این نوشته پیشنویس فارسی مقالهای است منتشر شده در “الجزیره“.
محمود احمدینژاد در مدت ۸ سال ریاست جمهوری با بیان سخنان غیرانسانی، احمقانه و دن کیشوتوار درباره موجودیت اسرائیل و نفی فاجعه هولناک هولوکاست، تماماً در خدمت تندروهایی چون نتانیاهو بود. نتانیاهو که بازنده انتخابات ایران شد، حسن روحانی را گرگی در لباس میش خواند و گفت که روحانی “لبخند میزند و بمب اتمی میسازد”.
در مقاله “شاخه زیتون ایران“، براساس اسناد دولت آمریکا کاذب بودن مدعای نتانیاهو را نشان دادهایم. اما تا حدی که من میفهمم، مسئله از سوی اسرائیل نادرست مطرح شده است. واقعیت یا مسئله اصلی این است که دولت اسرائیل چند دهه است که “صدها بمب اتمی ساخته و میسازد و دائماً ایران را تهدید به بمباران میکند”.
واقعیت این است که نتانیاهو و دولت او دروغ میگویند و مدعیات آنها در مورد مسئله نادرست است. حقیقت این است که اسرائیل دارای یک زرادخانه بزرگ هستهای است، و دائماً ایران را تهدید میکند.
نتانیاهو سعی میکند که با مطرح کردن دائم “خطر” ایران، اشغال سرزمینهای فلسطینیها و ندادن حق شهروندی به آنها را به فراموشی بسپارد. کمتر به این توجه شده که اسرائیل دارای صدها کلاهک هستهای است که با آنها ایران را دائماً تهدید میکند.
واقعیت این است که نتانیاهو سعی میکند که با مطرح کردن دائم “خطر” ایران، مسائل مهم دیگر- از جمله اشغال سرزمینهای فلسطینیها و ندادن حق شهروندی به آنها را به فراموشی بسپارد. واقعیتی که در اثر این تأکید زیاد بر “خطر” ایران کمتر به آن توجه شده، این است که اسرائیل دارای صدها کلاهک هستهای بوده که با آنها ایران را دائماً تهدید میکند.
بمب اتمیای که اسرائیل برای ایران ساخت
بمب اتمی ایران ساخته تبلیغات اسرائیل است. نتانیاهو و شیمون پرز از سال ۱۹۹۲ تاکنون دائما این مدعا را تکرار کردهاند که ظرف چند سال آینده بمب اتمی ایران ساخته خواهد شد. به عنوان مثال به دو نمونه زیر بنگرید:
سال ۱۹۹۲ : بنیامین نتانیاهو عضو پارلمان اسرائیل پیشبینی میکند که ایران ۳ تا ۵ سال با بمب هستهای فاصله دارد.
سال ۱۹۹۲: شیمون پرز وزیر خارجه اسرائیل به تلویزیون فرانسه میگوید ایران تا سال ۱۹۹۹ به کلاهک هستهای دست خواهد یافت.
با گذشت ۲۱ سال از آن مدعیات، نتانیاهو مدعای خود را به این تقلیل داده که اگر ایران به ۲۵۰ کیلوگرم اورانیوم غنی شده دست یابد، تأسیسات هستهای ایران را بمباران خواهد کرد.
این در حالی است که اسرائیل دارای ۳۰۰- ۲۰۰ بمب اتمی بوده و عضو NPT نیست. شیمون پرز پدر اتمیسازی اسرائیل است که با همکاری فرانسه کشورش را هستهای ساخت و مطابق اسنادی که اخیراً فارن پالیسی منتشر کرد، حدود ۵۰ سال پیش کاملاً مخفیانه با کمک آرژانتین هزاران کیلو “کیک زرد” تهیه کرد. اسرائیل همچنان و بدون نظارت آژانس بینالمللی انرژی هستهای در حال ساختن دهها بمب اتمی دیگر است.
اما ایران عضو NPT و تحت نظارت کامل آن قرار دارد. مطابق NPT کشورهای عضو از حق غنیسازی اورانیوم به منظور استفاده صلحآمیز برخوردارند.
ترغیب آمریکا به حمله نظامی به ایران
حداقل در طول ۱۰ سال گذشته اسرائیل کوشیده است تا آمریکا را وادار به حمله نظامی به ایران کند.
واقعیت این است که هیچ خطری از سوی ایران اسرائیل را تهدید نمیکند زیرا طبق قرارداد، دولت آمریکا متعهد شده که برتری نظامی کیفی اسرائیل بر کل منطقه خاورمیانه را همواره تضمین کند. دولت آمریکا به تعهد خود عمل کرده و اسرائیل دارای برتری نظامی بر کل کشورهای منطقه است.
آریل شارون در در ۵ نوامبر ۲۰۰۳ در مصاحبه با تایمز لندن که جنجالآفرین بود، کوشید تا دولت آمریکا را به حمله نظامی به ایران وادار سازد. او در این مصاحبه ایران را “مرکز ترور جهانی” قلمداد کرد که به دنبال سلاحهای هستهای است و سپس فرمان را صادر کرد که دولت بوش میبایست در “فردای پس از” تجاوز به عراق و اشغال آن کشور، با خشونت با ایران رویارو میشد.
در آوریل ۲۰۰۳، سفیر اسرائیل در آمریکا گفت که اینک نوبت تغییر رژیم در ایران فرا رسیده است. با سرنگونی صدام کار آمریکا پایان نیافته است، بلکه این دولت: “باید به کار خود ادامه میداد. ما هنوز با خطرات بزرگی با همان اهمیت از جانب سوریه و از جانب ایران روبهرو هستیم”.
