بالاخره ولادیمیر پوتین توانست در برابر دوربینی بنشیند که پروپاگاندای حکومتی و دلخوری‌هایش از غرب را به مخاطبانی مهم در ایالات متحده آمریکا و اروپا برساند: آلت‌رایت یا راست افراطی جدید و بدنه رأی‌دهندگان‌شان در دو انتخابات سرنوشت‌ساز پارلمان اروپا و ریاست‌ جمهوری ایالات متحده.

تاکر کارلسون، پربیننده‌ترین مجری سابق فاکس‌نیوز ــ مهمترین شبکه‌ی خبری آلت‌رایت و ترامپیسم ــ که پس از محاکمه‌ی مدیران شبکه در اشاعه دروغ انتخاباتی ۲۰۲۰ و به بهانه‌ی زبان توهین‌آمیزش از آنجا اخراج شد، رسانه‌ی آنلاین مستقل خودش را به راه انداخت و به مسکو رفت.

مجری محبوب راست افراطی آمریکا، همچون بسیاری دیگر از محافظه‌کاران جدید آمریکایی در جنبش «ماگا» (به آمریکا عظمت دوباره ببخش؛ شعار اصلی دونالد ترامپ) حامی پایان جنگ‌افروزی در خاورمیانه و رابطه‌ی نزدیک‌تر با پوتین است. پس از حمله روسیه به اوکراین و حمایت غرب از کی‌یف، کارلسون از منتقدان ارسال پول و سلاح به اوکراین بود و دشمنی با ولادیمیر پوتین را برای آمریکا بی‌معنا می‌دانست. به همین خاطر، پیش از این هم کارلسون را به تکرار پروپاگاندای روسیه متهم می‌کردند. این مجری محافظه‌کار این بار با نشستن روبه‌روی رئیس جمهوری روسیه و بخشیدن تریبون پربیینده‌اش به ولادیمیر پوتین، از همیشه جنجالی‌تر بود.

این شاید نخستین پیروزی پوتین در جنگ پروپاگاندا با غرب بود.

پوتین چه گفت؟

توجیه‌های تاریخی برای میل امپریالیستی

رئیس جمهوری روسیه در نیم ساعت نخست درس تاریخ داد؛ اما تاریخی ایدئولوژیک که در آن هویت اوکراین را از سده‌ها قبل در قرن‌های میانه «لهستانی‌ها» و «اتریشی‌ها» و سپس غربی‌ها «جعل» کرده‌اند و این مملکت تاریخاً روس را از روسیه جدا کرده‌اند. او پوشه‌ای به کارلسون داد که به ادعای او سندهایی از ۱۶۴۵ درباره درخواست حاکمان وقت اوکراین برای پیوستن به روسیه بود و در پاسخ به این پرسش مجری که «آیا قبول می‌کنید کشورها به مرزهای ۱۶۴۵شان برگردند؟» پاسخ درستی در دست نداشت.

پوتین گفت «اوکراینی» اساساً نام یک هویت ملی نیست و صرفاً به معنای مردم در حاشیه‌ی امپراتوری روسیه بوده. و دست آخر هم ــ احتمالاً برای تحریک و خوش‌آمدن مخاطبان آمریکایی‌اش ــ تشکیل اوکراین را به «تصمیم غیرقابل درک» ولادیمیر لنین و جوزف استالین مربوط دانست و به ویژه به ایده‌ی باز به باور او «غیرقابل فهم» لنین برای اعطای خودمختاری به جمهوری‌های اتحاد جماهیر شوروی.

دیکتاتور روسیه ادعا کرد که کشورش «با دست‌و‌دل‌بازی» به اوکراین قلمرو داده است: قلمروهایی عمدتاً مربوط به روسیه و مجارستان.

رئیس جمهوری روسیه در واقع سخنان پیشین‌اش در آستانه حمله به اوکراین را تکرار کرد؛ توجیهاتی تاریخی برای انکار هویت تاریخی ــ ملی اوکراینی‌ها، و برحق شمردن توسعه‌طلبی امپریالیستی‌اش.

