در آستانهی تابستان سال گذشته محمدهادی علیاحمدی، شهردار منطقهی ۱۳ تهران گفت:
چگونگی گذران اوقات فراغت بازتابی از شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جوامع است که استفادهی مطلوب از این اوقات میتواند تأثیر مهمی در بهبود کیفیت زندگی افراد داشته باشد.
در یک سال گذشته تحولات و رخدادهای تاثیرگذاری در جامعهی ایران اتفاق افتاده و در عین حال فشار اقتصادی و تورم بیسابقه باعث شده سفرهی خانوادهها کوچک و اقلام فرهنگی از سبد خانوارها کم شود.
پس از قتل حکومتی ژینا (مهسا) امینی و خروش آشکار نوجوانان علیه حکومت جمهوری اسلامی، نظام اسلامی تلاش کرد با حملهی شیمیایی به مدارس از آنها انتقام بگیرد و پیامدهایش را گردن «توهم و پریشانی عصبی» آنها بیندازد. اما عملا این حملات هم به ضرر خود نظام تمام شد و حالا سردرگمی مسئولان برای حمایت از نوجوانان و سرگرم کردنشان در سه ماه فراغت از مدرسه یا اهمیت ندادن به این نسل سرکش از دید حکومت، به چالشی بزرگ برای آموزش و پرورش تبدیل شده است.
رضامراد صحرایی، سرپرست وزارت آموزش و پرورش، در پاسخ به سوال خبرنگار پانا بخشی از این چالش را به گردن شهرداریها انداخت و گفت:
به طور کلی شهرداریها نسبت به آموزش و پرورش یک تکلیف قانونی دارند و ما به دنبال آن هستیم که حتما از ظرفیتی که قانون به عهدهی شهرداریها گذاشته است، برای آموزش و پرورش استفاده کنیم. شهرداری تهران پیشدستانه و دغدغهمند اعلام آمادگی کرده و ما در دو موضوع با شهرداری تهران توافق کردیم: یکی ساختوساز واحد ساختمانی و منزل مسکونی برای همکاران بهویژه برای دانشگاههای تربیت معلم و دیگری موضوع تشکیل قرارگاه تعلیم و تربیت برای تابستان که مدارس در تابستان به پایگاههای ارائهی خدمات در حوزهی اوقات فراغت دانشآموزان تبدیل شوند.
مثلث مدرسه، مسجد، خانواده در جمهوری اسلامی
اما صحرایی برای اینکه از دایرهی مسوولیتش نسبت به حوزهی علمیه خارج نشود تاکید کرد:
رابطهی مدرسه، مسجد و خانواده یک اصل است که از طریق شهرداری آن را دنبال میکنیم.
سرپرست وزارت آموزش وپرورش این سخنان را در حاشیهی جلسه هیات دولت در روز ۲۷ اردیبهشت در جمع خبرنگاران مطرح کرد اما با وجود آنکه امتحانات پایان سال تحصیلی در دبستانها از ۳۱ اردیبهشت آغاز شده و احتمالا تا ۲۵ خرداد امتحانات دبیرستان هم تمام میشود، هنوز جزییاتی از «طرح قرارگاه تعلیم وتربیت تابستانی» اعلام نشده است.
ن. بلوچ، معلم دبستان به زمانه میگوید:
در زمان نوجوانی هر سال ما مهارت تازهای یاد میگرفتیم. یکسال خیاطی، یکسال آشپزی، یکسال آرایشگری. من هنوز برخی از این مهارتها را که در تابستان یاد میگرفتم در زندگیام به کار میگیرم اما برای بچههایی که بهشان درس میدهم اینطور نیست. هر سال وعدهها و شعارهایی مطرح میشود که حاصل جلسات خودیها در آموزش وپرورش است که یکسرش ربط پیدا میکند به بسیج، یکسرش به مسجد و یکسرش هم به نیروهای به قول خودشان متخصصِ متعهد!
ترکیبی کاملا ارزشی
بلوچ به عنوان تازهی طرح اوقات فراغت اشاره میکند و میگوید:
همین ترکیب را در نظر بگیرید: “قرارگاه تعلیم و تربیت” … معلوم است که محتوایی کاملا ارزشی دارد. قرارگاه آدم را یاد مسائل نظامی میاندازد و تعلیم و تربیت هم سویهی کاملا ایدئولوژیک دارد. در حالی که بچههای ما در تابستان نیاز به سرگرمی دارند، نیاز به شادی دارند، نیاز دارند از خانه به شهربازی و پارک بروند نه به مسجد و پایگاه بسیج. تعارف نکنید و راحت بگویید تابستانها، مدرسه تبدیل به پایگاه بسیج میشود.
۱۳ بهمن ۱۴۰۱، امین توکلیزاده، معاون فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران، گفته بود که اتصال مدارس به مساجد را از برنامههای قرارگاه تعلیم و تربیت شهرداری در آینده میداند.
او در تشریح این طرح گفته بود:
در محلات تهران یک مدرسهی دخترانه و یک مدرسهی پسرانه با تشخیص کمیتهی مشترکی که میان شهرداری تهران و آموزش و پرورش تشکیل میشود، با پشتوانهی قرارگاه تعلیم و تربیت به مساجد متصل خواهند شد.
