روز انتخابات دوازدهمین دوره مجلس در ایران فرا رسید. آن‌چه طی ۱۰ روز فرصت تبلیغات در کشور گذشت تا حد زیادی، روند خود انتخابات در روز جمعه، ۱۱ اسفند را مشخص می‌کند.

بدیهی است از هم‌اکنون روایت‌های حکومتی از «حضور پرشور» و «حماسه‌آفرینی» بسته‌بندی‌شده و برای تبلیغ آماده است. اما برای نمونه یک حوزه انتخاباتی در این دوره را مرور می‌کنیم که چیزی خلاف روایت رسمی است. حوزه‌ انتخابی شهرستانهای مریوان و سروآباد که اتفاقا برای یک کرسی نمایندگی بیشتر از ۲۰ نفر تأیید صلاحیت شده‌اند و صالحان برای خود تبلیغ کرده‌اند.

اقتصاد انتخابات و تنفر جامعه

از ۳ اسفند، زمان آغاز تبلیغات انتخابی، گماشته‌های نامزدها پوستر به دست، آماده بودند. از نیمه‌شب تبلیغات  و در حقیقت، کثیف کردن فضای شهر با کاغذهای بی‌ربط و عکس‌ها آغاز شد. تبلیغات‌چی‌ها برای این کار پولی گرفته بودند و به چشم یک شغل موقتی ده روزه آن را می‌دیدند. برخی‌ها هم خویشاوندان نامزدها یا افرادی بودند که قول پست و مقامی از آن‌ها گرفته بودند.

بی‌تفاوتی عمومی گسترده نسبت به بازی حکومتی کاملا مشهود است. حاکمیت به هر حال نمایش انتخاباتی‌اش را چه با حضور و چه بدون حضور مردم برگزار می‌کند. اما عدم مشارکت و بی‌رغبتی عمومی دست‌کم یک پیام سیاسی بسیار مهم دارد: این که پایه‌های صوری نظام کارآیی قبلی ندارد و حکومت بیشتر از گذشته به واسطه جنگ تمام‌عیار با جامعه، نظام امتیازورزی را حفظ می‌کند.

دیوارها از روز بعد پر شد از عکس‌های نامزدهای نمایندگی مجلس. اما درست از همان روز هم پاره کردن عکس‌ها از طرف مردم ساکن محلات و روستاها آغاز شد. تقریبا هیچ‌کس رغبتی نداشت دیوارهای خانه و محله‌اش با عکس‌های عده‌ای شیاد و کلاه‌بردار کثیف شود. حتی پوسترهای تبلیغاتی مرکز شهر هم خیلی دوام نمی‌آوردند. همین باعث شده بود که کاندیداها به تبیغات‌چی‌هایشان توصیه کنند پوسترها را در ارتفاعی بلند و روی تیر برق‌ها نصب کند، تا دست کسی به آن‌ها نرسد و پاره نشوند.

مریوان، اسفند ۱۴۰۲، مردم بنرهای تبلیغاتی کاندیداها را پاره می‌کنند، حتا اگر به راحتی در دسترس نباشد.
مریوان، اسفند ۱۴۰۲، مردم بنرهای تبلیغاتی کاندیداها را پاره می‌کنند، حتا اگر به راحتی در دسترس نباشد.

مغازه‌های خالی مرکز شهر برای ستادهای انتخاباتی اجاره شدند. بساط چای و برخی پذیرایی‌های دیگر برپا شد. برخلاف دیگر دوره‌ها، خبری از آن سُرنا و دهول‌ها در ستادها نبود. همه ساکت و آرام بودند. این را فضای سرد عمومی و بی‌رغبتی جمعی بر آن‌ها تحمیل کرده بود. خودشان هم می‌دانستند که نباید خیلی شلوغ‌کاری کنند.

ستادها اغلب خلوت بودند. هر ستاد را معمولا چند دختر جوان اداره می‌کردند. همان چند نفر هم بودند. به زودی شایعه‌پراکنی نامزدها علیه همدیگر شروع شد. تهمت‌هایی به هم زدند که البته خیلی هم بی‌روا نبود. از این اسامی چنان کارهایی بر می‌آمد. اما هدف اصلی کاندیدها از این افشاگری‌ها و گاهی شایعه‌پراکن‌ها، دست یافتن به حقیقت و روشنگری نبود، بلکه هدف صرفا تخریب رقیبان بود برای دست یافتن به آن لقمه چرب مجلس.

