«ما مادران، دختران و خواهران بلوچهای ناپدیدشده و کشتهشده هستیم. ما هزاران نفریم.» ماهرنگ بلوچ، پزشک ۲۸ ساله از بلوچستان شرقی، خود و گروه بزرگ دادخواهان بلوچ را اینگونه معرفی میکند. آنها ۵۶ روز پیش جنبش بیداری بلوچ را از دل این سرزمین تحت ستم آغاز کردند و با پای پیاده به اسلامآباد رسیدند. زنان و مردان دادخواه حالا روزهاست که در پایتخت پاکستان تحصن کردهاند. حرکتی که آنها آغاز کردهاند در این مرحله با راهپیماییهای گسترده در شهرهای بلوچستان شرقی دنبال میشود. حالا دیگر جنگ خونین اما بیسروصدای دولت پاکستان علیه فعالان بلوچ و «نسلکشی» پنهان بلوچها، از سوی هیچ کس قابل کتمان نیست.
دادخواهان بلوچ در نوامبر گذشته در تربت (از شهرستان کچ در بلوچستان) تحصنی را علیه «ناپدیدسازی قهری و کشتارهای فراقضایی» به دست نهادهای امنیتی پاکستان، آغاز کردند. بیشتر آنها زنان، کودکان و مردانی بودند که اعضای خانوادهشان در جریان خشونتهای دولتی کشته و مفقود شده بودند. وقتی تحصنشان در تربت بینتیجه ماند و تلاشهایشان برای پاسخگو کردن مقامات محلی اثربخش نبود، حرکت جمعی بزرگی را در هفته اول دسامبر به سمت اسلامآباد آغاز کردند.
کاروان دادخواهان پس از طی مسافت ۱۶۰۰ کیلومتر در روز ۲۰ دسامبر به اسلامآباد رسید اما در ورودی شهر نیروهای امنیتی با ضرب باتون، ماشین آبپاش و بازداشتهای گسترده تلاش کردند که حرکت را متوقف کنند. بسیاری از زنان را به اجبار سوار بر اتوبوس کرده و به کویته مرکز ایالت بلوچستان در ۹۰۰ کیلومتری جنوب غربی اسلامآباد بردند. سایرین توانستند جلوی دفتر ملی مطبوعات در مرکز اسلامآباد خیمه اعتراضی بر پا کنند.
ماهرنگ بلوچ، از چهرههای شناختهشده در جنبش عدالتخواهی در شرق بلوچستان، از جمله کسانی بود که برای ساعاتی بازداشت شد. او پس از آزادی گفت:
ما جمع کثیری از بدنهای عزیزانمان را حمل میکنیم. ما نسل اندر نسل بسیار بدتر از این را دیدهایم.
ماهرنگ با پلیس و زندان بیگانه نبود. نخستین بار در ۱۳ سالگی و در اعتراض به ربوده شدن پدرش در سال ۲۰۰۶ در کویته بازداشت شد. پدرش، غفار بلوچ، سه سال بعد از آن، یک بار دیگر ربوده شد. بار دوم اما کارش را یکسره کردند. بدن غفار بلوچ در حالی که وحشیانه لتوپار شده بود در سال ۲۰۱۱ در چالهای پیدا شد.
سپس نوبت به نصیر برادرش رسید که در سال ۲۰۱۸ برای مدتی ربوده شد. ماهرنگ میگوید که «این یک نقطه عطف بود. آشکار بود که هیچ کس امن نیست، که این اتفاق میتواند برای همه رخ دهد.»
در ارتباط با جنبش اعتراضی اخیر، او بهعنوان یکی از سازماندهندگان اعتراضات، مردم را در شهرهای مختلف به حمایت از این راهپیمایی و پیوستن به آن دعوت کرد.
حرکت دادخواهی بلوچ از کجا آغاز شد؟
سالهاست که مردم بلوچ توسط نیروهای سرکوبگر هر دو دولت جمهوری اسلامی ایران و پاکستان ربوده، شکنجه، حذف و به قتل میرسند. اما این بار قتل دولتی بالاچ ملا بخش، پسر ۲۴ ساله بلوچ، در شهر تربت در شرق بلوچستان[۱] در مکران به دست نیروهای امنیتی پاکستان زمینه آغاز اعتراضات گسترده به این قتل دولتی و یادآوری تمام کشتهشدگان و ربودهشدگان این سالها شد.
