بلندترین شب سال، یادآور هندوانه، انار به قول معروف دانه شده، آجیل و حافظخوانی پدربزرگ و مادربزرگ است. این شب برای ایرانیان همیشه بهانهای بوده است تا دور هم جمع شوند.
حالا گفته میشود در شهرهای بزرگ، همنشینی نسل جوان و سالخورده در سالهای اخیر کمرنگ شده و در برخی از شهرهای بزرگ ایران، جای خود را به مهمانیها و شب نشینیهای دختران و پسران مجرد و نسل جوانتر داده است.
برخی از کنشگران مسائل اجتماعی معتقدند با توجه به اینکه نسل امروز، بیشتر وقت خود را با کامپیوتر و فیس بوک و دیگر شبکههای اجتماعی سپری میکند، آنچنان که باید به رسوم گذشته پایبند نیست.
رضا، روزنامهنگار ساکن شرق تهران است و به گفته خودش، از آن گروه جوانهایی است که شب یلدا را با دوستانشان میگذرانند. البته نه به این خاطر که علاقهای به همراهی با اعضای خانواده خود ندارند، بلکه به این خاطر که آنها معمولاً برنامه ویژهای برای شب یلدا ندارند.
او میگوید: «در نهایت همه یک عالم خوراکی جورواجور میچینند روی میز یا زمین و جلوی تلویزیون جمع میشوند و به برنامههای تلویزیونی نگاه میکنند. من هیچ علاقهای ندارم که چنین شبی را اینطوری بگذرانم. به همین خاطر ترجیح میدهم که دعوت دوستانم را رد نکنم و در کنار آنها باشم.»
این روزنامهنگار حوزه فرهنگی میگوید: «قطعاً من هم دوست دارم در چنین شبی با خانوادهام باشم و مثلاً با دیگر اعضای فامیل به خانه مادربزرگ یا بزرگی دیگر برویم، ولی وقتی برنامهای نیست، خب من هم دوست ندارم این شب را مثل شبهای دیگر بگذرانم.»
گفته میشود در شهرهای بزرگ، همنشینی نسل جوان و سالخورده در سالهای اخیر کمرنگ شده و در برخی از شهرهای بزرگ ایران، جای خود را به مهمانیها و شب نشینیهای دختران و پسران مجرد و نسل جوانتر داده است.
به عقیده وی، این سنت بیش از آنکه از سوی جوانها به دست فراموشی سپرده شده باشد، از سوی میانسالان جامعه فراموش شده است. او دلایل مختلفی نیز برای این نکته دارد: «مشکلات اقتصادی، اضطرابهای اجتماعی که شادی شهروندان را میکشد و گرفتاریهای روزمره مهمترین دلیل تکراری شدن برنامههای ایرانیان در شب یلداست. در شرایط موجود و تنگناهای اقتصادی، شاید جوانان امروز هم در چند سال آینده مانند آنان شوند.»
افزایش قیمت آجیل و میوه
یکی دو هفته مانده به فرارسیدن شب یلدا، برخی از فروشندگان، برچسب آجیل و میوه شب یلدا را روی محصولات خود میزنند و به طور ناگهانی قیمتها را بالا میبرند. به این ترتیب، عدهای از شهروندان که از رفاه بیشتری برخوردارند، میوه و آجیل باکیفیت را در شب یلدا با قیمت بیشتری خریداری میکنند و از سوی دیگر، طبقه کارگر و قشر محروم، به ناچار آجیل کهنه و میوهای با کیفیت کمتر خریداری میکنند؛ آنهم با قیمتی که ارزانتر هست اما «ارزان» نیست.
