موضوع سوءتغذیه کودکان در ایران، موضوع تازهای نیست ولی در سالهای اخیر با افزایش بیش از پیش آن، زنگ خطر حتی به گوش مجریان دولتی هم رسیده است و ناچار از اعلام آن شدهاند. نمودِ سوءتغذیه در مناطق مختلف ایران همیشه ثابت نیست ولی چند استان محروم همواره در بالای خطر غذاییاند که تهدید بزرگی برای کودکان است.
استانهایی همچون خراسان جنوبی، بلوچستان، هرمزگان، کهگیلویه و بویراحمد، ایلام، کرمان و خوزستان از مناطقی است که سوءتغذیه کودکان بیشتر از دیگر جاها نمایان است. هر کدام از این استانها با ویژگیهای خاص، نیاز به برنامهریزیهایی جداگانه دارند. مثلاً در استان کرمان فاصله مناطق شهری و روستایی به لحاظ توسعهی اجتماعی- فرهنگی بسیار زیاد است. مناطقی در جنوب کرمان مثل «منوجان» و «کهنوج» اختلاف با مراکز شهری همین استان آنقدر زیاد است که نمیتوان به سادگی به برنامههای توانمندسازی شهری اکتفا کرد؛ از این نظر کرمان به مناطقی از هرمزگان و بلوچستان شباهت دارد.
در بیشتر مناطقی که خطر سوءتغذیه کودکان بالاست مثل بلوچستان و هرمزگان، خراسان جنوبی و… با بحران کمآبی مواجه است که این مسأله علاوه بر دامن زدن به افزایش فقر در آن مناطق، ضعف فرهنگی و ساختاری گستردهای را رقم زده است. دسترسی کمتر به آب سالم و بهداشتی بر مشکلات عمومی مردم میافزاید.
لاغری مزمن، کمبود ویتامینها و کالری گذشته از افزایش بیماریهای عفونتی و انگلی در سنین کودکی، در بزرگسالی نیز این کودکان را با مشکلات سلامتی زیادی مواجه میکند. گفته شده در بین استانهای ایران استان گیلان کمترین میزان سوءتغذیه لاغری و هرمزگان و بلوچستان بیشترین میزانِ این سوءتغذیه را دارد. نیز چاقی و افزایش دیابت در کودکان یکی دیگر از موارد سوءتغذیه در کودکان است که بیشترین آمار آن مربوط به استان گیلان است. ناکافی بودن مواد غذایی سالم در دسترس خانوادهها، ناآگاهی مادران و خانوادهها از چگونگی تغذیهی کودکان و فقر پنهان از دلایل آن است. در حالت فقر پنهان وعدههای غذایی سهگانه در خانواده وجود دارد اما به لحاظ کیفی مواد غذایی مصرف شده فاقد تأمین مواد مورد نیاز بدن است و بیشتر سیرکننده است تا انرژیبخش. توانمندسازی زنان به لحاظ اقتصادی یکی از راههای پایدار در مقابله با سوءتغذیهی کودکان است.
سوءتغذیه در ایران
کودکان به دلیل رشد سریعشان بیشتر از بزرگسالان نیازهای غذایی دارند و اگر نیازهای غذایی متنوع آنها برآورده نشود در معرض سوءتغذیه قرار خواهند گرفت. محققان معتقدند در کودکان زیر پنج سال، تغذیه بیش از عواملی همچون ژنتیک نقش دارد. «میانگین وزن کودکان طبقات پایین اجتماعی کشورهای در حال توسعه به نسبت کودکان همسن خود در کشورهای توسعهیافته ۳۰ درصد کمتر است.» این وضعیت کودکان را مستعد بیماریهای ناشی از سوءتغذیه همچون بیماریهای انگلی و عفونی میکند، موجب کم شدن توان ذهنی میشود و از نطر جسمی لاغری، کوتاهقدی و کموزنی را به دنبال دارد.
