«امام عصر با یک اقلیت محض قیام میکند… طوفان در راه است، اینطور نمیماند» اینها سخنان مسعود شفیعی کیا از روحانیون جنجالی هوادار دولت احمدینژاد است. او این سخنان را در ۱۸ آبان ماه سال جاری در «هیئت منتظران بهار» بیان کرده است. کنار رفتن احمدینژاد و تیم پرحاشیه وی از سپهر سیاست در ایران جنجالهای پوپولیستی حول مسئله ظهور منجی را نیز برای مدتی به محاق برد. در حالی که جناح روحانیت وابسته به هاشمی همراه با عدهای از تکنوکراتهای قدیمی و کارکشته هدایت سکان قوه مجریه را بر عهده گرفتهاند، رادیکالهایی که زمانی شعار «زنده باد بهارِ»شان گوش فلک را کر کرده بود اکنون با چراغ خاموش و در سکوت نظاره گر اوضاع هستند.
پایان موعودگرایی؟
در دولت جدید هدف دستگاه سیاست خارجی دیگر «مدیریت جهانی» نبوده و برخلاف گذشته سیاستهای داخلی نیز معطوف به «فراهم سازی زمینههای ظهور امام زمان» نیست. سیاست تهاجمی و قرار داشتن در «موقعیت بدر و خیبر» جای خود را به لزوم تنش زدایی از جهان خارج و «نرمش قهرمانانه» داده است و کسی که زمانی محمد خاتمی را بدلیل انعطاف در برابر غرب «شاه سلطان حسین» خوانده بود اکنون از تیم مذاکره کننده با “پنج بعلاوه یک” حمایت میکند و آنها را «فرزندان انقلاب» میداند.
اما آیا همزمان با اسباب کشی پوپولیستهای رادیکال از قوه مجریه، سیاستهای موعودگرا نیز از بدنه نظام رخت بربسته است؟ در عصر روحانیون سرمایه سالار و تکنوکراتهای هوادار اقتصاد بازار آزاد ایدئولوژی موعودگرایی که هشت سال در بوق و کرنا شد چه جایگاهی در تصمیم گیریهای کلان کشور خواهد داشت؟ آیا با رفتن احمدینژاد تفکرات آخرالزمانی هم از راس نظام خواهد رفت؟ آیا نسبتی میان بلندپروازیهای هستهای رژیم و رویکرد توسعه طلبانه آن در منطقه با عقاید آخرالزمانی وجود دارد؟
موعودگرایی در دولت کریمه
تا پیش از دولت احمدینژاد تنها سیره پیامبر و ائمهای چون حضرت علی و امام حسین به عنوان یک دستور کار مشخص برای اداره جامعه و شکل دهی به کنشهای فردی سیاستمداران مطرح بود. اما در «دولت کریمه» گویا دولتمداران از لوازم و شرایط تحقق ظهور یک دستور کار مشخص سیاسی استخراج نمودند که مبنای سیاستگذاریهای کلان در خصوص برنامه هستهای رژیم، فعالیتهای برونمرزی نیروی قدس و حتی طرحهای بلندپروازانه برای افزایش جمعیت کشور قرار گرفت. در دولت احمدینژاد بود که برای اولین بار مسئله ظهور منجی موعود با «مهندسی کلان اجتماعی و سیاسی» پیوند خورد، آن هم از طریق طرح آنچه که میتوان «اُتوپیای مهدوی» خواندش. دولت احمدینژاد تجلی تام و تمام اُتوپیانیسم نهفته در بطن جمهوری اسلامی بود که نوعی گسست و خرق عادت در وجه ایدئولوژیک این رژیم محسوب میگردید. ایستادن در فراسوی ایدئولوژی و چنگ زدن به اُتوپیای مهدوی در حقیقت نتیجه عدم تحقق وعدههای ایدئولوژیک جمهوری اسلامی پس از چندین دهه است.
کجا و ناکجا
در عالم سیاست به هر نظام عملا موجود و جاری اجتماعی «توپیا» (= جا، کجا) میگویند و تصورات و تخیلات آرزومندانهای که وظایفی فراتر از توانایی بشر بر عهده میگیرند و هیچ نسبتی با واقعیات موجود ندارند را «اُتوپیا» (= ناکجا) مینامند. ایدئولوژی نیز نوعی تحریف واقعیت توپیا با هدف تغییر آن است، ایدئولوژی یک پایش در واقعیت و پای دیگرش در عالم باید و نبایدهای انتزاعی است. ایدئولوژی تلاش میکند با ارائه تصویری کاذب و یکپارچه از واقعیت متکثر و ناهمساز توپیا برنامه خاصی برای عمل در جهت ایجاد وضع مطلوب ارائه کند.
اما اُتوپیا بر خلاف ایدئولوژی هیچ پایی در واقعیت ندارد، اُتوپیا اساساً به توپیا نمیاندیشد بلکه در انتظار جایگزینی آن با بهشت گمشده است. در اُتوپیا واقعیت از بین رفته و جای خود را به طرحهای کمال گرایانهای میدهد که در نهایت امر غیرقابل تحققاند.
هر چه ایدئولوژی به دنبال ایجاد پیوند میان افق انتظارات و حوزه تجربه است در مقابل اُتوپیا با نفی این پیوند، چشم انتظار تحقق «قیامت» بر روی زمین است. ایدئولوژی به شکل سمجی در پی یافتن سنتزی برای واقعیات آشتی ناپذیر موجود است تا توپیا را به سوی وضع مطلوب هدایت کند اما اُتوپیا میخواهد سلطنت خدا را از آسمانها بر زمین آورده و پایان تاریخ را در میانه آن رقم زند.
اُتوپیای اسلامی
سرآغاز بسط انگارههای اُتوپیک در عرصه سیاست ایران را باید در تحولات پس از انقلاب ۵۷ جستجو نمود. پیروزی این انقلاب، و منازعات پس از آن، باعث هژمونیک شدن تفکر اسلامی در سیاست و فرهنگ جامعه ایران شد و به تدریج انگارههای مذهبی که بر رسالت انسان برای اقامه جامعه اسلامی و نظام الهی بر روی زمین استوار بود وارد ادبیات سیاسی و همچنین عرصه تقنینی و سیاستگزاریهای کلان کشور گردید.
