پنج فرد ترنس در خیابان راه میروند و یک نفر به آنها چیزی میگوید. یک طرف میگوید آن فرد به آنها متلک انداخته، ازشان عکس و فیلم گرفته و با دخالت مردم، عکسها و فیلمها پاک شدهاند. طرف دیگر ماجرا میگوید این نفر ــ مردی که در ویدئوی حکومتیها کنار یک موتورسیکلت در کنار خیابان ایستاده بوده ــ میخواسته نماز بخواند، امر به معروف کرده و سپس کتک خورده است.
کمی بعد، ستاد اطلاعاتی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (گرداب) ویدیویی را در وبسایت همشهری آنلاین منتشر میکند و در آن از «اقدام غیرقانونی» (یعنی راه رفتن در خیابان با پوشش اختیاری) صحبت میکند و این افراد را «نیمه برهنه» معرفی میکند.
در تصویر همین ویدیو افراد شلوار بلند و پیراهنهای بلند و گشاد بر تن دارند. موهایشان اما آزاد از حجاب اجباری در ایران است. مجری این ویدیو که در رسانههای حکومتی منتشر شده میگوید «دستگاه امنیتی» این افراد را «در کمتر از ۲۴ ساعت بازداشت میکند». آن هم در کشوری که به دهها مدرسه حمله شیمیایی میشود اما دوربینهای ایستاده بر درب مدارس به قدرت خدا نابینا شدهاند.
در ویدیوی گرداب و دیگر تصاویری که از این افراد منتشر میشود، آنها وادار به اعتراف اجباری شدهاند. خبرگزاری هرانا مینویسد:
در این ویدیو که مشخص نیست تحت چه شرایطی ضبط شده است، این شهروندان ترنس از بابت “نوع رفتار و طرز لباس پوشیدن” خود اظهار پشیمانی می کنند. از هویت این افراد و اتهامات مطروحه علیه آنها اطلاعی در دست نیست.
چرا جمهوری اسلامی که زمانی جواز تطبیق جنسیت را در مجامع بینالمللی به عنوان برگی از افتخارات خود استفاده میکرد، اکنون افراد ترنس را بازداشت میکند؟ آیا وفاداران به نظام اسلامی فراموش کردهاند که فتوای جواز تطبیق جنسیت روحالله موسوی خمینی ایران را به کلام خودشان بدل به «بهشت افراد ترنس» کرده بود؟ اما حالا چرا افراد ترنس باید از خیابان جمع شوند و علیه خود اعتراف کنند؟
بدلی جعلی برای اصلاحطلبی
مشرق نیوز، خبرگزاری نزدیک به سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نوشت: «دستگیری شبکه سازمان یافتهای از مردان زننما که با استفاده از راهپیماییهای خیابانی اقدام به ترویج ابتذال و بیبندوباری در سطح شهر مینمودند.»
به واژگان رسانههای نزدیک به سازمان اطلاعات سپاه که نگاه کنید، از فحاشی برای رسیدن به خواستههایشان استفاده میکنند. یا آنگونه که رنگالری نوشته است:
این افراد علاوه بر بازداشت، وادار به اعتراف اجباری علیه خود شدهاند. رسانههای وابسته به جمهوری اسلامی ضمن پخش این اعترافهای اجباری، اقداماتی دیگری نیز در خلاف موازین حقوق بشری انجام دادهاند، مانند میسجندرینگ، هویتزدایی و اتهامزنیهای بیپایه و اساس. به علاوه در گزارشهای منتشر شده مشتمل بر ویدیوهای زد و خورد بین این افراد و شخص «آمر به معروف» لحظات ایجاد مزاحمت توسط فرد آمر (که در گزارشهای مذکور تحت عنوان تذکر یاد شده) نشان داده نمیشود که نمایانگر تقطیع ویدیو برای گزارش است.
رسانههای نزدیک به سپاه البته در یک موضوع دیگر هم مشترک هستند: تلاش برای اینکه نسخه تازهای از اصلاحطلبان حکومتی باشند. جمهوری اسلامی در هرچه بد باشد، در یک زمینه خوب کار میکند: بدل یک چیزی را درست کردن. مردسالاری این نظام دههها تلاش کرد تا اصلاحات به هر شکل و شیوهای صورت نگیرد. حالا بدل آن را آماده میکند تا به عنوان یک سوپاپ اطمینان دیگر برای بقاء نظام مصرف کند.
