در پی اعتراضاتی که بهدلیل قتل حکومتی ژینا (مهسا) امینی آغاز شد، طی روندی همیشگی فشارهای امنیتی گوناگون بر دانشگاهها شدت یافته است. برای کسانی که در سالهای اخیر در دانشگاهها فعال بوده یا از دور تحولات جنبش دانشجویی را دنبال کردهاند، کمتر موردی از این رویدادها به لحاظ نوع و کیفیت جدید هستند. از تحمیل گستردهتر تفکیک جنسیتی و کنترل ورود و خروج (به ویژه ورود و خروج دانشجویان زن ساکن خوابگاه) تا بازجویی و پروندهسازی در کمیتههای انضباطی و صدور احکام محرومیت از تحصیل. این سرکوبها، که واکنشی به سهمآفرینی دانشگاه در قیام ژینا بودهاند، به نوبهی خود، با شکلهای جدید مقاومت نیز روبرو شدهاند. این گزارش روایتی است از مقاومت دانشجویان در دو ماه آغازین سال ۱۴۰۲.
روزهای نخست پس از گشایش دانشگاهها در سال جدید همراه بود با ابلاغ و اجرای شدیدتر سیاستهای تحمیل حجاب اجباری و تفکیک جنسیتی.
روز ۱۴ فروردین، در اولین روز آغاز به کار دانشگاهها در سال جدید، دو وزارتخانه علوم و بهداشت اطلاعیهای دربارهی حجاب صادر کردند که در آنها بر لزوم رعایت حجاب اجباری در دانشگاهها تأکید شده بود. در متن اطلاعیهی وزارت علوم آمده که «هیچگونه عقبنشینی یا تساهل در اصول و احکام دینی و ارزشهای سنتی صورت نگرفته و نخواهد گرفت و حجاب به عنوان یک ضرورت شرعی غیر قابل تردید همواره از اصول عملی جمهوری اسلامی ایران خواهد بود.» وزارت بهداشت نیز اعلام کرد که دانشگاههای علوم پزشکی به «دانشجویان فاقد حجاب» خدمات نخواهند داد. این، در واقع، قسمی فراخوان جنگ به دانشجوها بود؛ نوعی اعلام رسمی آپارتاید جنسی/جنسیتی. در اینجا اعتراضات دانشجویان را در قالب شکلهای رایجشان—یعنی تجمع، تحصن، اعتصاب، شعارنویسی، گرافیتی و بیانیهنویسی—گزارش میکنیم.
تجمع، تحصن و اعتصاب
روز ۱۹ فروردین ماه، در دانشگاه بهشتی، دانشجویان در اعتراض به تهدیدهای حراست به خاطر پوشش دانشجویان دست به تجمع زدند. این تجمع وقتی برگزار شد که پس از جمعآوری میز و صندلی کتابخانه دانشگاه و محروم کردن دانشجویان از فضای مطالعه مشترک، حراست دانشگاه شروع کرد به تذکر و اهدای مقنعه به دانشجویان دختری که شال بر سر داشتند. حراست همچنین در راستای محدود کردن دسترسی آزاد دانشجویان به فضاهای عمومی دانشگاه، حراست، مانع از حضور دانشجویان در آلاچیقهای دانشگاه میشود. در مقابل این فشارها، دانشجویان روز ۱۹ فروردین، با شعار «نه روسری نه توسری، آزادی و برابری» در محوطهی دانشگاه تجمع کردند.
کنترل ورود و خروج دانشجویان زن از دانشگاهها نیز یکی از رویههای غالب امنیتیکردن فضای دانشگاهها در ماههای اخیر بوده است. روز ۲۵ فروردین جمعی از دانشجویان زن دانشگاه چمران اهواز که در خوابگاه «حضرت معصومه» این دانشگاه ساکن بودند، در اعتراض به محدودکردن ساعات ورود و خروج خوابگاه تجمعی شبانه برگزار کردند. دو روز بعد نیز، دانشجویان دانشکدهی روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه در اعتراض به برخوردهای قهرآمیز حراست در مسئلهی پوشش دانشجویان و احکام سنگین کمیتهی انضباطی در دانشکده تحصن کردند. همچنین، در دانشگاه فنی و حرفهای قدسیهی ساری، دانشجویان زن سد بازرسی پوشش جلوی در دانشگاه را شکستند و وارد دانشگاه شدند.
