نایلی گونزالس (Nayelli Gonzalez)، متخصص در حوزه زندگی پایدار، پس از آن که به سرطان مبتلا می‌شود، در این باره به تحقیق رو می‌آورد. این نتیجه کاوش اوست:

وقتی که دو سال پیش در سن ۴۰ سالگی به سرطان سینه مبتلا شدم، بحران اقلیمی آخرین چیزی بود که به آن فکر می‌کردم. در وهله اول می‌خواستم بفهمم که چه چیزی علت سرطان من بود و اولین سوال منطقی این بود که: چرا من؟ اما وقتی که در داده‌های بسیار و گاه متناقض درباره سرطان غوطه‌ور شدم، سوالم تغییر کرد به: چرا من سرطان نگیرم؟ 

در ایالات متحده، از هر هشت زن، یک زن در طول زندگی خود به سرطان سینه مبتلا می‌شود، از هر دو نفر یک نفر در طول زندگی خود به سرطان مبتلا می‌شود و با نرخ فعلی، تخمین زده می‌شود که تنها در سال جاری ۱۹۵۸۳۱۰ مورد سرطان جدید وجود داشته باشد. داده‌های جدید همچنین نشان می‌دهد که بروز سرطان در حال گسترش است و از دهه ۱۹۹۰ به‌ویژه در میان افراد جوان‌تر افزایش چشمگیری داشته است.

https://www.radiozamaneh.com/695411/

هیچ کس در مقابل سرطان مصون نیست: مدیران عامل، افراد مشهور و حتی روسای جمهور به سرطان مبتلا می‌شوند.

در حالی در گفتمان عمومی اغلب «ژنتیک» به‌عنوان عامل این بیماری دانسته می‌شود (خانواده من سابقه سرطان ندارند)، ۹۰ تا ۹۵ درصد از همه موارد سرطان به عوامل محیطی و سبک زندگی نسبت داده می‌شود. شواهد رو به رشد همچنین نشان می‌دهد که از بیش از ۸۰ هزار ماده شیمیایی ساخت بشر که برای استفاده ثبت شده‌اند و در محیط روزمره ما یافت می‌شوند، تعداد فزاینده‌ای حاوی سمومی هستند که می‌توانند در سطح سلولی  تغییراتی را ایجاد کنند که سبب می‌گردد سلول‌ها سرطانی شوند. 

Ad placeholder

برای من این واقعیت زمانی تایید شد که با یک پزشک متبحر می‌خواستیم کشف کنیم محرک‌های اساسی که در بدن من سرطان ایجاد کرده‌‌اند چه هستند. آزمایش‌ها نشان دادند که سطح بالایی از ترکیبات سمی سرطان‌زا از جمله متیل ترت بوتیل اتر (MTBE)، بنزن، جیوه، پرکلرات و گلایفوزیت از سیستم بدن من عبور می‌کنند. 

چه چیزی این حجم زیاد سم را در بدن من ایجاد کرد؟ آیا زندگی در مکزیکو سیتی و لوس آنجلس که از آلوده‌ترین شهرهای جهان هستند علت آن بود؟ آیا نوشیدن آب لوله‌کشی تصفیه نشده این بیماری را ایجاد کرد؟ آیا مصرف ۱۵ سال قرص ضدبارداری که متخصصان زنان و زایمان همیشه گفتند هیچ آسیبی به بدن نمی‌رسانند علت سرطان بود؟ آیا محتویات غیرقابل تلفظی بود که در محصولات مراقبت از پوست، آرایشی و رنگ مو وجود داشت؟ آیا همه موارد بالا مسبب بودند؟

تمرکز بر نوآوری و ابتکار اغلب نقش آن را در تداوم نژادپرستی زیست‌محیطی، حاشیه‌نشین سازی و فقری که به جوامعی که در محیط آلوده صنعتی کار می‌کنند تحمیل می‌شود، نادیده می‌گیرد.

به‌عنوان متخصص در حوزه زندگی پایدار که سه‌ ماه گذشته از زندگی‌ام را وقف حمایت از کسب‌وکارهای پایدار، کاوش در رژیم‌های گیاه‌خواری و گیاه‌خواری و دقت در مورد آن‌ها کرده بودم، تشخیص این امر بسیار دشوار بود. جنبه مثبت یک سال و نیم سفر طولانی درمان سرطان من این بود که چشمانم را به ماهیت چند عاملی سرطان و ارتباط آن با بزرگترین تهدید برای بشریت باز کرد: تغییرات اقلیمی.

این بخشی از چیزهایی است که من یاد گرفته‌ام.

بهشت زهرآلود

ریچل کارسون و کتاب مهم او «بهار خاموش» در سال ۱۹۶۲ با افشای تأثیرات موذیانه DDT بر سلامت اکوسیستم‌های طبیعی به راه‌اندازی جنبش مدرن زیست‌محیطی کمک کردند. اثر این کتاب اکنون در همه چیز از مشهود است، از نفوذ مداوم صندوق دفاع از محیط زیست گرفته تا ظهور برندهای «پاک» و «غیر سمی». 

https://www.radiozamaneh.com/388503/

با این حال، بخش عظیمی از گفتمان زیست‌محیطی که در تجارت و سیاست بازتاب یافته، از حذف مواد شیمیایی سمی از کالاهای مصرفی و فضاهای روزمره طفره رفته و با لحنی آرمانی به دستیابی به صفر رساندن انتشار گازهای گلخانه‌ای تغییر کرده است. در پی آن پیمایش راه‌حل‌های نوآورانه کربن‌زدایی و برق‌رسانی در مرکز توجه قرار گرفته است. 