نوع دیگر سوءتغذیه پدیدهی چاقی در کودکان است که در سالهای اخیر رشد چشمگیری در مناطق شهری ایران و استانهای نسبتاً برخوردار داشته است؛ پدیده آی که بیشتر ناشی از ضعف فرهنگی و اقتصادی خانوادهها در تغذیهی کودکان است.
تمرکز بر تغذیهی کودکان یکی از برنامههای یونیسف -سازمان جهانی حمایت از حقوق کودکان- است.
جمهوری اسلامی ایران با سطوح پایینی از هر سه نوع سوءتغذیه کودک مواجه است: کمبود دریافت مواد مغذی، کمبود ریزمغذیها و بیشخواری. بر اساس پیمایش کشوری وضعیت ریزمغذیها در سال ۱۳۹۱، ۱۰ درصد از کودکان دچار کموزنی هستند. ۱۴درصد به نسبت قدشان وزن پایینی دارند (نشانه سوءتغذیه مزمن یا کوتاهی قد تغذیهای). علاوه بر این از هر پنج کودک و نوجوان، یک نفر (۲۰ درصد) مبتلا به کمبود روی، ۲۰ درصد دچار کمبود ویتامین A و۷۶ درصد از کمبود ویتامین D رنج میبرند. یک سوم کودکان و نوجوانان در ایران دچار اضافهوزن و چاقی هستند.[۱]
بنا به آخرین آمار رسمی وزارت بهداشت و درمان، تیر ۱۴۰۲، حدود ۱۶ درصد کودکان زیر شش سال و ۸۰۰ هزار کودک در سنین رشد با کمبود انرژی و مواد پروتئینی و البته کمبود ریزمغذیها مواجهند. این آمار بر کمبود وزن ۱۱ درصد کودکان ایران و لاغری شدیدی ۵ درصد از کودکان اشاره دارد، (که به نظر میرسد آمار دقیقی نباشد چون فقط یک سال قبل، میزان لاغری کودکان حدود ده درصد اعلام شده بود)، و «با این وضعیت ایران در کنار کشورهایی چون کره شمالی و اریتره بالاترین رتبهی سوءتغذیه در جهان را خواهد داشت.» بر اساس آمار وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، «خراسان رضوی با ۱۶.۹۰ درصد، اصفهان با ۱۶.۴۹ درصد و سیستان و بلوچستان با ۱۲.۵۷ درصد بیشترین سهم استانی کودکان دارای سوءتغذیه را دارند. این آمار نشان میدهد که وضعیت تغذیه کودکان خانوارهای هفت دهک پایین درآمدی در این استانها نسبت به سایر استانها بدتر است.»[۲]
بدیهی است که این آمار بدون توجه به فراوانی جمعیت است و از اینروست که استان کمجمعیتی مثل بلوچستان در آمار از دو استان خراسان رضوی و اصفهان رتبه بهتری در سوءتغذیه کودکان دارد در حالی که اگر فراوانی جمعیتی در نظر گرفته میشد، بلوچستان به همراه هرمزگان یکی از فقیرترین و بحرانیترین مناطق ایران در تغذیه کودکان است.
پیش از آن، در سال ۱۳۹۴ معاون دانشگاه علوم پزشکی کرمان، دسترسی ناکافی به غذای کافی و سالم را علل اصلی سوء تغذیه در کودکان زیر ۶ سال استان کرمان دانسته و گفته بود:
سوء تغذیه در مناطق جنوبی استان کرمان بیشتر شیوع دارد که دلیل عمده آن نیز به مسائل اقتصادی این منطقه بر میگردد.[۳]
فروردین سال گذشته، پس از ابلاغ سند ده ساله امنیت غذایی کشور به دستگاههای اجرایی، پژوهشهایی از تغذیهی خانوارهای ایرانی توسط پژوهشگران منتشر شد که آمار نگرانکنندهای از وضعیت سفره ایرانیان را نشان میداد.