تهدید دائمی حمله نظامی به ایران
دیگر دولتمردان اسرائیل نیز در همین سال بارها از حمله یکجانبه به تأسیسات هستهای ایران سخن گفتند. شائول موفاز- وزیر دفاع اسرائیل- گفت که “تحت هیچ شرایطی اسرائیل سلاح هستهای در ایران را تحمل نخواهد کرد”.
سیمور هرش در ژانویه ۲۰۰۵ گزارش داد که پنتاگون به رهبری دوگلاس فایت- معاون دونالد رامسفلد- با اسرائیلیها در حال طراحی نقشه جامعی برای حمله به تأسیسات هستهای و شیمیایی ایران هستند.
آریل شارون- نخست وزیر وقت اسرائیل- در آوریل ۲۰۰۵ گفت: “اسرائیل، و نه فقط اسرائیل، سلاح هستهای در ایران را تحمل نخواهد کرد. ما توانایی آن را داریم که با این مسئله مواجه بشویم، و در حال تدارک برای چنین شرایطی هستیم”. همچنین گزارش شد که شارون به نیروهای مسلح اسرائیل دستور داده که برای حمله به تأسیسات هستهای ایران در ماه مارس ۲۰۰۶ آماده شوند.
در همان ماه وقتی از ژنرال دن هلوتز- فرمانده نیروهای مسلح اسرائیل- پرسیده شد، اسرائیل حاضر است چه مسافتی را در جنگ با ایران طی کند؟ گفت: “دو هزار کیلومتر”، یعنی تا تهران.
شیمون پرز- معاون وقت نخست وزیر- در ماه مه ۲۰۰۶، در پاسخ یکی از سخنان نابخردانه احمدینژاد، گفت: “ایران باید بخاطر داشته باشد که این کشور را هم میشود از نقشهٔ جهان حذف کرد”. این سخن معنایی جز بمباران اتمی ایران نداشت. سپس ژنرال هلوتز گفت: تأسیسات هستهای ایران را میشود نابود کرد.
اسرائیل برای آمادهسازی دورانی که ايران “هستهای” میشود، برد موشکهای خود را بلندتر کرده و آنها را پرقدرتتر ساخته و بدين ترتيب مراکز مهم جمعيتی شهرهای بزرگ ايران از ناحيه اين موشکهای اسرائيلی در معرض تهديد واقعی هستند.
اسرائیل در جولای ۲۰۰۸ یک مانور وسیع نظامی- هوایی انجام داد که مقامات آمریکایی آن را آمادگی اسرائیل برای حمله به ایران، و اعلام هشدار به آمریکا، اروپا و ایران به شمار آوردند.
به گزارش نیو یورک تایمز ژانویه ۲۰۰۹، اهود المرت- نخست وزیر وقت اسرائیل- از پرزیدنت بوش در سال ۲۰۰۸ تقاضای کمک – به خصوص دریافت بمبهائی را برای حمله به ایران کرد که بتواند تأسیسات زیر زمینی را ویران کند.
ایهود باراک- وزیر دفاع وقت اسرائیل- در جولای ۲۰۰۹ در یک کنفرانس مطبوعاتی به همراه رابرت گیتس- وزیر دفاع آمریکا- میگوید: حمله به تأسیسات هستهای یک انتخاب برای حل مسئله است. سپس میافزاید: “ما باور داریم که هیچ گزینهای نباید از روی میز برداشته شود. این سیاست ما است و ما درباره آن جدی هستیم”. در واقع گوشزد میکرد که همین سیاست میبایست سیاست آمریکا هم باشد.
نتانیاهو و باراک قصد داشتند تا در سال ۲۰۱۰ ایران را بمباران کنند، اما مخالفان داخلی- خصوصاً در نیروهای مسلح و اطلاعاتی- مانع تجاوز آنان گردیدند.
نتانیاهو در نوامبر ۲۰۱۲ مجدداً ایران را تهدید به حمله نظامی- حتی بدون همراهی آمریکا- کرد. موشه یعلون- وزیر دفاع اسرائیل- در ۱۹ ژوئن ۲۰۱۳ گفت که دولتهای غربی “باید ایران را به زور وادار کنند که یا بقا خود را انتخاب کند و یا بمب اتمی را”.
ایهود باراک- نخست وزیر و وزیر دفاع سابق اسرائیل- در مصاحبه با فرید زکریا در CNN به پرسش زکریا درباره تهدید دائمی بمباران ایران پاسخ گفت و این سیاست واحد را مورد تأیید مجدد قرار داد. او عملکرد حسن روحانی در دوران ۲۰۰۵- ۲۰۰۳ را معلول ترس از تهاجم نظامی آمریکا به ایران- پس از حمله به افغانستان و عراق- قلمداد کرد و از این مقدمه نتیجه گرفت که تنها تهدید به استفاده به زور در رابطه با ایران پاسخگوست: «باید به ایرانیها در پشت درهای بسته یا به آشکار فهمانده شود که گزینه نظامی جدی است و اگر آنها بخواهند از خط قرمز رد شوند، با گزینه نظامی جلوی این اقدام گرفته میشود».
بعد هم میافزاید که اگر ایران از خط قرمز اسرائیل- یعنی ۲۵۰ کیلوگرم اورانیوم غنی شده ۲۰ درصدی- عبور کند، ما کار خودمان را انجام خواهیم داد: «وقتی ما میگوییم مصمم به جلوگیری از اتمی شدن ایران هستیم، میدانیم چه میگوییم.»
