PAYYAZ05

پیام یزدانجو

آیا ما در یک دوره‌ فترت ادبی به‌سر می‌بریم؟

داوری در این‌باره کار دشواری است. معمولاً با نگاه به گذشته می‌شود چنین برداشتی داشت، یا نداشت. در عین حال، روشن است که ما در یک دوره‌ی سردردگمی یا شاید بی‌سامانی به سر می‌بریم. از یک سو، سانسور تولیدات ادبی و توقیف نشریات وابسته و همچنین حضور و تنوع رسانه‌های بدیل اینترنتی شکل رایج تولید و عرضه و نقد آثار ادبی را دگرگون کرده و این دگرگونی البته هنوز به خلق فضاها و قالب‌های کاملاً مطلوب ادبیات ما منجر نشده؛ از سوی دیگر، نظریه و نقادی ادبی در سطح جهانی هم با نوعی رخوت و سستی دست و پنجه نرم می‌کند و بیشتر درگیر واپس‌نگری یا درخودنگری است. ادبیات و نقد ادبی ما طبعاً تا حد زیادی تحت تأثیر این تحولات داخلی و جهانی قرار گرفته، در چنین شرایطی شاید آن خلاقیت و همچنین شفافیت مورد انتظار را نشود به شکل آشکار یافت. با این حال، همچون همیشه، این احتمال وجود دارد که این دوره‌ی رخوت یک دوران گذار به سوی وضعیت بارآورتری باشد.

صفحه بعد:

در روزگار تیره و تار هم ترانه هست