سفرهی ایرانیان در ۱۵ سال اخیر کوچک شده و شکاف تغذیه میان اقشار مختلف افزایش پیدا کرده است. طبق آخرین برآورد مرکز آمار ایران، نرخ تورم بخش خوراکی در بهمن ۱۴۰۱ به رقم بیسابقه ۶۹.۹ درصد رسیده است. طبیعتاً در این شرایط بسیاری از خانوارها یا مقدار مصرف خود را کاهش داده یا کالاهای ارزانتر با کیفیت پایینتر را جایگزین مواد خوراکی مورد نیاز خود میکنند.[۴]
با کنار هم قرار دادن این آمار و ارقام با آنچه در رسانههای رسمی در افزایش زاد و ولد و تأکید بر حذف زنان از مشاغل اقتصادی و از حیطه اجتماع ترویج میشود میتوان آیندهی فاجعهبار فقر غذایی کودکان و مادران را تجسم کرد. گذشته از اهمیت تغذیه مادران در دوران بارداری و شیردهی، زنان به عنوان تنظیم کننده فعالیتهای اقتصادی خانواده نقش مهمی در بهبود نسبی تغذیه کودکان خواهند داشت اگر از نظر مالی مستقل شوند، درآمد و شغل داشته باشند و در مناطق محروم آنقدر آزادی عمل داشته باشند که بتوانند در برنامهها و کلاسهای آموزش مدیریت خانواده و دورههای آگاهیبخشی در زمینهی تغذیه کودکان شرکت کنند.
نقش اقتصادی زنان در بهبود کیفی تغذیه کودکان
واضح است که یکی از عوامل اصلی ایجاد سوءتغذیه در کودکان و بزرگسالان، عدم دسترسی به خدمات است. از این روست که استانهای جنوبی کشور همچون کرمان و بلوچستان و هرمزگان که نسبت به دیگر مناطق بهرهی کمتری از خدمات عمومی دارند، بیشتر از سوءتغذیه رنج ببرند. در واقع عدم توزیع عادلانهی ثروت، (منابع مالی و انسانی)، بسترهای سیاسی و اقتصادی منطقه (که در مورد بلوچستان نه تنها به دلیل دوری از مرکز بلکه اولاً نبود ثروت منطقهای خاص- مثل کشاورزی یا نفت- و دوماً ناسازگاریهای سیاسی حکومت مرکزی با آن منطقه) و نیز شرایط اجتماعی- فرهنگی هر منطقه از لحاظ دانش و آگاهی، سطح سواد، میزان مشارکت زنان در فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی و… باعث دسترسی کمتر به خدمات عمومی در مناطق محروم شده است. به تمام این موارد وضعیت بهداشتی مثل میزان دسترسپذیری تمام اقشار در مناطق شهری و روستایی به مراکز درمانی و بهداشتی، شرایط محیطی، بحران کمآبی و بیماریهای بومی و… را نیز باید در وضعیت تغذیهی هر منطقه سنجید.
در ایران و بهخصوص در مناطق محروم روستایی، زنان به عنوان ادارهکنندگان امور منزل شناخته میشوند ولی در فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی هم از لحاظ سنتی-عرفی محدود میشوند و هم از لحاظ سیاسی و اجتماعی. در مناطق روستایی، برگزاری دورههای آموزشی- بهداشتی، استفاده از کتابخانههای روستایی و یا دیگر خدمات دهیاریها، (همچون مراجعه حضوری به منازل برای آگاهیرسانی به زنان در اهمیت تغذیه و…) کمک مفیدی در آگاهیبخشی به زنان مناطق محروم است تا بتوانند از منابع موجود در دسترس، بهترین بهرهوری را داشته باشند اما پیششرط تمام اینها داشتن استقلال اقتصادی زنان، به رسمیت شناختهشدن دستمزدشان از سوی همسر و مردان خانواده و نیز داشتن دستمزدی مساوی مردان در کارهای مشابه است تا بتوانند با برنامهریزی درست اقتصادی به حل مشکل سوءتغذیه کودکان خود کمک کنند.
