به سالگرد قتل حکومتی ژینا امینی و شروع جنبش اعتراضی چندماهه ۱۴۰۱ نزدیک میشویم، به سالگرد جنبشی که حکومت را غافلگیر کرد، پیشرویهایی داشت و هر حرکتی دیگری آغاز شود خود را در ادامه آن میبیند.
پس از سرکوب خشونتبار جنبش «زن، زندگی، آزادی» حکومت در راستای ترمیم ضربهای که از این جنبش خورده است، تمهیداتی در پیش گرفته است. این اقدامات درکردستان که زادگاه جنبش بود و رادیکالتر از دیگر نقاط عمل کرد، شکل ویژهای دارند.
این گزارش، توصیف وضعیت و توطئههای بازدارندهای است که حاکمیت از هماکنون برای جلوگیری از شعلهور شدن دوباره اعتراضات در کردستان آغاز کرده است.
دوگانه ترس و سرکوب
یکی از قابلتوجهترین اقدامات جموری اسلامی، چند ماه پس از سرکوب اعتراضات جنبش ژینا، بازگرداندن گشتهای ارشاد به خیابانها در لباسی نو بود، با این تفاوت که گشتهای جدید اینبار حسابشدهتر عمل میکردند و بیگدار به آب نمیزدند. سرکوب زنان را نظامیافتهتر کردند و کوشیدند از درگیریهای لفظی روزانه بکاهند. این روندی کلی در بیشتر استانهای ایران بود.
اما در بیشتر شهرهای کردستان، خبری از بازگشت این گشتها نبود. وضعیت به همان روالی است که در جریان جنبش ژینا بود. زنان و دختران با آزادی پوششی نسبی بیشتری در جامعه ظاهر میشوند و جز پیامکهای تهدیدآمیز «کشف حجاب» خبری از گشت و تذکرها و خشونتهایشان نیست. به بیان ساده، معنای چنین تفاوتی این است که حاکمیت از کردستان حساب میبرد. به همین دلیل هم همزمان که برنامههایش در آنجا را محتاطانهتر پیش میبرد، پروژه سرکوب و سلطه را هم عمیقتر و خصمانهتر پی میگیرد.
ضربه به امکانهای مقاومت
در کردستان گشتهای ارشاد پس از قیام ژینا به راه نیافتادند. آنچه ذهن مردم را در هفتههای اخیر به خود مشغول کرد، آتشسوزی جنگلهای سروآباد، کامیاران، مریوان و بانه بود. مردم دست رژیم را در کار میبیینند، و در این مورد دلایی میآورند از آتشسوزی عمدی، ناشی از نقشه نظامی یا دست کم اهمال در خاموش کردن آتش.
در حال حاضر، تمرکز تلاشهای رژیم بر ممانعت از شروع و گسترش یک اعتصاب عمومی است.
سال گذشته در جریان اعتراضهای پس از قتل ژینا امینی، کسبه بیشتر شهرهای کردنشین در استانهای کردستان، آذربایجان غربی و کرمانشاه در مجموع بیشتر از ۲۰ روز در اعتصاب بودند. اعتصاب، یک سنت مبارزاتی سابقهدار در کردستان است.
به فراخوان شورای همکاری حزبهای کردستان در جریان قیام ژینا، نزدیک به بیست روز اعتصاب در بازار کردستان برقرار بود.
نظام برای مقابله با اعتصابهای احتمالی طی هفته گذشته، اهرم “اداره نظارت بر اماکن عمومی” را به کار گرفته است. این اداره تمامی کسبه خرد و بزرگ را وادار به گرفتن مجوز کسب کرده است. دکان به دکان میگردند و مغازهدارها را تهدید میکنند. برای آنها فرصتی ۱۰ روزه تعیین کردهاند. میگویند اگر طی این ۱۰ روز جواز کسب نداشته باشند، پلمب خواهند شد. این در حالی است که سالها کسب جواز برای بیشتر کسبه اختیاری بوده. برای مثال صاحبان تعمیرگاههای کوچک جز گواهی دوره مهارت و کارآموزی، گواهی و جواز دیگری برای کارشان لازم نبوده است. اما در یک ماه گذشته نهادهای امنیتی با همکاری اداره اماکن، تمامی کسبه بدون جواز کسب در شهرهای مختلف کردستان را شناسایی کرده و به آنها مراجعه کردهاند.
