این گزارش درباره سه نام است : کروبی، موسوی و رهنورد. این پرس و جویی میدانی است در این باره که مردم تا چه حد به یاد سه تن هستند و چگونه از گذشته یاد میکنند؛ رجوعی به خیابان است برای دیدن سویههایی که معمولاً در در بین کدهای صفر و یک دنیای دیجیتال جایی ندارند.
این گزارش سعی ندارد درباره “حافظه تاریخی” مردم ایران قضاوتی به دست دهد. مشکلات شدید اقتصادی، نا امیدی از بهبود شرایط ایران در آینده، فشار همه جانبه زندگی و حکایت نشانهها از بدتر شدن شرایط زندگی در آینده، دیگر برای بسیاری از مردم حافظهای به جا نگذاشته است تا تاریخی را به یاد داشته باشند.
رأی بدهیم، یا ندهیم
فرشته از تردیدهای خود میگوید. اینکه: «همه یک جوری سر دو راهی هستند. انتخابات ۸۸، راهپیماییها، بچههایی که زندانی شدند، میر حسین موسوی، زهرا رهنورد، کروبی، آدمهایی که کشته شدند؛ اینها چیز کمی نیست. بعضیها با همین دلایل رأی میدهند، بعضیها همین دلایل را میگویند که رأی ندهند. اگر انتخابات باعث شود اوضاع حصر اینها بهتر شود معلوم است که رأی دادن خوب است.»
محمد رضا از یک پیروزی حرف میزند. میگوید: «نشانههای خوبی هست. اینکه بعد از چهار سال اسم آقای موسوی و کروبی در صدا و سیما گفته میشود مسئله کمی نیست. کلی اهمیت دارد. خودش یک پیروزی بزرگ است. آقای روحانی میگوید اگر رئیس جمهور شود کاری میکند که آزاد شوند. رأی دادن وظیفه ملی ماست. آلان چون رهبران جنبش سبز در زندان هستند رأی دادن وظیفه اخلاقی هم شده است. هر کس عضو جنبش سبز بوده است و میخواهد اسرای جنبش سبز از زندان آزاد شوند باید در انتخابات شرکت کند.»
ایمان متعصبانه از رأی دادن دفاع میکند و معتقد است تنها راه آزادی موسوی، کروبی و رهنورد شرکت در انتخابات است. او میگوید: «بعضیها بی جهت استدلالهای احمقانه میآورند که نباید رأی داد. حداد عادل یا جلیلی بیایند وضع مردم بهتر میشود؟ شرایط بدتر میشود و عمراً آقای موسوی و کروبی آزاد نمیشوند. در زندان میمانند تا ۴ سال بعد که دوباره انتخابات بشود. چون رئیس جمهور معمولاً دو مرحله انتخاب میشود به احتمال زیاد ۸ سال دیگر در زندان هستند. حال مهندس موسوی خوب نیست. سن کروبی بالا است و احتمال دارد در این ۸ سال اتفاقی بیافتد.»
پیمان طرفداران شرکت در انتخابات را به سوء استفاده از حصر موسوی و کروبی متهم میکند و میگوید: «طرفداران شرکت در انتخابات هوچیبازی راه انداختهاند. از حصر موسوی و کروبی سوء استفاده میکنند برای اینکه بقیه را راضی کنند تا رأی بدهند. یک طوری حرف میزنند که انگار دفعه اول است که انتخابات است. من برنامههای ستاد را شرکت میکردم. بعد از انتخابات در همه مراسم شرکت کردم. هیچ کس باورش نمیشد که اوضاع قبل و بعد انتخابات اینقدر فرق کند. کی گفته اگر روحانی یا عارف رئیس جمهور شود میتواند موسوی و کروبی را آزاد کند. دست رئیس جمهور نیست. دست رهبر است. دادگاه و وزارت اطلاعات. احمدی نژاد که رئیس جمهور خودشان بود و با نظر رهبر انتخاب شد اجازه دخالت در وزارت اطلاعات را نداشت. نتوانست مصلحی را عوض کند.»