دولت اسرائیل با دامن زدن به “ایرانهراسی” و تهدید دائمی به بمباران ایران توانسته است تحریمهای اقتصادی فلج کنندهای را علیه ایران به تصویب برساند.
خطر ایران برای اسرائیل؟
اما واقعیت این است که هیچ خطری از سوی ایران اسرائیل را تهدید نمیکند. چرا؟
الف- مطابق قراردادی که میان دولت اسرائیل و دولت آمریکا امضا گردیده و به قانون تبدیل شده است، دولت آمریکا متعهد شده که برتری نظامی کیفی اسرائیل بر کل منطقه خاورمیانه را همیشه تضمین کند. دولت آمریکا به تعهد خود عمل کرده و اسرائیل دارای برتری نظامی بر کل کشورهای منطقه است.
ب- ایران حتی اگر بخواهد، فاقد توانایی صدمه زدن بر اسرائیل است. به گزارش جروزالم پست ۲۸ اپریل ۲۰۱۳ از جلسه این روزنامه در نیویورک، ایهود اولمرت- نخست وزیر پیشین اسرائیل- به مدعیات کاذب نتانیاهو درباره پرونده هستهای ایران پرداخت و گفت: «من فکر میکنم که ما سالهاست که ظرفیت ایران برای اتمی شدن را بزرگ نمایی کردهایم. ایران به این قدرت دست نیافته است. این امر نه تنها به دلیل شکستهای خودشان است، بلکه شاید کسی در این شکست یاریشان کرده است”.
آنتونی کوردزمن در گزارشی که از سوی مرکز مطالعات راهبردی واشينگتن CSIS انتشار یافته و روزنامه تایمز اسرائیل در ۲۶ آپریل ۲۰۱۳ آن را منتشر کرده ، مینویسد: اين اسرائيل نيست که از سوی جمهوری اسلامی ايران مورد تهديد است. اتفاقا اين ايران است که از ناحيه موشکهای پرقدرت و بمبهای هيدروژنی که در دست اسرائيل است، مورد “خطر حياتی” قرار دارد و اسرائيل به توانی رسيده که میتواند با حمله به شهرهای پرجمعيت ايران باعث نابودی حتی ميليونها انسان “و انقراض بخش بزرگی از کشور ايران” شود.
اسرائیل برای آمادهسازی دورانی که ايران “هستهای” میشود، برد موشکهای خود را بلندتر کرده و آنها را پرقدرتتر ساخته و بدين ترتيب مراکز مهم جمعيتی شهرهای بزرگ ايران از ناحيه اين موشکهای اسرائيلی در معرض تهديد واقعی هستند. تنها سخن از موشکهای دورپرواز نيست، که اين موشکها به کلاهکهای اتمی هيدورژنی مجهزند که پرقدرتتر از کلاهکهای تا کنون شناخته شده اتمی هستند. بمبهای هيدروژنی اسرائيل هر يک تا صد برابر بمبهای اتمی که تاکنون جهان شناخته است، قدرت دارد.
بر اساس پژوهش عبدالله توکان و آنتونی کورزدمن، حمله به مراکز اتمی ایران از قبیل نیروگاه بوشهر میتواند تا “صدها هزار” کشته و هزاران هزار بیمار سرطانی بر جای گذارد. حمله به مراکز غنیسازی ایران هم همان نوع عناصر رادیو اکتیو را در فضا و منابع آب و غذای انسان و دام رها میکند که حمله به یک نیروگاه هستهای.
پ- دولت اسرائیل از طریق فشار لابی خود، مصوبهای را در سنای آمریکا با رأی مثبت ۹۹ تن از ۱۰۰ به تصویب رساند که در صورت حمله اسرائیل به ایران دولت آمریکا نیز باید به کمک آن کشور بشتابد. این مصوبه تاکید میکند که “اگر دولت اسرائيل ناگزير شود در مقام دفاع مشروع از خود در مقابله با برنامه تسليحات هستهای ايران دست به اقدام نظامی بزند، دولت ايالات متحده در کنار اسرائيل خواهد ایستاد و مطابق قوانين ايالات متحده و مسئولیت کنگره که برآمده از قانون اساسی است اجازه استفاده از قوای نظامی و حمايتهای دیپلماتيک، نظامی و اقتصادی برای دولت اسرائيل را در دفاع از سرزمين، مردم و حق وجود خود فراهم خواهد ساخت”.
با توجه به این شواهد، ایرانی که در ۱۵۰ گذشته -برخلاف اسرائیل- به هیچ کشوری حمله نکرده، هیچ خطری برای اسرائیل به شمار نمیرود. با این همه، ژنرالهای اسرائیلی از نرم شدن موضع آمریکا برای حمله اسرائیل به ایران سخن میگویند.
ژنرال ذخیره عاموس یادلین- رییس قبلی سازمان اطلاعات نظامی ارتش اسرائیل و رئیس فعلی مرکز مطالعات امنیت ملی اسرائیل- دائماً این سخن را تکرار کرده و در نیویورک تایمز ۱۰ آگوست ۲۰۱۳ نوشته که ایران نه تنها باید غنیسازی اورانیوم با غنای ۲۰ درصد را متوقف ساز، بلکه باید راکتور آب سنگین اتمی اراک را نیز مهروموم کند، چرا که ایران از طریق غنی سازی اورانیوم و تولید پلوتونیوم به دنبال ساخت بمب اتمی است.
