دهه‌ها اشغال، تشدید دوره‌ای درگیری‌ها، محاصره، جداسازی و تسلط اسرائیل پیامدهای شدیدی برای جمعیت فلسطین در پی داشته و زندگی زنان فلسطینی را به شکل‌های گوناگون تحت تأثیر قرار داده است. اکثر این زنان تمام یا بیشتر عمر خویش را تحت اشغال گذرانده‌اند و بارها شاهد درگیری‌ها و عملیات نظامی مختلف بوده‌اند.

در این مقاله درصددیم شکل‌های مختلف خشونتی که زنان فلسطینی متحمل می‌شوند و تأثیرات آن را بررسی کنیم. خشونتی که گاه پیامد سیاست‌های مختلف اسرائیل از جمله عملیات نظامی، سرکوب اعتراضات، شهرک‌سازی‌ها، یورش‌ها، تخریب خانه‌ها، دستگیری و بازداشت است و گاه نتیجۀ هنجارهای جامعۀ مردسالاری که در آن زنان فلسطینی در چارچوبِ محدودکنندۀ کلیشه‌ها و انتظارات محصور شده‌اند و مجبور به ایفای نقش‌های سنتی خود هستند. 

 عملیات نظامی و سرکوب اعتراضات

تحرکات سیاسی ناشی از اشغال‌گری اسرائیل، درگیری‌های پیشین و تشدید این رویارویی‌ها، تأثیرات شگرف و مهلکی بر مردم فلسطین به خصوص زنان داشته است. داده‌های اخیر سازمان ملل متحد نشان می‌دهند که بین سال‌های ۲۰۰۸ تا اواسط سال ۲۰۱۹ به دنبال حوادث و درگیری با شهرک‌نشینان اسرائیلی، ۵۵۰۱ نفر پس از شرکت در تظاهرات یا طی عملیات‌های ردیابی از سوی نیروهای اسرائیلی، جان خود را از دست داده‌اند که از این تعداد ۸۰۴ نفر (۱۵٪) زن و دختر بوده‌اند. همچنین، حدود ۹ هزار زن و دختر فلسطینی طی همین مدت مجروح شده‌اند.

در دهۀ گذشته، عملیات نظامی اسرائیل علیه نوار غزه در تابستان ۲۰۱۴ تبعاتی بسیار جدی به همراه داشت. طبق گزارش سازمان ملل این عملیات تنها طی دو ماه (ژوئیه و اوت) منجر به کشته شدن ۲۹۹ زن، از جمله ۱۶ زن باردار و ۱۹۷ دختر و مجروح شدن بیشتر از ۲ هزار نفر شد. پیامدهای این تشدید خشونت در میزان مرگ‌ومیر مادران و نوزادان غزه‌ای نیز مشهود بود، به طوری که این آمار در نیمۀ دوم سال ۲۰۱۴ نسبت به نیمۀ اول آن دو برابر شد. بمب‌گذاری‌ها و مرگ اعضای خانواده‌ و خویشان موجب وارد آمدن آسیب‌های روانی بر زنان فلسطینی شده است. علاوه بر آن، بر اثر پیامدهای ناشی از تخریب گستردۀ نوار غزه حدود ۵۰ هزار زن و دختر فلسطینی در خانه‌هایی زندگی می‌کنند که طی عملیات سال ۲۰۱۴ شدیداً آسیب دیده یا کاملاً تخریب شده است. افزایش مهاجرت‌های اجباری، کاهش دسترسی به پایه‌ای‌ترین خدمات و بحران انسانی حادی که تا به امروز بر جمعیت محلی تحمیل شده است، عمدتاً از محاصرۀ شدید دولت اسرائیل نشأت می‌گیرد و بخشی از استراتژی مجازات همگانی علیه فلسطینیان است.

