دوباره سد هراز نقل خبرهاست. ابراهیم رئیسی، رئیس جهوری اسلامی مهلت دو هفتهای برای یافتن محل تازهای برای دفن زباله در محدوده آمل به مقامات محلی داد، دو هفته گذشت و انتقادها از محل جایگزین برگزیدهشده از گفتههای مردم به امام جمعههای محلی رسید، چون منطقه جنگلی شوکاشور از جنگلهای هیرکانی، بهعنوان یک جایگزین، توسط استانداری مازندران بررسی شده بود.
جمهوری اسلامی در گره دستساز خود گیر افتاده است. چهار دهه است که عمده زبالههای محدوده مرکزی مازندران را در نزدیکی جاده هراز دفن میکنند یا میسوزانند و سالها تلاش به یک کوه زباله منتهی شده است.
کوهی که اگر سد هراز تکمیل و آبگیری شود، در زیر دریاچه این سد قرار خواهد گرفت. نگرانی از این است که آلودگی زبالهها، مانند شیرابههایشان، به آب دریاچه مصنوعی این سد وارد شود. در زبالههای عمارت، زبالههای الکترونیکی و ضایعات صنعتی هم دیده شده است. این سد هم همچون سد گتوند که به بزرگترین دریاچه نمکی دستساز بشر بدل شده است، ممکن است به دریاچهای از آب مسموم و غیرقابلاستفاده تبدیل شود.
«چون زمان نداریم»
چهار آبان امسال، ابراهیم رئیسی، ۱۵ روز ضربالاجل برای «انتخاب زمین جدید انباشت زبالههای شهرستان آمل» به استاندار مازندران داد و به وزارت نیرو هم گفت «کار پاکسازی و ایزولهسازی سایت عمارت» آغاز شود. درنهایت هم گفت: «چون زمان نداریم».
ایسنا نوشت که ۵۰ درصد «پیشرفت فیزیکی» در عملیات ساخت سد هراز محقق شده است. در پایان ساخت، این سد قرار است در ۲۰ کیلومتری جنوب آمل، بدل به بزرگترین سد شمال و چهارمین سد بزرگ خاری ایران بدل شود. دریاچهاش بین ۲۰۰ تا ۶۵۰ میلیون متر مکعب آب در خود جای خواهد داد. عملیات ساخت آن از ۱۳۸۹ شروع شده است.
شرکت مشاور مهاب قدس، در ۱۳۸۵ مطالعه ساخت این سد را آغاز کرد که در ۱۳۶۹، ردیف اعتباری در بودجه کشور دریافت کرده بود. مهاب قدس که در وبسایتش از لوگوی بانک جهانی تا وزارت نیرو و چندین سازمان دولتی دیگر، بهعنوان تامینکنندههای مالیاش گذاشته شدهاند، در ۱۳۸۲ در پروژه سد گتوند کار میکرد. در آن زمان، این شرکت «مشاور جهت تکمیل مطالعات مرحله دوم و نظارت بر عملیات اجرایی» بود.
همچنان دو مانع بزرگ جلوی ساخت این سد قرار دارد: مرکز دفن زباله عمارت و نزدیکی آن با گسل زلزله. زلزلهخیزی این منطقه میتواند یک آسیب جدی پس از ساخت سد باشد. چون اگر سد بر اثر زلزله بشکند، میلیونها متر مکعب آب روانه مناطق شهری مازندران مانند آمل و روستاهای منطقه میشود که عمدتا در نزدیکی رود هراز قرار گرفتهاند.
این سد در دامنه کوه دماوند، قرار است تا ۲۷ درصد آب سطحی استان مازندران را مهار و ۲۵ مگاوات برق هم تولید کند. امیدواری اولیه بر این است که حدود ۱۰۰هزار هکتار شالیزار با آن آبیاری شود.
برای دولت ابراهیم رئیسی شاید ساخت سریعتر این سد برای آبرسانی به تهران هم باشد. پایتخت ایران مانند دیگر مناطق کشور، از امتداد خشکسالی رنج میبرد و آب کافی ندارد. اگر آب پایتخت تمام شود، چه میتواند جلوی اعتراضات مردمی برای آب را بگیرد؟
حدود سه میلیون تن زباله
تخمین زده میشود حدود سه میلیون تن زباله در مرکز دفن زباله عمارت دفن شده باشد و روزانه دستکم ۲۵۰ تا ۴۰۰ تن زباله تازه به آن وارد میشود.
در تیر ماه ۱۴۰۱، در ۳۵مین کارگروه ملی مدیریت پسماند مقرر شد که دفن زباله در مجموعه عمارت آمل متوقف شود و بهجای آن، کارخانه تولید سوخت از زباله ساخته شود. هرچند گفته نشد این کارخانه قرار است کجا ساخته شود. فرماندار آمل در آن زمان گفت:
موافقتنامه طرح ملی فناوری نوآوری تولید سوخت مایع سبک (بنزین، گازوئیل و نفت یورو چهار) از پسماند شهری آمل با روش کراکینگ کاتالیستی در معاونت علمی فناوری ریاستجمهوری در تهران تصویب شده است.
در آن زمان گفته شد فاز نخست کارخانه، روزی ۲۴ تن سوخت تولید خواهد کرد و بهتدریج، به تولید ۵۰۰ تن در روز خواهد رسید.