یادلین ۱۰ روز قبل از آن به رادیوی ارتش اسرائیل گفته بود: سیاست اوباما در مورد حمله نظامی یکجانبه اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران، به سود اسرائیل “تغییر” کرده است. در سال ۲۰۱۲ حمله اسرائیل به ایران خط قرمز آمریکا بود، اما “این لحنی که من به تازگی از واشنگتن میشنوم، میگوید اگر شما میخواهید حمله کنید آمریکا به ارزیابی اطلاعاتی شما اعتماد دارد”. چراغ آمریکا هنوز کاملاً “سبز” نشده، ولی میتوان آن را “چراغ زرد” به شمار آورد.
دانیل گرینفیلد در “فرانت پیج” در ۱۰ اوت، با استناد به سخنان یادلین در رادیوی ارتش اسرائیل، از نوعی معامله پنهانی میان آمریکا و اسرائیل سخن گفته بود. بر این مبنا، در صورت بازگشت اسرائیل به مذاکرات صلح با فلسطینیها، آمریکا همچون گذشته با حمله احتمالی اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران مخالفت نخواهد کرد.
جان بولتون- نماینده سابق آمریکا در سازمان ملل- در ۲۹ جولای ۲۰۱۳ گفته است که هدف نتانیاهو از آزادی ۱۰۴ زندانی فلسطینی و مذاکرات صلح بی نتیجه این است که به اوباما بگوید من کارهایی که تو در این زمینه از من خواستی انجام دادم، اینک من نیازمند تو هستم که در مسئلهی ایران تو در کنار من[برای حملهی به ایران] باشی.
پنهانسازی آپارتاید؛ در پنهان ایرانهراسی
بدین ترتیب، واقعیتها به این قرارند: الف- اسرائیل دارای صدها بمب اتمی بوده و ایران را مجاز به غنیسازی اورانیوم تحت کنترل آژانس و در چارچوب NPT نمیداند. ژنرال بنی گانتس-رئیس ستاد ارتش اسرائیل- گفته است که به عقیده او ایران سلاح هستهای نمیسازد، چرا که رهبران ایران انسانهای منطقی هستند.
بر اساس مطالعه دن یلش و مارتین بوچ، حمله با سلاحهای اتمی تاکتیکی به یازده مرکز تاسیسات هستهای و شیمیایی و بیولوژیکی ایران بیش از دو میلیون نفر کشته بر جای خواهد گذاشت.
ب- اگر چه مقامات ایران نابخردانه و دنکیشوتوار از نابودی اسرائیل سخن گفتهاند، اما طرح خامنهای برای نابودی اسرائیل، برگزاری رفراندوم با شرکت کلیه فلسطینیان ساکن و آواره و یهودیان است. به گفته او، بدین ترتیب چون فلسطینیان دارای اکثریت هستند، مانند آفریقای جنوبی قدرت را به دست خواهند گرفت. اما تهدیدهای اسرائیل، تهدید به بمباران ایران- حداقل تأسیسات هستهای ایران- است.
پ- دولت اسرائیل با دامن زدن به “ایرانهراسی” و تهدید دائمی به بمباران ایران توانسته است تحریمهای اقتصادی فلج کنندهای را علیه ایران به تصویب برساند. آویگدور لیبرمن- وزیر امور خارجه وقت اسرائیل- گفته بود: بهترین اقدامی که میتواند جمهوری اسلامی ایران را وادار کند که به طور جدی بنشیند و به حرف گوش بدهد برقراری یک رشته “تحریمهای فلجکننده” است. وی افزود که منظور از “تحریمهای فلجکننده“، تحریمهایی است که بانک مرکزی و صنایع نفت و گاز ایران را هدف قرار دهد.
موشه یعلون- وزیر امور استراتژیک اسرائیل- در اول دسامبر گفت: “میتوان اقتصاد ایران را فلج کرد”. او سپس میافزاید: اگر رژیم ایران خود را در بنبست اقتصادی بیابد، مجبور میشود میان تداوم برنامه هستهای خود یا بقا یک راه را در پیش بگیرد. همه اینها انجام شده و از این مراحل هم عبور کردهاند.
آخرین مرحله تلاش بیست ساله نتانیاهو برای قلمداد کردن ایران به عنوان یک خطر عمده جهانی، در نطق او در مجمع عمومی سازمان ملل در ۱ اکتبر به نمایش درآمد. او فقط ۲۱۴ کلمه، کمتر از ۷ درصد کل نطق خود، را به موضوع اصلی، یعنی کشمکش بین اسرائیل و فلسطینیان اختصاص داد و در همان ۲۱۴ کلمه دو شرط برای صلح با فلسطینیان اعلام کرد: اولا، آنها باید اسرائیل را به عنوان یک کشور یهودی به رسمیت بشناسند، که معنی آن این است که ۲۵ درصد جمعیت اسرائیل که اعراب فلسطینی هستند شهروند درجه دوم خواهند بود، و ثانیا کشور فلسطینی باید غیرمسلح باشد. نتانیاهو هیچ چیزی در مورد شهرکهای غیرقانونی، مرز اسرائیل با کشور فلسطین، و آوارهها و پناهندگان فلسطینی نگفت.
آخرین مرحله تلاش بیست ساله نتانیاهو برای قلمداد کردن ایران به عنوان یک خطر عمده جهانی، در نطق او در مجمع عمومی سازمان ملل در ۱ اکتبر به نمایش درآمد. او فقط ۲۱۴ کلمه، کمتر از ۷ درصد کل نطق خود، را به موضوع اصلی، یعنی کشمکش بین اسرائیل و فلسطینیان اختصاص داد.