Ad placeholder

عملکرد نمایندگان پیشین

شیوا قاسمی‌پور و امید کریمیان، نمایندگان دوره‌های پیشین مجلس هم در میان نامزدها بودند.

امید کریمیان برای خود دار و دسته‌ای جمع کرد. چندین نفر را وارد لیست نامزدها کرد و سپس از آن‌ها خواست به نفع او کناره‌گیری کنند و به اصطلاح، ائتلافی برای حمایت از او تشکیل دهند. از همین ابتدا به مردان جوان اطرافش قول پستهای مهم شغلی و امتیازاتی داد. تطمیع، حربه‌ای همیشگی برای جمع کردن نفر اطراف یک نامزد است.

شیوا قاسمی‌پور هم همان راه دروغ و فریبکاری را در پیش گرفت. کسی اما او را تحویل نگرفت. او هم در سخنرانی‌اش در مرکز شهر مریوان مورد اهانت مردم قرار گرفت و هم در سفرش به روستاهای اورامان. در اورامان به او اجازه سخنرانی ندادند و در برخی روستاها حتی اجازه ندادند از ماشینش پیاده شود. او را در اعدام معترضان قیام ژینا مقصر دانستند و رو در رو این را به گوش خود او رساندند.

شیوا قاسمی‌پور تبلیغاتش را با عکسی چادری در مجلس شروع کرد. کم‌کم اما برای این که از قافله عقب نماند به لباس کردی و آرایش و پرداختن به جذابیت چهره پرداخت. همین بود که او در چند روز آخر تبلیغات، بنری متفاوت از خود در شهر نصب کرد.

دو تصویر تبلیغاتی کاملا متفاوت از شیوا قاسمی‌پور، نماینده دوره قبلی مریوان و سروآباد و نمازد دوره فعلی
دو تصویر تبلیغاتی کاملا متفاوت از شیوا قاسمی‌پور، نماینده دوره قبلی مریوان و سروآباد و نمازد دوره فعلی

تقریبا همه عکس‌های کاندیداها این ویژگی را داشتند. تصویرهای روتوش‌شده با ژست‌های تو خالی و مسخره و اندک شعارهایی مضحک. هیچ‌کس از هیچ برنامه‌ای برای آینده شهر و دیارش صحبتی نکرد. کاندیداها دیگر خودشان هم می‌دانند که آن حرف‌ها و ادعاها دیگر خریدار ندارند.

Ad placeholder

تخلف و بی‌اخلاقی

بی‌اخلاقی‌ها و تخلف‌های تمامی این نامزدها از همین دوران تبلیغاتشان آغاز شد. تخلف‌ها از جانب نهادهای نظارتی به نفع ترغیب مردم به شرکت در انتخابات نادیده گرفته می‌شود.

برخی نامزدها از حدود یک هفته قبل با نمایندگان فرمانداری‌ در حوزه‌های انتخابی تماس گرفته بودند. به آن‌ها پیشنهادهایی ۵۰ میلیونی برای تقلب به نفع خودشان داده بودند.

خرید و فروش رأی همواره روالی معمول در انتخابات مجلس و شورای شهر در ایران بوده است. این بار اما بدون هیچ‌گونه شرمندگی و آشکارا به یک کسب و کار و بورس‌بازی رأی تبدیل شده است. نامزدهایی بوده‌اند که در این دوره به برخی خانواده‌ها در روستاهای فقیرنشین، برنج و روغن داده‌اند و از آن‌ها قول رأی گرفته‌اند. در روز انتخابات هم خرید و فروش رأی چیزی معمول است. فروشندگان رأی معمولا رأی خودشان را در آخرین فرصت می‌فروشند تا قیمت‌ها دستشان بیاید و کالایشان را به بهترین قیمت آب کنند.

مضحکه انتخابات

مضحکه انتخابات به روز نهایی رسید. پیش‌بینی می‌شود در مریوان نیز مشارکت در پایین‌ترین حد باشد، حتی پایین‌تر از دوره قبل که انتخابات شورای شهر بود. بی‌تفاوتی عمومی گسترده نسبت به بازی حکومتی کاملا مشهود است. حاکمیت به هر حال نمایش انتخاباتی‌اش را چه با حضور و چه بدون حضور مردم برگزار می‌کند. اما عدم مشارکت و بی‌رغبتی عمومی دست‌کم یک پیام سیاسی بسیار مهم دارد: این که پایه‌های صوری نظام کارآیی قبلی ندارد و حکومت بیشتر از گذشته به واسطه جنگ تمام‌عیار با جامعه، نظام امتیازورزی را حفظ می‌کند.