کودتای دو هفته گذشته در نیجر آشفتگی امنیتی و دیپلماتیک شدیدی در منطقه غرب آفریقا پدید آورده است. با وجود فشارهای منطقهای و جهانی، حکومت نظامی همچنان بر ماندن در قدرت پافشاری میکند. حکومتهای نظامی همسایه در گینه، مالی و بورکینافاسو نیز وعده حمایت از حکومت نظامی نیجر را دادهاند. منابع معدنی غنیای که حکومتهای نظامی این کشورها در اختیار دارند موضعشان را در چانهزنی تقویت میکند. در نتیجه، غرب آفریقا در حال حاضر در مرکز منافع و رقابتهای ژئوپلیتیک قرار دارد و قدرتهای بزرگ میخواهند دسترسیشان به فلزات گرانبهای منطقه را تضمین کنند. کودتا در نیجر توجهها را به منابع غنی این کشور و به ویژه نقش اساسی آن در تأمین نیازهای انرژی اروپا و فرانسه جلب کرده است.
وضعیت نواستعماری در غرب آفریقا
ایالات متحده و فرانسه تهدید کردهاند که برای استقرار دوباره یک رژیم طرفدار غرب در نیجر مداخله خواهند کرد. این تهدیدها در پی کودتاهای نظامی ناسیونالیستی و ضدغرب در کشورهای بورکینافاسو و مالی نیز مطرح شدند. حکومتهای نظامی این کشورها نیز به طور متقابل تهدید کردهاند که هر مداخلهای را اقدامی جنگی لحاظ خواهند کرد که میتواند به منازعهای منطقهای بینجامد.
تقریباً تمام منطقه غرب آفریقا زمانی در استعمار فرانسه بود. حتی امروز نیز فرانسه، مثلاً از طریق کنترل اقتصادهای غرب آفریقا با تحمیل واحد پولی فرانک آفریقای مرکزی (CFA franc)، سیاستهای نواستعماریاش را در منطقه دنبال میکند.
به نظر اندونگو سامبا سیلا، یک اقتصاددان متخصص توسعه اهل سنگال، واحد پولی فرانک آفریقای مرکزی «یک ارز استعماری است، زیرا در نتیجه نیاز فرانسه به تحمیل یکپارچگی اقتصادی در میان مستعمرهها و کنترل بر منابع طبیعی، ساختارهای اقتصادی و نظامهای سیاسیشان به وجود آمد.»
پاریس سیاستهای پولی را بر کشورهای منطقه تحمیل میکند و حتی بخش اعظمی از صندوق معاملات خارجی نیجر، بورکینافاسو و مالی را در کنترل خود دارد. سیلا میگوید:
فرانک آفریقای مرکزی مانعی سر راه صنعتیشدن و تحول ساختاری در این کشورهاست. این سیاستها ابزاری نواستعماری است که همچنان چشمانداز هرگونه توسعه اقتصادی در کشورهای منطقه را از بین میبرد.
نیجر منطقهای حیاتی برای استراتژی آفریقایی پنتاگون است. ایالات متحده نیز یکی از بزرگترین و مهمترین پایگاههای پهپادیاش را در نیجر دارد: پایگاه هوایی ۲۰۱ که ۱۱۰ میلیون دلار هزینه ساخت آن و سالانه ۲۰ تا ۳۰ میلیون دلار هزینه نگهداری آن است.
آمریکا در هماهنگی با نیروهایی که فرماندهی آفریقای ارتش ایالات متحده (AFRICOM) به سراسر قاره گسیل کرده است، از پایگاههای پهپادی خود در نیجر برای حفاظت از تسلط نظامیاش در غرب و شمال آفریقا استفاده میکند. اگر واشینگتن حکومت متحدش در نیجر را از دست بدهد، حکومت نظامی ناسیونالیست جدید ممکن است پایگاههای نظامی خارجی را تعطیل و هزار سرباز آمریکایی مستقر در نیجر را از کشور اخراج کند.