در مقدمه قانون اساسی هدف حکومت «بنا نمودن جامعه نمونه (اسوه)» بر مبنای موازین اسلامی و «زمینه سازی بروز و شکوفایی استعدادها به منظور تجلی ابعاد خداگونگی انسان» تعریف شده است.
آیت الله خمینی ظهور منجی موعود را تابعی از قدرت حکومت اسلامی تحت امرش میدانست: «انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است، و ما باید کوشش کنیم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پیدا بکند، و مقدمات ظهور انشاء اللَّه تهیه بشود.» (صحیفه نور ج۸ ص ۳۷۴). با مرگ خمینی، هواداران آیت الله خامنهای برای جبران خلاء کاریزماتیکی که وی، در مقایسه با رهبر سابق، داشت بیش از پیش بر مسئله نیابت ایشان در زمان غیبت امام زمان تاکید کردند و دستگاه عظیم پروپاگاندای رژیم تلاش کرد به هر نحو ممکن این ارتباط را واقعی جلوه دهد و هالهای از قداست حول «ولایت مطلقه فقیه» پدید آورد.
اما با روی کارآمدن دولت نهم در سال ۱۳۸۴ بود که تفسیری خاص از تفکر موعودگرایانه به عنوان یک دستور کار ساری و جاری در تمام حوزههای تصمیم گیری دولت مطرح شد. «دولت کریمه»، «دولت زمینه ساز ظهور»، «دولت عدالت گستر (در داخل و خارج)»، «معجزه هزاره سوم» و… القابی بوده است که دولتمردان برای تببین رسالت دولت، به کرات بر زبان راندهاند.
احمدینژاد، همواره سخنان خود را با دعای «فرج» آغاز میکرد و به صراحت تفاسیر و پیش بینی خود درباره زمان و مکان ظهور و حتی دشمنان منجی موعود را در رسانهها اعلام مینمود: «سند داریم که آمریکا میخواهد جلوی ظهور امام زمان را بگیرد.» (تابناک، ۱۳ آذر ۱۳۸۸ (یا: «همینهایی که آمدند عراق را اشغال کردند ظاهرش آن است که آمدند نفت را ببرند… یک لایه پشتش اینها تحلیل دارند. مطلع شدند که بناست در این منطقه یک اتفاقی بیفتد.»! یا: «در جبهه استکبار پرونده امام زمان کامل شده است و فقط به دنبال آدرس میگردند تا بروند کار را تمام کنند، در همین تهران عناصر بیگانهای هستند که از عرفا و مومنان خانه و محل ملاقات امام عصر (عج) را سراغ میگیرند تا مانع تحقق حاکمیت عدل الهی شوند.» (فارس، ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۶ (احمدینژاد همچنین به کرات در رسانه ملی اعلام کرد که حتی پول یارانهها (که به صورت نقدی به مردم داده میشود) همان «پول امام زمان» است!
مهدیگرایی احمدینژاد-مشایی و مشکل با ولایت فقیه
تیم احمدینژاد-مشایی اما تفسیری از گفتمان مهدویت ارائه میدادند که به مذاق روحانیت حاکم خوش نمیآمد، به نظر میرسید دولت، شاید تحت تاثیر عقاید انجمن حجتیه، اسلام منهای ولایت فقیه و روحانیت را ترویج میکرد. احمدینژاد هاله نور را برای خودش میخواست و اعتقادی به زعامت ولی فقیه نداشت از همین رو بود که هسته سخت قدرت به تدریج با دولت وی زاویه پیدا کرد و به این ترتیب «معجزه هزاره سوم» متهم به حمایت از «فرقه انحرافی» شد.
روحانیون محافظه کار و باند اطلاعاتی-امنیتی قدرتمند مخالف احمدینژاد در دوره دوم ریاست جمهوری وی فشار بر دولت را افزایش دادند، اطرافیان رئیس جمهور را بازداشت و تریبونهای رسمی (بویژه صدا و سیما و ائمه جماعات) را علیه وی بسیج کردند و سرانجام با رد صلاحیت و حذف نامزدهای نزدیک به دولت (مشایی و باقری لنکرانی) از کورس انتخابات ریاست جمهوری اخیر احمدینژاد را بدون اینکه موفق به جنجال آفرینی خاصی شود راهی خانه اش در نارمک کردند.
موعودگرایی پس از احمدینژاد
به نظر میرسد در دولت جدید اندیشه موعودگرایی از سپهر سیاست رخت بربسته و جز اشارات مختصری در بیانیهها و سخنرانیهای دولتمردان اثر دیگری از منجی موعود در عرصه سیاسی مشاهده نمیشود. به زعم سعید حجاریان «میعادگرایان» (که برای ظهور مهدی موعود زمان و مکان تعیین میکردند) مجدداً جای خود را به «موعودگرایان» دادهاند (که ضمن اعتقاد قلبی به ظهور امام زمان تعیین زمان و مکان برای فرج را جایز نمیدانند). به نظر میرسد ائتلاف تیم هاشمی-روحانی همراه با معدود اصلاح طلبان موجود، به عنوان محور دولت جدید، رغبتی به تنظیم سیاستهای خود در جهت تعجیل در فرج امام زمان نداشته باشند چرا که اساساً رویکرد میانه روانه و عقلانی ایشان به مسایل داخلی و خارجی و ضرورت اتصال به اقتصاد جهانی و جذب سرمایههای خارجی نسبتی با تهییج عقاید آخرالزمانی و خرافی ندارد. اما آیا این رویکرد از سوی کلیت حاکمیت هم دنبال میشود؟ آیا «اُتوپیای مهدوی» با رفتن احمدینژاد به خانه از سپهر سیاست نیز رخت بر بسته است؟ آیا ۸ سال پس از آنکه جریانهای رادیکال سیاست را در کشور به آسمان خیال بردند میتوان امید داشت که امر سیاسی بار دیگر بر مداری معقول بچرخد؟
پاسخ به این پرسشها منفی است، شواهد زیادی وجود دارد که نشان میدهد ایدئولوگهای بیت رهبری و نیروهای نظامی و امنیتی پیرامونش همچنان بر حضور شبح امام زمان بر فراز جمهوری اسلامی و ظهور قریب الوقوع آن ایمان دارند، ایدئولوگهایی که در ظل حمایتهای بیدریغ رهبری رقیب خود (فرقه انحرافی) را از میدان بدر کرده و بار دیگر امام زمان را به دامان روحانیت حاکم بازگرداندهاند.