رضا خوشبین است و معتقد است برای شادی بخشیدن به اعضای خانواده و شاد بودن میتوان به راه و روشهای دیگری نیز فکر کرد. او میگوید: «من فکر میکنم اینها فقط بهانه هستند. چون من و دوستانم و بسیاری از همسن و سالانم، میهمانیهای زیادی در طول یک ماه برگزار میکنیم. نسل گذشته بیش از اندازه به تجمل تکیه دارد و فکر میکند که در میهمانی حتماً باید چند مدل غذا و میوه و شیرینی باشد. در صورتی که به نظر من نسل جدید، نه آن عدهای که تحت تاثیر نسل گذشته زندگی میکنند این تجملات و قیدها را در روابط خود به دور ریختهاند.»
این روزنامهنگار با اشاره به اینکه در بسیاری از جشنها، تک تک میهمانان غذا و میوه خود را میبرند تاکید میکند که تقریباً هر هفته هم میهمانی یا به قول خودمان «دورهمی» داریم و از نظر اقتصادی به هیچکس فشار نمیآید.
به عقیده این روزنامهنگار جوان، «نسل گذشته خود را در افکار و عقاید اشتباهی گیر انداخته است که حتماً باید با تجملات زیاد میزبان کسی باشد. همین باعث شده است که رفت و آمدهای خانوادگی به شدت کمتر و کمتر شود. البته قیمت بالای مواد خوراکی در این میان نقش فراوان دارد، اما میشود ساده بود و ساده برگزار کرد. البته میدانم که فرق زیادی هست بین یک جوان که هنوز مسئولیتهای زندگی خانوادگی را احساس نمیکند با مرد یا زنی که چند فرزند دارد و با تورم اقتصادی موجود حتی از پس هزینههای اولیه زندگی برنمیآید. نمیخواهم سادهلوحی و سادهاندیشی کنم، با این حال هرچه روابط را ساده بگیریم بهتر است».
چشم و همچشمی
شب یلدا در بین برخی از خانوادههای ایرانی به خاطر چشم و همچشمی و تمایل به هزینه تراشیهای بسیار به شبی پرخرج در سال تبدیل شده است.
رضا: «نسل گذشته بیش از اندازه به تجمل تکیه دارد و فکر میکند که در میهمانی حتماً باید چند مدل غذا و میوه و شیرینی باشد. در صورتی که به نظر من نسل جدید، نه آن عدهای که تحت تاثیر نسل گذشته زندگی میکنند این تجملات و قیدها را در روابط خود به دور ریختهاند.»
رضا در پاسخ به اینکه برای شب یلدای امسال چه برنامهای دارد، میگوید: «کارهایی که میکنیم، معمولاً همان کارهایی است که خانوادهها انجام میدهند. حافظ میخوانیم. اشعار احمد شاملو و شاعران جدید را هم که دوست داریم میخوانیم.»
رضا از رقص و پایکوبی، خوردن و آشامیدن نوشیدنیهای مورد علاقهاش در این شب میگوید و میافزاید: «خوشبختانه در چنین شبی واکنش و برخورد همسایهها در مقایسه با برخوردی که نسبت به میهمانیهای مجردی نشان میدهند، متفاوت است. اعتراضی نمیکنند. البته مردم هم دیگر خودشان رعایت همسایهها را میکنند و ۱۲ به بعد ساکت میشوند. ما که اینطوری هستیم.»
اقوام و تداوم سنتها در شب یلدا
در برخی از خانوادهها و اقوام ایرانی با وجود مهاجرت جوانان و نسلهای دوم و سوم از شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ، شب یلدا همچون گذشته، پرشور برگزار میشود و معمولاً اعضای خانواده و فامیل در خانه بزرگترین عضو خود جمع میشوند.
فرید الهامی، سرپرست و آهنگساز کردتبار گروه فردوسی میگوید: «من همیشه دوست دارم شب یلدا را کنار پدر، مادر و بیبی جانم (مادربزرگم) باشم. هر ساله همینجور بوده که همه کنار بزرگترها جمع میشدیم و ساز میزدیم و میخواندیم. به خصوص در میان کردها که موسیقی، جایگاه ویژهای دارد، بیشتر تار و تنبک و ملودیهای کردی شاد.»