Ad placeholder

شکست در کسب بازشناسی غرب و حمله به امپریالیسم غربی

ولادیمیر پوتین اما از سوی دیگر به پیشروی امپریالیستی پیمان نظامی آتلانتیک شمالی (ناتو) به رهبری واشنگتن و رد دست همکاری روسیه از سوی غرب به عنوان پیش‌زمینه‌ی جنگ اشاره کرد.

پوتین سعی کرد راهی را برای بازگشت به رابطه با غرب باز بگذارد. او از ایران دفاع نکرد، حتی اشاره‌ای معنادار هم به جمهوری اسلامی نکرد و تنها اشاره‌اش این بود که در ابتدای دهه ۲۰۰۰، علیه تهران، دست همکاری به سوی غرب دراز کرده است. رئیس جمهوری روسیه وارد بحث درباره جنگ غزه و نسل‌کشی اسرائیل در آنجا نشد و تنش دیپلماتیک بر سر آنجا را هم بیشتر نکرد.

رئیس‌جمهوری روسیه شکست‌اش در به دست آوردن بازشناسی غرب پس از فروپاشی شوروی را در چندین روایت توصیف کرد؛ روایت‌هایی که می‌گوید رئیس‌جمهوری‌ها و مقام‌های امنیتی ایالات متحده و دیگر کشورهای غربی می‌توانند تأیید کنند:

  • رئیس‌جمهوری وقت آلمان و دیگر مقام‌های غربی پس از فروپاشی شوروی به مسکو وعده می‌دهند که ناتو به سمت شرق توسعه نخواهد یافت اما بعدتر، با اشاره به اینکه چنین چیزی مکتوب نشده، دست به گسترش ناتو زدند. این سخنان پوتین از سوی دیگران نیز تأیید شده است.
  • حمایت بوریس یلتسین از صرب‌ها در جنگ‌های پس از فروپاشی یوگوسلاوی که در نهایت با حمله‌ی ناتو به بلگراد و سال‌ها بعد حمایت از استقلال کوزوو، بی‌اعتنایی به حوزه نفوذ و قدرت روسیه تعبیر شد. پوتین نگفت که چه‌طور صرب‌ها در نسل‌کشی در آن جنگ نقش داشتند.
  • پوتین در ابتدای ریاست جمهوری در دیدار با بیل کلینتون، رئیس جمهوری وقت آمریکا از او می‌پرسد: «آیا با پیوستن روسیه به ناتو موافقت می‌کنید؟» پاسخ ابتدایی کلینتون «بله» بوده اما همان روز در مهمانی شام به پوتین می‌گوید که پس از مشورت با تیم خود، به این نتیجه رسیده‌اند که «الان زمانش نیست».
  • پوتین به قرار گرفتن سیستم‌های دفاع ضدموشکی ایالات متحده در نزدیکی مرزهای روسیه اشاره می‌کند و می‌گوید بهانه‌ی آنها، مقابله با تهدید ایران بود و به روسیه گفته بودند که نگران نباشد. رئیس جمهوری روسیه می‌افزاید که در دیدار با جورج بوش پدر در دوران ریاست‌ جمهوری پسرش پیشنهاد می‌دهد که اگر نگرانی اصلی ایران است، پس یک سیستم دفاعی موشکی مشترک بین روسیه، کانادا، آمریکا و غرب شکل بگیرد. پیشنهاد او در وهله نخست، به روایت او، از سوی بوش پذیرفته می‌شود اما تیم امنیتی و سیاست خارجه ایالات متحده بعدتر در مسکو این پیشنهاد را رد می‌کنند.

پوتین مدعی است که روسیه فهمید در غرب از این کشور استقبالی نمی‌شود و به دنبال افزایش توان موشکی و نظامی رفت.