در حالی که بسیاری از این نوآوری‌ها ادعا می‌کنند که انتشار گازهای گلخانه‌ای و اسیدی شدن اقیانوس‌ها را مهار خواهند کرد، اما نمی‌توانند آشکارا به افزایش تصاعدی بیماری‌های خودایمنی، بیماری‌های مزمن، مشکلات در باروری و اختلالات عصبی که در دهه‌های گذشته به‌دلیل آلاینده‌های محیطی همواره افزایش یافته‌اند، رسیدگی کنند. فراتر از موارد ذکر شده، تمرکز بر نوآوری و ابتکار اغلب نقش آن را در تداوم نژادپرستی زیست‌محیطی، حاشیه‌نشین سازی و فقری که به جوامعی که در محیط بسیار آلوده صنعتی کار می‌کنند تحمیل می‌شود، نادیده می‌گیرد. 

گفتمان «مسابقه صعود به قله» در توسعه پایدار و «مسابقه برای درمان» در تحقیقات سرطان بدون شک اختراعات نجات دهنده‌ای را ایجاد کرده است، اما به چه قیمتی؟

هیچ سیستم مجزایی وجود ندارد

زمین ما سرطان دارد. ما نمی‌توانیم راه حل‌ برای خروج از بحران اقلیمی را بدون به‌رسمیت شناختن نقش‌مان پیدا کنیم که در تولید سموم مختلفی ایفا کرده‌ایم، سمومی که به وضعیت اضطراری که انسان آن را ایجاد کرده منجر شده است.

افزون بر آلودگی محیط زیست، شرایط روانی و عاطفی و جسمی ما نیز تحت تاثیر قرار گرفته است. به جای کار کردن با منیت‌های بزرگ و ریزپرخاشگری‌ها در محل کار با فرهنگی مسموم و رقابت‌محور که به استعفا یا فرسودگی شغلی کارکنان منجر می‌شود، به سازمان‌ها و بیزنس‌هایی نیاز داریم که پایدارند و هدفشان بهره‌کشی و سودآوری محض نیست. 

ما به سازمان‌هایی نیاز داریم که برای مردم و کره زمین بیش از سود ارزش قائل شوند و به‌عنوان مباشر سرمایه‌های انسانی و طبیعی عمل کنند که با هم برای خدمت به سوی یک هدف جمعی بزرگتر قدم بردارند. 
یکی از نمونه‌ سازمان‌های پایدار، شرکت تولید پوشاک «پاتاگونیا» است که از استانداردهای زیست‌محیطی بالایی برخوردار است. تعهد شفافانه این شرکت به حذف کامل مواد شیمیایی از پوشاک و تجهیزات فضای باز، اجرای سیاست‌هایی در شرکت که از خانواده‌های کارگر حمایت می‌کند، اقدامات زیست‌محیطی مردمی را تسهیل می‌کند و ساختارهای مالکیت کارخانه‌ای را تغییر می‌دهد، تفکر دربرگیرنده و ارزش‌های هدف محور این شرکت را نشان می‌دهد. آیا در سایر صنایع نیز شرکت‌هایی همچون پاتاگونیا یافت می‌شود؟

 اگر بدن ما محصول زمانه ماست، بهایی که برای پیشرفت می‌پردازیم چقدر است؟ 

شرکت‌هایی که می‌خواهند اقدامات اقلیمی انجام دهند باید خود را فقط به نوآوری محدود نکنند. آنها باید به درون نگاه کنند. هرچه کسب‌وکارها در بخش‌ها و چرخه‌های زندگی، از تولیدکنندگان گوشت در آزمایشگاه گرفته تا تولیدکنندگان خودروهای برقی چندملیتی، رویکردی جامع و دربرگیرنده اتخاذ کنند، رویکردی که ایمنی محصول در کنار تحول فرهنگی، تنوع، برابری، دربرگیرندگی و عدالت و رهبری آگاهانه را در برگیرد، به ایجاد دنیایی قابل زندگی‌تر و پر از فراوانی برای همگان نزدیک‌تر می‌شویم.

رهبری آگاهانه 

همانطور که راه‌اندازی مجدد پروژه «Cancer Moonshot» کاخ سفید بدون در نظر گرفتن عوامل محیطی سرطان نمی‌تواند به ثمر برسد، اقدامات اقلیمی نیز بدون رسیدگی به همه انواع سمومی که جلوی پیشرفت پایدار را می‌گیرند، نمی‌توانند موفق باشند.

درمان بحران اقلیمی نوآوری نیست، فروتنی است. فروتنی، تکانه رقابتیِ «در مسابقه پیروز شو» را با خصلت آگاهانه «شفقت و همکاری» جایگزین می‌کند.

واقعا چه چیزی سبب شده بود من سرطان بگیرم؟ آیا استرس ناشی از تجربه ریزپرخاشگری‌ها و پرخاشگری‌های کلان و مکرر علت آن بود؟ یا تراماهای اجدادی، بینا نسلی و جمعی؟ یا استرسی که در دوران ریاست جمهوری پر هرج و مرج و تفرقه‌انگیز دونالد ترامپ تجربه کردم؟ یا سرعت زندگی پرتب و تاب مدرن که مرا به جایی کشاند که ناخواسته علائم تجمع سم در بدنم را نادیده گرفتم؟ یا همه موارد بالا؟

اگر بدن ما محصول زمانه ماست، بهایی که برای پیشرفت می‌پردازیم چقدر است؟ بیایید پیوند بین سرطان و بحران اقلیمی را بشناسیم. سموم و درمان هر دو می‌توانند اشکال مختلفی به خود بگیرند اما اغلب از دیده‌ها پنهان می‌مانند. 

* منبع: گرین بیز

Ad placeholder