او ادامه میدهد: «اینهایی که میگویند به خاطر آقای موسوی و کروبی باید رأی بدهیم احساسات مردم را تحریک میکنند که بروند رأی بدهند. حالا این چیزها را ولش کنید. اگر مشارکت انتخابات بالا رفت و یک نفر دیگر رأی آورد چه میشود؟ مثلاً هفتاد درصد مردم در انتخابات شرکت کنند بعد قالیباف یا رضایی رأی بیاورند. اوضاع به طور کامل عادی میشود و خامنهای دیگر نمیترسد. چون همه چیز تمام میشود و مردم یادشان میرود. بعد از انتخابات ۸۸ همین شد. خامنهای سخنرانی کرد که دست شما درد نکند که رأی دادید. گفت هر کسی رأی داده به جمهوری اسلامی رأی داده است. بعد از این انتخابات میگویند چون مردم در انتخابات شرکت کردند یعنی اینکه تقلب نشده و موسوی و کروبی دروغ گفتهاند. از حالا میشود حدس بزنیم که تیتر روزنامه کیهان و اخبار تلویزیون چیست.»
سعید از قضاوت نادرست خودش و «اشتباهات» میرحسین موسوی در انتخابات گذشته اینچنین میگوید: «آقای موسوی اشتباه کرد. دل بستن به مردمی که یک سال نشده همه چیز را فراموش میکنند اشتباه است. تا یک حدی میتوان پابهپای این مردم راه آمد. همان ضرب المثل معروف خودمان که میگوید: کاسه داغتر از آش شدن! همه میدانستند رئیس جمهور واقعی آقای موسوی است. بهتر بود ساکت میماندند تا با فشار سیاستمداران، روزنامه نگاران و مردم موضوع تقلب گسترده شود و اعتراض شکل بگیرد.
سواستفادههای زیادی شد در داخل و خارج. به اسم آقای موسوی افراد زیادی به نان و نوایی رسیدند و هزینه همه حرفها و کارها به دوش آقای موسوی افتاد. به گفته رژیم آقای موسوی ۱۱ میلیون رأی دارد. تقلب هم نشده باشد باید در این انتخابات ۱۱ میلیون نفر مخالف شرکت در انتخابات وجود داشته باشد. انتخابات سرد است. مردم به صندوق رأی باور ندارند. در مکانهایی فعالان ستادهای انتخاباتی جمع میشوند و سوت و کف میزنند. مردم عادی آنها را نگاه میکنند و پوزخند میزنند. منظورم این است که مردم عادی که به آقای موسوی رأی دادهاند مسائل را میفهمند. درد اینجاست که نزدیکان آقای موسوی و کسانی که به ظاهر طرفدار ایشان بودند − چهرهها را عرض میکنم − اینها دوباره یک عده جوان را جلو انداخته تا انتخابات دروغین را گرم کنند.
من جزو کسانی بودم که به ستاد ایثارگران و جانبازان آقای موسوی ایراد میگرفتم. میشنیدم بسیجیهای طرفدار آقای موسوی ستاد زدهاند. به روی خودمان نمیآوردیم ولی بعضیها مثل بنده دل چرکین بودند از این کارها. باید اعتراف کنم وفاداری همین زخمیهای جنگ و بسیجیها به آقای موسوی بیشتر بود تا دانشجوها و گروههای اصلاح طلب! آقای موسوی را کردند نردبام برای قدرت. آقای موسوی شد بهانه برای چند روز شلوغ کردن خیابان. مزد کسی که به خاطر ما زندانی شده این نیست که به این زودی فراموش شود.»
خوب، معلوم است که برنده نمیشود!
در تقاطع خیابان انقلاب و خیابان ولی عصر شهر تهران افرادی با پلاکارد مشغول شعار دادن هستند. طرفداران جلیلی، روحانی، عارف و محسن رضایی هر کدام در یک سوی چهار راه تجمع کردهاند و در حال شعار دادن و سوت زدن هستند. هر گروه عکسهای نامزدهای مورد علاقه خود را بالا گرفته است. افراد فعال هر گروه مشغول متلک اندازی به یکدیگر هستند و در مواقعی نیش و کنایهها به فحاشی نیز تبدیل میشود. “علی” یکی از طرفداران آقای عارف است (این قسمت از گزارش پیش از انصراف عارف تهیه شده است). از او میپرسم:
○ فکر میکنید چه کسی رئیس جمهور شود؟
● هنوز مشخص نیست.
○ رأی آقای عارف بیشتر است یا آقای روحانی؟
● تا انتخابات برگزار نشود مشخص نمیشود.
○ در نظر سنجیهای اینترنتی رأی آقای روحانی بیشتر است. اینجا هم تعداد آنها بیشتر از شماست.
● آنها که آن طرف هستند فکر میکنند روحانی برنده میشود. برای همین آن طرف شلوغتر از این طرف است.