دیکتاتور روسیه به رهبران غربی هشدار داد که تصمیم‌هایشان برای به گفته او ادامه جنگ با روسیه باعث افزایش تورم در کشورهای آنها و افزایش قیمت سوخت و از دست رفتن فرصت‌های اقتصادی و تضعیف دلار شده است. او در واقع داشت با رأی‌دهندگانی حرف می‌زد که در سال جاری سرنوشت دو انتخابات مهم را در اروپا و آمریکا رقم می‌زنند. کارشناسان بسیاری معتقدند که راست افراطی و آلت‌رایت به پیروزی‌های بزرگی در انتخابات پارلمان اروپا و ریاست‌جمهوری آمریکا خواهند رسید.

جنگ اوکراین

رئیس جمهوری روسیه با اشاره به کنفرانس ۲۰۰۸ ناتو و چراغ سبز برای پیوستن گرجستان و اوکراین به این پیمان نظامی، آن را نقطه‌ی عطفی نشان داد اما اشاره نکرد که همان زمان مسکو به گرجستان حمله نظامی کرد.

پوتین انقلاب نارنجی پس از انتخابات جنجالی ۲۰۰۴ را که ابتدا برنده دور دوم آن، در موجی از اتهام‌های تقلب، ویکتور یانوکویچ اعلام شده بود و سپس در اعتراضات گسترده ابطال و دوباره برگزار شد، کودتای انتخاباتی خواند. ویکتور یوشچنکو در برگزاری مجدد انتخابات در دور دوم به پیروزی رسید.

رئیس جمهوری روسیه انقلاب میدان در ۲۰۱۴ را نیز که به برکناری ویکتور یانوکویچ، رئیس جمهوری بعدی از ۲۰۱۰ انجامید، یک کودتای دیگر خواند. او مدعی شد که رئیس جمهوری‌های فرانسه و آلمان و لهستان پیمانی برای حل اختلاف‌ها به صورت مسالمت‌آمیز بین مخالفان و یانوکویچ امضا کرده بودند اما در برابر سقوط دولت یانوکویچ سکوت کردند.

پوتین ادعا کرد که برای محافظت از کریمه وادار به ورود به آنجا شده اما نگفت که مسکو در واقع به صورت نظامی این منطقه از اوکراین را به خاک خود ضمیمه کرد.

او آغاز جنگ را نه ۲۰۲۲ که ۲۰۱۴ خواند.

دورنمای صلح و مذاکره

ولادیمیر پوتین در برابر پرسش‌های کارلسون درباره دورنمای مذاکره و صلح پاسخ‌هایی مبهم داد.

رئیس جمهوری روسیه گفت که از زمان آغاز جنگ با همتای آمریکایی‌اش سخن نگفته اما به آمریکایی‌ها پیام داده که دست از ارسال سلاح به اوکراین بردارند تا «ماجرا دو هفته‌ای تمام شود» و فضا برای مذاکرات باز باشد. او توضیح نداد در این دو هفته چگونه ماجرا «تمام» می‌شود.

پوتین مدعی شد که در پی مذاکره با غربی‌ها و برای آغاز روند مذاکرات صلح نیروهایش را از نزدیکی کی‌یف، پایتخت اوکراین، عقب کشیده اما بر خلاف وعده‌هایی که به او دادند، اوکراین آرایش نظامی به خود گرفت تا جنگ را ادامه دهد.

بسیاری از کارشناسان نظامی و رسانه‌ها گزارش داده بودند که مشکلات لجستیک ارتش روسیه و تلفات بالای آن در واقع باعث شد مسکو از کی‌یف فاصله بگیرد.

پوتین در برابر این پرسش که آیا به قلمروهایی که تسخیر کرده، راضی است یا نه، پاسخ شفافی نداد اما از آینده‌ای مبهم سخن گفت که به گفته او، باید مردم دونباس را راضی کرد تا به قلمروی کشور اوکراین بازگردند.