ماهها بعد، همچنان در عمارت زباله دفن میشود و همچنان راهحل جایگزین آن معرفی نشده است، به جای آن و در واکنش به ضربالاجل دولت، مقامات محلی در استانداری مازندران به بخشی از جنگلهای هیرکانی بهعنوان مکان جایگزین عمارت فکر کردند. یعنی به زبان ساده، جنگلتراشی برای دفن زباله درون مهمترین جنگل تاریخی ایران صورت بگیرد.
منطقه جنگلی شوکاشور از جنگلهای هیرکانی و در کیلومتر ۱۷ جاده هراز قرار دارد. ایسنا نوشت از فعالان محیط زیست و اهالی محلی تا امام جمعه بخش امام زاده عبدالله شهرستان آمل، به این انتخاب انتقاد کردهاند. اعضای شورای شهر آمل هم نامهای سرگشاده خطاب به دولت منتشر کردند و نوشتند مخالف انتخاب شوکاشو هستند.
این امام جمعه، حسین حسینزاده برسمانی است که گفت انتخاب این منطقه، «فقط تعجیل در پاسخگویی» ضربالاعجل رئیسی است و افزود:
فکر جای دیگری باشید از چاله به چاه نیفتید و خودتان را به زحمت زیادتر نیندازید.
او وعده دارد کارشناسان استانداری اگر به این منطقه بیایند، «مورد نفرت مردمی و زیستمحیطی» قرار میگیرند.
امیدواری حکومت به نیروگاه زبالهسوز ساری
در چهارمین جلسه «پیگیری ویژه رفع مشکلات تولید» که در آن رئیسی ضربالاعجل دو هفتهای را به استانداری مازندران داد، موضوع دیگری هم مطرح شد: تکمیل طرح نیروگاه زبالهسوز ساری.
این طرح بهعنوان «یکی از طرحهای مهم و اولویتدار دولت در حوزه مسائل محیط زیستی» معرفی شد که حالا به پیشرفت ۹۲ درصدی رسیده است. استاندار مازندران هم گفت «با تکمیل این طرح، ۳۰ درصد [از] مشکلات پسماند استان» کاسته خواهد شد.
مشکل زباله و دفن آن بدون ساخت زیرساخت مناسب آن، تنها محدود به مازندران نیست. سال گذشته، اعتراضات اهالی محلی سراوان، در هفته سوم سرکوب شد. دولت میخواهد برای دو موضوع «ساماندهی دفن پسامد سراوان» و «تکمیل تاسیسات پردازش پسماند و زبالهسوزی ۶۰۰ تنی رشت» جلسهای با استاندار و نمایندگان محلی گیلان برگزار کند. یکی از سوژهها، راهحلی برای کسب تسهیلات دو هزار میلیاردی است که پروژه رشت برای تکمیل تقاضا کرده است.
ایران مانا: «وقتی از لندفیل صحبت میکنیم، از چه صحبت میکنیم؟»
روزنامه پیام ما در ۲۲ آبان امسال، گزارشی از جلسه تازه «ایران مانا» منتشر کرد. در این جلسه، نرگرس آذری، کارشناس پسماند و عزیز عابسی، دانشیار دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل، به این سوال پاسخ دادند: «آیا تعطیلی عمارت و سراوان ممکن است؟»
عباسی اشاره کرد که «مکان استاندارد ایزوله» یا «لندفیل» در شمال ایران وجود ندارد و در معرفی ۲۸ دفنگاه زباله مازندران گفت:
این مناطق همگی بهجز یک مورد سر باز هستند. یعنی آب باران با آن حجم در مناطق شمالی به داخل محل دفن میرود و چندین برابر شیرابه تولید میکند. در این سالها، هم در گیلان هم در مازندران فقط وعدههای بینتیجه دیدهایم و اتفاقی نیفتاده. بنابراین، وقتی رئیسجمهور درباره پسماند صحبت میکند، شاید تا حدودی خوشحالکننده باشد، اما در اصل چون هیچ نتیجه واقعی ندارد، نمیتوان به آن امید داشت.
عباسی گفت در ۱۴۰۰ در آستانیه اشرفیه مکانی به اسم لندفیل افتتاح شد که در بستر رودخانه قرار داشت و «دور زبالهها فقط دیوار کشیده بودند». نتیجه ورود شیرابه به مزارع محلی خواهد بود. این پروژه البته دو بار دیگر هم افتتاح شده اما «تاکنون بهرهبرداری نشده است».
او با تاکید بر بارندگی بالای این منطقه گفت:
این محل دفنها سر باز هستند و اصلاً به اصول دفن توجه نکردهاند؛ اینکه در چه شیبی باشد، لایههای رس روی آن بکوبند، لولههای زهکش بگذارند و محل سلولبندی شود تا وقتی یک سلول پر میشود به بخش بعدی بروند و انتهای کار هم آهک و رس روی زبالهها بریزند تا وقتی باران بارید، آب باران بهصورت مستقیم روی زبالههای نریزد. بنابراین، آبهای سطحی باید مدیریت شوند تا شیرابه ثانویه تولید نشود. ما در بابلکنار، در جنگلهای شیرگاه و… مناطقی را داریم که هرگز روی آنها بسته نشده و زبالهها از سی سال قبل همچنان رها هستند.
در این جلسه گفته شد که در یک دهه گذشته، دستکم دو هزار میلیارد تومان برای «مدیریت پسماند در مازندران» هزینه شده است. زبالهسوز ساری هزار میلیارد تومان تاکنون هزینه داشته و یک میلیون دلار هم کمک ارزی گرفته است. برای زبالهسوز نوشهر هم ۲۰۰ میلیارد تومان هزینه شده. این پروژهها همچنان ناتمام باقی ماندهاند.