روز ۲۷ فروردین، دانشکدهی علوم اجتماعی دانشگاه تهران نیز صحنهی اعتراض دانشجویان و تنش بین آنان و مسئولان حراست بود. پس از آنکه حراست دانشگاه از ورود برخی دانشجویان دانشکده به بهانهی تخطی از حجاب اجباری جلوگیری کرده بود و نیز در واکنش به صدور احکام انضباطی برای چندین دانشجو، دانشجویان دانشکده با شعارهایی از جمله «نه روسری، نه توسری / آزادی و برابری»، «با احضار و کمیته / حجاب اجبار نمیشه» و «پیش به سوی زندگی / زنانگی، تنانگی» تجمع اعتراضی برگزار کردند.
اعتراضات دانشجویان دانشگاه تهران روز چهارم اردیبهشت به درگیری با نیروهای حراست انجامید. به گزارش کانال شوراهای صنفی دانشجویان کشور، در آن روز در پی مقاومت دانشجویان در برابر تذکر حجاب و اقدام به ضبط کارت و تفتیش کیف یکی از دانشجویان دانشکدهی هنرهای زیبا دانشگاه تهران، حراست دانشگاه اقدام به ضرب و شتم و بازداشت دو دانشجو برای ساعاتی در اتاقک حراست کرد با تجمع دانشجویان در برابر اتاقک حراست و مقاومت جمعی آنان، این دو دانشجو ساعاتی بعد آزاد شدند.
امتحان و نمره همواره یکی از سازوکارهای نظام آموزشی برای کنترل رفتار دانشجویان بوده است. با اینحال، این اهرم نیز میتواند آن قدرت همیشگی را نداشته باشد. روز پنجم اردیبهشت، دانشجویان دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه تهران در واکنش به تذکر و توهین یکی از کارمندان آموزش دانشکده به یکی از دانشجویان زن به خاطر تنندادن به حجاب اجباری جلسهی امتحان را ترک کردند. گفته میشود کارمند آموزش که کارت دانشجویی دانشجوی مورد نظر را جلب و از آن عکس انداخته بود، با فشار دانشجویان مجبور به بازگرداندن کارت و پاککردن عکس شد.
روز نوزدهم اردیبهشت نیز دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در اعتراض به احضار بیش از ۱۰ نفر از دانشجویان این دانشکده به کمیتهی انضباطی به دلیل نافرمانی از حجاب اجباری، در سالنهای این دانشکده تحصن کردند.
اعتراضات معطوف به خواستههای صنفی نیز در سال جدید همچنان ادامه داشتهاند. برای نمونه، روز پنجم اردیبهشت دانشجویان دانشگاه هنر اصفهان در اعتراض به کیفیت پایین غذای سلف سینیهای غذایشان در حیاط دانشگاه چیدند. روز ۶ اردیبهشت نیز گروهی از اعضای شورای صنفی و فعالین دانشجویی برای تحقق خواست دانشجویان در حیطهی تغذیه، مسائل آموزشی، و اعتراض به برخوردهای حراست در ساختمان مرکزی دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی تحصن کردند. دانشجویان دانشگاه خواجه نصیر همچنین روز ۱۱ اردیبهشت، به مناسبت روز جهانی کارگر و در اعلام همبستگی با کارگران، با شعارهایی از جمله «نافرمانی، کنشگری / پیکار تا برابری» و «فرزند کارگرانیم / کنارشان میمانیم»، در صحن این دانشگاه تحصن کردند.
شعار، گرافیتی و اعلامیه
یکی از کارهایی دانشجویان از آغاز خیزش ژینا انجام دادند تولید و توزیع نوعی تخیل جمعی از طریق شعارنویسی، صدور بیانیه و آثار هنری مختلف بود. این روند همچنان ادامه دارد. روز پنجم اردیبهشت، گروهی از دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس تهران بیانیهای سیاسی منتشر کردند که مقدمهی آن به ترکی، کردی، عربی و فارسی نوشته شده بود. نویسندگان این بیانیه تعبیری از خیزش «زن، زندگی، آزادی» به عنوان جنبشی که هدفش «لغو تمام فرمهای استبدادی و استثماری کهن و مدرن و برچیدهشدن ستمهای اقتصادی، فرهنگی، زبانی و جنسیتی» است ارائه کرده بودند.
