۲۱ ژانویه صدمین سالگرد درگذشت ولادیمیر لنین، فیلسوف، استراتژیست و مبارز کمونیست است. میراث سیاسی او انقلابی بود که جهان را لرزاند : انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ در روسیه که زمینهساز مجموعهای از خیزشها و انقلابها از شرق آسیا تا آمریکای لاتین شد. دستاوردهای نظری لنین همچون میراث سیاسیاش در یک قرن گذشته سرچشمه جدالهای پایانناپذیر بوده است: در مورد رابطه حزب و دولت، شورا و بوروکراسی، نسبت مسئله ملی و نبرد طبقاتی، امپریالیسم و سازماندهی بینالمللی… جرج لوکاچ در مورد او مینویسد : «سیمای لنین را میتوان با اختصار بسیار چنین توصیف کرد: قدرت نظری او از آنجا سرچشمه میگیرد که هر مفهومی را – هرقدر هم فلسفی و انتزاعی باشد – با توجه به تاثیر آن در کردار انسانی بررسی میکند و در عین حال تحلیل خود را در مورد هر عملی – که در نظر او همیشه بر تحلیل انضمامی از وضعیت انضمامی استوار است – در پیوندی انداموار و دیالکتیکی با اصول مارکسیسم قرار میدهد.» آنچه پیشرو دارید برخی از مقالاتی است که پیشتر درباره او در زمانه منتشر شده است. با کلیک بر روی تیتر هر مقاله میتوانید به آن دسترسی پیدا کنید.
نوشته کیوان مسعودی
از مغولستان تا فنلاند، از لاسوگاس تا کلکته، از آدیس آبابا تا سانتیاگو، کمتر نقطهای روی زمین وجود دارد که خاطره قرن بیستم در آن خالی از نام، تصویر یا مجسمه لنین باشد؛ مجسمههای لنین در ابعاد و فرمهای گوناگون مادیترین تجسم رویایی هستند که در سال ۱۹۱۷ امپراطوری تزاری را در روسیه برانداخت: رویای امحای انقلابی سرمایهداری و ایجاد دنیایی عادلانه. سرنوشت مجسمههای لنین در یک قرن گذشه درباره این رویا به ما چه میگویند؟
این مقاله تصویری قبلا به مناسبت صدو پنجاهمین سالگرد تولد لنین در زمانه منتشر شده است.
نوشته رالف میلیباند / ترجمهی بهرنگ نجمی
دولت و انقلاب، در شمار مهمترین آثار لنین است که در آستانهی انقلاب ۱۹۱۷ روسیه بهرشتهی تحریر درآمد. درخشش این اثر بیشوپیش از هر چیز در بازخوانی گفتار مارکس درباب اهمیتِ درهمشکستن دستگاه دولتیِ بورژوایی است. میلیباند در واکاویِ انتقادیِ فشردهی خود از این اثر، میکوشد بر کاستیهای بنیادینِ رهیافت لنین نسبت به دستگاه دولتیِ بدیل روشنی افکند، که میباید از ویرانههای دستگاه کهنه سر برکِشَد.
این مقاله را رالف میلیباند، نظریهپرداز مارکسیست بریتانیایی به مناسبت صدمین سالگرد تولد لنین در سال ۱۹۷۰ نوشته است.
«همهی قدرت» برای انقلابیان حرفهای
نوشته بهرام محیی
لنین بنیادگذار حکومت شوروی است. پیروانش او را «نابغهی سیاسی» و منتقدانش «راهگشای توتالیتاریسم» خواندهاند. او پیش از آنکه یک فیلسوف یا متفکر حوزهی سیاست باشد، یک رهبر انقلابی و دولتمردی عملگرا بود که با آرای خود بر جنبش کمونیستی قرن بیستم تاثیر گذاشت. بیشتر آثار پرشمار او به مسائل سیاسی روز یا مجادلات میان جریانهای سیاسی گوناگون در روسیه مربوط است. اما پس از مرگ لنین رهبران اتحاد شوروی تلاش زیادی کردند تا او را به عنوان تنها ادامهدهندهی راستین آموزههای مارکس و انگلس قلمداد کنند… دیدگاههای لنین اما در زمینهی «تشکیلات انقلابیان حرفهای»، آرای او دربارهی «امپریالیسم به مثابه بالاترین مرحلهی سرمایهداری» و امکان انقلاب پرولتری در یک کشور جدا و عقبمانده، و تفسیر ویژهی او از «دیکتاتوری پرولتاریا»، با آموزههای مارکس همخوانی نداشت.
این مقاله انتقادی قبلا به مناسب صدو پنجاهمین سالگرد تولد لنین در زمانه منتشر شده است.