در واقـع، توانمندسازی زنـان بـه مفهـوم بـه بـاور نشـاندن توانـاییهـا و استعدادهای آنان است به گونهای که آنان را قادر به دسـتیابی به اهداف خویش سازد. توانمندسازی زنان به این معناست که آنهـا بـر شـرم بـیمورد خود فایق آیند، کردار و گفتاری مملو از اعتماد بـه نفـس داشته باشند، به اسـتعدادها و محـدودیتهـای خـویش آگـاه باشند، قدرت رویارویی با دشواریها را داشته باشند، از توانایی دستیابی به اهداف خویش برخوردار باشند و بتوانند با افـزایش توانمندی خویش به اهداف مورد نظرشان برسند.
بر اساس پژوهشی که در مجلهی علوم تغذیه و صنایع غذایی ایران منتشر شده است، کسب و کارهای کوچک و زودبازده برای زنان فقیر روستایی منجر به افزایش درآمد زنان شده است ضمن اینکه زنان از این کسب و کارها استقبال کردهاند. در شهر نیز، طبق دادههای این پژوهش:
با تشکیل گروههای خودیار زنان سرپرست خانوار منطقه ۱۷ شهرداری تهران به این نتیجه رسیدند که مشارکت دادن زنان سرپرست خانوار در تحلیل مسأله و یافتن راهحل مداخلهای برای رویارویی با مشکل منجر به توانمندی زنان خواهد شد. دستیابی به مواد غذایی در منطقه، دسترسی خانوار به مواد غذایی، همچنین آگاهی و دانش تغذیهای خانوار به ویژه مادران به دلیل خرید مواد غذایی موردنیاز با در نظر گرفتن بودجهی خانوار حائز اهمیت بسیار است. متأسفانه هنوز در برخی از مناطق شهری و روستایی کشور به دلیل پارهای از محدودیتها، بهبود ارتباطات اجتماعی و اعتماد متقابل زنان و در نتیجه مشارکت و کنش نسبت به جامعه در راستای ایجاد سرمایه اجتماعی تقویت نشده است.[۵]
حالا دیگر روشن و مسلم است که میزان سواد مادران تأثیری چشمگیر بر سلامت فرزندان دارد. سوءتغذیه در کودکانِ مادران باسواد کمتر از سوءتغذیه در کودکان مادرانی است که بیسواد و یا کمسوادند که خود همین عامل تقشی تعیین کننده در افزایش محرومیت منطقهای دارد اما همچنان محدودیتهای عرفی و اجتماعی به همراه دیدگاه حاکمیتی که خواهان حذف زنان از فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی است مانع دستیابی زنان مناطق محروم به تحصیل و کار است.
راهکارها و خدمات حمایتی
در اسفند ۱۴۰۱، با وجودِ اعلامِ رئیس انجمن علمی تغذیه کودکان ایران در کمبود مواد پروتئینی و قندی و نیز کمبود ریزمغذیهایی همچون آهن و روی در کودکان استانهای سیستان و بلوچستان، هرمزگان و جنوب کرمان، برنامه تغذیه مدارس همچنان پا در هواست و بهطور منظم و مناسب اجرایی نشده است. مکملهای ویتامین که زمانی قرار بود در برنامه مدارس گنجانده شود در اول فقط به ویتامین D و قرص آهن در مدارس دخترانه محدود شد که در حال حاضر اثری از آن نیست مگر جسته گریخته در برخی مناطق محروم بهطور بینظم. بنا به نظر سازمان بهداشت جهانی:
سوءتغذیه پروتئین انرژی شایعترین علل سوءتغذیه درکودکان زیر ۵ سال است و توسط سازمان جهانی بهداشت به عنوان کشندهترین نوع سوءتغذیه معرفی شده است.[۶]
