عباس عراقچی، معاون وزير امور خارجه ايران سخنان روز گذشته سوزان رايس مشاور امنيت ملی آمريکا را نادرست خواند و گفت آمريکا خواستار گفتوگوی تلفنی باراک اوباما و حسن روحانی شده بود نه ايران.
بهگزارش تارنمای فرارو، عراقچی که عضو تيم مداکرهکننده ايران در نيويورک نيز بود در تلويزيون دولتی ايران درباره گفتوگوی تلفنی رئيسان جمهور ايران و آمريکا گفت اين اوباما بود که تقاضای ملاقات با روحانی را کرد.
وی گفت: “تماسها بين نمايندگیهای دو کشور برقرار و طرحهای ديگری مطرح شد و در نهايت اين تصميم گرفته شد که گفتوگوی تلفنی صورت گيرد و اوباما با آقای روحانی تماس گرفت.”
عراقچی افزود: “يکی از مقامات آنها عبارت نادرستی به کار برده بود و بعد هم بعضی از رسانهها که نمیخواهند ارتباط صورت گيرد اين را بزرگ کردند ما هم اعتراض کرديم و گفتند اصلاح میکنند.”
سوزان رايس در گفتوگو با شبکه سیانان گفته بود تماس تلفنی بين دو رئيسجمهور به درخواست روحانی انجام شده است.
رايس گفته بود: “آنها با ما تماس گرفتند که بگویند رئیسجمهور روحانی مايل است در مسیر خود خارج از شهر، گفتوگویی تلفنی با رئیسجمهور اوباما داشته باشد که تا حدی غافلگیرکننده بود و ما هم توانستیم این تماس را برقرار کنیم.”
حسن روحانی نيز روز گذشته در هنگام ورود به ايران درباره اين تماس تلفنی گفت: “درست در لحظهای که آماده حرکت به سمت فرودگاه بوديم به من اطلاع دادند که کاخ سفيد با نماينده دائم ايران در سازمان ملل متحد در نيويورک تماس گرفته و اعلام کرده که آقای اوباما مايل است که چند دقيقه گفتوگويی با ما داشته باشد.”
اينکه کدام کشور تقاضای گفتوگوی تلفنی را مطرح کرده است از روز گذشته بحثهايی را در محافل حکومت ايران دامن زده است.
همچنين در مجلس ايران نيز در مورد برقراری رابطه با آمريکا بحثهايی در گرفته است.
دروغ و تکذیب از همان اولش شروع شد. !!
علاءالدین بروجرد٬ رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس نیز اظهار داشته است: “اگر آقای روحانی پیشنهاد رئیس جمهور آمریکا را پذیرفت به این علت بود که بیش از این ضربه حیثیتی به آمریکا وارد نشود.” !!!
بدا بحال آمریکا !
daruish / 30 September 2013
حالا فرض کنیم امریکا تقاضای گفتگوی تلفنی کرده باشد. این نشان میدهد که ابتکار عمل در دست امریکاست. اگر میگفتند رییس جمهور ایران پیشدستی کرد و به سوی اقای اباما رفت و با او احوالپرسی کرد موضع ایران خیلی قوی تر بود تا اینکه اقای روحانی از ترس اینکه مبادا مشتی داروغه مدار بی درایت اورا مورد انتقاد قرار دهند از رفتن به ضیافت ناهار هم خودداری کرد و میدان را برای حرف و گفتگو باز گذاشت.
اینکه روزنامه کیهان از این حرکت و گفگو انفقاد میکند هیچ دلیلی ندارد جز اینکه میخواهد اب را گل الوده نگهدارد تا برخی بتوانند ماهی بیشتری صید کنند. و الا همه میدانیم که اقای روحانی هم سفر نیویورک را با رهبری هم اهنگ کرده بودند و هم مجوز ایشان برای گفگو را به دست اورده بودند.
متاسفانه عده ای اشوب صلب و اتش افروز هی ندانسته نفت بر اتش بدبینی و خودسوزی میریزند و نمی دانند که همین ایران به ضاهر مقتدر اگر خدای نخواسته مورد حمله قرار بگیرد برای سالها نخواهد توانست عرض اندامی بکند. انها که زمان جنگ را به یاد دارند میدانند که وضع کشور چگونه بود..
نظر بنده اینست که به قول سهراب سپهری: …. و بکاریم میان دو هجا تخم سکوت یا اینکه (رخت ها را بکنیم آب یاهمان صلح در یک قدمی است).
هم اکنون که امریکا پیش قدم شده و اذعان کرده که اشتباهاتی در گذشته اتفاق افتاده و تمایل دارد تا جبران گند این حماقت محض اس که با غوغا و اشوب راه انداخت و تعصب بی جا این فرصت طلایی را هم از دست بدهیم. فقط تصور کنیم که توریستهای مریکایی به سوی ایرانسرایر شوند انوقت صنایع دستی و صنایع جهانگردی و یکایک ایرانی ها از این سیل دلار به سوی کشور بهره مند خواهند شد.
Abrahamian / 30 September 2013