شعر و شعارهای مردم در خیابان و لطیفه‌ها و متلک‌هایی که می‌سازند و بعضی را از راه اس ام اس یا شبکه‌های اجتمایی رد وبدل می‌کنند، روانشناسی توده‌ای و شکلی از مقاومت مردم را نشان می‌دهند. مردمی که زورشان به حاکم و مفتش نمی‌رسد، آنها را در فرهنگ زبانی خود به سخره می‌گیرند.

شعار دو

 شعر حافظ و طنز سعدی نمونه‌های شناخته شده این مقاومت فرهنگی در مقابل حکام و محتسب‌های وقت و ارزش‌های زمانه است. شعر و شعارهای مردم امروز نیز هرچند با ابزار و امکانات جدید تر صورت می‌گیرد اما در اساس ادامه همان مقاومت است.

 با نگاهی به شعارهای مردم قبل و بعد از انتخابات و در هیجان پیروزی تیم ملی که با “جهانی” شدن لختی هم که شده مردم به انزوا کشیده را راحتی بخشیده اند، حال و هوای جامعه و روحیات مردم دستمان می‌آید.

شعارهای فی‌البداهه مردمی به ویژه در جامعه‌ای مانند ایران که در آن عزا آزاد است اما شادی نیاز به مجوز دارد، معنای دیگری می‌یابند.

شعارها را به طور کلی به دو دسته می‌توان تقسیم کرد:  شعارهای حساب شده تبلیغی که یک نفر یا گروهی خاص می‌سازند و در دهان مردم می‌گذارند؛ و شعارهایی که بیشتر جنبه فی‌البداهه دارند و حالت لحظه‌ای مردم را درهیجان پیروزی و شور و شوق جمعی نشان می‌دهند. این شعارها به ویژه در جامعه‌ای مانند جامعه ما که در آن عزا آزاد است اما شادی نیاز به مجوز دارد، معنای دیگری می‌یابند.

شعارهای مربوط به قالیباف

 شعارهای مربوط به قالیباف غالبا پیش ساخته و سفارشی به نظر می‌آیند، با این حال وزن و قافیه و ریتم بعضی از آنها جالب است هر چند که از محتوا خالی به نظر می‌رسند. در طراحی آنها سعی شده او را به نوعی منجی مردم بشناسانند بدون آنکه دقیقا حرف خاصی بزنند یا قول مشخصی بدهند.

شعار سه

در حالی که روی پلاکاردهای انتخاباتی ستادش نوشته بودند ” : خدمت، عملکرد، نماد نسل همت “، ” خدا نکند روزی بر من بگذرد که در آن از شهدا و حماسه‌هایشان یاد نکنم “، ” قالیباف جوانمرد حمایتت می‌کنیم‏”، “مردی برای مردم”، “جهاد ادامه دارد”؛ در سفرهای انتخاباتی شعار ” حی علی خیرالعمل، خوش آمدی مرد عمل را ” در دهان مردم گذاشتند و کوشیدند او را از سطح نظامی و خانواده‌های شهدا بالاتر ببرند و شمول اجتماعی او را بیشتر کنند واگر شد از او قهرمان هم بسازند: ” نه تنها قهرمان تهرانی، بلکه پهلوان ایرانی”

شعارهای مربوط به قالیباف غالبا پیش ساخته و سفارشی به نظر می‌رسیدند و در طراحی آنها سعی شده بود او را منجی مردم بشناسانند.

قالیباف با زرنگی و برای جذب آرای اصولگرایان افراطی حریف خود را به انگلیس و آمریکا وابسته می‌کند: «خرداد روز خداحافظی با بداخلاقی‌ها، اختلاف‌ها، کینه‌ورزی‌ها و دروغ و ریا در کشور است. روز ۲۴ خرداد حتما روز پایان امید انگلیس و آمریکا در کشور خواهد بود.»

