تمدن مصر، از پیشروترین تمدنهای تاریخ بشر، آنقدرها طولی نکشیده تا پدید آید. این را پژوهش اخیری میگوید که در آن، محققین دست به تعیین قدمت نخستین سالیان شکوفایی این تمدن زدهاند؛ پژوهشی که خاطرنشان کرده عصر گذار از جوامع متشتت به دولتی متمرکز و تحت حکمرانی دولتمردانی مقتدر، احتمالاً خیلی سریعتر از آنی رخ داده که تا پیشتر تصورش میرفت.
استوارت مانینگ، باستانشناس دانشگاه کورنل نیویورک، که در این پژوهش حضور نداشته، میگوید: «این نخستین بررسی جامع از این دوران [از تمدن مصر] است که تاکنون صورت پذیرفته و دارد نگاهها به نحوه تشکیل دولتها را به سرعت عوض میکند». مصر باستان، از بابت فناوری نسبتاً پیشرو، نظام پیچیده نوشتاری، و دیوانسالاری کلاناش، قرنهاست که علاقه دانشمندان را برانگیخته؛ دانشمندانی که به لطف استخراج مصنوعات بیشمار این تمدن، امروزه از هویت شهریاران و شاکله جامعه تحت سلطه آنها مطلعاند. اما تاریخ دقیق سلطنت این شهریاران و سایر وقایع مطرح این تمدن، تا قبل از احداث نخستین هرم، به سال ۲۷۰۰ پیش از میلاد، در هالهای از ابهام بود. تنها راهی هم که به دانشمندان امکان وقایعنگاری از ساز و کار ظهور تمدن مصر را میداد، ترتیبگذاری نسبی ِ متکی به سبک حکاکی سرامیکهای بهدستآمده از آرامگاههای مصری بود؛ روشی که پیشینهاش به ۱۸۹۹ میلادی برمیگشت.
پژوهشگران نتیجه گرفتند که فقط ۶۰۰ سال طول کشیده تا مصر از جامعهای دامدار و کوچرو، به دولتی متمرکز بدل شود. بسیاری از مصرشناسان تصور میکردند این پروسه، قرنها بیشتر به طول انجامیده. این پژوهش، هر مصرشناسی را درگیر این سؤال کرده که مصریان چگونه توانستهاند در چنین مدت نسبتاً کوتاهی نهتنها یکجانشین شوند، بلکه به زراعت و تولید خط و همچنین ترجیح منافع شخصی به نفع مصالح جامعه روی آورند.
اما پژوهش اخیری که در شماره چهارم سپتامبر نشریه Proceedings of the Royal Society A منتشر شده، بر مبنای تحلیل آماریِ دادههای حاصل از بررسی حدود ۱۵۰ شیء دستساز باستانی، به وقایعنگاری از این تمدن پرداخته. در وهله اول، مایکل دی، وقایعنگار دانشگاه آکسفورد انگستان و همکارانش، طی فراخوانی از موزههای جهان، خواستار گردآوری دهها نی، پارچه، مو و همچنین استخوانهایی شدند که در مقبرههای متعلق به پیش از احداث اهرام ثلاثه استخراج شده بودند. سپس قطعاتی کوچک از آنها را جدا کرده، و به کمک روشهای سنسنجی رادیوکربنی، دست به تعیین قدمتشان زدند. این پژوهشگران همچنین از محاسباتی که قبلاً از یکصد شیء باستانی دیگر انجام شده بوده هم استفاده کردند.
متأسفانه سنسنجی کربنی، تمام ماجرا هم نیست – چراکه دامنه خطایش بعضاً به ۳۰۰ سال میرسد. اما دی و همکارانش، به مجموعهدادههای دیگری هم دسترسی داشتند که به آنها اجازه تحقیق هرچه بیشتر قدمت وقایع، در حد وقایعنگاری به سبک ۱۸۹۹ را میداد: از آنجا که این پژوهشگران، از ترتیب تاریخی ِ نمونهها مطلع بودند، میتوانستند فرض را بر این بگیرند که مصنوعات متعلق به یک آرامگاه، قدمتشان تقریباً حول و حوش هم است.
این تیم، نهایتاً برای یکپارچهسازی شواهدی که یاد شد، از روشی آماری بهره جستند. دادهها را در اختیار رایانه قرار دادند و به میلیونها قدمت احتمالی رسیدند که هرکدام با شواهد موجود همخوانی داشت. به ازای هر مجموعه شیای که قدمت تقریباً مشابهی داشتند، اکثر این برآوردها به قدمت بیش و کم معینی میانجامید و به پژوهشگران امکان ارزیابی برآوردهایی را میداد که قبلاً به یقین صورت داده بودند.
