیت ملی میشود از این به بعد تصمیمگیرنده برای ادامهی مذاکرات در این قضایا.»
بررسی عمقیتر حرفهای قدوسی فرضیهای را قوت میبخشد که برخورد رهبری با مصالحه هستهای تاکتیکی و مصلحتی است و همچنین نمیخواهد روحانی و گفتمان وی از موفقیت در مذاکره هستهای اعتباری در سیاست داخلی کسب نمایند.
• چرایی موافقت رهبری با مصالحه هستهای
قدوسی میگوید بعد از انتخابات به طور طبیعی چون مردم به مذاکره رای داده بودند و رئیس جمهور خواهان انجام مذاکره بود، لذا رهبری با شروطی موافقت کرد. وی ماجرا را این چنین شرح میدهد: « آقا هم میگویند که مذاکره کنید اما این خط قرمز است؛ آب سنگین اراک، سانتریفیوژهای نوع دو و سه خط قرمز است، اکتشافات و تحقیقات خط قرمز است، اصل داوطلب بودن خط قرمز است. خط قرمز را مشخص میکنند و میفرمایند که از رهبری مایه نگذارید، از نقاط ضعف دشمن در مذاکره استفاده کنید، شما دستتان بالاست در منطقه و در داخل، ولی بدانید من اعتماد ندارم، امریکاییها قابل اعتماد نیستند.»
قدوسی معتقد است اگر رهبری با انجام مذاکرات موافقت نمیکرد آنگاه مسئولیت همه مشکلات کشور بر دوش وی میافتاد و خامنهای متهم ردیف اول کشور میشد.
• نامه انتقادی ولایتی، شمخانی، صالحی و باقری به رهبری
قدوسی مدعی است ولایتی، شمخانی، صالحی، حسینتاش (از اعضاء شورای امنیت ملی) و باقری معاون جلیلی در دبیری شورای امنیت ملی طی نامهای به رهبری موضعی انتقادی نسبت به توافقنامه موقت ژنو اتخاذ کرده و آن را در تعارض با استقلال کشور دانستهاند.
قدوسی در جایی دیگر نیز به قول از صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی میگوید کارشناسان سازمان را در جلسات فنی با ۱+۵ راه نداده بودند. وی همچنین اظهار داشته است خامنهای در پاسخ گفته ایراد توافقنامه این است که انجام هر گامی منوط به پذیرش آمریکا شده است.
رهبری و نیروهای همسو با وی میخواهند موقعیت خود در رویکرد سیاست خارجی خصمانه را حفظ کرده و بدون اینکه مسئولیتی در روند مذاکرات کنونی تقبل کنند، از مزایای آن استفاده کرده و در عین حال مشکلات را بر دوش دولت یازدهم بیاندازند.
• دفاع از غنی سازی ۶۰ درصدی
قدوسی از آمادگی مجلس برای جلوگیری از توقف غنی سازی اورانیوم در قالب ارتقاء سطح غنیسازی به ۶۰ درصد خبر داد. از نظر او حفظ طولانی مدت ماهوارههای ایرانی در فضا و صرفهجویی در تامین سوخت حمل و نقل دریایی نیازمند اورانیوم غنیشده با غلظت بالا است.
تحلیل سخنان قدوسی
صحت و اعتبار حرفهای قدوسی معلوم نیست. جریان سیاسی متبوع وی سابقه طولانی در بیان حرفهای خلاف واقع دارند. اما با توجه به حضور او در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی و دسترسی به اخبار محرمانه، سخنان او میتواند گمانه قابل اعتنایی برای بررسی بحثهای درونی و اختلاف نظرها در بلوک قدرت باشد.
سخنان قدوسی با مذاکرات مخفی با امریکا پیش از پیروزی روحانی در انتخابات ریاست جمهوری تطبیق نمیکند. تصمیم به مصالحه قبل از ریاست جمهوری روحانی از سوی رهبری گرفته شده بود. بررسی عمقیتر، فرضیهای را قوت میبخشد که برخورد رهبری با مصالحه هستهای تاکتیکی و مصلحتی است و همچنین نمیخواهد روحانی و گفتمان وی از موفقیت در مذاکره هستهای اعتباری در سیاست داخلی کسب نمایند.