در جایی مردم با طعنه به حسن روحانی که کلید را نماد انتخاباتی اش کرده بود این شعار را می‌دهند: ” کلید انگلیسی نمی‌خوایم نمی‌خوایم” و آنرا با شعارهای مقفی که همه اش حساب شده و از پیش تعیین شده‌اند همراه می‌کنند: مالک اشتر علی، فدایی سیدعلی”، “قالیباف پاینده، ریئس جمهور آینده”، صلی علی محمد، یاور رهبر آمد”، “ابوالفضل علمدار قالیباف و نگه‌دار”، “قالیباف رزمنده، پاینده پاینده”، ” رای ما یک کلام، قالیباف والسلام”، “چشم امید کشور، قالیباف دلاور”، ” امیرکبیر تهران، برس به داد تهران”، “مطیع امر رهبر، قالیباف دلاور”.

این شعارها همه ساختگی و حساب شده و پاره‌ای از فرط تکرار خیلی بی‌مزه هستند و هیچکدام ف‌ البداهه به نظر نمی‌رسند و روحیات و خواسته‌های دل مردم را بیان نمی‌کنند و چون از دل بر نمی‌آیند به دل نمی‌نشینند.

شعار ۴

تنها شعاری که به نظر فی‌ البداهه می‌آید این شعار است که یک زن هوادار سینه چاک او سر می‌دهد و اسباب تفریح مردم در سایت‌های اجتماعی می‌شود: هم خوشگلی هم بوری، حتما رییس جمهوری!

شعارهای انتخاباتی حداد عادل

همچنین است شعارهای انتخاباتی حداد عادل که برخلاف تبلیغ ستاد او هیچکدام ” مردمی “نبوده و من درآوردی و ولایی و ستادی هستند. مثلا: بصیر در فتنه‌ها/ حدادعادل ما / حداد انقلابی – تشکر، تشکر

پلاکاردها از این هم بی‌مزه‌ترند: مرد آرام میدان سیاست /آرامش آینده ایران – بامردآرام میدان/ حدادعادل، رای ما به تو حجت شرعی است /اجرای قانون را به قانون گذار بسپارید –مجلس دیروز – دولت فردا /

حداد عادل خوب می‌دانست که هیچ شانسی ندارد و کنار کشید. او اگر می‌ماند یک درصد هم رای نمی‌آورد. علتش نزدیکی او به بیت است که مردم با آرایشان نشان دادند تا چه حد با آن فاصله دارند.

شعارهای انتخاباتی ولایتی

شعارهای انتخاباتی ولایتی نیز غالبا بی معنی و بی نمک‌اند. ستاد او این شعارها را با تصور اینکه ممکن است نزدیکی به رهبر برایش سودمند باشد تنظیم کرده. مثلا : “مشاور رهبری به شهر ما خوش آمدی”، “ولایتی تو لایق حمایتی”.

شعار ” دکتر سلام،  تحریم تمام” هواداران ولایتی نشان می‌داد که مردم چقدر از فشار تحریم‌ها در رنجند.

اما شعاری که به نظر کمتر ستادی می‌آید این است” : دکتر سلام/ تحریم تمام” که نشان می‌دهد مردم چقدر از فشار تحریم‌ها در رنجند و چون ولایتی در مناظره‌های تلویزیونی با سیاست بسته جلیلی مخالفت کرده و از کوشش برای رفع تحریم‌ها سخن گفته تا حدی در دل مردم جا باز کرده بود.

شعارهای انتخاباتی جلیلی

جلیلی با پیراهنی سفید که آن را به سبک دوران جنگ روی شلوار انداخته و با یک شال بلند فلسطینی در همایش‌های تبلیغات انتخاباتی ظاهر می‌شد. او که نامزد راست افراطی بود، هنوز در حال و هوای زمان جنگ به سر می‌برد و شعارهایش همه حول مقاومت و ایستادگی و “نه سازش نه تسلیم” می‌گشت اما تعداد کم آرایش نشان داد که این حرفها دیگر خریدار ندارد: “شهید زنده ما برگ برنده ما”، ” حرف ما یک کلام مقاومت والسلام”، “حرف ما یک کلام جلیلی قهرمان”، “تا فتح بدر و خیبر یک یا حسین دیگر”، “حسین حسین شعار ماست جلیلی افتخار ماست”، “نه سازش نه تسلیم یار جلیلی هستیم”

شعار یک

هیچیک یک از این شعارها مردمی نیستند و همه دستکاری شده شعار‌های زمان جنگ‌اند.