یکی از این ایدئولوگها علیرضا پناهیان است. وی روحانی نسبتاً جوانی است که طی چند سال اخیر بواسطه تفسیر ولایت محوری که از تشیع و موضوع ظهور امام زمان ارائه کرده کارش در رسانههای داخلی بالا گرفته و پایش به جلسات بیت رهبری هم باز شده به نحوی که اکنون در زمره یکی از سخنرانان ثابت مراسم مهم بیت قرار گرفته است. وی در سخنان جنجالی که محرم سال گذشته (آذرماه ۹۱) در حضور خامنهای ایراد نمود نشان داد که، به جز تیم احمدینژاد، بیت و نائب امام زمان هم در انتظار ظهور لحظه شماری میکنند: «قواعد ظهور محقق شده است، برای یاری امام مقتدر آماده شویم! ظهور نزدیک است. دیگر از دعا گذشته، البته دعا هم هنوز موثر است. خودتون رو برای ظهور آماده بکنید! بزرگان اهل روایت و تاریخ فرمودن از علائم ظهور چیزی جز هفت هشت ماه قبل از ظهور باقی نمانده؛ رفقا به خدا قسم صدای قدمهای مهدی فاطمه (عج) میآید… خودتون رو رفقا جمع و جور کنید.» نکته قابل تامل آنکه این سخنان نه تنها تاکنون با واکنش آقای خامنهای مواجه نشده که فایلهای صوتی آن نیز بر روی وب سایت رسمی ایشان (Khamenei.ir) قابل دانلود است.
مهدی و اتم
به جز آیت الله صدیقی (امام جمعه موقت تهران) که بارها در حضور سران نظام و حتی آقای خامنهای از ملاقات ایشان با امام زمان سخن گفتهاند (بنگرید به سخنان صدیقی در حضور سران نظام، ۳۱ فروردین ۱۳۹۰: در سایت “شیعه آنلاین“) شاید بحث برانگیزترین سخنانی که نفوذ انگارههای اُتوپیک را در بیت رهبری تایید میکند مربوط به آیت الله عزیزالله خوشوقت باشد. او که اسفندماه سال گذشته در سفر مکه فوت کرد، سابقاً شاگرد آیت الله خمینی بوده و ضمناً روابط خویشاوندی نیز با آقای خامنهای داشت و از افراد مورد اعتماد ایشان محسوب میشد. خوشوقت ضمن دیداری که قبل از مرگشان با متخصصین و پرسنل سایت هستهای نطنز داشت صراحتاً ظهور امام زمان را منوط به پیشرفت برنامه هستهای ایران دانست! (مصاحبه همسر مصطفی احمدی روشن با خبرگزاری تسنیم، ۲۰ دی ۱۳۹۱) این مسئله بیانگر آن است که انگاره «اُتوپیانیسم مهدوی» تا چه حد در لایههای درونی نظام رسوخ کرده و به صورت یک دستور العمل سیاسی و حتی نظامی مبنای سیاستگزاریهای کلان در مهمترین بخشهای قدرت درآمده است. شاید با نگریستن از این منظر به پرونده هستهای ایران بهتر بتوان دلیل بی نتیجه ماندن مذاکرات ده ساله اخیر جمهوری اسلامی و کشورهای غربی را درک کرد. رهبران سرسختی که «صدای قدمهای امام مقتدر» را میشنوند طبیعی است که نظم موجود و توازن قوای جهانی را برنتابیده و به لوازم و قواعد آن تن ندهند و علیرغم طرح «نرمش قهرمانانه» به شکل تناقض آمیزی اعلام کنند به مذاکرات «خوشبین» نیستند. وقتی روحانیون حاکم میان درصد غنی سازی اورانیوم و ظهور امام زمان ارتباط تنگاتنگ برقرار میکنند، بدیهی است که مایل نیستند «ظهور آقا» به تاخیر بیفتد.
مهمترین ویژگی «اُتوپیانیسم مهدوی» در عرصه سیاست خارجی محقق دانستن نظم مطلوب جهانی از طریق نفی نظم موجود در نظام بین الملل است. اُتوپیا برخلاف ایدئولوژی واقعیت را از اساس مورد تردید قرار میدهد زیرا اُتوپیا تابع منطق دیوانه وار «همه یا هیچ» است و آن را جایگزین «منطق کنش» میکند و بدینوسله مانع از آن میشود که افق انتظارات با حوزه تجربه در هم آمیخته شود. با این شواهد و دلایل گویا (در کنار سایر موانع) شبح امام زمان هم بر مذاکرات ژنو سنگینی میکند!
برای ما مردم مسلمان ایران فرقی نمیکند اصلاح طلب یا اصولگرا.ما منتظر ظهور اقا میمانیم.او می اید.خیلی زود می اید.لطفا از فتنه اندوزی دست بر دارید.ممنون
مرتضی / 07 December 2013
ظهور کدام آقا؟ چرا از این آقا و از ظهورش کوچکترین اشاره ای در قرآن از برای
اطلاع مسلمان و یا باایمان نیست؟ برای کسی که معتقد است که قرآن کلام خدا
است آنوقت این سوال پیش می آید: آیا خداوند فقط چنین ظهوری را به اطلاع
مردم مسلمان ایران رسانده و یا اینکه مثل بسیاری از «نا کجا» های دیگر، که
صرفأ اختراع و ابداع ملایان و سوداگران دین است، مردم مسلمان ایران چیزی را
در روی زمین به آگاهی حضرثش میرسانند که خود از آن خبر ندارد؟
Majid / 08 December 2013
من از نظام دل خوشی ندارم ولی از شما خواهش میکنم به هر چیزی توهین نکنید . مهدی ما می آید در تمام کتابهای اهل سنت هم این ظهور هست حتی در کتاب تورات و انجیل هم آمدن منجی وعده داده شده و این حق است . حق عدالت علی است . حق قیام مهدی عج تعالی است . اشتباه نگیرید من نه با ان محمود بی عقل کاری دارم که مملکت و به قهقرا برد .و نه با بقییه نظام . **** خوبه آدم در کمال احترام به عقاید و مذاهب دیگر برخورد کند .