Ad placeholder

زنان فلسطینی تا پیش از جنگ اخیر هم با مشکلات عدیده‌ای در مراقبت از اعضای خانوادۀ خود و و تأمین معاش مواجه‌ بودند. بر مبنای گزارش سازمان ملل آن‌ها در شرایط غیرجنگی هم با انبوهی جمعیت، دسترسی به آب به مدت ۳ تا ۵ ساعت هر پنج روز یکبار و قطعی برق تا ۲۰ ساعت در روز مواجه بوده‌اند که شرایط زندگی آن‌ها را بسیار سخت کرده است. همچنین بیگاری و خانه‌داری مزید بر علت، کارشان را دشوارتر می‌کند. بسیاری از زنان غزه معتقدند که محاصره و قطع برق خشونت خانگی علیه زنان را افزایش می‌دهد.  

مشکلات زنان بیوه‌ بغرنج‌تر است. داده‌های رسمی تأیید می‌کند که حدوداً ۷۰۰ زن فلسطینی طی عملیات سال ۲۰۱۴ همسران خود را از دست داده‌اند. این زنان با توجه به رکود اقتصادی، چیرگی اجتماعی مردان و عدم دسترسی به خدمات، وسایل کمکی و پناهگاه‌ها، با مشکلات زیادی در امرار معاش خانواده‌شان مواجه بوده و هستند. برخی از آن‌ها به دلیل رسوم سنتی، مجبور به ازدواج با برادر شوهر خود شده‌اند تا بتوانند همچنان در خانه‌هایشان بمانند و مشاجره‌ای بر سر حضانت فرزندشان رخ ندهد.

تأثیراتی که سیاست‌های اسرائیل بر زنان فلسطینی می‌گذارد با مردان متفاوت است؛ چرا که در جامعۀ فلسطین، نگرش به زنان همچنان محدودکننده و مردسالارانه است. برای مثال می‌توان به «تظاهرات روز سرزمین» در سال ۲۰۱۸ مصادف با هفتادمین سالگرد «نکبت»، اشاره کرد. این تظاهرات واکنش شدیدی را از سمت اسرائیل برانگیخت که خشن‌ترین اقدام علیه غزه از سال ۲۰۱۴ تا آن موقع بود و منجر به کشته‌شدن بیش از ۲۰۰ فلسطینی و زخمی‌شدن حدود ۱۸هزار نفر شد. بین ۳۰ مارس تا ۳۰ نوامبر ۲۰۱۸، یک دختر فلسطینی و یک زن فلسطینی که داوطلبانه به مجروحان کمک‌های پزشکی می‌دادند جان خود را از دست دادند و مجموعاً ۸ هزار زن و دختر مجروح شدند که ۶۸٪ آن‌ها با استنشاق گاز و ۱۰٪ نیز با شلیک گلوله صدمه دیده بودند.

تحقیقات و اظهارات گرد‌آوری‌شده تأیید می‌کنند که فعالیت‌های این زنان مسالمت‌آمیز بوده است و هنگام مجروح شدن هیچگونه اقدام تهدیدآمیزی انجام نمی‌دادند. طبق نگرش جنسیت‌زدۀ حاکم بر جامعۀ سنتی فلسطین، عمدتاً از زنان مجروح انتظار می‌رود که وظایف خانه‌داری خود را به شکل قبل ادامه دهند و به دنبال مراقبت‌های پزشکی نباشند؛ چرا که بر اساس هنجارهای اجتماعی، آن‌ها نباید به تنهایی از خانه‌ خارج شوند و از سوی دیگر اگر دیگران از مجروح شدن آنان مطلع شوند ممکن است کسی برای ازدواج با آنان پا پیش نگذارد و برای یافتن همسر با مشکل مواجه شوند. طبق تحقیقات، اکثر شرکت‌کنندگان در تظاهرات مجبور بودند برای خروج از خانه از مردان خانواده مانند پدر یا شوهرشان رضایت بگیرند. همچنین بسیاری از زنان اذعان داشته‌اند که برای جلوگیری از بروز مناقشات خانوادگی، پس از استنشاق گاز از دریافت مراقبت‌های بهداشتی اجتناب کرده‌اند.

