از افزودن موادمخدر به غذا و چایی تا لمس آلت جنسی، ظاهر افراد و درک مامورهای امنیتی از این ظاهر می‌تواند تفاوتی گسترده برای فرد معترض در خیابان یا در بازداشت خلق کند. این تنها یک نکته از گزارش ۴۶ صفحه‌ای سازمان شش‌رنگ است که در روز پنجشنبه ۲۳ شهریور با عنوان «جنگ علیه جسم و جان: جنایت، اذیت و آزار مبتنی بر جنسیت علیه معترضین ال‌جی‌بی‌تی+ در خیزش ۱۴۰۱ ایران» در شهر ژنوِ سوئیس و در کنار جلسه‌های این هفته شورای حقوق بشر سازمان ملل رونمایی شد.

یک مثال این آزارهای مبتنی بر هویت یا گرایش جنسی را عرفان، یک فرد ال‌جی‌بی‌تی در این گزارش مطرح می‌کند:

من بعد از اینکه آزاد شدم دو بار تا مرحله خودکشی رفتم، نمی‌دونم چرا، ولی افکار شدید خودکشی داشتم، در حدی که ترس داشتم نمی‌تونستم بخوابم. یکی از دوستانم که پزشک بود اصرار کرد که از من تست اعتیاد گرفته بشه. متافتامین و آمفتامین و یک مقداری مورفین در خون من مثبت بود. دوستم گفت این افکار خودکشی و این حال خرابی که دارم به خاطر این بوده. ما متوجه نشدیم چه توی غذا بوده چه توی چای بوده اما من علائم خماری داشتم، راحت بهتون بگم خمار بودم.

گزارش بر پایه مصاحبه با ۷۰ معترض ال‌جی‌بی‌تی+

پس از «چکیده، مقدمه، روش تحقیق و بستر تاریخی و حقوقی»، این گزارش متمرکز «محرومیت افراد ال‌جی‌بی‌تی+ از حقوق پایه‌ای بشر در خیزش مردمی ۱۴۰۱» می‌شود و «حق آزادی بیان، حق حفظ حریم خصوصی و به رسمیت شناخته شدن در برابر قانون، حق آزادی اجتماعات، حق رهایی از آزار و شکنجه، حق حیات» را برابر گفته‌های افراد جامعه ال‌جی‌بی‌تی+ که در پژوهش شش‌رنگ شرکت داشته‌اند بررسی می‌کند. درنهایت «تحلیل حقوقی و توصیه‌ها» می‌آید.

گزارش شش‌رنگ بر پایه مصاحبه با ۷۰ نفر داوطلب نوشته شده است که «به دلیل گرایش جنسی، هویت جنسی و بیان جنسیتی واقعی یا مفروض‌شان نسبت به باقی افراد جامعه… در معرض تجربه خشونت قرار داشته‌اند»:

خیزش ۱۴۰۱ تنها جریان اعتراضات به جمهوری اسلامی نبود اما گسترده‌ترین خیزش در تاریخ طولانی مبارزات مردم ایران بود که در آن زنان، گروه‌های به حاشیه رانده شده همچون جامعه ال‌جی‌بی‌تی + برای حقوق تضییع شده و شان انسانی‌شان به میدان آمده بودند. درعین‌حال وقایع این دوران، تبعیض نهادینه شده و سیستماتیک براساس درک تحمیلی از جنسیت، توسط ایدئولوژی، قوانین و سیاست‌های جمهوری اسلامی را برجسته کرد.

https://twitter.com/6rangiran/status/1702258604475064664

«جنگ ترکیبی یا هیبریدی»

بررسی‌های شش‌رنگ می‌گوید که «جنگ ترکیبی یا هیبریدی»، عبارتی که نخستین بار توسط عباس نیلفروشان، معاون عملیات سپاه پاسداران و پس از آن توسط علی خامنه‌ای استفاده شد، بانی توجیه سرکوب‌های جمهوری اسلامی در گذر جنبش ژینا بوده است:

در این تعریف، معترضان به دو دسته تقسیم می‌شوند: جوانان فریب خورده که تحت تاثیر رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی رفتارهای واکنشی انجام می‌دهند و همکاران گروه‌های اپوزیسیون که به عنوان نیروهای مزدور عمل می‌کنند.

افراد جامعه ال‌جی‌بی‌تی+ گسترده در اعتراضات داخل و خارج از ایران خودی نشان دادند: با بوسه در خیابان‌ها، بالا گرفتن پرچم رنگین‌کمان در گوشه و کنار ایران یا با دیوارنویسی. شش‌رنگ در این گزارش می‌گوید این حضور منجر به «افزایش سخنان حاوی نفت‌پراکنی» مقامات جمهوری اسلامی علیه افراد و جامعه کوئیر شده است.