 از آنجا که مردم همه تحریم‌ها و بار گرانی ناشی از آن و خطر حمله نظامی به ایران را از چشم جلیلی می‌بینند، او و سیاست سخت سرانه هسته‌ای او را در شعارهایشان به سخره می‌گیرند: “نه جلیلی، نه اشتون، گفتگوی تمدن”

این شعار که هم در همایش‌های عارف و هم در گردهم آیی‌های روحانی به گوش می‌خورد، هم بار سیاسی دارد و هم حرف دل مردم است. نظام اسلامی تصورش را هم نمی‌کرد که مردم تا این حد از جلیلی و سیاست‌های او نفرت داشته باشند.

دعوا بر سر یک شعار خودجوش 

در این میان یک شعار بعد از شکست سنگین جلیلی و پیروزی روحانی زیاد مورد بحث ایرانیان قرار گرفت: ” بدون هیچ دلیلی، خاک بر سر جلیلی. “بعضی از هواداران جمهوری اسلامی و عده‌ای از روشنفکران که همیشه در سر بزنگاه‌ها در نقش مبصر کلاس ظاهر می‌شوند، این شعار جوشیده از دل سوخته مردم را توهین‌آمیز می‌دانستند. اما در واقع هیچکس قصد توهین به جانبازان را نداشته است. این شعار از دل مردمی بر آمده که سال‌ها سرکوب شده و زیر فشار تحریم‌های اقتصادی ناشی از سیاست لجوجانه هسته‌ای دست و پا می‌زنند و یک جور واکنش مردمی و خالی کردن دق دل است.

شعار “بدون هیچ دلیلی، خاک بر  سر جلیلی”، یک نوع واکنش مردمی به سیاست لجوجانه هسته‌ای و خالی کردن دق و دل کسانی است که سال‌ها سرکوب شده‌اند.

 این شعار فی البداهه مردم در شور و شوق بعد از اعلام نتایج انتخابات به بهترین وجه روانشناسی توده‌ای را نشان می‌دهد. مردمی که هیچ امکانی برای ابراز عقیده نداشته‌اند، از فرصت استثنایی و بس کوتاه بعد از انتخابات با چاشنی پیروزی تیم ملی فوتبال استفاده کرده‌اند تا خودشان را بیرون بریزند و در این میان اگر از الفاظ شسته رفته و مودبانه استفاده نمی‌کنند نباید مورد شماتت کسی قرار گیرند.

کسانی که امروز مردم را به خاطر این شعار سرزنش می‌کنند، همان‌ها هستند که هر گونه مقاومت مردمی و دفاع از خود در جریان سرکوب خیابانی جنبش سبز را نیز خشوت‌طلبی می‌دانستند.

این‌گونه شعارها را نباید مانند متون ادبی یا فلسفی تحلیل کرد. رفتار و گفتار مردم هیجان‌زده‌ای که به خیابان می‌ریزند تا پیروزی مشترک خود را بر دشمنانی اعلام کنند که در قالب لباس شخصی و نیروی انتظامی در همان خیابان حی و حاضرند، با رفتار و گفتار در اجتماعات قراردادی فرق می‌کند. از این رو نباید مته به خشخاش گذاشت.

شعار پنج

 تاکنون به خاطر ابراز همین یک ذره شادی ده‌ها تن از مردم در شهرهای مختلف بازداشت شده و چوب شعاریشان را خورده‌اند و دیگر به هر چیزی که نیاز داشته باشند به نصیحت اخلاقی مبصرهای کلاس نیاز ندارند.

زنده کردن شعارهای جنبش سبز به شکلی دیگر 

مردمی که از پیروزی خود شگفت‌زده شده بودند، اعتماد به نفس پیدا کرده و در گرمای شادی و شور دسته‌جمعی از زیر سرکوب سر بلند کرده و در مواردی شعارهای چهار سال پیش را نیز سر دادند که به خاطرشان کتک خورده بودند.

هر چند عده‌ای می‌کوشیدند به شعارهای مردم مطابق خط سیاسی خود جهت بدهند اما باز از ظاهر شعار‌ها پیداست که از دل مردم عادی بر آمده و امید آنها را به امکان تغییر و گشایش بیان می‌کردند. کاملا مشهود بود که جنبش سبز دارد سر بلند می‌کند.