شهرک‌سازی، یورش و تخریب

رشد فزایندۀ شهرک‌سازی‌های اسرائیل در سرزمین‌های اشغالی (بین ۲۰۰ تا ۲۵۰ شهرک در کرانۀ باختری و بیت‌المقدس شرقی با جمعیتی بین ۵۲ هزار تا ۶۰ هزار نفر)، زیرساخت‌ها و سیستم کنترل نظامی اسرائیل برای محافظت از آن‌ها (که باعث تشدید از هم گسیختگی خاک فلسطین می‌شود‌‌) و حملات دوره‌ای و بدون جریمۀ و معاف از مجازات شهرک‌نشینان (طبق پژوهش‌های انجام‌شده حدود ۹۰٪ از شکایات ثبت شده در دفاتر پلیس اسرائیل پیرامون این حملات بدون هیچ نوع محاکمه‌ای خاتمه یافته است)، همه و همه باعث خشونت بیشتر علیه زنان فلسطینی شده است. اسرائیل با ساخت گستردۀ شهرک‌ها، مسیرهای مواصلاتی فلسطینیان را مصادره کرده است و نظام حقوقی‌ای را ایجاد کرده است که حق ویژه‌ای برای شهروندان اسرائیلی قائل می‌شود و بر کشمکش دائمی بین دو جامعه دامن می‌زند.

یک زن و کودکانش در الخلیل، کرانه باختری اشغالی از مقابل دیواری که روی آن با اسپری نوشته شده «عرب‌ها را با گاز بکشید» رد می‌شوند. تاریخ عکس ۲۲ اکتبر ۲۰۱۲ - عکس از شاتراستاک
یک زن و کودکانش در الخلیل، کرانه باختری اشغالی از مقابل دیواری که روی آن با اسپری نوشته شده «عرب‌ها را با گاز بکشید» رد می‌شوند. تاریخ عکس ۲۲ اکتبر ۲۰۱۲ – عکس از شاتراستاک

طبق گزارش‌های مختلف، شهرک‌نشینان، مردم فلسطین (از جمله زنان و کودکان) را آزار داده و تحریک می‌کنند؛ مردمی که خود روزانه با اشکال مختلفی از خشونت دست‌وپنجه نرم می‌کنند. برای نمونه می‌توان به مروات اشاره کرد، زنی ساکن الخلیل که به دنبال حملۀ خشمگینانۀ گروهی از شهرک‌نشینان در حین بیرون گذاشتن زباله‌ها، دچار سقط جنین شد. هم‌چنین طی آتش‌افروزی‌ای که در سال ۲۰۱۵ به دست شهرک‌نشینان شهر دوما در نزدیکی کرانۀ باختری انجام شده بود، کودکی ۱۸ ماهه به نام علی ‌سعد دوابشه زنده در آتش سوخت و پدر و مادرش که به سوختگی‌های شدید دچار شده بودند ظرف چند هفته بعد از او جان سپردند. این واقعه بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های بین‌المللی داشت. بسیاری از شواهد نشان می‌دهند شهرک‌نشینان هر زمان که منافع خود را در خطر دیده‌اند از هیچگونه خراب‌کاری و ​​اعمال خشونتی علیه مردم فلسطین دریغ نکرده‌اند. از این رو زنان فلسطینی که همواره نگران دستگیری، مجروح یا کشته شدن خود یا فرزندانشان به دست شهرک‌نشینان اسرائیلی هستند از بیرون رفتن و ترک خانه‌های خود واهمه دارند. برخی از مطالعات اخیر نیز نشان می‌دهند که در جوامع فلسطینی‌ای که خشونت بیشتری را از سوی شهرک‌نشینان و/یا سربازان متحمل می‌شوند، احتمال بروز خشونت جنسیتی افزایش می‌یابد.

