سالهاست فعالان محیطزیست میگویند تنها یک سیاره زمین در دسترس داریم که امکان حیات بر آن وجود دارد، حالا یک موسسه با نام «یک زمین» میگوید مهمترین شرکتهای سوخت فسیلی (مانند زغالسنگ و نفت) میبایست غرامت سالها سوءاستفادهشان از محیطزیست به بهانه استخراج بیشتر این سوختها را پرداخت کنند، بعلاوه اینکه هر سال، تولید گازهای گلخانهایشان – شامل بر آنچه استخراج میکنند و میفروشند – بایستی منطق با پیمانهای محیطزیستی بین المللی باشد.
شرکت ملی نفت ایران در میان شرکتهایی است که نامشان در این گزارش آمده است، هرچند در میان شرکتهای کشورهای فقیرتر این گزارش قرار گرفته و غرامت را میبایست به شکلهای مختلف به مردم ایران پرداخت کند.
عنوان گزارش «یک زمین» چنین است: «جوجه را آخر پاییز میشمارند: شرکتهای سوخت فسیلی باید غرامت آسیبهای اقلیمی را بپردازند» (در نام انگلیسی از ضربالمثل time to pay the piper استفاده شده که ترجمه تحتاللفظیاش میشود وقت پرداخت نوازنده رسیده است). گزارش میگوید شرکتهای سوخت فسیلی سالانه ۲۰۹ میلیارد دلار غرامت به جهان بدهکار هستند.
این نخستین مرتبه است که پژوهشگران، بار اقتصادی فعالیتهای صنعتی این شرکتها را محاسبه کردهاند، شرکتهایی مانند بیپی، شل، اگسانموبایل، توتال، شرکت دولتی نفت عربستان سعودی و شوران، در میان ۲۱ شرکت از آلایندهترین مؤسسات جهان هستند که برابر این گزارش، آلایندگیهایشان بین سالهای ۲۰۲۵ تا ۲۰۵۰ میلادی بانی تریلیونها دلار خسارت به کشورهای دیگر جهان خواهد شد. خسارتهایی در غالب خشکسالی، آتشسوزی در منابع طبیعی، افزایش سطح آبهای زمین و ذوب یخچالهای طبیعی، زندگی میلیونها نفر را تحتتاثیر مستقیم خود قرار خواهد داد.
البته این تنها بخش کوچکی از خسارتهای رویدادهای شدید آبوهوایی ناشی از تغییرات اقلیمی است. پیشبینیهای بیش از هفتصد اقتصاددان اقلیمی میگوید در ۲۵ سال بین سالهای ۲۰۲۵ تا ۲۰۵۰ میلادی، کشورهای جهان بهشکل شاهد ۹۹ تریلیون دلار خسارت خواهند بود. این پژوهش به شکلی محافظهکارانه، یکسوم این خسارات را ناشی از فعالیت شرکتهای سوخت فسیلی، یک سوم را ناشی از فعالیت دولتها و یک سوم را ناشی از سبک زندگی مصرفکنندگان معرفی کرده است.
این یکسوم برای شرکتهای سوخت فسیلی معادل ۲۳,۲ تریلیون دلار یا سالانه ۸۹۳ میلیارد دلار در این ۲۵ سال خواهد بود.
کی به کجا پول بدهد: مجرم کیست، قربانی کیست؟
دیوید والاس-ولز (David Wallace-Wells) نویسنده «زمین نامسکون: زندگی پس از گرمایش» (The Uninhabitable Earth: Life After Warming) میگوید در صورتی که به شیوه مرسوم کنونی به فعالیتهای صنعتی و سبک زندگی خود ادامه دهیم، در پایان این قرن میلادی اگر تولید ناخالص جهان یک دلار باشد، سه دلار بایستی صرف خسارتهای رویدادهای شدید آبوهوایی ناشی از تغییرات اقلیمی شود.
پیشتر، کشورهای ثروتمندتر برابر «پیمان پاریس» قول بودجهای یکصد میلارد دلاری برای سرمایهگذاریهای اقلیمی در کشورهای فقیرتر را داده بودند. بودجهای که همچنان پرداختنشده باقی مانده است. پژوهش «یکزمین» میگوید کشورهای ثروتمندتر که اغلب در نیمکره شمالی قرار گرفتهاند، در گذر تاریخ معاصر – از زمان انقلاب صنعتی تاکنون – بخش عمدهای از گازهای گلخانهای را به اتمفسر زمین فرستادهاند، درحالی که کشورهای جنوب – جنوب آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین – شاهد بیشترین آسیبهای ناشی از گرمایش زمین هستند.