در بیشتر موارد، این نتایج همان برآوردهای قبلی را به تأیید میرساند؛ اما دو واقعه، قدمت تازهای برگرفته بود: سالیان ۳۷۰۰ و ۳۱۰۰ قبل از میلاد، به ترتیب حکایت از استقرار نخستین دهات زراعی، و همچنین آغاز حکمرانی «اَحا»، نخستین شهریار مصر داشت. پژوهشگران از این آمارها نتیجه گرفتند که فقط ۶۰۰ سال طول کشیده تا مصر از جامعهای دامدار و کوچرو، به دولتی متمرکز بدل شود.
بسیاری از مصرشناسان تصور میکردند این پروسه، قرنها بیشتر به طول انجامیده. به گفته دی، این پژوهش، هر مصرشناسی را درگیر این سؤال کرده که مصریان چگونه توانستهاند در چنین مدت نسبتاً کوتاهی نهتنها یکجانشین شوند، بلکه به زراعت و تولید خط و همچنین ترجیح منافع شخصی به نفع مصالح جامعه روی آورند.
ضمناً الگوریتمهای رایانهای، قدمت ظهور خط مصریان باستان را هم به حدود سال ۳۲۰۰ قبل از میلاد نسبت دادند. این تاریخ، تقریباً هماورد برآوردهاییست که با روش سنسنجی کربنی، برای قدمت کهنترین نُسخ خطی که در نزدیکی بینالنهرین پیدا شدهاند، تعیین شده بود: ۳۵۰۰ تا ۳۴۰۰ قبل از میلاد. باستانشناسان مایلاند بدانند که قدمت خط در سرزمینهای خاورمیانه نهایتاً به چه زمانی قد میدهد، و آیا نظام کتابت هر تمدنی، بر تمدن دیگر اثر داشته یا خیر.
بهگفته جان بینز، مصرشناس دانشگاه آکسفورد که در این پژوهش حضور نداشته، این سنسنجیها چندان دقیق نیست – مثلاً طبق برآورد پژوهشگران، فلان پادشاه حدود ۲۰ سال حکومت کرده؛ حالآنکه شواهد تاریخی حکایت از چیزی در حدود دو برابر این مقدار دارند. با اینوجود، او پژوهش مزبور را بهواسطه اطمینان بیشتری که به باستانشناسان در خصوص نخستین سالیان ظهور تمدن مصر داده، پژوهش کارآمدی میداند.
این پژوهش، به اتفاق گزارشی که در سال ۲۰۱۰ میلادی در نشریه Science انتشار یافته و رهیافت مشابهی را برای بررسی عصر طلایی تمدن مصر باستان به کار بسته بود، به تدوین یک وقایعنگاری ۲۶۰۰ ساله از پیشینه تمدنی انجامید که تجربه حکمرانی فراعنه مقتدری نظیر رامسس کبیر را دارد.
منبع: Sciencenews.org
من سالها پیش با طراحی جداول سلسله های حکومتی که به صورت تطبیقی صورت گرفته است، آغاز اولین فرمانروایی مصر را به سال 3301 پ.م. بدست آورده بودم که به عنوان اولین سلسله مصر با نام تین یا سلسله هوروس نام گذاری شده است. اگر فرض را براین بگیریم 300 سال تا زمان بنیان اولین سلسله ، تمدنی را آغاز کرده باشد و این روند تا مهاجرین اولیه به مصر 200 سال فاصله داشته باشد تا مصر به آغاز یک تمدن رسیده باشد، می تواند با روند این 500 ساله یاد کرد که مصر از جامعهای دامدار و کوچرو، به دولتی متمرکز بدل شده است بنابراین سالیان ۳۷۰۰ و ۳۱۰۰ قبل از میلاد، به ترتیب حکایت از استقرار نخستین دهات زراعی، می تواند مورد پسند قرار بگیرد.
رضا دستیاران / 23 September 2013
قدیمیترین آثار مدنیت و تمدن مربوط با ایران میباشد از جمله اخیرا اسنادی از قدیمیترین کشت غلات و کشاورزی در غرب ایران در حوالی شهر مهران کشف شده است علاوه بر تمدنهای شوشا و جیرفت.
بر طبق نظریات کسانی همچو جهانشاه درخشانی و دیگران نخستین اسناهای متمدن از جنوب فلات ایران به سایر نقاط مهاجرت کردند و مدنیت بدانجاها انتقال دادند.
مهرای ساغشکی / 23 September 2013