همچنین عملیات ردیابی عموماً خشنی که نیروهای اسرائیلی معمولاً شب‌هنگام یا سحرگاه انجام می‌دهند تأثیرات مخربی بر روح و روان زنان و کودکان فلسطینی می‌گذارد که می‌تواند تا مدت‌ها ادامه یابد و برایشان مشکلاتی همچون اختلالات خواب، اضطراب و استرس و افسردگی را به بار آورد.

سیاست اسرائیل برای تخریب و نابودی منازل مردم فلسطین، چه به دلیل فقدان مجوز ساخت و چه با هدف مجازات آن‌ها، از دیگر مواردی است که زنان را شدیداً تحت نأثیر قرار می‌دهد. شرایط بسیار دشوار دریافت مجوزهای ساختمانی توسط مردم فلسطین باعث شده است بسیاری از آن‌ها همواره نگران تخریب خانه‌هایشان باشند و از این بابت دچار اضطراب و افسردگی شوند. اظهارات زنانی که خانه‌هایشان تخریب شده است، نشان می‌دهد که نیروهای اسرائیلی معمولاً شب‌هنگام یا سپیده‌دم اقدام به تخریب می‌کنند و گاهی نیز مالک خانه را مجبور به تخریب ملک خود می‌کنند.

تخریب منازل با هدف مجازات عمومی در دهه‌های گذشته بارها اتفاق افتاده است. طبق آمارهای اعلام‌شده بین سال‌های ۱۹۸۷ تا ۲۰۰۴ حدوداً بیشتر از ۱۰۰۰ خانه ویران شده‌اند. اگرچه این سیاست برای چند سال تعلیق شد، اما در سال ۲۰۱۴ دوباره از سر گرفته شد و از آن زمان تا اواسط سال ۲۰۱۹، ۷۸ خانۀ فلسطینی آسیب دیده یا به طور کامل ویران شده‌اند که باعث بی‌خانمانی ۳۲۵ نفر از جمله ۱۳۸ کودک شده است.

دستگیری‌ها و بازداشت‌ها 

بنابر آمارها، حدود ۲۰٪ از مردم فلسطین (از هر پنج‌نفر، یک‌نفر) حداقل یک‌بار توسط نیروهای اسرائیلی در سرزمین‌های اشغالی بازداشت شده‌اند. طبق داده‌های سازمان فلسطینی آدامیر (Addameer)، از سال ۱۹۶۷ تا دسامبر ۲۰۱۳ حدود ۸۰ هزار فلسطینی از جمله حدود ۱۰ هزار زن بازداشت شده‌اند. در اواسط سال ۲۰۱۹، ۳۸ زن فلسطینی همچنان در زندان‌های اسرائیل اسیر بودند. بنابر گزارش‌های سازمان ملل، زنان فلسطینی مکرراً در خیابان‌ها، ایست‌های بازرسی اسرائیل یا طی یورش‌های شبانه بازداشت می‌شوند. آن‌ها معمولاً از حقوق خود و دلایل دستگیری‌شان آگاه نیستند و گاهی روزها یا ماه‌ها در بازداشت می‌مانند. زنان بازداشت شده قبل و بعد از جلسات دادگاه در معرض انواع خشونت‌های فیزیکی و روانی از جمله ضرب‌وشتم، توهین، آزار جنسی، حبس در سلول انفرادی، محرومیت از خواب و بازرسی بدنی نامناسب قرار می‌گیرند. همچنین برخی گزارش‌ها از جمله گزارش سازمان عفوبین‌الملل حاکی از آن است که گاهی برای ترساندن زنان بازداشت‌شده در بازجویی‌ها آن‌ها را به تخریب خانه یا دستگیری بستگانشان تهدید می‌کنند. گاهی این زنان را بدان جهت بازداشت می‌کنند که همسرانشان را مجبور به تسلیم شدن یا اعتراف کنند.