تمامی نطق نتانیاهو به این اختصاص یافت که مسائل را به صورت یک داستان چهار هزار ساله عرضه کند و آن را به جنگهای میان پادشاهان، پیامبران، امپراتوریهای عهد باستان، و فاجعهٔهای تاریخی متصل کند. بالا بردن سطح مسئلهای که در مورد آب، زمین، و دیگر منابع است، به سطح خداوند و پیامبران بهترین راه برای تبدیل یک مسئله ۴۶ ساله اشغال سرزمینها و مجازات جمعی مردم فلسطین به یک افسانه است، که در عین حال، یافتن یک راه حل برای آن را غیرممکن میسازد. رویکرد اسرائیل برای بزرگ کردن خطر غیرواقعی ایران ناشی از این امر است.
ت- نتانیاهو در نطق اخیر خود در مجمع عمومی سازمان ملل مجدداً ایران را تهدید به حمله نظامی یک جانبه کرد. او در سخنرانیها و مصاحبههای خود در نیویورک بارها اعلام کرد که ایران به دنبال نابودی اسرائیل از طریق بازتولید هولوکاستی دیگر است. او برای این که تجاوز نظامی به ایران را به اصطلاح توجیه کند، دائما رژیم ایران را همانند رژیم نازیها قلمداد میکند (برای نمونه به لینکهای ۱ و ۲ و ۳ و۴ و ۵ و ۶ و ۷ بنگرید). دروغ دیگر او این بود که گفت:”من فکر میکنم اگر مردم ایران آزاد بودند، شلوار جین میپوشیدند، به موسیقی غربی گوش میدادند“. در صورتی که لباس و موسیقی غربی در میان نسل جوان ایران بسیار گسترده است. اهریمنی ساختن ایران توسط او، مهمترین رکن آماده کردن فضای عمومی بمباران ایران است.
وقتی مردم ایران دائماً در ترس و نگرانی حمله نظامی اسرائیل به ایران به سر برند، چه حالی خواهند داشت؟ حتی اگر بمباران ایران محدود به تأسیسات هستهای باشد، تلفات انسانی ناشی از تشعشعات هستهای چقدر خواهد بود؟ بر اساس پژوهش عبدالله توکان و آنتونی کوردزمن که مهمترین مطالعه تبعات حمله نظامی اسرائیل به ایران است، حمله به مراکز اتمی ایران از قبیل نیروگاه بوشهر میتواند تا “صدها هزار” کشته و هزاران هزار بیمار سرطانی بر جای گذارد. حمله به مراکز غنیسازی ایران هم همان نوع عناصر رادیو اکتیو را در فضا و منابع آب و غذای انسان و دام رها میکند که حمله به یک نیروگاه هستهای. بر اساس مطالعه دن پلش (مدیر مرکز مطالعات بین المللی و دیپلماسی در دانشگاه SOAS) و مارتین بوچ حمله با سلاحهای اتمی تاکتیکی به یازده مرکز تاسیسات هستهای و شیمیایی و بیولوژیکی ایران بیش از ۲ میلیون نفر کشته بر جای خواهد گذاشت.
در عین حال روشن است که جمهوری اسلامی به حمله اسرائیل واکنش نشان خواهد داد و جنگ نه تنها گسترش خواهد یافت بلکه پای دیگران را هم به آن باز خواهد کرد.
از خود میپرسم: چرا نیروهای افراطی ایران و اسرائیل به دشمن هولناک طرف مقابل نیاز دارند؟ برای این که مسائل واقعی منطقه و جامعه خود را در پناه این دشمن مخفی سازند. منطقه به صلح و دموکراسی و حقوق بشر نیازمند است، نه بیثباتی، جنگ، دشمنی، نابرابری و معیارهای دوگانه. بدون امنیت و صلح، دموکراسی و حقوق بشر به حاشیه رانده خواهد شد.
با تمامی انتقاداتی که به عملکرد ایسراییلیان در طول تاریخ بشری وجود دارد ولی بعنوان یک مخالف ج.ا. ، گفتههای نتانیاهو را کاملا درست و صحیح ارزیابی میکنم و جای تاسف اینجاست که این واقعیتها از زبان فردی چون او بیان میشود. نتانیاهو مشقهای سیاسی خود را در مصاحبه با بی.بی.سی فارسی از بر بود و با کلمات فارسی عامیانه دیالوگ درستی با مخاطبان ایرانی برقرار کرده بود هرچند که موجی از طعنهها و شوخیها در مورد گفته او از پوشیدن جین در رسانهها بوجود آمد، نکته ایی که او بدون یادآوری از مونثین گفت و منتقدین هم با نشان دادن آزادی مذکرین در پوشیدن جین، خلط مبحث کردند، مسلماً پوشیدن جین بدون پوشش مانتو اسلامی برای خانمها هنوز از گناهان کبیره در ج.ا. محسوب میشود. شکست مخالفین سیاسی پراکنده و فرسوده ایرانی در مقابل اتحاد نامقدس اتاقهای فکری رژیم با مهاجرین حلقه کیان، امری است که با روی کار آمدن دولت روحانی در راستای بقای رژیم ج.ا. واضح و آشکار شد. تحریمها و ضربه نظامی به رژیم اگر بدون جابجایی قدرت صورت میگرفت، جهنمی برای آمریکا و غرب در گوش و کنار دنیا از طرف اتحاد جمهوری اسلامی با القاعده عرب و آفریقا بوجود میامد که گریز از آن دشوار بود، از سویی آرتش هم بعنوان خواجه حرمسرا در سپاه پاسداران نقش آفرینی میکند و از سوی دیگر اپوزیسیون هم انقدر زوار درفته و پر تنش است که غربیها به این اسب چلاق هیچگونه شرط بندی نمیکنند. این میان نقش رسانههای فارسی زبان خارج از کشور که در احاطه کانالیزه گران،کارشناسان و مشاوران اصلاح طلب حکومت ج.ا. است را، در این جنگ روانی نباید از نظر دور داشت ! شاید بهتر اینست که دستی به دعا دراز کنیم ! و منتظر باشیم که صبح دولت آقای روحانی بوزد و در زندگی و معیشت اکثریت مردم فرجی حاصل شود، آااامین
جمهوریخواه / 24 October 2013
اسراییل کی ایران رو تهدید به انداختن بمب اتمی کرده؟***انجوری که تاریخ گواه میده رهبر کبیر انقلاب *** مدام تهدید به نابودی اسراییل کرده در ثانی *** هر کس به قاعده یه جو اگاهی داشته باشه میدونه که اسراییل هیچوقت سرجنگ با ایران نداشته و مخالفتی با دانش هسته ای ایران نداشته مدعاش تلاش های ایران برای بدست اوردن دانش اتمی در قبل انقلاب کزایی.
