بعد از چند روز ماندن در اورشلیم، به تل آویو رفتم. تا آنجا۶۰ کیلومتر بیشتر راه نداشتم و چون از ارتفاع ۸۵۰ متر بالا ی سطح دریا به سمت صفر میرفتم، تمام مسیر سر پایینی بود. تل آویو به خانه دوستم رفتم. نام دوستم «رم» است. با او که استاد دانشگاه در اورشلیم است، سه سال پیش در یک قایق در «لائوس» آشنا شده بودم و در طی این مدت این دوستی را نگاه داشتیم.
در تل آویو به خانه سالمندان مشهدی رفتم. این خانه سالمندان به کمک یهودیهای مشهدی ساخته شده است و نیمی از ساکنان آنجا یهودیهای اهل مشهد هستند، نصف روز را در آنجا بودم و ازهم صحبتی با آنها لذت بردم. احساس میکردم که با پدربزرگ و مادربزرگ خودم هستم.
[podcast]http://www.zamahang.com/podcast/2010/20131103_Mosafer_39_TelAviv_Human_Rawarpoor.mp3[/podcast]