جواز کسب برای بیشتر کسبه یک هزینه اضافی و بیهوده تلقی میشود. کسانی هم که به تمایل خود جواز کسب دارند اغلب برای استفادههای اداری آن همچون ضمانت وامهای بانکی تشویق به کسب مجوز شدهاند. اما بنابر آنچه از زبان خود کاسبان شنیده میشود، اقدام اخیر اداره اماکن، نه در راستای سازماندهی کسب و کارها، بلکه تمهیدی است برای پیشگیری از تکرار اعتصابهای بازار در کردستان. آنها میتوانند به راحتی جواز کسب کسبهای را که با اعتصاب همکاری کنند، باطل کنند. اجبار به کسب جواز، آن هم درست در آستانه سالگرد جنبش زن، زندگی، آزادی در کردستان، معنایی جز رجزخوانی برای بازاریان ندارد.
به بهانه دخالت حزبهای کردستانی در فراخوانهای اعتصابها، مقر آنها را چندین بار بمباران کردهاند. از طریق نفوذی که روی اتحادیه میهنی اقلیم کردستان دارند، در تلاشاند آنها را از خاک اقلیم کردستان بیرون برانند یا دستکم خلع سلاحشان کنند.
بازداشت و تهدید
از طرف دیگر بازداشتها و تهدیدها هم رو به افزایش است. در بوکان، روحانی اهل سنت محمد شریفی را بازداشت کردهاند. شیوا عاملیراد، معلم اهل مریوان را طی چند روز گذشته اخراج کردهاند. با خانواده جانفشانان اعتراضات سال گذشته تماس میگیرند و تهدیدشان میکنند که حق دادن هیچ فراخوان یا برگزاری مراسم یادبود ندارند.
در ادارهها و حتی بیمارستانها جمعی از “آمرین به معروف” را استخدام کردهاند، مزدورانی که در ازای مبلغی پول به محل کار کارمندها سرک میکشند و گزارش رد میکنند. اینان تا جایی پیش رفتهاند که حتی زمان سِرو ناهار در ادارات را هم تفکیک کردهاند. زنان در یک ساعت مشخص و مردها باید در ساعتی دیگر ناهار بخورند.
ریخت و پاش اربعین
در آستانه قیام ژینا، تلاش میکنند به هر قیمتی بازار مراسم حکومتی اربعین در کردستان را گرم کنند. بهترین و لوکسترین هتلهای شهرهای مرزی کردستان را برای مسافران اربعین غصب کردهاند. هتل نوروز مریوان از جمله همینها است. ترمینالها را تعطیل کردهاند. تقریبا همه اتوبوسهای بینشهرهای بانه، سقز، سنندج و مریوان را برای جابجایی مسافران مراسم اربعین تصرف کردهاند. رفت و آمد به شهرها و استانهای مرکزی ایران برای مردم مرزنشین بسیار دشوار است. جریان مسافرتها و تبادل روزانه کالا و آمد و شد بین کردستان و دیگر نقاط ایران به حالت تعلیق درآمده تا حکومت بتواند برنامههای مذهبیاش را پیش ببرد. دشمنی با زندگی روزانه مردم ونیازهایش در این سیستم هیچ مرزی ندارد. حاکمیت در آستانه جنبش ژینا، در برابر کردستان گارد گرفته. گاردی که بیش از پیش خصومت تاریخی جمهوری اسلامی با کردستان را آشکار میکند. آنها از پیشتازی کردستان در جنبش ژینا زخم خوردهاند و میخواهند این بار با تدارک بیشتری با مقاومت مردم مواجه شوند. نگرانی رژیم، مردم را مفتخر و خوشحال میکند.