به گفته وی، نسل جوان کرد هنوز نسبت به برپایی برخی مراسم سنتی چون شب یلدا با حضور بزرگترهای فامیل پایبند است. او میافزاید: «خوردنیهای خوشمزه متعدد درمیهمانیهای ما هست؛ از بادام و کشمش گرفته تا شیرینی و میوه و هندوانه که جزو لاینفک مهمانی شب یلداست.»
این آهنگساز، به بازی تخته نرد و رقص کردی در برخی از مهمانیهای شب یلدا میان اقوام کرد ایرانی اشاره میکند و میگوید: «معمولاً خانوادههای کرد با لباسهای محلی در این شب ظاهر میشوند و شادمانی میکنند.»
گرفتن «فال حافظ» یکی دیگر از رسمهای شب یلدا، است که در دهههای اخیر به رسمهای شب یلدا افزوده شده است. البته شاهنامهخوانی و قصهگویی پدربزرگها و مادربزرگها دور کرسی برای کوچکترها نیز از دیگر آئینهای شب یلدا در گذشته بوده است که هنوز هم در میان برخی خانوادهها ادامه دارد.
سرپرست و آهنگساز گروه فردوسی، به فال حافظ اشاره میکند و میگوید: «معمولاً پدرها و پدربزرگها در ساعتهای پایانی شب، به حافظ تفال میزند. البته بخشی از دیوان اشعار شیخ امیر از عرفای کرد را هم میخواند. تفال به دیوان حافظ در میهمانیهای ما در برخی موارد با ساز و آواز نیز همراه میشود.»
تاثیر روزمرگی در شب یلدا
در طول چند سال اخیر، شب یلدای اغلب خانوادهها اگر با حضور اعضای جوانتر خانواده برگزار شود، بیشتربه فضایی برای بازی و صحبت با موبایل یا تماشای سریالهای تلویزیونی تبدیل شده است تا خاطرهگویی، داستانخوانی، حافظخوانی و شادمانی.
مشکلات اقتصادی، اضطرابهای اجتماعی که شادی شهروندان را میکشد و گرفتاریهای روزمره مهمترین دلیل تکراری شدن برنامههای ایرانیان در شب یلداست.
علی، ۲۷ ساله و برنامهنویس کامپیوتراست. او که ساکن نازیآباد است میگوید: «ما یک خانواده بزرگ و پرجمعیت هستیم. شب یلدا هم به سنت همیشگی دور هم جمع میشویم ولی متاسفانه همه سرشان به موبایلشان گرم است و به جای صحبت با اعضای مجلس با بقیه ارتباط میگیرند.»
او با بیان اینکه در چند سال اخیر، صمیمیت و ارتباطات سابق در شب یلدا وجود ندارد میافزاید: «ولی به هر حال حضور فیزیکی همچنان باقی است و دور هم جمع میشویم. معمولاً یا در مورد مسائل فامیل صحبت میکنیم یا مسائل سیاسی روز. طبیعی است کلی هم خوراکی برای خوردن وجود دارد. انگار از شب یلدا آنچه به شکل پررنگ در سطح جامعه باقی مانده تنها همین انار و آجیل و پرخوری است.»
یکی از ویژگیهای شب یلدا، جمع کردن اعضای خانواده در کنار یکدیگر است که در چند سال اخیر، به خاطر مسائلی نظیر روزمرگی و مشکلات اقتصادی و فرهنگی خانوادهها جای خود را به جدایی دو نسل از یکدیگر و برگزاری میهمانیهای جداگانه کاملاً جدا از یکدیگر داده است.
مجید، زاده شهر قم است ولی چند سالی است که به خاطر کارش در تهران و منطقه مرزداران زندگی میکند.