روز نهم اردیبهشت، جمعی از دانشجویان روانشناسی دانشگاههای تهران، تربیت مدرس، بهشتی، الزهرا، علامه طباطبایی و دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، در بیانیهای پس از اشاره به «ترومای جمعی»ای که «با وقایع تلخ اعم از حاکمشدن جو امنیتی در سراسر کشور و سرکوبهای خشونتآمیز، بیش از پیش سلامت روان ایرانیان را نشانه گرفته»، نوشتند:
همگان دیدند که در طی سرکوبهای گستردهی اخیر، جان باختن کودکان و نوجوانان و جوانان نازنین این مرز و بوم را به خودکشی نسبت دادند؛ بیمارستانهای روانی کشور به شکنجهگاههای زندانیان سیاسی مبدل شد؛ اعتراضات بر حق مردم به هیجانات و ابزاری برای تخلیه نیازهای جنسی فروکاسته گردید و مسمومیتهای سریالی مدارس، تنها به هیستری جمعی و توهمهای تلقینی و ابزار شیطنت دانش آموزان تقلیل داده شد.
ما ارزیابی روان آدمی و دردهای او را بر مبنای شرافت، وجدان و حقیقت میدانیم و اجازه نخواهیم داد این مواجهه، دستمایهی بهرهکشیهای سیاسی حاکمیت و ابزار سرکوب شود و در همین راستا از کسانی که با هر جایگاهی در نهادهای روانشناسی و آکادمیک کشور به بازتولید ظلم کمک میکنند، برائت میجوییم.
اعلام همبستگی دانشجویان با کارگران در روز جهانی کارگر، علاوه بر تحصنی که بالاتر به آن اشاره شد، در قالبهای شعارنویسی و کار گرافیتی در محوطهی دانشگاهها و صدور بیانیه نیز بروز یافت. دانشجویان دانشگاه هنر اصفهان علاوه بر گرافیتیکردن چهرههای چند تن از کشتهشدگان خیزش ژینا، شعارهایی نیز در اعلام همبستگی با کارگران روی در و دیوار دانشگاه حک کردند. دانشجویان دانشگاههای بهشتی و علامه طباطبایی و علوم اجتماعی دانشگاه تهران نیز اقدام مشابهی را در یکم می انجام دادند.
دانشجویان دانشکدهی علوم اجتماعی علامه همچنین پاکتهای نامهای با محتویات مربوط به روز جهانی کارگر در کلاسها و دفاتر اساتید دانشکده انداختند. این نامهها عمدتاً حاوی جملات و گزارههایی در رابطه با حوادث کارگری بودند؛ زنگ خطرهایی برای وجدان بینندهها: «مرگ سه کارگر در سانحه شرکت تصفیه روغن بوئین زهرا – روز جهانی کارگر مبارک!» «چهار کارگر جوان کارخانه تولید پودر ماهی در قشم به دلیل انتشار گازهای منتشرشده از تخمیر پسماند ماهی جان باختند. – روز جهانی کارگر مبارک!»
دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس نیز در یک بیانیهی چهار زبانهی دیگر در روز یازدهم اردیبهشت مطالبات کارگری را در سطح دانشگاه طرح کردند. از جمله مطالبات مطرحشده در این بیانیه عبارت بودند از حق تشکیل سندیکا و اتحادیه، دستمزد بالای خط فقر، بیمهی حوادث و عمر، بهداشت و درمان رایگان، آموزش و حملونقل رایگان، از بین رفتن تبعیضهای جنسیتی کارگران، لغو سیاستهای تعدیل نیرو و هشت ساعت کار روزانه. در همان روز جمعی از دانشجویان دانشگاههای تهران، بهشتی، علامه طباطبایی و تربیت مدرس نیز بیانیهای در اعلام همبستگی با مبارزات کارگران منتشر کردند.
دانشجویان دانشگاه مازندران نیز بیانیهای جداگانه دربارهی روز جهانی کارگر منتشر کردند. هر دوی این بیانیهها، مشابه بیانیهی چهار زبانهی دانشجویان تربیت مدرس در پنجم اردیبهشت، با دست گذاشتن بر مبارزات کارگران، میکوشند خیزش ژینا را توأمان جنبشی علیه استبداد و استثمار معرفی کنند. ۱۴ اردیبهشت ماه نیز گروهی از دانشجویان دانشگاه اصفهان شبنامهای منتشر کردند که از جمله شامل اعلامیههایی در رابطه با اعتصابات سراسری، کمپین «تابستان سخت» و بحث رشد امتناع از حجاب اجباری در فصل تابستان میشد.