ملت ایران شیعه هستند و شیعه خواهند ماند این را تاریخ میگوید ****
نیما / 08 December 2013
شما *** لازم برای درک مهدویت رو ندارید.پس در حد فهمتان حرف بزنید.
ایرج / 08 December 2013
ادمهای *** مثل شما بخاطر نکری *** امام زملن ع را نیز منکر میشووید درحالی که حتی یهودها وبودایی ها وحتی مسیحی ها در انتظار منجی خود هستند برای مثال مسیحی ها منتظر حضرت مسیح هستند یهودها نیز همینطور است .واقعا برای بقا خودتان با رادیو به اصطلاح زمانه انقدر پستی ودروغ لازم است *** تا کجا واقعا برای شما متاسفم و خیلی کم عقل هستند کسانی که مزخرفهای شما را باور کنند مهدی ع میاید برای برون رفت تمام جهان از دست *** صهیونیسم جنایتکار شما.واقعا از تمام دستندر کاران این نوشته متنفرم البته می دانم که نظر مرا حذف خواهید کرد ولی همین که خودتان می خوانید کافی است.یا مهدی ع
محمد / 08 December 2013
توهم و توهم و توهم و باز هم توهم ..
توهمی که بدون اندیشه و خرد و منطق و فلسفه و صرفآ با خرافه و تعصب عجین گشته و متاسفانه قشر زیادی از جامعه را در برگرفته است .
و اما علم پاسخ تمامی این توهمات کذب را داده و میدهد و کافیست مدعیان ظهور کمی به عقل و منطق خود مراجعه کنند و جنبه تقدس را از این مسئله کنار بگذارند تا بتوانند روشنگرانه و آگاهانه تصمیم بگیرند و هر حرف و افسانه و خرافه ای را بدون اندیشه و منطق و تفکر فلسفی و دلایل محکم اثبات شده از هر شیادی نپذیرند .
البته منجی تخیلی در ادیان دیگر هم وجود دارد و مسیحیان هم منتظر مسیح موعود خود هستند و امیدوارند روزی شخصی منجی ظهور کند و مصائب و مشکلات جهان را حل و فصل نماید ، غافل از اینکه خداوند به بشر عقل و شعور و قدرت تصمیم گیری عطا فرموده و در واقع این خود بشر است که میتواند مشکلات خود را به راحتی حل و فصل نماید و نه یک منجی تخیلی .
خوشبختانه در سالهای اخیر با ظهور اینترنت و دهکده جهانی علم و آگاهی بشر رشد زیادی کرده و تخیلات و خرافات و افسانه های کذب در حال زوال و فرو پاشیست و هر روز که میگذرد عده بیشتری پی به کذب و جعلی بودن اینگونه ادعاها برده و خود را از قید و بند وابستگی به این توهمات رها ساخته و احساس سبکبالی بینظیری میکنند .
باور کنید روحانیت حاکم بر ایران صرفآ از این نا آگاهی و جهالت مردم ایران کمال سوء استفاده را برده و از آن برای پیشبرد اهداف شوم سیاسی و اجتماعی مذورانه و ظالمانه خود بر علیه ملت ایران استفاده مینماید و خود نیز به این مسئله لحظه ای باور ندارد ، که اگر اینچنین بود چرا مدعیان سیاسی ملاقات با مهدی رسانه ای میشوند و هیچگونه برخوردی با آنان صورت نمیگیرد ولی مثلآ فلان پیرمرد یا پیر زن مدعی ملاقات با او در یک روستای دور افتاده سر از نهادهای امنیتی و وزارت اطلاعات در می آورند ؟
به هر حال روزی خواهد رسید که تاریخ در مورد این بزرگترین دروغ بشریت قضاوت خواهد نمود و آنگاه و شاید در عصری و قرنی دیگر جهانیان به ریش ما ملت ساده انگار و زود باور خواهند خندید و از جهل و خرافه پرستی ما به شدت متعجب میشوند .
با تشکر فراوان ار سرکار خانم بهاره اسدیان به خاطر انتشار مقاله فوق العاده جالب و آگاهی بخش و دیگر مسئولین محترم رسانه وزین رادیو زمانه .
درود بر شما .
بهنام / 08 December 2013
Majid جان حدودا 400 سال است که مردم ایران شیعه شده اند. قبل آن عمدتا سنی بوده (مردم اصفهان، قزوین و…) ، درصد قابل توجهی شیعهی اسماعیلی و درصدی هم شیعهی 12 امامی بودند. (این را تاریخ میگوید…)
به نقد گرفتن (و حتی به طنز کشیدن ) هر عقیدهای به هیچ وجه توهین آمیز نیست. البته این هم قابل درک است که صاحبان آن عقیده موضع گیری کنند. هر چند که در این متن هیچ توهینی به شخص امام زمان نشده (یا حداقل محور متن نبوده)، من از دوستان خواهشمندم بدون موضع گیری قبلی و با سعهی صدر بیشتری نوشتههای اینچنینی را بخوانند تا اگر هم در تفکرات خود دچار شک نمیشوند، حداقل بتوانند نقد بهتر و به دور از تعصبی ارائه دهند.
در واقع همانطور که عقاید افرادی همچون طالبان، بت پرست ها و یا مقدس دانستن گاو در بعضی کشورها را مورد نقد (و گاهی مورد تمسخر و توهین و استهزا) قرار میدهیم، تحمل نقد و طنز و درصدی تمسخر به عقاید خود را هم داشته باشیم
با تشکر از خانم اسدیان به خاطر تحلیل جالبشان
رضا / 08 December 2013
امیدوار کردن مردم تحت فشار بر امدن منجی و تحمل تحجر و فساد از فراورده های شیوخ صفوی بوده .
hasani / 09 December 2013
تمام کسانی را ک چنین تفکرات موهن و موهومی دارند معمولن از هتاریخ واقعی دین خود هم بیخبرند. علامه احمد کسروی در کتاب شیعیگری در مورد مرگ امام یازدهم و نوابین بعدی او توضیح داده است . تمام کسانی را ک جدا از منفعت طلبی رایجی ک در بین بیشتر ما ایرانیان است، و فقط از روی عقیده خالص ب این مباحث اعتقاد دارند را ب خواندن این کتاب و همچنین بهاییگری و صوفیگری دعوت میکنم….