جذابیتهای معدنی غرب آفریقا
نیجر هفتمین تولیدکننده بزرگ اورانیوم در جهان است؛ فلزی که فرانسه دهههاست به آن وابسته است. بئاتریس بیانکی، مشاور یک اندیشکده ایتالیایی مستقر در سنگال در گفتگو با عربنیوز میگوید:
با اینحال، فرانسه در طول ۲۰ سال به تدریج وابستگیاش به اورانیوم نیجر را کاهش داده است. نکته مهمتر اینکه استراتژی متنوعسازی نیجر در حوزه همکاریهای تجاری و تمرکز فرانسه بر کشورهای باثباتتر نیز به این تغییرجهت کمک کرده است.
نیجر تنها کشور غرب آفریقا نیست که هم منابع استراتژیک غنیای دارد و هم تحت کنترل حکومت نظامی است. هلالی از دولتهای نظامی از خلیج آتلانتیک شروع میشود و جمهوری گینه که در سال ۲۰۲۱ یک کودتای «موفق» را تجربه کرد شامل میشود. گینه دومین تولیدکننده بزرگ بوکسیت در جهان است. بوکسیت ماده معدنی حیاتی در تولید آلومینیوم برای اقتصادهای صنعتی است و اهمیت بالایی برای بهای جهانی فلزات دارد.
مالی و بورکینافاسو نیز در بحث تأثیر بازار منابع معدنی بر کودتاها اهمیتی اساسی دارند. در ۲۰۲۱، مالی با تولید بیش از ۶۳ تن طلا، به چهارمین تولیدکننده بزرگ این فلز در آفریقا بدل شد. تولید طلای بورکینافاسو در آن سال ۴۵ تن بود.
فیدل آماکیه اووسو، تحلیلگر مسائل امنیتی از غنا، به عربنیوز میگوید:
جاذبه طلا نه تنها منافع خارجی بلکه نیروهای مسلح خارجی را نیز برای استخراج منابع غنی به این مناطق جذب میکند. گروه شبهنظامیان روسی «واگنر» مشهورند به این با تأمین به اصطلاح «امنیت» کشور، از این منابع بهره میبرند. وفور منابع معدنی گروههای افراطی را به بورکینافاسو جذب کرده است.
حکومتهای نظامی مستقر در مالی و بورکینافاسو، و حالا کودتای نظامی در نیجر، با گفتار و دعاوی ضد استعماری قدرت را به دست گرفتهاند. برای نمونه، ابراهیم ترائوره، رهبر نظامی فعلی بورکینافاسو منبع الهام خود را توماس سانکارا میداند، افسر انقلابیای که از ۱۹۸۳ تا کودتای ۱۹۸۸ بر بورکینافاسو حکومت میکرد و منشأ اصلاحات اجتماعی و اقتصادی گستردهای در کشورش بود. در مقابل، مخالفان غربی این حکومتهای نوخاسته روسیه و گروه شبهنظامی واگنر را در پشت پرده تحولات اخیر غرب آفریقا میبینند.
در مقابل، بئاتریس بیانکی میگوید که ادعای مداخله گروه واگنر در امور نیجر را نمیتوان به مدد اسناد و شواهد اثبات کرد. او میافزاید:
به نظر میرسد که کودتا در نیجر ریشههای داخلی دارد و حمایت خارجیای در کار نیست. موقعیت شکننده رئیسجمهور محمد بازوم، دستهبندیها و شکافهای داخل حزب حاکم و تنشهای درون ارتش عامل وقوع این رویدادها بودهاند.
با اینهمه، با وجود مخالفتها از جانب کشورهای همسایه و بلوکهای منطقهای، تملک منابع استراتژیک مهم باعث میشود حکومت کودتا در نیجر احساس امنیت کند. اوسوو در این مورد میگوید: «میل به معامله این منابع برای بقا منجر به موقعیت حکومت نظامی در قدرت را تقویت میکند و چالشی جدی پیش پای جامعه بینالمللی میگذارد.»