در این بدل، افرادی مانند عبدالله گنجی، مدیر مسئول فعلی رسانه همشهری و مدیر مسئول سابق روزنامه جوان، خود نشان میدهند. از یک سو غرق این نظام ایدئولوژیک هستند، از آن سو تلاش میکنند تا صدای مردم – یعنی فقط افراد مذهبی وابسته به نظام – هم باشند.
از آن سو، افرادی مانند گنجی در تلاش هستند تا با راست افراطی در جهان همگام باشند: خبر جعلی پخش کنند، برای رسیدن به هدف هر دروغی را بگیرند، تا میتوانند ضد زن، ضد زندگی و ضد کوئیر و ضد ترنس باشند اما از این همگامی چه به جیب آنان میرود؟
چرخش راست داخلی به راست افراطی جهانی
گنجی در یک توییت اخیر خود، تصویری ساخته هوش مصنوعی را انتخاب کرد که در آن پاپ فرانسیس پرچم رنگینکمان به گردن انداخته و میخندد و در کپشن توییت خود نوشت: «عرفی شدن دین که برخی میگویند یعنی این مصداق. البته به این کاری نداریم. میترسیم از روزی که عدهای اینجا به حال ایشان غبطه بخورند یا در نهان و آشکار بگویند آخوندهای ما عقب ماندهاند و این اقدام را شاخصی از عالم دینی مردمی و روز آمد بدانند!! و احساس کمتری و حقارت کنند.»
هرچه هم در پاسخ به توییت او نوشته شد که این عکس جعلی است و ساخت هوش مصنوعی، برای گنجی مهم نبود و مهم هم نخواهد بود. دروغ گفتن برای راست افراطی مهم است، چون شبکه مخاطبان ساختگی همراه با آنان، در شبکههای اجتماعی این دروغ را موجی بلند میکنند و درنهایت، افرادی مانند گنجی سوار این موج، خود را محبوب، دانشمند و به روز نشان میدهند هرچند همهچیز در واقعیت بر دروغهایشان سوار شده است.
یا آنگونه که صدآنلاین با تیتر دروغین «حمله گروهی به مرد نمازگزار در محله افسریه/ آنها قصد داشتند وی را خفه کنند/ حال وی وخیم است» نوشت: «یکی از نمازگزاران محله افسریه در خیابان بیست متری افسریه با ۶ نفر (دور گروهی) که جنسیت آنها معلوم نبوده (ترنس) و وضعیت زنندهای در پوشش داشتند روبهرو میشود. نمازگزار قصد تذکر داشته که با حمله وحشیانه این چند نفر روبهرو میشود.»
افرادی مانند گنجی، مشکلی هم با هراس از جامعه کوئیر و افراد ترنس ندارند. پیشتر گنجی در یک توییت، تصویر خبر قانونی شدن ازدواج زوجهای همجنس را در توییتر گذاشت و نوشت: «مبارک تمدنشان. کاش حالا عدهای فحش ندهند به اسلام که چرا حقوق اینها را به رسمیت نمیشناسد. کاش عدهای به قم و نجف و الازهر به جرم عقبماندگی و عدم درک جهان مدرن فحش ندهند. کاش احساس عقبماندگی و پسرفت نکنند.»
برای راست افراطی، چه در ایران، چه در روسیه یا لهستان، چه در بریتانیا یا آمریکا، این مهم است که دشمنی خود را با یک جریان به رخ بکشد: هویت و گرایش جنسی افرادی که ساختار دیکته شده سنت، مذهب و حکومت را قبول نمیکنند و آنقدر پیش میروند تا خود واقعیشان را پیدا کنند. اگر لازم شد، برای رسیدن به این واقعیت درونی، فرآیند تطبیق جنسیت (به اشتباه در فضای رسانهای داخل ایران از آن به عنوان تغییر جنسیت هم یاد میشود) را دنبال میکنند و بهرغم فشارها، محدودیتها، بهحاشیهراندهشدنها، سلیقههای شخصی و… میتوانند خودشان باشند.