در پی این قتل و نیز سرپیچی مقامات از دستور دادگاه محلی تربت مبنی بر تعلیق چهار افسر دپارتمان ضد ترور (CTD)، مردم بلوچ از روز ۲۵ نوامبر[۲] تظاهرات و اعتصاب گستردهای را سازمان دادند که تربت را به تعطیلی کشانید. دپارتمان ضد ترور نه تنها به این دستور ترتیب اثری نداد، که تنها دو روز بعد، یعنی در ۲۷ نوامبر، جوان دیگری به نام شعیب را به قتل رساند.
دپارتمان ضدترور در پاکستان، که دسگوهاران از آن با نام «جوخه مرگ دولتی برای مردم بلوچ» یاد میکند، سالهاست که مردم بلوچ را به بهانه جلوگیری از اقدام به برنامهریزی و عمل تروریستی به وحشیانهترین روشها حذف میکند. از جمله اقدامات دپارتمان ضدترور میتوان به «ناپدیدسازی قهری» و «قتلهای خودسرانه مردم بلوچ» اشاره کرد. از آغاز مبارزات حقخواهی مردم بلوچ، تعداد ربودهشدگان و ناپدیدشدگان آنها به بیش از ۴۰ هزار نفر میرسد.
در پی این اعتراضات، مردم خشمگین بلوچ با معترضان در تربت و شهرهای اطراف آن همراه شدند و سیزده روز در تربت «اعتراض نشسته» و مسالمتآمیز برگزار کردند. در نتیجهی عدم توجه مقامات و صحنهسازیهای دپارتمان ضدترور در مخدوش کردن وقایع، اعتراضات شدت گرفت و راهپیمایی عظیمی شکل گرفت. مردم بلوچ در طی این راهپیمایی حدود هزار و هفتصد کیلومتر را از تربت به سمت اسلامآباد پیمودند. در طول این مسیر مردم بلوچ از شهرهای مختلف به آنان پیوستند، برای دادخواهی ربودهشدگان و کشتهشدگانشان، آنها عکس عزیزان از دست رفته را در دست گرفتند و اعتصاب غذا و کمپ اعتراضات نشسته برگزار کردند.
اولین مسیر راهپیمایی در راه کویته بود و با وجود اینکه مقامات محلی کویته اجازه اعتصاب به خانوادههای دادخواهان در مقابل ساختمان پارلمان ایالتی منطقه را ندادند[۳] و با این بهانه که ثبت دادخواست به عنوان نتیجه منطقی این اعتراضات به انجام رسیده و دیگر دلیلی برای ادامه دادخواهی نیست، از مردم خواستند به این راهپیمایی پایان بخشند. در مقابل اما راهپیمایان بلوچ اعلام کردند که تا رسیدن به خواستههای خود از جمله؛ عدالت برای بالاچ و شعیب، خلعسلاح دپارتمان ضدترور و پاکسازی بلوچستان از جوخههای مرگ دولتی، ثبت اسامی تمام گروگانهای بلوچ (گمشدگان) و به خصوص آنهایی که خانوادههایشان در این اعتراضات حضور دارند، ارجاع همه موارد به دادگاه، تشکیل کمیتهای حقیقتیاب مستقل و توقف فوری آدمربایی دولتی، به تربت بازنمیگردند و این حرکت جمعی خود را که خواستار پایان نسلکشی ملت بلوچ است تا اسلاماباد ادامه پیدا میدهند. اگرچه که در پی این اعتراضها دادگاه عالی بلوچستان رسیدگی به پرونده دادخواست ملابخش، پدر بالاچ، را در دستور کار شعبه جنایات پلیس کویته قرار داد، اما این اعمال خشونتبار دولتی، نابودی و ناپدیدسازی قهری علیه مردم بلوچ تنها به تربت ختم نمیشود. دولت پاکستان و دستگاه اطلاعات نظامی آن (ISI) حتی خارج از مرزهای پاکستان هم سعی در نابودی مخالفانش دارد.
مردم بلوچ سالهاست که وحشیانهترین اشکال سرکوب همچون ناپدیدسازی قهری، کشتهسازی دولتی و صحنهسازیهای وقیحانهای را از سوی دولت آپارتاید پاکستان متحمل میشوند. بر اساس آماری که «سازمان صدای مفقودین بلوچ» از سال ۲۰۰۰ تا سال ۲۰۱۵ اعلام کرده است، ۲۱هزار بلوچ ناپدید شدهاند که از این تعداد ۶هزار نفر مثله شدهاند. دولت پاکستان و دستگاههای سرکوب دولتیاش به بهانه «جلوگیری از انجام و برنامهریزی اعمال تروریستی» اما در واقع با هدف نابودی مردم بلوچ، هر عمل خشونتبار از سوی ارتش و دولت پاکستان در شرق بلوچستان را توجیه و از بازخواست و پیگرد معاف میکنند.