به همین دلیل است که واکنش «اکوواس»، جامعه اقتصادی کشورهای غرب آفریقا که متشکل از ۱۵ کشور است، و نیز شرکای غربی آن اهمیتی بالا دارد. به نظر بیانکی، «بسته به نتایج کودتا، احتمال اعمال تحریم و عوارض جانبی آن بر توافقهای تجاری وجود دارد.»
یکی از طرحهای سرمایهگذاری که عامل تحول برای اقتصاد نیجر تلقی میشد و ترس آن میرود که تحریمهای احتمالی آن را با خطر جدی مواجه کند، خط لوله نیجر-بنین است که شرکت ملّی نفت چین مالک و مجری آن است. در حال حاضر، ۷۵ درصد پروژه تکمیل شده و انتظار میرفت که در سه ماه نهایی ۲۰۲۳ انتقال تجاری نفت را آغاز کند. پیشبینی میشد که فروش نفت از راه این خط لوله تا سال ۲۰۲۵ تولید ناخالص داخلی نیجر را ۲۴ درصد و صادرات این کشور را تا ۶۸ درصد افزایش دهد. کای شو، وکیل و مشاور مالی مستقر در پکن میگوید:
تحریم دولت مالی منجر به اختلال در تأمین سوخت شد و به وخامت اوضاع زندگی میلیونها نفر انجامید و از جذابیت سرمایهگذاری در منطقه کاست.
چشمانداز مداخله خارجی
نیجر به واسطه منابع غنی نفت و اورانیوم و نقش مهمش در جنگ با شورشیان اسلامگرا در منطقه ساحل اهمیتی استراتژیک برای ایالات متحده، چین، اروپا و روسیه دارد.
رهبران حکومت جدید نیجر هشدار دادهاند که فرانسه در حال برنامهریزی برای مداخله نظامی است. به گزارش گاردین، پاریس به دنبال راههایی برای مداخله نظامی در نیجر است و مقامات فرانسوی با فرماندهی ستاد گارد ملی نیجر دیدار کردهاند تا مجوزهای سیاسی و نظامی لازم را اخذ کنند.
در کنار فرانسه، وزارت خارجه ایالات متحده نیز با رئیسجمهور عزلشده نیجر، محمد بازوم فعالانه همکاری میکند تا او را به قدرت بازگرداند. آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا در توییتی در پنجشنبه سوم اوت ۲۰۲۳ / ۱۲ مرداد حمایت تام دولت آمریکا از بازوم را اعلام کرد.
به گزارش رویترز، اکوواس و مقامات دفاعی ارشد کشورهای غرب آفریقا نیز برنامه دارند در صورت ساقط نشدن حکومت کودتا، دست به اقدام نظامی علیه نیجر بزنند.
اکوواس تحریمهایی نیز علیه نیجر اعلام کرده و نیجریه، همسایه جنوبی نیجر نیز راه ورود منابع به نیجر را بسته است. پیشتر ۷۰ درصد نفت نیجر را نیجریه تأمین میکرد. اما حکومت نیجریه که پیوندهای نزدیکی با غرب دارد، در حال حاضر صادرات برق به نیجر را قطع کرده است.
با اینهمه، حرف از مداخله نظامی راحتتر از عملکردن به آن است. حکومتهای مستقر در بورکینافاسو و مالی در بیانیهای مشترک گفتهاند که «هرگونه مداخله نظامی علیه نیجر به معنای اعلام جنگ علیه بورکینافاسو و مالی خواهد بود.» این دو کشور غرب آفریقا هشدار دادهاند که «پیامدهای فاجعهبار مداخله نظامی در نیجر میتواند کل منطقه را بیثبات کند.»