بلوچ اما میگوید:
دارند ما را به دههی ۶۰ برمیگردانند. دههای که جو حاکم بر آن ایدئولوژی و ترغیب نوجوانان برای رفتن به جبهه بود. اما حالا فرق دارد. هم پدر و مادرها هم بچهها برایشان روشن است که با طناب حکومت به این چاه نروند. ما نمیخواهیم برای جنگ شما با دنیا، سرباز تربیت کنیم.
بر اساس اخبار استانی در خیلی از شهرستانها این رویکرد وجه غالب تدبیر برای تابستان پرشور نوجوانان است اما همچنان در قالب برنامههای فرمایشی.
محمدخلیل عسکری، مدیرکل آموزش و پرورش استان فارس گفته است:
در بستر اردوهای دانشآموزی، آموزشهای تربیتی بسیار خوبی به دانشآموزان ارائه میشود. بسیج دانشآموزی و سازمان دانشآموزی فارس نیز با رویکرد اردویی کار میکنند و اقدامات خوبی هم در این زمینه انجام دادهاند. ناگفته نماند که آموزش سواد رسانه در فضای مجازی نیز از دیگر برنامههای تابستان آموزش و پرورش برای دانشآموزان است.
ع. طالقانی، پدر یک نوجوان پسر اما در این مورد به زمانه میگوید:
در این زمینه متأسفانه مطالعهای انجام نگرفته است. من خودم جزو روسای انجمن اولیا و مربیان مدرسهی پسرم هستم. برنامههایشان در جهت شستوشوی مغزی بچههاست. شعار میدهند اردوی مهارتآموزی اما عملا دارند بچهها را ایزوله میکنند.
به نظر طالقانی، فرستادن بچهها به این اردوها خیانت به مسوولیت والد بودن است:
به جای اینکه پسر نوجوانم را به پایگاه تابستانی بفرستم، ترجیحم این است که او را به کلاس زبان یا موسیقی یا هنر و ادبیات بفرستم. من قرارگاه تعلیم و تربیت را نمیفهمم. وقتی در انجمن با پدر و مادرها صحبت میکنم، میفهمم تعداد کمی از آنها -آن هم به دلیل مسائل مالی و فرهنگی و گاهی برای خلاص شدن از دست بچههایشان- به این برنامهها تن میدهند.
طالقانی با یادآوری یک خاطره از دوران نوجوانیاش تاکید میکند:
خود من جزو قربانیان آسیب روانی همین اردوهای دانشآموزی بودم که بسیج دانشآموزی برگزار میکرد. دورهی جنگ حکومت داشت از همهی ظرفیتهایش استفاده میکرد تا افراد بیشتری را به جبهه بفرستد. یک هفته ما را بردند وسط جهنم. جنگ در کنارمان بود و خشونت به بدترین شکل ممکن. یک روز ما بچههای راهنمایی را بردند وسط گرما روی کوه چاله کندیم برای جمع شدن آب در پاییز. تنها فعالیت مفیدمان همین بود. بعد هم حدود ۲۰ کیلومتر ما را پیاده بردند تا به اردوگاه برسیم. تا هفتهها اثر روانی اردو و تنبیه بچهها و “خشم شب” و … در من باقی بود. اگر قرار به کسب تجربه باشد، من نمیخواهم پسرم چنین تجربههایی به دست بیاورد.
نوجوانان باید سرگرم شوند
نمودار زیر نشان میدهد آمار تعداد دانشآموزان در سال تحصیلی پیش از امسال چگونه بوده است.
بر اساس این آمار میبایست برنامهریزیهای دقیقی در مورد اوقات فراغت دانشآموزان طراحی شود چون علاقهمندیهای دانشآموزان در مراحل مختلف تحصیلی با هم متفاوت است.
در عین حال به نظر میرسد جامعه نوجوان امروز به جای تلقین مسائل ایدئولوژی، نیازمند هوشیاری در برابر آسیبهای اجتماعی و سرگرمی برای دور شدن از این آسیبهاست.
عمده روانشناسان اعتقاد دارند مهمترین مرحله از رشد اجتماعی هر آدمی در دوران نوجوانی است؛ زمانیکه کودک با رسیدن به بلوغ از مرحلهی خُردی گذار میکند و میتواند پا به عرصهی استقلال بگذارد.
به گفتهی دکتر مستانه هوشیار، روانشناس، در این سن بر اساس پژوهشها، عصیان برجستهتر از مراحل دیگر رشد رخ میدهد و بنابراین اگر در آمار و ارقام گرایش به الکل، مواد مخدر، آسیبهای اجتماعی، روابط جنسی بیدر و پیکر و … برجسته به نظر میرسد به این دلیل است.