فرهاد پنجم اشک پانزدهم / 09 December 2013
دوستی ک از بودن چنین برداشتی در مسیحیت و یهودیت گفت. این عذر بدتر از گناه است . ادیان ابراهیمی جز دروغ ب مردم نگفته اند . وقتی در مورد پیدایش انسان یا همان خلقت ک از دیرباز مهمترین موضوعی بوده ک فکر انسان را بخود مشغول کرده دروغ گفته اند چ تضمینی وجود دارد که آخرت را راست گفته باشند و آویختن ب طناب پوسیده انان جز بیخردی نیست . ادیان ابراهیمی از هبوط حضرت آدم بروی زمین تاریخ تقریبن شش هزار سال را میگویند یعنی شش هزار سال پیش انسان تکامل یافته ای مثل حالای ما بوجود امد و از دنده چپش حوا خلق شد و الی آخر…امروزه علم ثابت کرده ک حداقل انسان صدها هزار سال بروی زمین زیسته است و کم کم از شکل اولیه شبیه میمون ب انسان ناندرتال و بعد پیشرفته امروزی بدل گردیده. میگویند نوح از تمام موجودات یک جفت روی کشتی برد ولی حالا میدانیم ک ده ها هزار حشره روی زمین زندگی میکنند ک بعضی ها ده ها متر زیر زمین هستند و عملا چنین امری امکان پذیر نیست. این ادیان ک اسلام هم بیشتر مطالبش را از آنان خاصه یهودیت کپی کرده مدعی بودند ک زمین صاف است و دلیل تکفیر گالیله هم همین بود ک رسوا میشدند . …این فقط دوتا از دروغهای آنان بود ک کفایت میکند برای رسوایی آنها پس دیگر اینقدر از آنان نگویید . هیچ تضمینی وجود ندارد ادیانی ک چنین دروغهای شاخداری راجع ب خلقت گفته اند در مورد قیامت راست بگویند….
فرهاد پنجم اشک پانزدهم / 09 December 2013
حیف که ایران باوجود تاریخ وفرهنگ درخشان وپُر عظمتش در36سال گذشته چنان به قهقراگرائیده است که درآن خرافه وخرافه پرستی بجای خردوخردورزی تکیه زده وافرادی مانند:احمدی نژاد،ملاکاظم صدیقی وملاخاتمی، امامان جمعه ی تهران راتولید وصدرنشین مجلس ساخته است تادرجامعه ی جهانی بی تاریخ وبی فرهنگش نمایش بدهند!روشن است.درصورت رخت سفربستن دانشمندان وروشنفکران که خوب ترین هاشان روانه ی دیارهجرت شده اند،حتمی به نظرمی رسدکه سیاست ازعقل گریخته وبه خرافات پناه می جویدتاعوام فریبی نماید؛به گونه ی که درایران درقالب موعودگرائی مبتذل رایج شده است،ودرافغانستانِ من فارسی زبان به شکل طالبیسم وتروریسم کورخودنمائی کرده است.ازاین رو،تمنامی کنم که جهان فارسی زبانم بزودی ازشرِ ملاهای خرافی ای موعود زای موعودستاوطالبان تروریست نجات یافته به مسیرطبیعی-تکاملی-تاریخی- فرهنگی ای خود برگردد!
ابراهیم ورسجی / 09 December 2013
جناب بهنام
اگر نقد و شوخی و طنز خوب است چرا *** بهائیت که هم پیامبرش و هم کتابش از کشور سلطنتی انگلیس نازل شده است را به طنز نمیکشید؟ چرا *** هولوکاست را که میگویند در یک اقدام یک میلیون یهودی در یک اتاق گاز به هلاکت رسیده اند و معلوم نیست آن اتاق گاز همان اردوگاه لهستان است که گنجایش 30000 نفر جمعیت را ندارد، است یا این هم تحقیق و تفحصش ممنوع است. چرا اقدام دولت بوش برای حمله به مردم عراق جهت یافتن سلاحهای کشتار جمعی و هنوز که هنوز است یک موشک پیدا نکرده اند را به طنز نمیکشید؟ چرا شیخ *** که ماموریت داشته است به صورت برهنه به تجمعات برود و فقط خود را با یک عبا بپوشاند تا مردم برای دیدن او پای صحبتهایش جمع شوند را به طنز نمیکشید.
امیر داوری / 09 December 2013
دو سوال آقای مجید را هیچیک از کامنت گذران در بالا جواب نداده اند. واقعیتی که هیچ مسلمانی
چه فقیه و چه سفیه نمیتواند آنرا انکار کند این است که در قرآن بیهچوجه اشاره ای نه به غیبت
منجی است و نه به ظهور او. مطلقأ و ابدا هیچی. کتابهای سنتی هم همه و همه توسط افراد مختلف
در ادبار مختلف نوشته شده که اکثرأ بر اساس نقل قول این و آن است و فقط و فقط خداوند میتواند بر
صحت آنها گواهی دهد و نه هیچ شخص عاقل دیگر. و نکته دیگر آنکه بر طبق قرآن (آیه ۷۸ از سوره
۲۲) دین ابراهیم همان دین خالص الهی و یا اسلام بوده که آخوند خامنه ای به غلط آنرا اسلام ناب
محمدی نامیده است و خود باید جوابگوی این ادعا در درگاه حق الهی باشد. حال سوال از یک مسلمان
این است: اگر قرآن کلام خداست چرا در این کلام ذکری از عمر جاودانی برای هیچ بشری نیست که
خدا بخواهد او را صدها سال در جایی و یا در چاهی پنهان نموده و بعد بر اسب سفیدی بشکل یک
ناجی ظهورش بخشد؟!؟ منتظر ناجی بودن و اسثقرار عدالت و سعادت بشر توسط او یک مسولیت
از سر خود باز کردن و فرار از قیام شخص و یا گروهی از برای آن است. و این بخصوص فریضه ای
است که هر فرد مسلمان موظف است به انجام آن در زمان حیات خود و نه در رویای خیالی به
انتظار منجی و یا مهدی ماندن. والسلام.