افرادی مانند گنجی حتی میترسند کلام تغییر در جامعه رواج پیدا کند. چون تغییر یعنی اینکه میتوانم جنسیت دیکتهشده در زمان تولد را نداشته باشم، میتوانم مذهب دیکتهشده در زمان تولد را نداشته باشم، میتوانم تغییر کنم و اعتقادی به خدا نداشته باشم، میتوانم یک انسان به کل دیگر باشم.
اما اگر جامعه در تغییر را باز بگذارد، چرا باید کسی سراغ موجسواران دروغپروری مانند گنجی برود؟ چرا باید به صدای گنجی، یا خامنهای، یا رئیسی گوش کند؟ میتواند تغییر کند، میتواند یک نفر دیگر باشد، یک نفر که جمهوری اسلامی ایران را به سطل زباله تغییر پرتاب میکند.
آنها چنین گزینهای را نمیخواهند و شاید برای همین باشد که بیاندازه مهم است جلوی هویتها و گرایشهای جنسی خارج از ازدواج مذهبی یک زن و یک مرد بایستند. یا آنگونه که گنجی در یک توییت دیگر نوشته بود که اگر لازم باشد با کمک اسلحه جلوی هر تغییری را میگیرند:
راه مواجهه انجیل با همجنسگرایان چیه؟
کشیش دیلون اوس:
راهحل برخورد با همجنسگرایان در انجیل ذکر شده است، آنها باید پشت یک دیوار صف بکشند و به پشت سرشان شلیک کنند و هر همجنسگرا در آمریکا باید توسط دولت اعدام شود. این کلام خداست، اگر آن را دوست ندارید، کلام خدا را دوست ندارید.
فکر میکنم نگارنده سوراخ دعا را گم کرده است آخوندهای باند خمینی حتی سالها قبل از انقلاب راهشان را از دیگر روحانیان جدا از جدا نمودند آن با تراشیدن دشمنی به نام شاه به قدرت چنگ انداختند دشمن تراشی مایه حیات حکومت اسلامیست خمینی، یاران نزدیکش را یکی یکی با برچسب دشمن از میدان به در کرد قطبزاده شریعتمداری منتظری و…. از تیغ خمینی گذشتند تا مردم بدانند کوچکترین نافرمانی بلای جانشان خواهد شد خمینی حتی به جمعیت خیریه امام علی و گروه حلقه هم رحم نکرد چه رسد به بهاییان و دگرباشان مطمئن باشید سرکوب دگرباشان نه از نه بابت تضادهای فرهنگی با آنهاست نخیر ضدیت بادگرباشان واقوام مختلف کرد و عرب و بلوچ فقط برای ایجاد رعب و وحشت و خفه کردن صدای کل مردم میباشد ملایان از همان روز اول آمریکا را به عنوان دشمن فرضی خود در نظر گرفتند و هر صدای مخالفی را به عنوان وابستگی به آمریکا سرکوب کردند کاریکه آمریکا هم با مرعوب کردن عربها از ترس دشمن فرضی حکومت اسلامی به خواسته خود رسید به صحبتهای خامنهای دقت کنید از هر ۱۰ کلمه حدود سه کلمهاش واژه دژمن میباشد چطور میشود باور کرد حکومت اسلامی ضد دگرباشان است در حالی که ارکان حکومت از صدر تاذیل در حوزهها به همجنس بازی مشغول بوده اند اصلا آخوندها فقط به حفظ قدرتشان به هر قیمت فکر میکنند و در این راه به مادر خودشان هم رحم نمیکنند. همانطور که رئیسی در انتخابات به تتلو پناه برد شاید حکومت بی پناه روزی دست به دامن همین دگرباشان شود همانطور که پیش بینی من در همین رادیو زمانه در مورد هوش مصنوعی درست درآمد که به زودی حکومت اسلامی از هوش مصنوعی به عنوان بازوی امام زمان یاد خواهد کرد و یک ماه بعد فرمانده نیروی انتظامی از به کارگیری هوش مصنوعی برای برخورد با بدحجابان گفت
alefmimmim / 17 July 2023