فیلم جدید Gravity، محصول کمپانی برادران وارنر که با فروش ۶ / ۵۵ میلیون دلار تاکنون صدرنشین جدول اکران هفته نخست ماه اکتبر بوده، ماجرای هیجانانگیز سرگردانی دو فضانورد حین راهپیماییشان در فضا را به تصویر میکشد. گرچه همین ماجرا میتوانسته حقیقتاً برای الکسی لئونوف (نخسین راهپیمای فضایی تاریخ) و یوجین سرنان (دومین راهپیمای فضایی ایالات متحده)، بهترتیب طی مأموریتهای وسخود-۲ و جمینی-۹ رخ دهد، اما خوشبختانه مصادیق عینی دیگری شبیه ماجرای فیلم Gravity را نمیتوان در تاریخ فضانوردی جهان سراغ گرفت. اما فجایع تلختر فضایی را چرا. در این مقاله نگاهی به ۹ مورد از این فجایع انداختهایم.
مأموریت سایوز-۱
نخستین حادثه مهلک تاریخ فضانوردی، در سال ۱۹۶۷ گریبان ولادیمیر کماروف، فضانورد فقید شوروی سابق را گرفت. او طی نخستین مأموریت از برنامه عظیم سایوز، با نقائص فنی متعددی در کپسول تازهساز این فضاپیما دست و پنجه نرم کرده بود و نهایتاً با نقص فنی سیستم چتر فرود این کپسول، با سرعت سرسامآوری به بیابانهای قزاقستان خورد و کشته شد. بهگفته منابع آگاه وابسته به KGB، کماروف و دیگران عملاً میدانستند که کپسول مزبور ایرادات فراوانی دارد و پرتاب آن به فضا کار اشتباهی بوده؛ منتها مقامات شوروی با هدف جا نماندن از مسابقه پایاپایشان با همتای آمریکایی خود، این هشدارها را نادیده گرفتند.
منابع متعددی علت حادثه سایوز-۱ را به همان ایرادات سیستم چتر نجات کپسول فضاپیما نسبت میدهند. در نوارهای موجود از آخرین مکالمات کماروف با پایگاه کنترل مأموریت، میتوان فریادهای خشمگینانه وی را شنید که پیکان تقصیر را متوجه مهندسین هموطنش میداند. ماجرای مرگ کماروف، تا زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی جزو اسناد طبقهبندی به شمار میرفت.
مأموریت سایوز-۱۱
اتحاد جماهیر شوروی، تجربه نخستین – و تاکنون تنها – مورد از مرگ فضانوردان «در فضا» را هم، به سال ۱۹۷۱ میلادی در کارنامه خود دارد. طی یازدهمین مأموریت از برنامه سایوز، سه فضانورد این کشور به نامهای ولادیسلاو وولکوف، گئورگی دوبرووولسکی و ویکتور پاتسایف، حین بازگشت از ایستگاه فضایی سالیوت-۱ (نخستین ایستگاه فضایی جهان) جان باختند. البته عملیات فرود، برخلاف مأموریت سایوز-۱، بیکمترین نقصی صورت پذیرفت؛ اما تیم پشتیبانی مأموریت به محض گشوردن درب کپسول، با جسد این سه فضانورد مواجه شدند که با چهرههایی کبود و گلانداخته، از گوش و بینیشان خون جاری بود.
بررسیها حکایت از این داشت که یکی از دریچههای سیستم تهویه کپسول سایوز-۱۱ دچار مشکل بوده و سرنشیناناش را دچار خفگی کرده. کاهش فشار محیط فضاپیما هم این فضانوردان را عملاً در معرض خلأ مطلق فضا قرار داده بود – و بدینترتیب آنها نخستین و آخرین انسانهایی هم بودهاند که به چنین سرنوشت تلخی دچار آمدند. مرگ ظرف چند ثانیه در ارتفاع ۱۶۸ کیلومتری از سطح زمین رخ داد؛ و لذا عنوان نخستین کسانی که «در فضا» جان سپردند هم به نام همین فضانوردان مأموریت سایز-۱۱ ثبت شد. از آنجاکه کپسول سایوز امکان فرود خودکار را داشته، اجساد فضانوردان سایوز-11 هم به سلامت فرود آمد.