او که ۴۷ ساله و کارشناس سازمان میراث فرهنگی است و یک دختر ۱۸ ساله هم دارد میگوید: «برخی از جوانان که میتوانند خانواده را به اصطلاح خودشان بپیچانند، دور هم جمع میشوند و ما را تنها میگذارند.»
او میافزاید: «خود من هم زمانی که مجرد بودم با دوستانم به هر شکلی بود بزرگترهای چشم به راه را میپیچاندیم. خب طبیعی است بزرگترها گله میکنند و دلشان میخواهد بچهها و نوهها دورشان باشند.
ما میگفتیم حوصله پیرمردها، پیرزنها را نداریم. بیخیال، دور هم جمع بشویم و صفایی بکنیم. گاهی هم ساعتهای اولیه شب را با آنها میگذراندیم تا بعد از آن بتوانیم راحت از دستشان فرار کنیم.»
مجید، برگزاری مهمانیهای مجردی شب یلدا از سوی جوانان را یک «پدیده» میداند؛ پدیدهای که بیشتر در میان طبقه مرفه دیده میشود. نواحی شرقی و جنوبی تهران از نظر این کارشناس فرهنگی هنوز در برپایی برخی مراسم سنتی اصرار دارند و میهمانیهای جوانان در شب یلدا در آن مناطق به نسبت سایر مناطق کمتر برپا میشود.
به اعتقاد مجید، رواج این پدیده تابعی است از پدیده دینگریزی هنجارشکنانه: «جوانان میخواهند هر چیز مرتبط به سنت را زیر پا بگذارند یا آن را تغییر بدهند.»
او تاکید میکند که شاید به نوعی خطایشناختی باشد که جوانان تفاوت مذهب و تحمیل مذهبی را از سنت و سنتهای ملی تشخیص نمیدهند.
نه سماور زغالی و نه کرسی مادربزرگ
هر سال که سپری میشود شب یلدا نسبت به سالهای گذشته متفاوتتر میشود. دیگر نه از رادیو ترانزیستوری خبری هست و نه سماور زغالی و کرسی.
هر سال رسم و رسوم مهمانیهای یلدا در برخی از خانوادهها سادهتر و کمرنگتر میشود، اما یلدای برخی از خانوادهها از شکل سنتی آن فاصله میگیرد و با بالا رفتن درآمد برخی از اقشار جامعه رنگ و شکل و شمایل دیگری به خود میگیرد.
سمیه که ساکن منطقه پل رومی تهران است از پسرخالهاش میگوید که یک کافیشاپ در تهران دارد؛ کافی شاپی که شب یلدا تقریباً میز خالی در آن پیدا نمیشود: «در آن شب، بیشتر دخترها و پسرها به صورت دوتایی یا گروهی خود را به این کافی شاپ میرسانند تا کنار هم باشند. البته اگر اداره اماکن “گیر” ندهد و مجبور نشود رشوه ۵۰ یا صد هزار تومانی در جیب ماموران بگذارد تا بتواند تا دیروقت باز باشد.”
سمیه: «اگر خانوادهها دوست دارند تا جوانان همراهیشان کنند باید در برنامههای خود تحرکی ایجاد کنند. میگوییم شب یلدا، اما در برنامههای آنان نه از حافظخوانی و فالگیری خبری هست و نه از قصهگویی و خاطرهگویی و حرفهای شادمانه.»
او که سی و دو ساله و فارغالتحصیل دانشگاه علامه طباطبایی است تاکید میکند که در دیگر شهرها و در بین اقوام مختلف هم جوانان برنامههای خاص خودشان را دارند: «پسر عمههای من خیلی به فرهنگ و معماری قدیم و سنتهای ایرانی علاقهمند هستند. به همین دلیل شب یلدا میروند خانه باغهای قدیمی و برای پاسداشت معماری کهن و اصیل ایرانی، دور هم جمع میشوند و برنامههای خاص خودشان را برپا میکنند.»
سمیه معتقد است شیوههای مختلف برگزاری شبهایی چون شب یلدا یک اتفاق مثبت در فرهنگ ایران است.