رئیس جمهوری روسیه گفت همیشه برای مذاکره آماده بوده و مدعی شد مذاکرات استانبول بین کی‌یف و مسکو با فشار بریتانیا (به ویژه بوریس جانسون، نخست‌وزیر وقت) و ایالات متحده متوقف شده است. پوتین حتی مدعی شد که ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهوری اوکراین امضای خود را زیر بخش‌هایی از توافق گذاشته بود و با بخش‌هایی دیگر هنوز موافقت نکرده بود که مذاکرات را قطع کردند.

پوتین اما بر ایده «نازی‌زدایی» از اوکراین پای فشرد، به فکت‌های واقعی درباره تجلیل از ناسیونالیست‌های اوکراینی همکار با رژیم نازی در جنگ جهانی دوم در اوکراین معاصر اشاره کرد، از رشد واقعی ناسیونالیسم افراطی در اوکراین گفت اما نگفت که روسیه خود در موجی از ناسیونالیسم افراطی گرفتار است و گروه‌های فاشیستی شبه‌نظامی روس هم در جنگ اوکراین شرکت دارند و هم با کرملین رابطه نزدیکی برقرار کرده‌اند.

تلاش‌های رئیس جمهوری روسیه برای سفیدشویی پیمان استالین و هیتلر درباره لهستان اما از واقعیت‌های تاریخی فاصله زیادی داشت.

Ad placeholder

پروپاگاندای بُرد ــ بُرد برای پوتین و ترامپ

امپریالیسم غرب به رهبری ایالات متحده و امپریالیسم روسیه در جنگی تبلیغاتی به سر می‌برند. پوتین البته اذعان کرد که در جنگ پروپاگانداها، غلبه بر آمریکا ممکن نیست. با وجود این، مصاحبه‌اش با تاکر کارلسون، حامی دونالد ترامپ در سال انتخابات آمریکا، یک پیروزی تبلیغاتی برای اوست.

پوتین سعی کرد راهی را برای بازگشت به رابطه با غرب باز بگذارد. او از ایران دفاع نکرد، حتی اشاره‌ای معنادار هم به جمهوری اسلامی نکرد و تنها اشاره‌اش این بود که در ابتدای دهه ۲۰۰۰، علیه تهران، دست همکاری به سوی غرب دراز کرده است.

رئیس جمهوری روسیه وارد بحث درباره جنگ غزه و نسل‌کشی اسرائیل در آنجا نشد و تنش دیپلماتیک بر سر آنجا را هم بیشتر نکرد.

او همچنین درباره تلاش‌هایش برای تضعیف دلار گفت که پیش از تحریم‌های آمریکا و غرب، رابطه تجاری مسکو و پکن با یوآن چین تنها سه درصد بوده و حالا به بیش از ۳۴ درصد در یوآن و بیش از ۳۳ درصد در روبل رسیده است. به عبارت دیگر، می‌گفت که او نقشه‌ای برای تضعیف دلار نداشته اما وادار شده که به این سمت برود. با وجود این، شی جین پینگ، رئیس جمهوری چین را دوست و همکاری نزدیک خواند.

حرف‌های پوتین مخلوطی از فکت‌های درست و غلط تاریخی، خودقربانی‌پنداری و ناگفته گذاشتن برخی از حقیقت‌ها بود. اما این گفت‌و‌گو به بازی برد ــ برد برای هر دو طرف بدل شد، حتی با وجود اینکه پوتین جایی در مصاحبه به مجری سابق فاکس نیوز طعنه زد که خواهان عضویت در سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) بوده و رد شده است. تاکر کارلسون بار دیگر خود را به عنوان چهره‌ای مهم و جنجالی در فضای رسانه‌ای ایالات متحده مطرح کرد و برای حمایت از نامزد محبوبش دونالد ترامپ در انتخابات سال جاری، گنجینه‌ای گفتاری ساخت.

اگرچه بسیاری از چپ‌گرایان نیز خواهان توقف جنگ و شروع مذاکرات صلح هستند، به نظر می‌رسد گفتار راست‌گرایان افراطی و امپریالیسم جدید قوت بیشتری گرفته است و موجی از ناسیونالیسم در حال تسلط دوباره بر غرب است.