اداره کل ثبت احوال استان بوشهر اعلام کرد در شش ماهه نخست سال جاری خورشيدی سه مرد ۷۵ ساله با دختران ۲۰ تا ۲۴ ساله ازدواج کردهاند.
به گزارش تارنمای خليج فارس، در نيمه نخست امسال، پنج هزار و ۵۸۸ ازدواج در اين استان ثبت شده که کمسنترين زوج زير ۱۵ سال و کم سنترين زوجه نيز ۱۳ ساله بوده است.
همچنين در نيمه اول امسال، ۱۰ هزار و ۶۹ طلاق در استان بوشهر ثبت شده که در اين بين زندگی ۱۹۳ زوج کمتر از يک سال دوام داشته است.
بابا این مردهای شهوت ران ظاهرا به حد نهایی عمر انسان هم توجه ندارند. در تمام کشورهای پیشرفته حداکثر عمر انسان را ۸۴سال در نظر میگیرند و شرکت های بیمه عمر و غیره هم بر همین اساس پول در میاورند. حالا یک پیرمرد ۷۵ساله که فقط حد اکثر نه سال از عمرش مانده چگونه به خود و خودخواهی خویش اجازه میدهد یک زن جوان را به همسری بگیرد . اگر قوانین موجود در این زمینه حداکثر و حداقلی برای فاضله سنی زوجین تعیین میکردند شاید این همه طلاق هم در کشور ثبت نمیشد. مهمتر اینکه قوانین موجود اول محدودیت ها ی روابط جنسی را ایجاد میکند و بعد برای مشکل راه حل میتراشد. مثلا روابط دختر و پسر را اول محدود میکنند و بعد موضوع صیغه کردن را عنوان میکنند و انرا ترویج میکنند که این کار ثواب است. ایا هیچوقت فکر کرده ایم که یک زن صیغه ای هیچگاه پایبند فرزند احتمالی که از این قرار داد موقت ممکن است حاصل شود نخواهد ماند؟ ایا هیچگاه اندیشه کرده ایم که یک زن صیغه ای تا چه اندازه خود را پایین میپندارد و از درون میداند که اورا برای سکس اجاره کرده اند؟ ایا میدانیم که یک زن اگر در هنگام غروب منتظر تاکسی باشد حد اقل بیست تا ماشین شخصی به فرض انکه وی اینکاره است پیش پایش می ایستند و به اصطلاح میخواهند وی را بلند کنند؟ از خود نمیپرسیم ایا این مردان ماشین سوار زن و بجه ای هم دارند؟ و اگر دارند چرا اینگونه به انها خیانت میکنند؟ فقهای عظام مسول این همه ناهنجاری هستند و روز قیامت بایستی جواب دهند.
anonymous / 24 October 2013
ازدواج دو نفر بالغ در هیچ سنی مردود نیست. آرمانی نگاه کردن به ازدواج که فقط یک قرارداد اجتماعی است بسیار کار بیهوده و گمراه کننده ای است. ازدواج قراردادی با شرح کاملا واضح است و طرفین با اختیار( نه الزاماً با علاقه) در این بده بستان شرکت می کنند . درست مثل الباقی کارهای اجتماعی. بنیان اعتقادی و اخلاقی جامعه ی ما هم فعلا برا اساس آیین اسلام است که در آن چند همسری و ازدواج با زنان بسیار جوانتر هیچ امر غریب و نا بهنجاری نبوده و نیست و تمام آنهایی که با عشق و علاقه برای تولدشان جشن ها می گیریم و در عزایشان سینه ها می زنیم و با اعتقاد به معجزاتشان سفره های نذری کیلومتری پهن می کنیم چنین رفتار می کرده اند. هنجار درست مثل مد است باید فرصت داد در طول زمان تغییر کند و نمی شود یک شبه آن را تغییر داد و تازه هر تغییری هم الزاماً باب میل همه نیست. مثلا امروز پدیده ی قدیمی “چند همسری رسمی” جای خود را به” تک همسری و چند معشوقگی” داده و حالا ما از هر دوی انها نالانیم چون نمی توانیم و نمی خواهیم تفاوت غرایض و تمایلات بسیار طبیعی مردان و زنان ( نر ها و ماده ها )را درک و قبول کنیم. همانطور که بصورت علمی می پذیریم که نیاز مردان به دریافت کالری از راه خوردن غذا بیش از زنهاست، مردها بدلیل قدرت بیشتر عضلانی می توانند کارهای سنگین تری را انجام دهند و یا مردها بیش از زنها به خشونت دست می زنند، باید قبول کرد که اکثر مردها از لحاظ نیاز جنسی نمی توانند در قالب انحصار تک همسری زندگی را به خوشی به پایان برند و این جبر اجتماعی و عرفی با بهتر شدن کیفیت زندگی آنها رابطه ای ندارد. جامعه ی ایران هم بزودی راه جوامع پیشرو تر را خواهد پیمود که در آن تنوع طلبی طبیعی مردانه موجبی برای ازدیاد آمار طلاق و کوتاهی متوسط زمان طول قرارداد های ازدواج می شود.
مهسا / 24 October 2013
در مورد کودکان میشه قانون وضع کرد ولی برای سایرین فکر کنم بهتر باشه به ازادی فردی پایبد باشیم
kyrus / 25 October 2013
Trackbacks