مأموریت STS-51L (فاجعه چلنجر)
سازمان فضایی ایالات متحده (ناسا)، برخلاف همتای روسیاش، دهه شصت و هفتاد میلادی را بدون ثبت هیچگونه مرگی در جریان مأموریتهای فضاییاش به پایان رساند؛ اما چنین رکوردی سرانجام در بیست و هشتم ژانویه ۱۹۸۶ شکسته شد. شاتل فضایی چلنجر، با هفت سرنشیناش، ثانیههایی پس از پرتاب و در برابر دیدگان میلیونها نفری که آن را مستقیماً از طریق گیرندههای تلویزیونیشان مشاهده میکردند، منفجر شد. این ماجرا، بازتابی فراتر از یک مأموریت صرفاً فضایی به همراه داشت؛ چراکه چلنجر استثنائاً در این مأموریت حامل نخستین معلم فضانورد هم بود. در واقع چشمان میلیونها دانشآموز هم به چلنجر دوخته شده بود تا کریستا مکآلیف، نخستین معلم فضانورد را به مدار زمین ببرد.
این فاجعه، ملتی را به سوگ نشاند؛ چراکه بهگفته جیمز هنسن (تاریخنگار فضا در دانشگاه آوبورن)، “وقوعاش را به چشم خود دیدیم؛ بارها و بارها دیدیم”. بررسیهای بعدی حکایت از این داشت که تسمههایی موسوم به O-ringها در گرداگرد یکی از دو موشک سوخت جامد شاتل، بهواسطه سرمای هوا دچار نقص فنی شده بودهاند و عجیب اینکه مسئولین ناسا هم از این ماجرا مطلع بودند. همین موضوع، تحولات فنی و عمیاتی قابل توجهی را در کادر این سازمان در پی داشت و برنامه شاتلهای فضایی را هم تا دو سال پیاپی زمینگیر کرد.
مأموریت STS-107 (فاجعه کلمبیا)
هفده سال پس از وقوع فاجعه چلنجر، برنامه شاتل نیز همچون برنامه سایوز، دومین فاجعهاش را حین ورود شاتل فضایی کلمبیا به جو زمین در اول فوریه ۲۰۰۳ به نظاره نشست. بعدها معلوم شد عیب از پوشش حراتی بال چپ شاتل بوده که در لحظه پرتاب آسیب دیده بوده؛ و چنانچه فضانوردان از این قضیه مطلع بودند، چه بسا میشد این مسأله را در فضا مرتفع کرد. مطابق بررسیها، هفت فضانورد کلمبیا احتمالاً در لحظه انفجار شاتل هنوز زنده بودند (احتمالی که در خصوص فاجعه چلنجر هم مطرح است)، منتها در پی سقوط آزاد و چرخش افسارگسیخته کابین، احتمالاً بیهوش شدهاند و نهایتاً با برخورد به اقیانوس، جان خود را از دست دادهاند. بهگفته آلن مکدانلد، از مهندسین ناسا، متأسفانه در جریان فاجعه کلمبیا هم میشده ردپای همان سهلانگاریهای فاجعه چلنجر را دید. از همینرو یک سال نگذشته، رئیسجمهور وقت ایالات متحده، جورج دابلیو بوش، دستور توقف کامل برنامه شاتلهای فضایی را صادر کرد؛ که البته بعدها با ارتقای فنی این برنامه، شاتلها بار دیگر تا لحظه بازنشستگیشان بیهیچ عیب و نقصی به فضا رفته و سالم به زمین برگشتند.