در این زندان‌ها نیازهای خاص جنسیتی‌ زنان را در نظر گرفته نمی‌شود. همچنین زنان محبوس دسترسی مناسب به خدمات درمانی و مشاوره حقوقی ندارند و اغلب به دلایل امنیتی از حق ملاقات با خانواده‎های خویش محروم‌اند. تمام این موارد موجب تشدید اضطراب، افسردگی و انزوای این زنان می‌شود. همچنین اسارت کودکان در زندان‌های اسرائیل امری است که چندی پیش با برملا شدن پروندۀ دختر هفده سالۀ فلسطینی به نام عهد تمیمی سر زبان‌ها افتاده است و سازمان‌های حقوق بشری آن را به شدت محکوم کرده‌اند. اسارت این کودکان علاوه بر سلب آزادی، آنان را از ادامۀ تحصیل نیز محروم می‌کند.

آوارگی اجباری 

مردم فلسطین بیشتر از هفت دهه آوارگی اجباری را تجربه کرده‌اند. بر اساس گزارش‌های اونروا، آژانس امدادرسانی و کاریابی برای آوارگان فلسطینی در خاور نزدیک (UNRWA) حدود ۵,۴ میلیون پناهنده فلسطینی وجود دارد، اما برآورد سازمان‌های دیگر حدود ۸ میلیون نفر است که عمدتاً در غزه، کرانۀ باختری، اردن، لبنان و سوریه زندگی می‌کنند. حدود دو سوم جمعیت غزه را پناهندگان تشکیل می‌دهند. آوارگی اجباری و بلندمدت، مردم را آسیب‌پذیرتر می‌کند و تأثیرات زیادی بر زنان فلسطینی می‌گذارد (طبق گزارش‌های اونروا، ۴۹٪ از جمعیت پناهندگان فلسطینی را زنان تشکیل می‌دهند). نقض حقوق بشر به دلیل اشغال‌گری اسرائیل، دشواری‌های زندگی روزمره و نگرش‌های سنتی وضعیتی اسف‌بار برای زنان ساکن غزه و کرانۀ باختری به وجود آورده است. پژوهشگران پس از مصاحبه با بیش از ۵۰۰ زن پناهنده به این نتیجه رسیدند که ۳۳٪ آن‌ها در معرض خشونت مستقیم از طرف نیروهای اشغال‌گر قرار گرفته‌اند و ۳۷٪ آن‌ها نیز دستگیر یا بازجویی شده‌اند. این در حالی است که ۸۸٪ آن‌ها بیان كرده‌اند كه هنگام حملۀ ارتش اسرائيل به کمپ پناهندگان هراسیده بودند و ۷۷٪ نیز نسبت به احتمال بیرون رانده شدن مجدد از خانه‌هايشان اظهار نگرانی کرده‌اند.

بسیاری از زنان فلسطینی بارها و بارها آواره شده‌اند. برای نمونه، در اوج عملیات اسرائیل علیه غزه در سال ۲۰۱۴ حدوداً نیم میلیون نفر ناچار به ترک خانه‌های خود شدند. برخی از آن‌ها به پناهگاه‌های موقتی که به دلیل وضعیت اضطراری شلوغ و آکنده از جمعیت بود پناه ‌بردند و برخی به خانۀ اقوامشان رفتند. چنین شرایط متزلزل و پر مخاطره‌ای زنان فلسطینی و فرزندانشان را در معرض استرس و اضطراب قرار می‌دهد و به آنان احساس سربار بودن را القا می‌کند. ویرانی‌های گسترده در غزه احتمال مواجۀ زنان و دختران را با آزار و خشونت‌های جنسیتی افزایش می‌دهد. همچنین از آنجا که دستگاه حقوقی فلسطین در زمینۀ حقوق مالکیت و توارث اولویت را به مردان می‌دهد توانایی زنان فلسطینی برای مواجه با مشکلات ناشی از مهاجرت اجباری یا تخریب خانه‌هایشان محدود است.

در جامعۀ سنتی فلسطین، مهاجرت داخلی اجباری و ناامنی منجر به پدیده‌هایی مانند ازدواج‌های زودهنگام می‌شود که گویا قرار است از دختران «محفاظت» کند، اما در عمل امکان ادامۀ تحصیل و پیشرفت را از آن‌ها سلب می‌کند و حقوق انسانی‌شان را زایل می‌سازد.