یک مثال این نفرت‌پراکنی، سخنان آذر ۱۴۰۱ احمدرضا شاهرخی، امام جمعه خرم‌آباد بود:

اختلاف بر سر بیرون بودن چند تار مو نیست، حد شرعی حجاب وجه و کفین است و رعایت نکردن ولو بیرون بودن چند تار مو باشد حرام است، ولی آن‌هایی که پشت صحنه ماجرا ایستاده‌اند به دنبال آن هستند که ملت‌های مسلمان را به سمت همجنس‌گرایی و ازدواج با حیوانات سوق دهند.

این شیوه تحقیر و یاوه‌گویی نسبت به هویت و گرایش جنسی افراد، گسترده بر سلامت روان افراد جامعه ال‌جی‌بی‌تی+ تاثیر مستقیم می‌گذارد یا آنگونه که شش‌رنگ نوشت:

همجنس‌گرایان به‌طور مرتب در بیانیه‌های رسمی و رسانه‌های دولتی به عنوان «غیراخلاقی»، «فاسد»، «حیوان‌ صفت»، «مادون انسان» و «بیمار» توصیف می‌شوند. آنها همچنین متهم به تبانی با توطئه‌های دولت‌های غربی و صهیونیسم با هدف تضعیف انقلاب اسلامی یا فساد مسلمانان هستند.

روایت ماهان: می‌پرسند «دختری یا پسری؟» و «فحش می‌دادند»

ماهان پس از آزادی همچنان دست به گریبان صدای بازجوهاست که در گوشش نفرت‌پراکنی می‌کنند:

با خودم فکر می‌کردم که نکند این‌ها راست می‌گویند؟! نکند ما انسان‌های بیماری هستیم؟! نکند لایق چیزهایی هستیم که به ما می‌گویند؟! مدام صدای‌شان در گوشم است.

ماهان و دوست‌هایش متمرکز دیوارنویسی هستند تا درنهایت مامورهای لباس‌شخصی آن‌ها را بازداشت می‌کنند:

یکی از مامورها به سمت من آمد و پرسید دختری یا پسر؟ من جواب دادم معلوم نیست که پسرم؟ همین موضوع باعث شد تا با کلمات توهین‌آمیز خطابم کند. تحقیر می‌کردند و فحش می‌دادند و اگر جواب توهین‌های‌شان را می‌دادم، با شوکر ضربه می‌زدند. در میان تحقیر و توهین‌ها حتی می‌گفتند شلوارشان را دربیاوریم تا ببینیم دخترند یا پسر… رنگین‌کمانی بودن در جامعه ایران به اندازه کافی سخت و دردناک است و ما در تمام این سال‌ها در ایران آن‌قدر اذیت شده، درد کشیده و تحقیر شده‌ایم که کوچک‌ترین حرفی می‌تواند ما را از پا دربیاورد. این اتفاقات فشار غیرقابل‌تحملی را به ما وارد می‌کنند.

روایت لنی: لمس اندام جنسی برای مشخص کردن جنسیت

لنی یک نوجوان ۱۶ ساله و ال‌جی‌بی‌تی است که توسط یک دانش‌آموز بسیجی تحقیر شده و مورد تجاوز قرار گرفته، اما مدرسه فضا برای گزارش این آزار جنسی را به او نداده است:

لنی در اعتراضات ۱۴۰۱ در اصفهان شرکت کرده است. او در یکی از این تجمع‌ها توسط ماموران امنیتی شناسایی و دستگیر شد و با باتوم او را تا جایی کتک زدند که بر زمین افتاد. از او پرسیدند که پسر است یا دختر؟ یکی از ماموران با دست زدن به اندام جنسی وی قصد داشت جنسیت وی را مشخص کند. به دلیل مقاومت، ماموری از پشت به او لگد زد که باعث شد سرش به زمین بخورد و بر اثر این ضربه او به مدت چند روز دچار ضعف بینایی شده بود.