Samad / 09 December 2013
با توجه به این که در قرن ۲۱ زندگی میکنیم بهتر نیست کاری با دین ومذ هب و مسایل خصوصی یکدیگر نداشته
باشیم و اجازه بدهیم هر کسی که خواست منتظر امام زمان یا منجی موعود خود بماند.
maryam / 09 December 2013
جناب داوری در نظرات بنده هیچ طنزی به چشم نمیخورد و اتفاقآ خیلی هم جدی نوشته ام .
در مورد مسائلی که مطرح کرده اید باید بگویم موضوع بحث مشخص بوده و کاربران محترم نیز در همین حول و حوش اظهار نظر کرده اند ، ولی با این وجود سعی میکنم جواب پرسشهای شما را به اختصار بدهم .
اولآ تا جائی که من میدانم بهائیت یک فرقه و مرام و مسلک است که آن هم از مذهب و دین سرچشمه گرفته است و نظر خاصی هم نسبت بدان ندارم ولی انصافآ باید بگویم تاکنون از هیچ بهائی بدی ندیده ام و آنها را انسانهای پاکی میدانم .
در مورد هولوکاست هم ، در این که جنایت علیه بشریت بوده شکی وجود ندارد و شخصآ فیلمهای مستند و غیر قابل انکاری در موضوع جنایات نازیها دیده ام که خیلی از مردم هنوز ندیده اند و اینکه نوشته اید ( در یک اقدام یک میلیون یهودی در یک اتاق گاز به هلاکت رسیده اند و معلوم نیست آن اتاق گاز همان اردوگاه لهستان است که گنجایش 30000 نفر جمعیت را ندارد ) البته صحت و سندیت ندارد چون گنجایش اینگونه اطاقها خیلی کمتر از این ازقام بوده است و نه تنها هولو کاست بلکه کلیه جنایات علیه بشریت فارغ از نژاد و مذهب و مسلک را محکوم میدانم ، مانند جنایات روسیه در چچن و یا نسل کشی در بوسنی و استان آچه اندونزی در سرکوبی و کشتار جمعی مسلمانان و موارد بیشمار دیگر .
در مورد حمله نظامی آمریکا به عراق هم ، حق با شماست و یازده سپتامبر را سر آغاز اجرای نظم نوین جهانی برای ابر قدرت ماندن آمریکا و سلطه بر ذخایر نفتی و استراتژسیک جهان ارز یابی میکنم و عقیده دارم که آمریکا فقط بدنبال منافع مادی و سیاسی خود میباشد و دولتی مورد اطمینان نیست .
در مورد آخر چیزی دستگیرم نشد و بهتر است مستند بنویسید و صریح اشاره کنید و اگر با ذکر منبع باشد که چه بهتر .
موفق باشید .
بهنام / 09 December 2013
دوستان از این توهم دست بردارید. در تمام ادیان هم همین توهم منجی وجود داره مختص به شیعه نیست بلکه یه گرته برداری از تمام ادیان معتقد ظهور دیگه هستش. کسی نبوده و کسی هم نخواهد امد
سجاد / 10 December 2013
سلام
اگر ** این متن که خودش را خیلی عالم می دونه یه کم تو فهم قران کار می کرد می دونست که در قرآن هم به وجود حضرت خاتم اشاره شده و اززمان حضرت آدم به آمدن منجی اشاره شده .*د !
علیرضا / 10 December 2013
علیرضا:
چه کسی ادعای عالم نمودن نمود؟ شما لطف کن و از برای دانستن و فهماندن به اینجانب و دیگران
آیه ای را که در قرآن حکیم به وجود حضرت خاتم؟!؟ و یا آمدن منجی!؟! به آن اشاره شده قید بفرما
برای رفع هر گونه شبهه و شکی.
**لغت خاتم فقط و فقط یکبار (آیه ۴۰ در سوره ۳۳) در قرآن مجید ذکر شده که در مورد خاتم النبیین
است و لغت منجی در قرآن مطلقأ و مطلقأ وجود خارجی ندارد. محض اطلاع دیگر خوانندگان محترم.
Samad / 10 December 2013
عجب بیکارید شما بگید پول کجاست
بابک / 11 December 2013
امیدوارم حرف مرا سطحی ننگرید.زیرا بیش از 10 سال است زندگی مرا مختل کرده است و پیامدهای خاصی برایم داشته است.بعنوان گوشه کوچکی از درد های دلم میخاهم بگویم که حدود 3 سال پیش که به من الهام شد امام زمانم اولین کاری که کردم مشخصات بدنی و فیزیکی خود را با احادیث موجود در کتابها من جمله غیبت نغمانی تطبیق دادم و تمام مشخصات بدنی من با احادیث سازگار بود.
اکنون سوال من این است که مدعیان مهدویت بخصوص شیعه در سر یک دو راهی هستند.یا این احادیث را رد کنند و نقل کنندگان انرا دروغگو بدانند.و یا مرا مهدی موعود بنامند..آیا راه دیگری هست؟
و اما چرا این مطالب را علنی نمیکنم؟و در خفا اهداف خودم را دنبال میکنم؟زیرا اگر کسی مرا یاری کند برای منافع شخصی وسیاسی خودش است و نه برای فهم حقیقت.
و السلام
همچنین امادگی دارم مشخصت فیزیکی خود من جمله عکسهایی که تطابق مشخصات مرا با احادیث نشان دهد ارسال کنم.
البته یک بار به مرکز پاسخگویی به سوالات دینی زنگ زدم و انها گفتند ملاک این است که مدعی امامت را جلوی گرگ می اندازیم و اگر خورده نشد معلوم است مهدی است.زیرا که حدیث است که حیوانات وحشی با امامان کاری ندارند.
kناشناس / 11 December 2013
سر کار خانم اسدیان شما در مقاله تان جهت خرافی اوضاع ده – پانزده سال گذشته را کامل و روشن
بنقد کشیده اید ! بنظرم وظیفه هر روشنفکر صادقی روشنگریست و بر ملا کردن کاسبکاران دینی است!
در حدود پانصد سال قبل بنام مسیحیت کاسبکاران دینی روشنفکران را به صلیب میکشیدند و
نوشته هاشان را در اتش میسوزاندد! بعد از پنج قرن با همان عناوین انسان ها را بنام اسلام
به صلابه میکشند!