محسن / 24 October 2013
از اقای اکبر گنجی خواهش میکنم که مقاله کارشناسانه و جامع اقای مهران مصطفوی در خبرنامه گویا (سياست اتمی، گناه اوليه و راه حلی ممکن ) بتاریخ چهارشنبه 1 آبان 1392 را حتمان بخوانید تا شاید کمی با حقایق اشنا بشوید و کمتر به دنبال این باشید که بدبختیهای و مشکلات ایران رو به گردن اسراییل بیندازید
مهرداد / 24 October 2013
دیوید آلبرایت که ریاست موسسه آمریکایی علم و امنیت بینالملل که برنامه اتمی ایران را رصد میکند را به عهده دارد به تازگی در کمیته روابط خارجی سنا، به سناتورها گفته بود برنامه اتمی ایران همچنان توسعه مییابد و بعد از حسن روحانی نشانهای از تغییر این مسیر نیست.
وی حتی گفته بود نشانههایی از ساخت احتمالی تاسیسات اتمی دیگر نیز وجود دارد. آلبرایت که همواره برنامه اتمی ایران را دارای اهداف نظامی اعلام کرده، مهرماه امسال به سناتورها گفت اگر ایران امروز بخواهد تصمیم بگیرد که بمب بسازد یک ماه و نیم برای تولید اورانیوم بسیار غنیشده برای ساخت بمب نیاز دارد
sattar / 25 October 2013
وزیر پیشنهادی خواستار “محرمسازی” مدارس دخترانه شد
علی اصغر فانی به مدیران سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور توصیه کرد مدرسههای دخترانه را “محرمسازی” کنند. در این طرح دیوار مدرسه باید آنقدر بلند باشد که از ساختمانهای اطراف نشود حیاط مدرسه را دید. !!
این در حالیکه است که در کانادا و امریکا مدارس دیواری ندارند!
sattar / 25 October 2013
عجب. ظاهرا عشاق نتانیاهو از حرفهای منطقی گنجی خیلی ناراحت شده اند که به جای نقد منطقی کار را به اتهامات واهی و چرندگویی رسانده اند.
YARI / 25 October 2013
در جواب اقای yari: زمان دشمن فرضی ایجاد کردن گذشته .
شما جواب دهید سپاه قدس در عراق و سوریه و افغانستان چکار میکند؟
تازه به التماس از انگلیس و امریکا هم افتاده اند!
azar / 26 October 2013
کسانیکه در ۱۹۹۶ سعی کردند از پاکستان بمب اتم بخرندو نتوانستندو خود شروع به پروژه کردند باید جوابگوی خسارات معنوی و مادی باشند ازجمله خامنه ای و رفسنجانی .
farhad / 26 October 2013
آقای گنجی! مثل اینکه با رو به پایان رفتن منافعی که رژیم آخوندی برای غربی ها داشت ، شما (اپوزیسیون اسلام!!)هم سخت به تقلا افتاده تا رژیم دین پرور که کارکردی جز تولید و بازتولید (امت) و (***) ندارد را از این ورطه ی نابودی رها کنید!!! تصور میکنم آن حرف مرد عالم و آگاه (آرامش دوستدار) را فراموش کرده اید! فکر کنم بیشتر صورتتان به (گاندی) شباهت دارد!!
پ.ی / 26 October 2013
اقای یاری ادب داشته باش اقای گنجی جوابی داشتند می دهند.
محسن / 26 October 2013
در هنگام پاسخگویی و نقد یک مطلب یکی از سفسطه های رایج این است که پاسخ هیچ ارتباطی با موضوع بحث نداشته باشد. چطور است که نفوذ اسرائیل و فرستادن تروریست از کشور آذربایجان و کردستان عراق برای ترور دانشمندان هسته ای امری خجسته و تنها در راستای دفاع مشروع است اما حضور و نفوذ ایران در عراق و سوریه نفوذ بد و شیطانی است. عراق کشوری است که 8 سال با ایران در حال جنگ بود و بزرگترین ضربه ها را ایران از عراق دریافت کرد حالا دوستان انتظار دارند ایران از آنجا بساطش را بردارد و برود تا متهم به تروریسم پروری نشود. آیا ورود خرابکاران و تروریستهای اسرائیل برای عملیات خوب است اما حمایت ایران از حزب اله بد است. داستان اینکه ریشه مشکلات اسرائیل و ایران در چیست داستان دیگری است. به اعتقاد شخصی من ایران و اسرائیلی باید دارای روابط نزدیک باشند و این دو کشور دوست استراتژیک هستند چون دارای منافع مشترکی در خاورمیانه هستند اما حالا که از هر دو سو شمشیر دشمنی از رو بسته شده است دلیل نمیشود چون من از خامنه ای متنفرم به نتانیاهو برای نابودی کشورم کمک کنم.