هوشیار در ادامه میگوید:
من به تازگی پژوهشی را به مطالعه کردم که میگفت ایالات متحده آمریکا هر ساله صدها میلیون دلار صرف کمپینهای خدمات عمومیای میکند که برای آگاه ساختن نوجوانان از خطرات چنین رفتارهایی طراحی شدهاند. بیش از صدها میلیون -چه بسا میلیاردها- دلار صرف تکرار این پیام در کلاسهای بهداشت دبیرستان میشود. به بیان محترمانه، دستاوردهای آن دلسردکننده است.
بنا بر پژوهشی که در سال ۲۰۰۶ از سوی دیوان محاسبات آمریکا انجام شد، ۱,۴ میلیارد دلاری که دولت فدرال در آن زمان به کمپینهای رسانهای مبارزه با مواد مخدر با هدف نوجوانان و جوانان تخصیص داد، هیچ تأثیر قابل توجهی نداشتند.
هوشیار میگوید:
این قِسم سرمایهگذاری بهتر است صرف برنامههای ورزشی و هنری شود که نوجوانان را سرگرم و تحت نظارت بزرگسالان نگه میدارد.
اردو نباید شبیه فضای مدرسه باشد
سرگرم کردن بچهها با برنامههای مفرح میتواند بخشی از آسیبهای اجتماعی را در آنان تقلیل دهد. در کشورهای همسایهی ایران به جز افغانستان که در حال حاضر از اساس بر مبنای ایدئولوژی افراطی اداره میشود، کودکان و نوجوانان اغلب در مسیر تجربهی شادی و نشاط هستند.
روز ۱۹ می در تمامی شهرهای ترکیه جشن روز ورزش و جوانان برگزار شد که طی آن برگزاری برنامههای رقص و شادی و کنسرت خوانندگان و دیجیهای محبوب نوجوانان در دستور کار قرار گرفته بود. با آنکه حال و هوای برگزاری دور دوم انتخابات ریاستجمهوری روی خیلی از فعالیتها سایه انداخته بود، اما جوانان و نوجوان به فعالیتهای هر سالهی خود در آغاز فصل فراغت از تحصیل مشغولاند.
نیل آی ییلدیز امسال دیپلمش را از مدرسهی سلیمان دمیرل میگیرد. او به زمانه میگوید:
ما جشنی داریم به نام جشن مزونیت که در واقع جشن پایان تحصیلات مقدماتی است. لباس و آداب مخصوص دارد. در این جشن که هر سال در مدرسه برگزار میشود، برنامههای نشاطآور بسیاری داریم که به گونهای ما را با خاطرهای خوب از مدرسه به دانشگاه بدرقه میکنند. خوشبختانه پس از تمام شدن دوران کووید-۱۹، ما امسال در یک شهر ساحلی بسیار زیبا بهنام چشمه، سه روز به اردو میرویم. پدر و مادرها هزینهاش را میدهند و بخشی را هم مدرسه میدهد. در آنجا ما کمپ میزنیم و بچهها هر دو نفر در یک چادر، زندگی در کمپ را تجربه میکنند.
به گفتهی نیل، این اردوها فقط مختص بچههای سال دوازدهم نیست. او سه تابستان به این اردوها رفته و خاطرات شیرینی از آنها دارد.
نیوشا همسن نیل است و در ایران زندگی میکند. او میگوید:
اگر اردویی باشد که به ما فعالیت گروهی در محیطی مناسب را آموزش بدهد خود من اولین نفر هستم که ثبتنام میکنم اما متأسفانه در اردوگاههایی که مخصوص دانشآموزان است که قرار هم هست خیلی باصفا باشد، به ما میگویند حجاب این است و آن است و عفت باعث تقویت خانواده است. من دوست دارم به جایی بروم که بتوانم برقصم، آواز بخوانم و شاد باشم؛ نه جایی که شبیه مدرسه باشد.
به زعم ع. طالقانی اما در حال حاضر آموزش و پرورش و کلا دولت دچار کسری بودجه است و متأسفانه آن چیزی که در اولویت حذف است، مسائل فرهنگیست:
در دورهی ما اردوی رامسر، اردوی نیشابور، اردوی منظریه، اردوی یزد، اردوی اصفهان و … مخصوص بچههایی بود که در درس یا هنر نخبه بودند. این بهترین و بزرگترین هدیه به دانشآموزان بود اما با وقوع حوادث جادهای تلخ و بیمدیریتی، اردوها حذف شدند و «اردوی راهیان نور» جایشان را گرفت.
با نگاهی به شبکههای اجتماعی فرهنگسراها و خانههای فرهنگ نیز به نظر میرسد امسال هم شور و اشتیاقی از سوی مسوولان فرهنگی برای برگزاری برنامههای سرگرمکننده برای نوجوانان و جوانان وجود ندارد.
بر اساس شواهد، بیپولی باعث شده دولت به سمت برنامههای کمخرج و مشارکتی برود و مساجد بهترین جا برای حاتمبخشی دولت و توجیه هزینهکرد بودجه و در عین حال صرفهجویی اقتصادی در زمینهی فرهنگ است. در حالی که اگر برنامههای جایی مثل سازمان فرهنگی-هنری شهرداری تهران به سمت ایجاد نشاط در جوانان میرفت، حمایت و پشتیبانی مردم را نیز در پی میداشت.