آوارگی اجباری و طولانی‌مدت بر زندگی فلسطینیان (به خصوص زنان) ساکن در کشورهای همسایه تأثیر می‌گذارد.  در سال ۲۰۱۲، یک نظرسنجی‌ در کمپ‌های پناهندگان فلسطینی واقع در لبنان انجام شد که بیشتر پاسخگویان به آن (۸۲٪) زنان بودند. این مطالعه نشان داد که ۵۲٪ از این زنان حداقل به یک بیماری مزمن و ۵۵٪ نیز به نوعی اختلال روانی مبتلا بودند. درگیری‌های مسلحانۀ اخیر مانند جنگ سوریه نیز پناهندگان فلسطینی را مجدداً وادار به مهاجرت کرده است و زنان فلسطینی را در معرض خشونت‌های جنسیتی بیشتری قرار داده است.

دسترسی به مراقبت‌های بهداشتی

کیفیت نامطلوب زیرساخت‌های بهداشتی، مشکل در تامین دارو و برق، محدودیت در جابه‌جایی، دشواری دریافت مجوز و گذر از ایست‌های بازرسی بر میزان دسترسی زنان فلسطینی به مراقبت های پزشکی اثر می‌گذارند.

در بسیاری از گزارش‌ها اشاره شده است که برخی زنان به دلیل خودداری یا تأخیر نیروهای اسرائیلی در صدور مجوز انتقال آن‌ها به بیمارستان،‌ مجبور شده‌اند در ایست‌های بازرسی امنیتی، آمبولانس‌ها یا تاکسی‌ها زایمان کنند. این امر برای زنان باردار بسیار اضطراب‌آور است، این اضطراب‌ها با نزدیک شدن به موعد زایمان تشدید می‌شود و به خصوص بر زنان فلسطینی ساکن نواحی روستایی به شکلی اسف‌بار اثر می‌گذارد.

نوار غزه پس از بیش از یک دهه محاصره، عملیات‌های پی‌درپی اسرائیل در نواحی محلی و محدودیت در دسترسی به کمک‌های بشردوستانه و خدمات بهداشتی و درمانی، موقعیت بسیار نامناسبی دارد. اسرائیل برای کنترل مرزها، صدور مجوز خروج بیماران از غزه را – از ۹۲,۵٪ در سال ۲۰۱۲ به ۵۴٪ در سال ۲۰۱۷- کاهش داده است. کاهش تأخیر غیرمنطقی در صدور مجوزها دریافت درمان و مراقبت‌های پزشکی را برای بیماران مشکل می‌سازد. همچنین بازپرسی‌های پرخاشگرانه از زنان بیمار علی‌رغم وضعیت نامساعدشان، دور از انصاف انجام می‌شود. فعالان حقوقی، وضعیت وخیم زنان فلسطینی مبتلا به سرطان سینه را که درمان مناسبی در نوار غزه دریافت نمی‌کنند و نیازمند دریافت مجوزهای درمانی از مصر یا کرانۀ باختری‌اند، محکوم کرده‌اند. کمبود کادر درمان و ‌کیفیت نامناسب سیستم درمانی بر شیوع سقط جنین و همچنین زایمان زودرس و وخامت عوارض آن تاثیر می‌گذارد. پس از عملیات اسرائیل علیه غزه در سال ۲۰۱۴، نرخ مرگ‌ومیر مادران و نوزادان دو برابر شده است. 

طبق اظهارات زنان فلسطینی در زمان‌های بحرانی، اولویت خدمات‌رسانی در بیمارستان‌ها با مجروحان جنگی است و بسیاری از زنان به همراه نوزادانشان فضای ناامن مراکز بهداشتی را ترک می‌کنند. تا پیش از حملات اخیر اسرائیل به ‌غزه نیز در طول چنین بحران‌هایی، ۴۵ هزار زن از دسترسی به خدمات ابتدایی باروری محروم شده‌اند و حدود ۵ هزار تولد در شرایط بسیار نامناسب صورت گرفته است. به تأیید سازمان ملل جنگ جاری در غزه این ارقام را چندین برابر کرده است.