رضا / 27 October 2013
اقا رضا یا خیلی پرتی از سیاست یا پرتاپ شدی به این قلمرو این چه منطقی است که اسراییل مقصر نابودی دانشمندان ایرانی است یا خنده دارتر اینکه چون عراق 8 سال مجبور به جنگ با ایران شد حالا که حکومت عوض شده بریم تروریست پروری کنیم برای کی؟چی؟حمایت از تروریست های حزب الله کدوم گره کور مملکت رو باز کرده دشمنی با نتانیاهو و یا هرکس دیگه چه منفعتی برای ایران داره؟چه کسی گفته نتانیاهو کمر به نابودی ایران بسته؟گویا یادمون رفته عربده کشیهای مقامات ایرانی رو که خواهان نابودی کشور اسراییل هستند.اسراییل باهر مقامی که در راس اون هست موظف به دفاع از کشورش هست و این حق هر کشوری است.ایران رو اباد میخواهید دهانه مقامات ایران رو محکم بکشید تا بدونند ارباب کیه.
محسن / 27 October 2013
متاسفانه آقای گنجی اشتباه میکنن در این مورد، آن ایران بود که در اویل دورهٔ ریاست جمهوری رفسنجانی گفت که اگر یک کشور اسلامی بمب اتم داشته باشه کلکه اسرائیل کنده هست. متاسفانه احمدینژاد هم حرف مشابهی زد و این حرفها متاسفانه باعث شده که اسرائیل و دیگر کشورهای جهان با دید شک به مسالهٔ نیروی اتمی ایران نگاه کنند، مخصوصا بعد از اینکه فعالیتهای سری غنیسازی نطنز آشکار شد.
درست هست که اسرائیل بمب اتم داره ولی این را قبل از انقلاب ایران ساخته بود و هدفشان در آن زمان برای حمله یا زور گویی به ایران نبوده هست. به رتوریک ایران که نگاه کنین میبینیم که از دم صحبتش در مورد سرنگونی اسرائیل هست، و با این کار، آخوند ها، که به نظرم آرزوشون هست، یک دشمنی علنی از سمت اسرائیل را، دارن به دیگران نشون میدان و با وجود این بهانه در آینده که اگر جنگی بشه علتشون را موجه میکنند.
پیمان / 27 October 2013
پیمان عزیز فرمایش شما در مورد حرفهای هاشمی و احمدی نژاد درست است اما موضوع این است که سخن هاشمی که 20 سال پیش گفت کشوری که یک بمب برایش کفایت میکند …. است و سخنان احمدی نژاد که البته بر همه واضح است در بوق و کرنای شبانه روزی میشود. داستان این است که سخنان احمدی نژاد و هاشمی از تمامی رسانه ها با قدرت بازتولید و بزرگنمایی میشود اما تهدیدهای روزانه نخست وزیر و دیگر سران اسرائیل در مورد حمله به ایران در فاکس نیوز و بی بی سی و سی ان ان چندان بازخوردی ندارد. همانطور که ایران میخواهد با بازی با کارت اسرائیل مسایل و مشکلات خودش را بپوشاند اسرائیل هم میخواهد با بزرگنمایی تهدید ایران شهرک سازی و تغییر بافت دموگرافیک مناطق اشغالی بعد از 1967 را در سایه تهدید ایران کمرنگ کند. مطابق تمامی تعهدات و کنوانسیون های بین المللی تغییر اجباری بافت جمعیت هر سرزمینی جنایت جنگی است. بحث من در مورد وجود اسرائیل نیست که به نظر من کشوری مشروع مانند دیگر کشورهای جهان است بحث من اشغال سرزمینهایی است که مطابق اسناد سازمان ملل و تمامی تعهدات اسرائیل متعلق به فلسطینیان است. جالب اینجاست که همان رفتاری که از سوی نازی ها در جنگ جهانی دوم بر علیه یهودی ها در خصوص راندن آنها از خانه و کاشانه و تغییر بافت جمعیتی انجام میگرفت اکنون قدم به قدم از سوی دولت اسرائیل تکرار میشود. متاسفانه آن گروههای خردگرا و عموما با ریشه اروپای غربی که برپا کنندگان اولیه اسرائیل بودند جایشان را به گروههای افراطی مذهبی داده اند که بیشتر ریشه در اروپای شرقی و خاورمیانه دارند. کسانی که زمین فلسطینیان را هم زمین مقدس اهدا شده از سوی خدا به خودشان میدانند.
رضا / 28 October 2013
آقای رضا گفتید که: ..متاسفانه آن گروههای خردگرا و عموما با ریشه اروپای غربی که برپا کنندگان اولیه اسرائیل بودند جایشان را به گروههای افراطی مذهبی داده اند که بیشتر ریشه در اروپای شرقی و خاورمیانه دارند. ..