کپسول آپولو-۱
گرچه هیچ فضانوردی در جریان برنامه موفقیتآمیز آپولو کشته نشد، اما خاطره دو ماجرای تلخ همچنان پیشینه این پروژه عریض و طویل را لکهدار کرده. سه فضانورد مأموریتی که قرار بود اولین مأموریت سرنشیندار آپولو به مقصد مدار زمین باشند، به نامهای گاس گریسام، ادوارد وایت و راجر چافی، طی تست زمینی کپسول آپولو در بیست و هفتم ژانویه ۱۹۶۷ بر روی همان سکوی پرتاب، بر اثر اشباع محیط کپسول از اکسیژن خالص، حین وقوع یک جرقه، دچار حریق شدیدی شدند، و پیش از آنکه با سوختگی ِ صددرصد از میان بروند، همچون سه سرنشین سایوز-۱۱، در پی خفگی جانشان را از دست دادند.
بررسیهای بعدی، چندین عامل – از جمله کاربرد اکسیژن خالص و سیمهای اشتعالپذیر در سیستم کابین فضاپیما، و همچنین استفاده از دری که از درون باز میشده و باعث حبس فضانوردان حین وقوع حادثه شده بود – را مسبب بروز این فاجعه عنوان کردند. این سه فضانورد حتی پیش از شروع مانور هم از ایمنی این کپسول تازهساز ابراز نگرانی کرده بودند و عکسی را هم به نشانه طلب خیر، در برابر مدلی از کپسول گرفتند.
بهگفته هنسن، این ماجرا به بروز شبهاتی در کنگره دامن زد که میتوانست عملاً برنامه آپولو را مختومه کند؛ اما با ارتقای سیستمها و اصلاح دستورالعملها، برنامه آپولو هم مثل برنامه شاتل از سر گرفته شد. او در اینباره میگوید: “خیلیها میگویند اگر این آتشسوزی رخ نمیداد، ما سالم به ماه نمیرسیدیم”.
سقوط هواپیمای X-15
طی مأموریت پیشپرتاب دیگری در جریان برنامه آپولو هم، مایکل آدامز، خلبانی که آموزشهای فضانوردی را جهت پیوستن به تیم فضانوردان این برنامه از سر میگذراند، حین پرواز با یک هواپیمای موشکی ِ X-15 در سال ۱۹۶۷، سقوط کرد و جان سپرد. از آنجاکه او در این پرواز به ارتفاع ۸۰ کیلومتری زمین رسیده بوده، برخی مرگ وی را هم یک «مرگ فضایی» قلمداد میکنند.
مأموریت آپولو—۱۳
برنامه آپولو، موفقیت تاریخیاش را تا حدی مدیون عکسالعملهای سریع و هوشمندانهایست که مانع از بروز فجایع دیگر شدند. در سال ۱۹۶۶، ناسا الحاق موفقی را بین فضاپیمای سرنشیندار جمینی-۸ و یک ماهواره هدف بیسرنشین، موسوم به «آجنا»، صورت داد؛ اما چرخش نابهنگام دو فضاپیما، خبر از آغاز قریبالوقوع یک فاجعه دیگر میداد. این چرخش ِ سرسامآور که در هر ثانیه دو فضاپیما را یک دفعه به دور خودشان میچرخاند، امکان داشت سرنشینان جمینی-۸ – یعنی نیل آرمسترانگ و دیوید اسکات – را به حالت اغماء فرو ببرد. اما آرمسترانگ با خاموش کردن سریع موتورهای اصلی و معیوب فضاپیما و استفاده از موتورهای تصحیح مدار، از بروز فاجعه پیشگیری کرد و فضاپیما را سالم به زمین نشاند.
مأموریت آپولو-۱۳ هم که به یمن اکران فیلمی به همین نام در سال ۱۹۹۵ بر سر زبانها افتاد، میتوانسته سه فضانوردش را در فضا سرگردان کند و مرگ تلخی را برایشان رقم بزند. این فضانوردان در راه ماه بودند که یکی از مخازن اکسیژن ماژول فرماندهی فضاپیما منفجر میشود و علاوه بر آسیبرسانی به ماژول پشتیبانی، عملیات فرود بر ماه را هم کنسل میکند. به همینواسطه هم فضانوردان چارهای نداشتند که با همان ماژول فرود بر ماه، خودشان را بهنحوی به زمین برسانند. در فیلم آپولو-13، فرمانده مأموریت، جیم لاول، لحظاتی پس از انفجار با خونسردی به پایگاه کنترل مأموریت میگوید: “هیوستون؛ مشکلی داریم”. اما در واقع این جک سوئیگرت (دیگر فضانورد حاضر در این مأموریت) بوده که این جمله را، آنهم به این نحو گفته بود: “هیوستون، مشکلی واسهمون پیش اومده بود”.