لذا فضاسازیهای لازم از همین الان دارد صورت میگیرد تا پس از پایان ماموریت دولت و بر طرف شدن خطرات تداوم ستیزهجویی هستهای، حملات سنگینی به دولت و مذاکره کنندگان هستهای صورت بگیرد. اتهام نقض استقلال پرونده سنگینی است که از همین الان دارد برای دولت یازدهم ساخته میشود.
رویکرد حکومت به مصالحه هستهای فرایندی پیچیده است و انتشار سخنانی شبیه قدوسی میتواند در کشف پازل “نرمش قهرمانانه” مفید واقع شود.
هدف از این حملات، اعتبار زدایی از آنها و تکرار اتهام وابستگی و نفی استقلال است. رهبری و نیروهای همسو با وی میخواهند موقعیت خود در رویکرد سیاست خارجی خصمانه را حفظ کرده و بدون اینکه مسئولیتی در روند مذاکرات کنونی تقبل کنند، از مزایای آن استفاده کرده و در عین حال مشکلات را بر دوش دولت یازدهم بیاندازند و اجازه ندهند تا در قامت یک برنده از بحران هستهای بیرون بیاید. توصیه خامنهای به حسن روحانی و مذاکرهکنندگان مبنی بر خرج نکردن از وی در این راستا قابل تحلیل است.
این رویکرد، دشواری در رسیدن به توافق جامع را نشان میدهد که دولت روحانی کار سختی در راضیسازی رهبری به تداوم روند موجود در مذاکرات هستهای دارد. از دید رهبری و اصولگرایان تندرو ماجراجویی در سیاست خارجی و تعقیب ملاحظات مربوط به بیداری اسلامی جنبه راهبردی دارد.
توافقنامه موقت امری مقطعی است که با دور کردن مناقشه از نقطه جوش و کاهش تنشها در کشور فرصت بازسازی و تجدید قوا به حکومت میدهد. اما در توافقنامه جامع که درازمدت است آنها زیر بار تعهدات کنونی نمیروند. در این صورت موازنه قوا بین نگاه راهبردی روحانی و نگاه تاکتیکی خامنهای در مصالحه هستهای تعیین کننده خواهد بود.
در این میان رقابتهای جناحی نیز تاثیر مخرب خود را دارد. نامه ولایتی و صالحی و شمخانی اگر صحت داشته باشد، نشانگر گسترش منازعات جناحی است. شمخانی و صالحی منصوبان روحانی و عضو دولت یازدهم هستند، اما نامهنگاری آنها به رهبری گویای اختلاف نظر آنها با رئیس دولت است.
از آنجایی که ولایتی در ایام تبلیغات انتخاباتی، رویکردی مشابه حسن روحانی در حل و فصل بحران هستهای داشت، نارضایتی او نیز میتواند ناشی از این باشد که نقشی در روند مذاکرات نداشته است.
رویکرد حکومت به مصالحه هستهای فرایندی پیچیده است و انتشار سخنانی شبیه قدوسی میتواند در کشف پازل “نرمش قهرمانانه” مفید واقع شود.
به هر حال هر زایمانی درد و رنج سختی دارد مذاکره با شیطان و توقف قطار بی ترمز هسته ای و در یوزگی برای آزاد سازی درآمدهای ایران و همه ی اینها منوط به تصمیم شیطان بزرگ و 35 سال سال شعارها و کوبیدن بر طبل توخالی سنت گرایان تا اقتدار را به رخ بورژوازی از رمق افتاده ی ایران و مردم و همچنین حهانیان بکشد ناگهان یک شبه برباد رفته است . جمهوری اسلامی که از همان روز اول ماشین کشتار و سرکوبش را به راه انداخت با بهانه ی ضد آمریکائی همه ی حرفانش را از صحنه بدر برد سرکوب کارگران تا حدی که حتی مجاز به داشتن تشکل صنفی هم نیستند تا رسید به خودی ها و امروز هم همرزمان سابق برای نجات خودشان به هر خس و خاشاکی چنگ می اندازند و ذره ای برای مردم اهمیت قائل نیستند از مهندسی انتخابات تا مذاکرات پنهانی و محرمانه کردن مذاکرات همه نشان میدهد مردم نامحرم سرنوشت کشور هستند باندهای فساد درون حاکمیت و قداره بندان و لومپنهای پرولتاریا اقتدارشان را از نظر ایدئولوژیک از اسلام و سنتهای گرد و خاک گرفته برگرفتند که نگاهشان به