یعنی شما اعتراض دارید که چرا یهودیهایی که ریشه در خاورمیانه دارند (مثل یهودیهای ایرانی و یهودیهای بقیه کشوریهای اسلامی شده که از دست مسلمانان به اسراییل مهاجرت کرده اند) حکومت اسراییل را به دست گرفته اند؟ و چرا آنها مثل یهودهای غربی خرد گرا نیستند و نمیدانند با چه نوع همسایه هایی طرف هستند و قانون زندگی در جنگلی که خاورمیانه نام دارد را نمیدانند؟ اتفاقا خردگرایی دولت جدید اسراییل به جای آرمانگرایی چپگرایانه که سالها باعث ادامه تروریسم عربی-اسلامی بر علیه مردم اسراییل شد بهترین خدمت را در جهت صلح طلبی به مردم اسراییل و مردم خاورمیانه کرده. به خاطر مواضع خردگرایانه این دولتمردانی که به قول شما ریشه در خاورمیانه دارند است که در اسراییل دیگر از حملات انتخاری بر علیه مردم کوچه و بازار خبری نیست و موشک پرانی از طرف اسلامگرایان فرستاده شده به دست ایران یعنی حماس و حزب الله هم تمام شده.
تهدیدهای اسراییل و تحریمها موجب شده که حکومت ایران هم حتی در داخل ایران حداقل تظاهر به دموکراسی بکندو به کسی مثل روحانی اجازه رییس جمهور شدن بدهد و چندین زندانیان سیاسی را آزاد کند و به جای شعارهای نابودی دیگر کشورها و مرگ بر دیگران گفتن از نرمش سخن بگوید. قبلا این شعارهای جنگ طلبانه که در مورد اسراییل گفته میشد نه سخنان احمدی نژاد و رفسنجانی و سردار سپاه و عده دیگری از مقامات کشور بلکه تمامی این سخنان اهداف جمهوری اسلامی و رهبران آن یعنی خامنه ای و خمینی بودند.
m / 28 October 2013
رضا عزیز، من شخصاً فردی مثل نتانیاهو را به عنوانه یک شخص آگاه از مسئال خاور میانه منجمله ایران قبول ندارم، این شخص حتما بخاطر اینکه اگاهیی از مشکلات داخلی و خارجی اسرائیل، که شامل مسایل اقتصادی و غیره باشه از طرف مردمش انتخاب شده و من قضاوتی در این مورد نمیتونم بکنم چون آگاهی لازم را ندارم. ولی اینکه چرا مطبوعات آمریکا حرفهای اسرائیل را بازتاب میکنه بخاطر این هست که اسرائیل متحد و دوست آمریکا هست، همانطور که سوریه و لبنان دوست و متحد ایران هستند و هیچ نقد و انتقادی از این دو کشور در مطبوعات ایران نمیشود. ایران الان ۳۴ سال هست که خصمانه به تمام کارهای و سیاستهای آمریکا در تمام نقاط دنیا نگاه میکنه، پرچم آتش میزنه، گروگانگیری دیپلماتها در ایران، کشتار سربازانش در لبنان، حمایت از حرکتهای ضد آمریکایی، و نمیشود انتظار دیگری از مطبوعات آمریکا در مورد ایران داشت.
به نظر من حل مسالهٔ فلسطین و اسرائیل احتیاج به یک درک کامل از تاریخ منطقه داره که بسیار عمیق و پیچیده هست، همونطور که اطلاع داری مرزهای ایران هم در طول تاریخ خیلی بزرگ و کوچک شده، ولی چیزی که باید بهش توجه بشه این هست که، ایران نه سودی و نه ضرری از بودن یا نبودن اسرائیل نمیبره و این همه سینه زدن در مورد تعرض به مردم فلسطین هیچ نفعی برای ایران نه در دراز مدت و نه در کوتاه مدت نداره، چرا که: ۱- کشورهای عربی اولا ایران را یک کشور عرب نمیشناسن که به خودش اجازه میده در سیاست داخلیشون دخالت کنه، ۲- دوست ندارند که دشمنی قدیمی آنها براشون تصمیم گیری کند ۳- ابر قدرت منطقهای نمیخواهند که در آینده بهشون زور بگه. اگر به این ۳ مورد بهش توجه کنیم، خواهیم دید که کشورهای عربی هر کاری خواهند کرد که ایران به اهدافش نرسه. حتی به فرض که اگر ایران بتواند که قدرت را به دست مردم فلسطین بدهد، مطمئن هستم که به هیچ وجه از سمت مردم عرب در این ۲۲ کشور عربی مورد تشویق قرار نمیگیره. نمونهٔ بارزش را در مصر میبینیم که چطور به ایران به عنوانه یک دشمن و ضد عرب نگاه میکنند، و یا در عراق که مردم سنی مخالف ایران و دولت شیعه فعلی هستند.
ما باید اول از همه سیاستی داشته باشیم که برای ایران و مردم ایران باشه، در این ۳۴ ساله گذشته تمام سیاستها در مورد اسرائیل، آمریکا، شوروی، انگلیس، عراق، و غیر بود، و کمتر توجهی به مسئلهٔ ایران و مردم ایران شده. در این ۳۴ سال خیلی چیزها را فدای آرمانهای پوچ و بی ارزش کردند که از آنها هیچ سود بلکه کلی ضرر به ایران وارد شده. مشکلات دیگران مربوط به خودشون هست، همینطور که مشکلات ما را کسی نمیخواهد به عهده بگیرد.
نقدی که این رژیم قبل از انقلاب میکرد که میگفت شاه، کمر بدست آمادهٔ خدمت به آمریکا و غرب بود، ولی حالا آنها خودشون کمر بدست در خدمت سیاست مداران فلسطین، عراق، سوریه، روسیه هستند و مردم خودشون را فراموش کرده اند.
از قدیم گفتن، شمعی که به خانه رواست به مسجد حرام هست. ما اگر نتوانیم به کشور و مردم خودمون بهترین امکانات را بدهیم، چطور دیگران باور کنند که قصد ما در مورد آنها خیر هست؟
پیمان / 28 October 2013
Trackbacks