چند نفر از دوستان وبلاگی سمیه هم تلاش دارند تا این شب را در فضای مجازی نیز گرم و زنده نگهدارند.
او درباره میهمانیهای جوانان به مناسبت شب یلدا میگوید: «در مناطق جنوب شهر تهران، جمعها بیشتر خانوادگی هستند. آنها دور هم مینشینند و میوه و آجیل میخورند. این هم صفای خودش را دارد که هرکس هرجور دوست دارد این شب را بگذراند. اگر خانوادهها دوست دارند تا جوانان همراهیشان کنند باید در برنامههای خود تحرکی ایجاد کنند. میگوییم شب یلدا، اما در برنامههای آنان نه از حافظخوانی و فالگیری خبری هست و نه از قصهگویی و خاطرهگویی و حرفهای شادمانه.»
سمیه بعد از ازدواج، چند سالی است که هرسال در شب یلدا به خانه مادر همسرش میروند. امیر، دو برنامه برای شب یلدای امسال تدارک دیده است یکی اینکه به نیت هرکس برایش فال بگیرد. دیگر اینکه هرکس انار باز نشدهای را با خود به میهمانی آنها ببرد. صاحب آن انار که قرمزترین دانهها را داشته باشد، به عقیده جمع از همه خوشاقبالتر خواهد بود.
سنتی که فراموش نمیشود
هرچند در سالهای اخیر، شب یلدا با ماه صفرهم زمان شده و برگزاری مراسم شب یلدا در فضاهای عمومی امکانپذیر نیست با این وجود، برخی رستورانها، گالریها و رستورانها برای مخاطبان و مشتریان خاص خودشان مراسمی به بهانه شب یلدا ترتیب میدهند.
مژگان که ساکن شیراز و عضو فعال یکی از تشکلهای مردم نهاد در حوزه فرهنگی است با بیان این مطلب میگوید: «انجمنها و تشکلهای فرهنگی، در حد توان مالیشان شب یلدا را در خانه یکی از اعضا یا دفتر انجمن برگزار میکنند.
دو سال پیش، مژگان و دوستانش در یک سالن کوچک در شهر شیراز، مراسم شب یلدا را با گروه موسیقی افتخاری از اعضای انجمن و بیشترین صرفهجویی با مبلغی نزدیک به دومیلیون تومان برگزارکردند.
او پیش بینی میکند که با صرفهجویی، کمک اعضای انجمن و نیز در نظر گرفتن قیمتهای سرسامآور آجیل کیلویی ۴۰ تا ۵۰ هزار تومان، میوه و آب میوه، برگزاری این مراسم در همان سالن برای هشتصد نفر به رقمی بیش از سه میلیون تومان نیاز دارد.
مژگان همچنین به گسترش میهمانیهای ویژه جوانان در شب یلدا در شیراز اشاره میکند. او همچنین از رسمی تازه در میان آنان میگوید که هدیه دادن دختر و پسرها به همدیگر در شب یلداست. او میگوید: «این رسم تازه که در واقع التقاطی است با ولنتاین، از سوی کسانی دنبال میشود که ریشههای این دو مراسم را نمیشناسند و در واقع ولنتاین را در شب یلدا کپی و فضای این شب را عاشقانه میکنند. ایجاد تحرک و تنوع در شب یلدا و هر سنتی خوب است، اما نه بدان شکل که ماهیت آن را تغییر دهیم. فراموش نکنیم عنصر خانواده در مراسم شب یلدا حرف اول را میزند.»
اگه نسل جوان این همه مدرن شده بود این همه عکس کارتون و وسایل زندگی گشذته رو در اینترنت شر نمی کردند و غصه روزگار از دست رفته رو نمی خوردند . جامعه ایران همچنان با نوستالژی به گذشته و سنت ها نگاه می کنه . جامعه ایران همچنان سنتیه .
شبنم / 21 December 2013