گذشته است نه به آینده و به بهانه ی مبارزه با آمریکا سودهای کلان برده اند هر کدامشان را بررسی کنید از این آبشخور به نان و نوائی رسیده اند اینها در کنار بورژوازی سوداگر دوران خوشی را گذراندند و با سازشکاری بورژوازی لیبرال که اعمال آنها را در سرکوب مردم نادیده می گرفت و به همدستی آنان می پرداخت ماه عسل داشتند اما امروز تولید چه در صنعت و چه در کشاورزی به شرایط خطرناک رسیده و پول نفت هم با تحریمها دیگر وجود ندارد از اینرو تسلیم شرایط آمریکا شده اند و بیان ناله هلی این سنت گرایان نه ناراحتی شان از توافق انجام شده است که نیات پنهانی آنهاست نیات پلید آنها حفظ اقتدارشان است با فریب مردم . از همین امروز در حال مهندسی انتخابات مجلس هستند تا با ناکارآمد نشان دادن رقیب اقتدارشان را حفظ کنند و در بازی قدرت دست بالا را داشته باشند . خامنه ای به روشنی گفته است که مذاکرات را خودش هدایت می کند و حتی مذاکرات قبل از این تیم مذاکره کننده در چند نوبت با مقامات آمریکائی بدون اطلاع احمدی نژاد انجام شده است . و ذوب شدگان ولایت بر خلاف تذکرات وی اقدام به تخریب تیم مذاکره کننده می کنند که این نشان از فریب حتی خامنه ای هم دارد زیرا می خواهد دست و پایش باز هم برای شعار دادن و گفتن اراجیف و دروغ باز باشد اگر چه هر چهار جناح حکومت مشروعیتی برایش قائل نمی شوند و اگر چه او خودش هنوز یکی از بازی گردانان جناحهای حاکمیت می باشد . و بازیهای سیاسی درون رژیم وقتی بیشتر برملا می شود که مردم به صحنه بیایند فعلا مردم فقط نظاره گر بازی هستند فعلا هیچ اقدامی در جهت تقویت و یا تضعیف جناحی نخواهند کرد تا روز واقعه فرا رسد و این بسیار دور نیست .
فرهاد - فریاد / 21 January 2014
بعد از بباد دادن صدها میلیاررددلار جهت ساخت مراکز زیرر زمینی ٬ حالا وزرای امیرکبیر زمان ! از همه دلال های آلمان و فرانسه و انگلیس را دعوت کرده برای عقد قرارداد کرسنت گونه از سفره مردم ایران لقمه ای بگیرند.
دلال بزرگ ٬ جک استرا گفته هواپیمای برگشتی پر از دلالان آلمانی بود ه ! و به همه میگوید بشتتابید!
ملی کردن نفت و اخراج انگلیس توسط مصدق سبب کودتاو سرکوب مردم شد و دوبا ره سالها بعد مصاحبه شاه با بی بی سی مبنی بر افزایش قیمت نفت باعث سقوطش و سرکوب شدید مردم و بوجود آوردن حکومت جنگ و تنش شد که اسلحه ها فروش رود و نفت ر از روی دریا
بقیمت مفت ببرند.
بدن شاه و مصدق هردو ازاین مصیبت در قبر میلرزد.
omid / 21 January 2014
بیت رهبری قصد داشت در پائیز سال 91 با پیشدستی در مذاکره با آمریکا، جناح مقابل اصولگرایان _شامل اصلاح طلبان، اعتدالگرایان و …_ را خلع شعار کند و حربه “رأی آور” مذاکره و رابطه با آمریکا را از آنها بگیرد. اما تیم مذاکره کننده هسته ای نتوانست هوشمندی لازم را از خود نشان دهد و منویات رهبری و بیت را عملی سازد. به همین دلیل، اصولگرایان در انتخابات بازنده شدند و سناریوی مورد نظر بیت، عملی نشد.
محمد 110 / 21 January 2014
مقاله جالب و مفیدی بود . با تشکر فراوان از جناب ( علی افشاری ) عزیز .
حکومتی مزورتر و حاکمی ریاکارتر و دروغگوتر از خامنه ای در جهان وجود ندارد .
ولی خوشبختانه هر روز که میگذرد ابعاد جدیدی از این ننگی که به اسم انرژی هسته ای بر پیشانیشان نقش بسته نمایانتر میگردد و بیش از این نمیتوان ملت ایران و افکار عمومی آگاه و بیدار را نامحرم دانست و به آنها پاسخ نداد .
به امید سربلندی ملت بزرگ ایران .