به علاوه تقسیم سنتی وظایف در جامعۀ فلسطین و انتظارات جنسیتی از زنان، باری مضاعف بر دوش آنان می‌گذارد. بسیاری از زنان فلسطینی با وجود اینکه خود بیمار، مضطرب یا افسرده بودند وظیفۀ مراقبت از اعضای آسیب‌دیده یا ناتوان خانوادۀ خویش را نیز به عهده داشتند و نیازهای خود را ناگزیر در درجۀ دوم اهمیت قرار می‌دادند. شایان توجه است که دسترسی زنان فلسطینی به خدمات سلامت روان معمولاً به دلیل انگ‌های جنسیتی محدود می‌شود، زیرا فرض بر آن است که بهره‌گیری از چنین خدماتی ممکن است از احتمال ازدواج دختران جوان‌ بکاهد. 

عواملی مانند دشواری دسترسی به مراقبت‌های بهداشتی به دلیل مشکلات اقتصادی، اجازه ندادن خانواده یا نبود همراه برای مراجعه به مراکز بهداشتی، کمبود پزشکان و پرستاران زن یا دانش اندک آنان، ازدواج در سن پایین و مادر شدن زودهنگام، دختران نوجوان فلسطینی را به گروهی بسیار آسیب‌پذیر تبدیل کرده است. اگرچه امروزه ازدواج دختران زیر ۱۵ سال نسبت به گذشته کمتر شده است، اما هنوز هم بسیاری از دختران جوان تا قبل از ۱۸ سالگی ازدواج می‌کنند. بر اساس آمارهای رسمی، ۲۰٪ از زنان فلسطینی قبل از تولد ۱۸ سالگی‌شان ازدواج می‌کنند، در حالی که این نرخ برای مردان ۱٪ است. با توجه به اطلاعات منتشرشده از سال ۲۰۱۴، ۲۵٪ از زنان ۲۰ تا ۲۴ ساله در غزه و ۱۹٪ از زنان مقیم کرانۀ باختری پیش از تولد ۱۸ سالگی‌شان زایمان کرده‌ بودند. لازم به ذکر است که ازدواج‌های زودهنگام نوجوانان فلسطینی به مفهوم نقض حقوق اساسی آنان مانند حق تحصیل و بهره‌مندی از دوران کودکی است.

زنان معلول، یکی دیگر از گروه‌های به شدت آسیب‌پذیر هستند. مطالعات اخیر نشان داده است که اکثر زنان و دختران معلول در غزه (۶۵,۴٪) به خدمات ابتدایی بهداشتی دسترسی ندارند و تحت نوعی خشونت کلامی (۵۸٪)، جسمانی (۳۴٪)، مالی (۲۶٪) یا جنسی (۲٪) قرار دارند. یک سوم آن‌ها نیز منزوی شده یا قادر به ترک خانه‌هایشان نیستند. اکثر این زنان (۸۱٪) مجردند.

سخن آخر

اشغال فلسطین و پیامدهای آن به شکل مستقیم و غیرمستقیم بر زنان و دختران فلسطینی اثرگذار بوده است. نتیجۀ درگیری‌ها و عملیات نظامی مختلف برای زنان فلسطینی، مرگ، بازداشت، مهاجرت اجباری، آوارگی، سطح بالای فقر، بیکاری، بیماری‌های جسمی و روانی و مشکلات وخیم بهداشتی بوده است، اما درک مشکلات این زنان بدون در نظر گرفتن هنجارهای جامعه فلسطین و بافت مردسالانۀ آن ممکن نیست. هنجارهایی که موجبات تبعیض، اسارت و خشونت بیشتر بر زنان فلسطینی را مهیا می‌سازند.