کمکهای چند NGO و خیریهی مردمنهاد در غذارسانی به کودکان مناطق محروم اصلاً کافی نیست. برنامههای حمایتی دولت در قالب طرحهای سازمان بهزیستی و کمیته امداد آنقدر ناکافی است که عملاً تمام اقشار آسیبپذیر را شامل نمیشود. در اریبهشت سال گذشته، مدیر کل دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت از «برنامه مکمل یاری برای سه یا چهار دهک پایین جامعه» و ایجاد «سبد غذایی برای مادران باردار و کودکان دچار سوءتغذیه با همکاری بنیاد برکت و کمیته امداد»[۷] خبر داد اما چند ماه بعد، یعنی در آذرماه، معاون وزرات بهداشت در نشستی خبری، تازه از بررسیهای کارشناسی برای یافتن تعداد کودکان دچار سوءتغذیه خبر داد و از تدوین «شارژ کارت و برنامه غذایی» حرف زد که قرار است توسط «وزارت رفاه برای این کودکان خریداری شود» و اعلام کرد:
۱۶ قلم غذایی که تأمینکننده کالری و پروتئین است، از جمله لبنیات، گوشت، تخممرغ، حبوبات، برنج، ماکارونی، روغن. در نظر گرفته شده است.[۸]
اینکه همین برنامههای نصفه نیمه هم اصلاً عملی شده است یا نه موضوعی است که بهسادگی روشن نمیشود ولی وعده و وعیدها مرتب تکرار میشود تا بار مسئولیت موقتا دست به دست شود. تجربه نشان داده است که اینگونه برنامههای حمایتی غیر از اینکه اغلب در حد همان طرح و برنامه میمانند ولی در صورت اجرایی شدن هم از غیراستانداردترین و نامرغوبترین مواد غذایی استفاده میشود؛ مواد نامرغوب خوراکی که اگر تا مدت کوتاهی گرسنگی کودکان و خانوادهها را برطرف کند به دلیل کیفیت نازلی که دارند مشکلات گوارشی و بیماریهای ناشی از بیکیفیتی یا حتی آلودگی این خوراکیها را رقم خواهد زد. بیشتر سازمانهای دولتی که در قالب بخشهای خیریه دست اندرکارند، این فعالیتها را به منظور پولشویی انجام میدهند و بنابراین اگر هم جسته گریخته کارهای درستی انجام شود بسیار کوتاهمدت و محدود است. از اینروست که راهحل اصولی و پایدار از بین بردن سوءتغذیه در کودکان توانمندسازی زنان از نظر مالی، اجتماعی و فرهنگی است که ادارهکنندگان خانواده و نگهدارندهی کودکانند.
منابع و پانویس:
- [۱] وبگاه فارسی یونیسف (یونیسف به همراه شرکای کاری ملی، میکوشند تا وضعیت سلامت و تغذیه کودکان را بهبود بخشند)
- [۲] خراسان رضوی، سرآمد کشور در حمایت از کودکان دچار سوءتغذیه/ خبرگزاری ج. ا/ ۲۵ آذر ۱۴۰۲
- [۳] سوء تغذیه در بین کودکان بهشت معادن ایران/ ایسنا/ ۱۴ آذر ۹۴
- [۴] سلامت نیوز/ ۲۰ تیر ۱۴۰۲/ ۵۷ درصد از جمعیت ایران سوء تغذیه دارند/ فقیرتر شدن خانوادههای ایرانی
- [۵] توانمندسازی زنان یک راهکار مقابله با بار دوگانه سوءتغذیه و تحقق توسعه پایدار / اعظم دوست محمدیان/ مریم امینی/ مجله علوم تغذیه و صنایع غذایی ایران/ سال سیزدهم، ضمیمه شماره ۱، بهار ۱۳۹۷
- [۶] مروری بر وضعیت سوءتغذیه کودکان زیر ۵ سال در ایران/ گلرخ مریدی – محمد فتحی
- [۷] (خبرگزاری ج. ا/ ارائه سبد غذایی سالم در مناطق محروم/بهبودی ۵۸ درصد کودکان دچار سوءتغذیه در کشور/ ۱۰ اریبهشت ۱۴۰۲)
- [۸] کدام کودکان کارت تغذیه یک میلیون تومانی میگیرند؟ / بودجه ۱، ۵ همت برای رفع سوء تغذیه کودکان/عصر ایران/ آذر ۱۴۰۲