در این پژوهش، کشورهای اقتصاد شمال مسئول ۹۲ درصد تولید گازهای گلخانهای و اقتصاد جنوب مسئول ۸ درصد تولید این گازهای گلخانهای معرفی شدهاند. همزمان در گذر سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۵ میلادی، یکدرصد ثروتمندتر جهان – اغلب مقیم کشورهای اقتصاد شمال – ۱۵ درصد گازهای گلخانهای را به اتمسفر زمین در این دوره زمانی فرستادهاند. در همین دوره زمانی، کشورهای فقیرتر تنها ۷ درصد این گازهای گلخانهای یا کمتر از نیمی از تولید گازهای گلخانهای ثروتمندترین مردمان زمین را تولید کردهاند.
نمودهایی روشن از آسیبهای اقلیمی گرمایش: در گذر یک سال اخیر، یکسوم پاکستان در سیلاب به زیر آب رفت و میلیونها نفر آواره برجای گذاشت، هماکنون دستکم ۳۷ میلیون نفر در شاخ آفریقا با سوءتغذیه روبرو هستند و در ایران، امتداد خشکسالی امتداد زندگی در بخشهای گوناگون کشور را تهدید میکند.
برهمینمبنا در اجلاس اخیر اقلیمی در کشور مصر، برنامه «زیان و آسیب» (loss and damage) شروع شد، با این هدف که کشورهای فقیرتر برای هزینههای اقتصادی و غیراقتصادی رویدادهای شدید آبوهوایی غرامت دریافت کنند.
این نابرابری را چگونه میتوان جبران کرد؟ «یکزمین» میگوید یک راه آن پرداخت غرامت به کشورهای فقیرتر یا مردمان کشورهایی است که این شرکتها در آنها قرار گرفتهاند، اما چگونه؟
استثنا برای کشورهای فقیرتر مانند ایران
پژوهش «یک زمین» شرکتهای سوخت فسیلی را برپایه اینکه از ۱۹۹۸ چه مقدار گاز گلخانهای تولید کردهاند و چه محصولاتی عرضه کردهاند، همچنین برپایه ثروت کشورهایی که دفتر مرکزی آن شرکت در آن قرار دارد، به سه دسته تقسیم کرده است:
- دسته نخست شرکتهایی مانند مانند آرامکو، شرکت نفت عربستان سعودی، اگر قبول کنند، بایستی کل خسارت را پرداخت کنند. برای آرامکو این معادل سالی ۴۳ میلیارد دلار – برابر یکسوم سود این شرکت در سال ۲۰۲۲ میلادی خواهد بود.
- دسته دوم، شرکتهایی مانند شرکت ملی نفت عراق یا گازپروم، شرکت نفت روسی، نیمی از خسارت را باید به دیگر کشورها پرداخت کنند. برای گازپروم، این معادل ۴.۴۹ درصد سهام این شرکت است.
- دسته سوم، شرکتهایی مانند شرکت ملی نفت ایران است که به دیگر کشورها غرامت پرداخت نخواهند کرد، اما به شکلهای مختلف، مانند مالیات، بایستی غرامت رویدادهای شدید آبوهوایی را به مردم کشور خود پرداخت کنند.
این پژوهش مسئولیت حقوقی برای این شرکتها بههمراه ندارد اما نخستین تحلیلی است که به محاسبه اقتصادی مشخص خسارتهای سالهای پیش روی زندگی بشریت بر زمین رفته است و در تلاش است تا به سوالاتی سخت در زمینه وضعیت اقلیم پاسخ دهد. پاسخ هر چه باشد، از این واقعیت جدا نیست که چه در ایران چه در هر نقطه دیگر جهان، تغییرات اقلیمی میآیند تا زندگی را برای همه گرانتر و سختتر کنند و اگر از امروز تلاش شود، زندگی همگان میتواند بهتر از تصویر سیاه آینده پیش رو باشد.