○ یعنی شما فکر میکنید آقای عارف برنده نمیشود؟
● خوب معلوم است که برنده نمیشود!
○ چرا از کسی حمایت میکنید که خودتان میدانید رأی نمیآورد؟
● دیگه همه این را میدانند که رأی ملاک نیست. ما به عارف رأی میدهیم برای اینکه وقتی رایها را میشمارند و توی وزارت کشور جمع میزنند، بفهمد که اصلاحات رأی دارد. رأی به عارف، رأی به خاتمی است. سال ۸۸ ما ورزشگاه را پر کردیم. طبقه بالا، طبقه پائین و زمین پر شده بود حالا اینها میخواهند با چند نفر آدمی که روحانی دارد برنده بشوند.
فرق ما با آن طرفیها این است که سر خودمان کلاه نمیگذاریم. در انتخابات تقلب میشود. این بار چون مردم کمتر رأی میدهند تقلب راحت است. رایها را نمیشمارند. آقای عارف حرفهای آنهایی را زد که توی زندان هستند. حرفهای چهار سال قبل. ما اینجا جمع شدیم که حرفهایمان را بزنیم.
○ در انتخابات قبلی فعالیت میکردید؟
● ستاد میر حسین بودیم.
○ میدانید آلان کجاست؟
● میرحسین؟ چه سوالی میپرسی شما! خوب معلوم است. سر کوچه در آهنی گذاشتند. میر و شیخ هر دو نفر زندانی هستند. حصر خانگی. این که پرسیدن ندارد.
○ فکر میکنید آلان که اینجا ایستادیم چند نفر دارند به میر حسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی فکر میکنند؟
● خیلیها
○ خیلی یعنی چقدر؟
● عدد دقیق که نمیشه گفت آخه…
○ به صورت حدودی یک عدد بگویید. یک میلیون، ده میلیون، هفتاد میلیون…
● سوال شما خیلی سخته. من نمیدانم منظور شما چیه. خیلیها به میر حسین فکر میکنند. خیلیها میر حسین یادشان رفته. عدد نمیشود گفت.
○ به نظر شما چه کسانی آنها را فراموش کردهاند و چه کسانی آنها را فراموش نکردهاند؟
● بچههای ستاد یادشان هست. مردم هنوز یادشان هست. آخه شما میگویی همین آلان. چهار سال گذشته شاید مثل قبل یاد مردم نیست. اینطوری هم نیست کلاً یادشان رفته باشه. خیلی سوال سختیه!
○ به نظر شما کسانی که آن طرف هستند و عکس آقای روحانی را بالا گرفتهاند چطور؟ یادشان هست؟
● بیشتر اینها طرفدار هاشمی رفسنجانی بودهاند حالا شدهاند طرفدار روحانی. بعضیهاشان بچههای ستاد میر حسین هستند. با هم کار میکردیم. خودشان میگویند نه اما صحبت که میکنند جوری نیست که آدم متوجه بشود به فکر میرحسین هستند. شما سوال قبلی که پرسیدی این هم هست که مردم آلان بیشتر به فکر مشکلات اقتصادی هستند. گرانی و تورم. از مردم نباید توقع داشت مثل ما انتخابات یادشان باشد. آدمهای سیاسی باید کاری کنند میر حسین فراموش نشود. اینکه بگوییم مردم یادشان رفته و مردم بیمعرفتی کردند درست نیست.
آنهایی بی معرفت هستند که برای اینکه تایید صلاحیت بشوند گفتند در انتخابات تقلب نشده. میرحسین به خاطر من و شماست که در حصر است. من الآن توی ستاد عارف کار میکنم فقط برای اینکه بعداً نگویند اگر میآمدید میرحسین آزاد میشد. طرفدارهای جلیلی هو میکشند. میگویند مگر شما نمیگفتید تقلب شده پس چرا حالا بزرگترهاتان میگویند تقلب نشده. حالا دیگر زبان بسیجیها جلوی ما دراز شده.
○ آقای عارف هم گفتهاند در انتخابات تقلب نشده است.
● بله. برای تایید شدن است. اینطوری نیست اعتقاد داشته باشد. آقای خاتمی هم گفته تقلب نشده. سوال قبلی همین را گفتم. فضا جوری شد که مجبور شدند علیه جنبش سبز حرف بزنند. برای همین میگویم زبان بسیجیها دراز شده است. به همین حرفها استناد میکنند و فردا میگویند چون در انتخابات تقلب نشده بود و میرحسین و شیخ اعتراض کردند، پس مجرم هستند.