مردم بلوچ اما همچنان برای حق تعیین سرنوشت مبارزه میکنند.
همبستگی
این اولین بار نیست که مردم بلوچ در اعتراض به ناپدیدسازی قهری به سمت پایتخت راهپیمایی میکنند. در اکتبر ۲۰۱۳، یک راهپیمایی اعتراضی دیگر از محل تحصن دائم دادخواهان در کویته به سمت اسلامآباد آغاز شد. راهپیمایی را ماما قدیر ۷۲ ساله راهپیمایی میکرد. بدن بیجان پسر او در ۸۰۰ کیلومتری کویته در حالی پیدا شده بود که آثار دو تیر بر سینهاش، یک تیر بر سرش، آثار سوختگی سیگار بر پشتش و شکنجه بر سرتاسر بدنش آشکار بود.
فعالان بلوچ میگویند تفاوت راهپیمایی اخیر اعتراضی با حرکتهای قبلی در مشارکت گسترده زنان در بدنه و رهبری این حرکت است. این حرکت توانست بخشهای بزرگتری از جامعه بلوچستان را تحت تاثیر قرار دهد و آنها را با خود همراه کند. بسیاری از بلوچهای پنجاب که پیش از آن بیشتر سکوت میکردند اکنون با حرکت اخیر همراه شدهاند. این حرکت همچنین توانسته است توجه بینالمللی بیشتری را نیز به خود جلب کند.
ماهرنگ بلوچ در یک پیام ویدیویی که ۲۵ دسامبر منتشر شد خواهان همبستگی مردم جهان برای جلوگیری از نسلکشی مردم بلوچ شد. او در این ویدیو از مردم خواست در برابر نسلکشی بلوچها صدای خود را بلند کنند و به آنها کمک کنند. در ادامه ماهرنگ از اشکال کمک گفت:
«۱- میتوانید نامهای به گروه کاری سازمان ملل درباره قتلعام ما بنویسید. ۲- میتوانید سازمانهای حقوقبشر کشور خود یا هر کشور دیگری در جهان را دربارهی نسلکشی ملت بلوچ مطلع کنید. ۳- می توانید در مجلس کشور خود برای ما صدای خود را بلند کنید. ۴- میتوانید خبرنگاران و رسانههای کشور خود را درباره ما آگاه کنید. ۵- بهعنوان یک خبرنگار، میتوانید جهان را درباره نسلکشی بلوچ آگاه کنید. ۶- میتوانید در سراسر جهان بحثهای سیاسی درباره نسلکشی بلوچ برگزار کنید. ۷- میتوانید برای ما پتیشن آنلاین ثبت کنید. ۸-میتوانید در رسانههای اجتماعی به کمپین ما کمک کنید.».
گروههای فعال حقوق بلوچها به تازگی یک دادخواست آنلاین در وبسایت change.org ثبت کردهاند و در آن خواستار اقدام سازمان ملل برای تشکیل و اعزام یک کارگروه حقیقتیاب در خصوص نسلکشی بلوچها شدهاند. بیش از ۳۵۰۰۰ نفر از این دادخواست که هدفش جمعآوری ۵۰ هزار امضا است، حمایت کردهاند.
در روزهای گذشته، ماهرنگ بلوچ از شکلگیری سومین مرحله حرکت اعتراضی علیه نسلکشی بلوچها خبر داد. در این مرحله راهپیماییهای اعتراضی در شهرهای مختلف پاکستان در حال سازماندهی و برگزاری است. روز سهشنبه در ۹ شهر از بلوچستان، جمعیت بزرگی از زنان و مردان و کودکان به خیابانها آمدند و فریاد پادا بلوچ (بلوچ برخیز) سردادند. ماهرنگ بلوچ میگوید که این جنبش سر ایستادن ندارد و تا متوقف کردن نسلکشی ادامه خواهد یافت.
پانویسها:
[۱]ایالت بلوچستان بزرگترین ایالت پاکستان است که ۴۴ درصد خاک آن را در بر میگیرد.
[۲] روز بینالمللی مبارزه با خشونت علیه زنان
[۳] ماده ۱۴۴قانون اساسی پاکستان در بلوچستان تحصنگنندگان علیه قانون اجرایی را مجرم میداند.