خواهش من از شما ! بنویسد و بنقد بکشید این ارواح خبیث را!!
موسی
موسی / 13 December 2013
در تمام دورههای تاریخی هر سه دین ابراهیمی, این ادعا را که او بزودی میاید, دکانشان باز بوده و مردم عوام را سر گرم کرده اند. بر خلاف عیسی که صلح و صفا ! میاورد امام ما شیعیان سوار بر خرّش برای کشتار میاید. که تا زانوی مرکبش را خون میگیرد. به به چه امامی. در تاریخ زیاد آمده اند, که عیسی وارش گاندی ، ماندلا و… و مهدیش ، هیتلر استالین, مأو خمینی, میتوان به عقب برگشت و نامهای بسیاری از هر دو فرمش آورد .بنظر میاید که ساخت بمب در جهت ظهور امام است .
Bahram / 14 December 2013
در اینکه جمهوری اسلامی از اندیشه مهدویت و اعتقاد مردم به آن بهره های فراوان برده است شکی نیست ولیکن صحبت در مورد اعتقاد شیعه به امام مهدی (ع) به این سادگی نیست بسیاری از روحانیون شیعه که پایبندی محکمی به مبانی شیعی داشتند از ابتدا با اندیشه های خمینی و دار دسته اش مخالفت مینمودند تا جایی که خمینی به ارذل و اوباشش دستور حذف و هتک آنان را داد. خمینی اصلا با اندیشه مهدوی شروع نکرد بعد از رسیدن به حکومت از این اندیشه هم در جهت مشروعیت دادن و اعتبار بخشیدن به خود استفاده نمود در حالی که جمهوری اسلامی با این اندیشه و پیروان واقعی آن مشکلی اساسی دارد زیرا در کتب روایی مشهور شیعه مانند اصول کافی حدیث بسیار مشهوری از امام صادق(ع) و احادیث دیگر از بقیه ائمه شیعه است در باب طاغوت بودن تمام پرچمهای ما قبل قیام قائم و این در مورد جمهوری اسلامی و حکومت ملایان نیز صادق است و بسیاری از آخوندهای مستقل شیعه بر این مبنا باطل بودن حکومت کنونی ایران را نیز از مسلمات میدانند اعتقاد به منجی در همه ادیان الهی و غیر الهی به شیوه ای حضور دارد.در مورد مسئله ظهور امام مهدی(ع) شاید به طور مستقیم شواهدی در قران نبینیم ولیکن آیات بسیاری به طور غیر مستقیم به این مسئله اشاره نموده اند و حتی از سیاق آنان میتوان به حضور کنونی موعود مورد عقیده شیعه استنباط نمود و اینطور نیست که نتوان از قران برای دفاع این اندیشه دلیل آورد به عنوان نمونه آیه (انما انت منذر و لکل قوم هاد) اشاره به حضور امامی هادی در جامعه کنونی بشر دارد زیرا از پیامبر فقط به عنوان منذر یعنی بیم دهنده یاد نموده و برای هر قومی به وجود هادی اشاره نموده است البته آیاتی که در مورد به ارث رسیدن زمین به دست صالحان میگویند نیز موید اندیشه مهدوی توسط قران انند. امیدوارم دوستان با خواندن چند کتاب از مخالفین اندیشه شیعه که از ابتدا با نوعی پیش قضاوت شروع به نوشتن آن میکنند زود قضاوت ننمایند و همچنین نتیجه سوء فعل آخوندهای کنونی حکومت ایران که اکثریت آنان به ظاهر شیعه ولی در باطن یزیدی دیگرند را به پای عقاید ناب و انسان ساز شیعه ننویسند.
مممممممممممممم / 14 December 2013
مطلبی و مدخلی در اینجا دیدم تحت عنوان مهدی و اتم یاد شعری افتادم که هفته پیش سروده شده است و در همبن زمینه است و خوش دارم در اینجا درج شود چون بی مناسبت نیست:
قصۀ بُمبِ شیعه
……………………………..
ای جوانمرد عاقل ِ دانا
قصۀ بُمبِ شیعه برخوانا
چند روزی در این دیار بمان
شاهدِ گشتِ روزگار بمان
تا ببینی چه می رسد از راه
زیر چترِ «حکومت الله !»
جای سوهان ز کارخانۀ قم
حوزه پر می شود ز بُمب اتم
در جهان انقلابِ شیعه شود
شیعه را بمب، الذریعه شود
بزم ، بی ساز و جام، بی باده
سفره ها پهن و سورها ساده
درِ میخانه ها پلُمب شوند
حجره ها فابریکِ بمب شوند
گرکسی را به شربتی هوس است
آبِ سنگین به جام باده بس است
بگذری گر به کوی حلوایی
کِکِ زردش بوَد تماشایی
سانتریفوژها که می گردند
جمله سازندۀ کِکِ زردند
کِک زردی که اهل دین سازند
خوشتر از شهد و انگبین سازند
نذرِ عباس می کنند و علی
می فرستند کشور بغلی
تا عراقی ز فرطِ مشتاقی
سر دهد نعرۀ هو الباقی
گور ها غرق روشنی گردند
مثلِ اورانیوم غنی گردند
قبر قابیل و خانه بشّار
شود از کِیک زرد برخوردار
قبر زینب به کشور سوری
پر شود از چراغ زنبوری
بمب هایی که قم کند تولید
قوّت باء را کند تشدید
دست هر شیخ اگر یکی بُمب است
خوشتر از هفت خسروی خُنب است
انُظر اُلبُمب فی یدِالطّلاب
مهدیا در ظهور خود بشتاب
عجلوا بالظهور یا مهدی
دست بردار ازین ولیعهدی
روز آسانی ِ تو امروز است
وقت سلطانیِ تو امروز است
که سپاهت ز کارخانۀ قم
به کمر بسته است بمبِ اتم
قائما عجلوا و لا تأخیر
نیست با بمب حاجت شمشیر
زود بشتاب وقت آمدن است
چه نیازی به خنجرِ چُدن است؟
تا پلو تونیوم به کار بوَد
چه نیازی به ذوالفقار بود؟
بُلدُزر هست و تانک و توپ و تفنگ
جرثقیل و طناب از همه رنگ
آنجه ابزار مرگ و کشتارند
صنعت سرزمین کفارند؛