بهنام 1 / 21 January 2014
رویترز در مقاله ای می نویسد يکی از افرادی که از لغو تحريم های اخير سود بسیاری می برد، علی خامنه ای، است.
خامنه ای امپراتوری مالی عظيمی را در اختيار دارد که با نام «ستاد [اجرايی فرمان امام]» به طور وسيع در صنايع پتروشيمی ايران سرمايه گذاری کرده است. يعنی بخشی که اينک – و با تعليق برخی از تحريم ها – اجازه يافته صادرات خود را از سر بگيرد.
روز دوشنبه، ۳۰ دی ماه، روزی که تعليق تحريم ها به مرحله اجرا در آمد، وزارت خزانه داری ايالات متحده آمريکا فهرست ۱۴ شرکت پتروشيمی ايرانی را منتشر کرد که پيش از اين تحت تحريم قرار گرفته بودند اما اکنون اجازه يافته اند که در آن سوی مرزهای ايران به فعاليت های تجاری خود ادامه دهند. در فهرست فوق نام سه شرکت به چشم می خورد که يک سال پيش وزارتخانه فوق اعلام کرده بود توسط «ستاد» اداره می شوند: شرکت محصولات پتروشيمی قاعدبصير، واحد پتروشيمی مرجان و شرکت پتروشيمی صدف عسلويه.
اما کاهش تحريم ها عليه ايران تنها هفت ماه پس از آن صورت می گيرد که وزارت خزانه داری ايالات متحده آمريکا ستاد اجرايی فرمان امام و ۳۷ شرکت وابسته به اين نهاد – از جمله سه شرکت پتروشيمی ياد شده – را به فهرست بلندبالای نهادهای تحريمی ايران افزود. وزارت خزانه داری در ماه ژوئن اقدام خود را «تلاش برای هدف قراردادن رهبری ايران» اعلام کرده بود. در همان زمان، اين وزارت «ستاد» را به دورزدن تحريم های وضع شده توسط ايالات متحده و جامعه بين الملل عليه متهم کرد.
در ماه نوامبر، رويترز مجموعه ای سه قسمتی را منتشر کرد که برای نخستين بار نشان می داد چگونه «ستاد اجرايی فرمان امام» از طريق مصادره و فروش املاک متعلق به شهروندان معمولی ايران به يکی از ثروتمندترين و قدرتمندترين مؤسسات تبديل شده است.- اين نهادِ مرموز و به شدت ثروتمند به يک مجموعه چندميليارد دلاری تغيير ماهيت داد. اين مجموعه امروز تقريباً در تمامی صنايع ايران حضور دارد، از بخش مالی و نفت گرفته تا مخابرات.
علاوه بر سود ناشی از لغو تحريم ها عليه پتروشيمی ايران و از سرگيری صادرات توسط شرکت های وابسته به ستاد اجرايی فرمان امام، توافق هسته ایِ اخير واردات کالاهای بشردوستانه، از جمله دارو، را نيز به ايران تسهيل می کند و البته امپراتوریِِ ستاد چندين شرکت دارويی ايرانی را نيز در فهرست زيرمجموعه های خود دارد.
اين هفته نيز، يک مقام وزارت خزانه داری در گفت و گو با خبرگزاری رويترز برآورد کرد که سود حاصل از صادرات پتروشيمی برای ايران در جريان شش ماه آينده، رقمی حداکثر برابر با «يک ميليارد دلار»،
در حالی که تحريم ها از روی دهها محصول پتروشيمی برداشته شده، برخی ديگر از اين محصولات از قبيل کيسه های پلاستيکی و لاستيک خودرو همچنان تحت تحريم مانده اند، افزون بر اين، معامله با ايران کماکان برای شهروندان ايالات متحده و شرکت های متعلق به آمريکا ممنوع است.
شرکت پتروشيمی قاعد بصير، که در زمينه توليد محصولات پلاستيکی فعاليت دارد، بر روی سايت خود نوشته است که محصولات اين مجموعه در گذشته به کشورهای متعددی صادر شده است. از جمله آفريقای جنوبی، ايتاليا، بريتانيا، آلمان، ترکيه، مصر، کره جنوبی و چين. «گروه توسعه انرژی تدبير»، از ديگر مجموعه های وابسته به ستاد، نيز بر روی سايت خود تصريح کرده است که «۸۰ درصد» قاعد بصير در مالکيت اين مجموعه است
hamid / 24 January 2014