این فشارهای مضاعف بر افراد جامعه ال‌جی‌بی‌تی+ ایران در حالی صورت می‌گیرد که جامعه، سنت و قانون اجازه حضور آشکارا در جامعه و خود بودن را به آن‌ها نمی‌دهد:

مقامات جمهوری اسلامی به افراد اجازه نمی‌دهند که هویت جنسیتی خود را آزادانه تعریف و بیان کنند. افراد باید قبل از اینکه بتوانند جنسیت خود را از طریق لباس پوشیدن، مدل مو و رفتاری که طبق کلیشه‌ها منتسب به جنس مخالف است ابراز کنند، بایستی گواهی تشخیص «اختلال هویت جنسیتی» را دریافت کنند و تحت روش‌های پزشکی تهاجمی و غیرقابل‌برگشت، از جمله درمان جایگزینی هورمون و عقیم‌سازی قرار گیرند.

افراد ترنس و نان‌باینری «هدف حمله و قربانی توحش عنان‌گسیخته»

گزارش شش‌رنگ اشاره‌ای ویژه به افراد ترنس و نان‌باینری دارد:

افراد ترنس و نان‌باینری به دلیل تفاوتشان با هنجارهای اجتماعی برگرفته از سنت، شریعت یا تحمیلی از جانب حکومت، بیشتر در میان اعتراضات خیابانی هدف حمله و قربانی توحش عنان‌گسیخته قرار گرفته‌اند.

صبری، یک فرد ترنس به شش‌رنگ گفت حدود چهار سال از خانه بیرون نرفته بود، اما دیگر تحملش تمام شد و به اعتراضات خیابانی پیوست. هفت مامور امنیتی به او حمله کردند و بازداشت شد:

از پشت بهم یورش بردن و بهم حمله کردن منم خوردم زمین و دستگیر شدم. من رو کشان کشان و با کتک تا اون سر خیابون بردند. کتک‌های زیادی زدند به محض اینکه فهمیدند ترنسم و موهام برای این بلنده. حرف‌های تحقیرآمیز زیادی زدند، توهین‌های زیادی به مادرم کردند و موهامو با فندک سوزوندند. حتی لمس جنسی هم انجام دادند و بعد از اون ما رو بردند توی ون و بعد بردند توی یک کلانتری، جایی. چشما بسته بود و خبر نداشتیم کجا می‌ریم. با چشم و دست بسته هم مدام ما رو با لگد هدایت می‌کردند. آخر هم نمی‌دونستند منو ببرن کدوم بازداشتگاه، زنونه یا مردونه تا اینکه مطمئن شدن من تو شناسنامه هنوز مرد هستم.

تجاوز در زندان: لمس زندانبان اشاره‌ای به زندانیان برای آزار

عرفان، یک فرد ال‌جی‌بی‌تی+ است که «بارها در بازداشت مورد تجاوز قرار گرفت». او و دو دوست دیگرش عضو یک گروه تلگرامی بودند. پس از بازداشت ادمین، آن‌ها هم بازداشت می‌شوند. پس از یک هفته بازجویی در بازداشتگاه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، او را به بند زندان عمومی شهر منتقل می‌کنند. او و دوستانش به مدت ۲۰ روز «قبل از آزادی دو تا سه بار در روز توسط سایر زندانیان مورد خشونت جنسی یا تجاوز جنسی قرار می‌گرفتند:

به عنوان مثال، هر بار که پس از بازجویی به سلول بازگردانده می‌شد، او را بازرسی می‌کردند و سینه و اندام جنسی او را لمس می‌کردند – روندی غیرعادی برای یک زندانی که از اتاق بازجویی در همان ساختمان در حالی که چشم بسته بود بازمی‌گشت. او همچنین گفت که این واقعیت که او و دوستش را در آن بند خاص قرار دادند به این معنی است که از گرایش جنسی آنها اطلاع داشتند و می‌خواستند آنها را به خاطر آن تنبیه کند. نگهبان می‌گفت «جایی می‌فرستمت که خوراک شماست».

عرفان پس از آزادی، دو بار تلاش به خودکشی کرد تا درنهایت دوست او که پزشک است خواست تا تست اعتیاد بدهد و تست او مثبت شد. او فکر می‌کند که «دیگر آن آدم قبلی نیست»:

روزها و روزها صدای‌شان در گوشم می‌پیچید، توهین‌ها و خنده‌های بلندشان. ضربه‌ای که ممکن است یک فرد در طی چند سال به روح و روان خود احساس کند را در چند ساعت به من وارد کردند. کلماتی که قادر به بازگوکردن نیستم و توهین‌هایی که انگار در مغزت می‌نشیند و تو را با خودت هم بیگانه می‌کنند. احساس می‌کنم اتفاقی که برای ما بچه‌های ال‌جی‌بی‌تی‌کیو می‌افتد، تنها بازداشت و بازجویی به دلیل جرمی که به گفته آن‌ها مرتکب شده‌ایم، نیست.