آذرخشها و گرگها
در کنار این فجایع، هر دوی سازمانهای فضایی آمریکا و شوروی، معضلات هیجانانگیز اما نهچندان مهلکی را هم حین آغاز و یا پایان برخی مأموریتهایشان از سر گذراندند. در سال ۱۹۶۹، دو آذرخش حین شروع مأموریت آپولو—۱۲، در ثانیههای ۳۶ و ۵۲ پس از پرتاب، به موشک عظیم ساترن-۵ برخورد کرد؛ اما خوشبختانه این مأموریت با موفقیت ادامه یافت.
در سال ۱۹۶۵ هم بهواسطه یک تأخیر ۴۶ ثانیهای در لحظه ورود به جو زمین، کپسول وسخود-۲ – حامل فضانوردان روسی، الکسی لئونوف و پاول بلیایف – از مسیر فرود اصلیاش کمی جا ماند و بهجای بیابانهای قزاقستان، در جنگلهای کوهستانی منطقه کامای سفلی فرود آمد؛ منطقهای پر از گرگها و خرسهای سرگردان. لئونوف و بیایف، یک شب تمام را طپانچهبهدست و ترسان، در سرمای کوهستان به صبح رساندند؛ اما خوشبختانه به سلامت از ماجرا جان به در بردند.
مأموریت آپولو-۱۱ و نطق نیکسون
آپولو-۱۱ میتوانست جذابترین سانحه فضایی تاریخ را رقم بزند که رخ نزد؛ اما چنانچه میزد هم ریچارد نیکسون، رئیسجمهور وقت ایالات متحده، آمادگی خودش را رسماً اعلام کرده بود. او طی نطقی که هیچوقت منتشر نشد، از مرگ قریبالوقوع نیل آرمسترانگ و باز آلدرین (دو فضانوردی که برای نخستین بار بر ماه قدم مینهادند)، در صورت ناتوانیشان از بازگشت به مدار ماه و پیوستنشان به فضانورد سوم (مایکل کالینز؛ که در ماژول فرماندهی آپولو به گرد ما میچرخید)، ابراز تأسف میکند و میگوید: “سرنوشت اینچنین مقدر ساخت تا کسانی که برای سیاحت صلحآمیزشان عزم ماه کردند، در همانجا هم آرام بگیرند”.
اگر این اتفاق رخ میداد، آینده سفرهای سرنشیندار فضایی و تلقی عمومی از آنها چیز دیگری میشد. هنسن در اینباره میگوید: “اگر ما در زمین دو جسد خیالی روی ماه داشتیم … ترس از این اشباح، همیشه برمان میداشت. از کجا معلوم؛ شاید اصلاً برنامه سفر به ماه هم کلاً منتفی میشد”.
منبع: Space.com
در همین زمینه:
چهل سال از موفقیتآمیزترین شکست ناسا گذشت
توضیح تصاویر:
۱- مراسم تشییع اجساد فضانوردان سایوز-۱۱
۲- بقایای جسد ولادیمر کمارف، نخستین قربانی فضا، در برابر افسران علیرتبه شوروی سابق
۳- جلد هفتهنامه پرتیراژ تایم، پس از وقوع فاجعه کلمبیا؛ لحظاتی پس از انفجار شاتل در جو زمین
۴- فضانوردان مأموریت آپولو-۱ در برابر مدلی از همان کپسولی که در آنجان باختند.
مقاله بسیار جالبی بود . ممنون از شما .
مهرداد / 27 October 2013