در میان انبوه شعارها، بعضی به خوبی نشان می‌دهند که مردم ما چه قدرت عجیبی در ساختن شعارهای طنزآمیز یا شعارهای معنادار سیاسی دارند.

از آنجا که روحانی کاندیدای مستقیم اصلاح‌طلبان نبود و از جمله به توصیه خاتمی با جا خالی کردن محمدرضا عارف جای خود را باز کرد، مردم می‌کوشند به او نقش و وظیفه‌اش را یاد آوری کنند: روحانی یادت باشه، عارف هم باید باشه”، “اصلاحات اصلاحات، پیروز انتخابات.”

در میان انبوه شعارها بعضی به خوبی نشان می‌دهند که مردم ما چه قدرت عجیبی در ساختن شعارهای طنزآمیز یا شعارهای معنادار سیاسی دارند:

بنفشیم، بنفشیم/ همون جنبش سبزیم

بنفش و سبز نداره/ نهضت ادامه داره

بهار آزادیهِ، جای ندا خالیه

روحانی یادت باشه / موسوی باید باشه

روحانی یادت باشه / عارف هم باید باشه

روحانی یادت باشه/ خاتمی باید باشه

روحانی یادت باشه /هاشمی باید باشه

پیروزیِ روحانی / آزادی موسوی

دکتر کلید و رو کرد/ دنیا رو زیر و رو کرد

اصلاحات اصلاحات/ پیروز انتخابات

توپ تانک فشفشه/ این صدای جنبشه

امشب شب تغییره/ ولیعصر التحریره

رأی ما رو دزدیدن / قسطی دارن پس میدن

درود بر خاتمی / سلام بر هاشمی

موسوی/ پرچم ایرانتو پس گرفتیم

موسوی/ رایتو پس گرفتیم

موسوی زنده باد/ کروبی پاینده باد

احمدی بای بای/ احمدی بای بای

آزاده شهیدم / رای تو پس گرفتم

دیکتاتور/ تشکر تشکر

موسوی، کروبی/ آزاد باید گردند

زندانی سیاسی/ آزاد باید گردد

عالیه عالیه/ جای ندا خالیه

وقتشه وقتشه/ موسوی آزاد بشه

گفته بودم میمیرم/ رایمو پس میگیرم

موسوی زنده باد/ خاتمی پاینده باد

موسوی کجایی/ بیا قیامت شده

نه غزه، نه لبنان/ جانم فدای ایران

جعفر پناهی/ نسرین ستوده/ آزاد باید گردند

نیروی انتظامی/ تشکر، تشکر

نیروی انتظامی/ سبز تو هم قشنگه

نداییم، نداییم/ ما همه یک صداییم

خس و خاشاک تویی / دشمن این خاک تویی

موسوی زنده باد / کروبی پاینده باد

موسوی / کروبی / رأی تو پس گرفتیم

زندانی سیاسی / آزاد باید گردد

آخر هفته / احمدی رفته

احمدی / احمدی / بری و برنگردی

موسوی / رهنورد / آزاد باید گردند

نسرین ستوده / آزاد باید گردد

امروز روز آزادی‌ست / جای موسوی خالی‌ست

سهرابیم نداییم / ما همه یک صداییم

هموطن شهیدم / رایتو پس گرفتم

پیروزی نهایی / آزادی موسوی

رهبر محصور ما / آزاد باید گردد

سوریه رو رها کن / فکری به حال ما کن

امشب شب شادیه / جای ندا خالیه

رای من / رای من / رهبرِ دربندِ من

در این میان شعارهایی مانند: “نیروی انتظامی تشکر تشکر” هم بسیار زیرکانه است و برای شیره مالیدن سر مامورانی سر داده می‌شود که همه جا برای سرکوب شور و شادی در خیابان‌ها حاضرند و بعضی‌هایشان چهار سال پیش در سرکوب جنبش دست داشتند. از این رو کاملا قابل درک است که مردم در هنگام جشن و پایکوبی هوای آنها را داشته باشند، به ویژه که اینکه در پاره‌ای شهرها نیروهای انتظامی جشن مردم را با خشونت به هم زده‌اند.