همه در چنگ ماست آماده
فرشِ قرمز برایت افتاده
اسب و زین و کلاه لازم نیست
«اوقتلوا» را سلاح لازم نیست
مرکبت را ببند در آخور
نه خرت لازم است و نی اشتر
موشک و بمب افکن اینجا هست
وانچه می خواستی مُهیـّا هست
به یکی دکمه گر اشاره کنی
ملک الموت را اداره کنی
آتشِ دوزخت برافروزد
پنج ملیون، به یک نفس سوزد
باغِ دین کِشتگاه بُمب شده ست
نیست بالای دست شیخان دست
همه آماده ظهور تور ایم
به صف استادۀ عبور تو ایم
پایتختی به شهر قم داریم
کِک زرد و او رانیوم داریم
کار کفّار این زمان زار است
عَجّلوا ، روزگار کُشتار است
اسب و شمشیر را به یک سو نِه
از بُن چاه ، سوی ما رونِه
تو جلودار و ما ترا یاور
کّلِ کَفّار را به قتل آور
زود بشتاب تا سر اندازیم
نسلِ کفّار را براندازیم
پس تعلُل مکن درین مقصود
ورنه بر ما غرض شود مفقود
تا در این کشور است شیخ، رئیس
بیش ازین پشمِ انتظار مریس
تا بسیج است و پاسدار به صف
بیش ازین زیر پا مکار علف
علَمَت تا به دوشِ سید علی است
هرچه پرسی جواب ما بَلی است
با کلیدِ خزانه مان در دست
هرچه خرج ظهور گردد ، هست
شیعه را پول نفت بسیار است
گاز را صف به صف خریداراست
کُلیه ، بهرِ صدور هم داریم
سنگِ اهلِ قبور هم داریم
عجّلوا بالظهور یا سردار
غم دِرهَم مدار یا دینار
عدل و دادی که بُرده ای درچاه
به ودیعت سپرده ای در چاه
زود با خود بیار یا مهدی
اِقطَع اُلاِنتظار یا مهدی
ای امیر عرب که در خوابی
عربی گفتمت که دریابی
م.سحر
30/11/2013
الذریعه یعنی ابزار ، وسیله
انظر البمب فی ید الطلاب : یعنی به بمبی که در درست ملاها هست نگاه کن
کیک زرد عنوانی است که به اکسید اورانیوم تغلیظ شده داده شده
که برای تهیه اورانیوم غنیشده استفاده میشود و
عموماً برای تهیه سوخت رآکتور هستهای کاربرد دارد
سانتریفیوژ یا دستگاه مرکزگریز دستگاهی است که در آن
با استفاده از نیروی گریز از مرکز مواد را از یکدیگر جدا میکنند
آب سنگین آبی است که نسبت ایزوتوپ دوتریوم در آن از حد آب معمولی
بیشتر است. در آب سنگین بر خلاف آب معمولی به جای هیدروژن
ایزوتوپ هیدروژن دوتریم با اکسیژن ترکیب شدهاست.ـ
با کمک این نوع از آب میتوان پلوتونیوم لازم برای سلاحهای اتمی را
بدون نیاز به غنی سازی بالای اورانیوم تهیه کرد
…………………………………………………………..
برای تهیه یادداشت ها البته از ویکی پدیای فارسی بهره گرفته ام
م.سحر / 15 December 2013
با سپاس و احترام به نظر همه دوستان … من فقط می خواهم به یک مطلب اشاره کنم آن هم این است:
چرا هر زمان که کسی دارد عقیده ای در مخالفت با عقیده ما را ابراز می کند از این جمله استفاده می کنیم(لطفا به عقیده دیگران احترام بگذارید)؟
خوب او هم دارد عقیده اش را می گوید و بهتر است است ما هم احترام بگذاریم و در باره آنچه می شنویم مطالعه و تحقیق کنیم و هیچ چیزی را چشم و گوش بسته و به صرف اینکه سال ها آن را شنیده ایم دل خوش نکنیم.
این که تعداد زیادی به یک موضوع باور دارند دلیل بر درستی آن موضوی نیست و برعکس اگر تعداد زیادی یک موضوع را قبول نداشته باشند نیز دلیل بر عدم آن موضوع نمی باشد.
چه زیباست که وقتی در باره موضوعی فکر می کنیم ابتدا در مورد آن بی طرف باشیم. سپس در باره آن نظرات و شواهد مختلف را بخوانیم و در باره آن ها تفکر کنیم. بعد تازه می توانیم در باره آن با دیگران در باره آن موضوع گفتگو کنیم. این می شود احترام به موضوعی که به آن علاقه مندیم و چون برایمان اهمیت دارد ناگزیر به تمام مخالفین و موافقین احترام خواهیم گذاشت چون از تمام آنان چیزهایی آموخته ایم.
با آرزوی موفقیت و رفع ابهامات در باره این موضوع.
مهرداد / 15 December 2013
موجودی به نام مهدی زاییده اذهان بیمار ملاهای عصر صفوی است ، هیچ دلیل متقنی بر وجود این موجود خیالی نیست ، حتی در مورد توانایی باروری امام یازدهم شیعیان هم تردید وجود دارد چه برسد به وجود این موجود خیالی
آرش / 05 March 2014
ای بابا مگه بیکارید که این همه سر یک موضوع خرافی و من دراوردی بحث و جدل میکنید گیرم باشد اخه بعد هزار و اندی سال چه کاری از یک ییر مرد سالخورده و فرتوت برمیاد و چه ترس و وحشتی میتونه ایجاد کنه
رها کنید و برید سر علم و تکنولوژی و صنعت و ییشرفت و وووووو که اگرم بشه ادعا کرد همین علم و تکنیک امام اصلی و اام زمان واقعی هس
reza / 05 March 2014
خدا باوریست کودکانه
ِِم / 25 January 2015
ادما تو این دنیا دنبال بهشت وعدالت و..میگردن میخوان 7 ملیارد ادم همنظر خودشون بشه مسلمان بشن اونم شیعه ولایت فقیهی..حاضرن برای اون کل دنیا روهم نابود کنن تا ثابت کنن راست میگن …دنبال امید وارزو میگردن دنبال هدف …این دنیا همینه تا اخرهم همین میمونه…
رضا / 20 December 2020