مشکل ما انتخابات نیست!
فاطمه میگوید: «نباید رأی بدهیم تا بفهمیم چقدر زیاد هستیم. خواستههای ما کوچک شده. از کم به هیچ رسیده است. برای تغییر واقعیت باید قدمهای بلند مدت برداریم. یاد بگیریم کارهایی هست که یک روزه جواب نمیدهد. باید ایستاد و مقاومت کرد. لازمهاش این است که ما کاری کنیم تا مردم همدیگر را پیدا کنند. ما خودمان را گم کردهایم و از هم دور میشویم. با این وضعیت نمیتوانیم ادعا کنیم برای مردم کاری میکنیم. در جنبش سبز ما افراد بیشماری بودیم که همدیگر را پیدا کردیم. در این انتخابات دوباره همدیگر را گم کردیم.
مشکل ما انتخابات نیست. تائید صلاحیت کاندیدای حداقلی از فیلتر شورای نگهبان مهم نیست. مشکل ما ناآگاه بودن مردم کشور ماست. حرف زشتی است که بگوییم مردم نمیفهمند. اگر اطلاعات کافی و مناسب به مردم برسد به خوبی میفهمند و همه چیز را درک میکنند. راه آگاه کردن مردم رایهایی نیست که شمرده نمیشوند! رئیس جمهور منتخب مردم زندانی شده است. به جای فشار آوردن به مردم برای رأی دادن باید با آرامش برای آنان توضیح داد که چرا وقتی فرد منتخب آنها به جای دفتر ریاست جمهوری در زندان است باید مقاومت کرد. آنهایی که با شعار “مردم نمیفهمند” سعی میکنند همه را به چاه “خواستههای حداقلی” خود بکشند به شکلگیری حافظه تاریخی مردم ضربه میزنند و به دیکتاتوری خدمت میکنند.»
مردم گرسنه تاریخ ندارند!
حسین از فعالان اجتماعی ایران است که در زمینه حقوق کودکان کار و خیابان فعالیت میکند. او میگوید: «من در انتخابات گذشته به میرحسین موسوی رأی دادم. در تعدادی از تظاهراتها شرکت داشتم. صادقانه بگویم هر سال که گذشت موضوع انتخابات و میر حسین موسوی برایم کم رنگتر شد. تا ۳-۴ ماه قبل وقتی صحبت انتخابات گل میانداخت یاد مهندس موسوی میافتادم. الآن بیشتر یادش میکنم چون هر روز صحبت انتخابات است اما واقعیت این است که بعد از انتخابات شاید فقط وقتی خبری را بخوانم یا شایعهای بپیچید که مربوط به موسوی و کروبی باشد یاد آنها بیافتم.
بیایید با هم صادق باشیم. برای یک مستاجر تمدید اجاره خانه از میر حسین موسوی مهمتر است. اخبار بالا رفتن قیمت دلار و تحریم از انتخابات گذشته مهمتر است. برای مردم عادی سیاست از این نظر مهم است که چه تاثیری روی قیمت گوشت و تخم مرغ دارد. دوستی امروز برای من یک ساعت درباره بالا رفتن پول پیش خانه استیجاری خود حرف زد. انتخابات برای او فقط از این نظر مهم بود که چه کسی رئیس جمهور میشود و وضعیت اقتصادی چه تغییری میکند. برایش دغدغه است که چطور دو برابر گذشته کرایه خانه بدهد.
تاریخ خیلی بی رحم است. برای من تلخ است که این حرف را بزنم ولی از روزی میترسم که اوضاع اقتصادی از این بدتر شود و این موضوع را برای مردم عادی جا بیاندازند که مسبب همه مشکلات، انتخابات قبلی بوده است. آن وقت میر حسین موسوی از یک قهرمان تبدیل میشود به کسی که اگر در انتخابات شرکت نمیکرد ایران تحریم نمیشد و مردم پایین جامعه گرسنه نمیماندند. مردم گرسنه و نا امید تاریخ ندارند. حافظهای ندارند که حافظه تاریخی داشته باشند. این تنبیه تاریخ برای کسی است که در زمین بی اخلاقی به اخلاق پایبند میماند و شکست میخورد. هر روز بیشتر فراموش میشود چون همراهان او بر خلاف خود او بی خلاق بودهاند. تا روزی که مثل آقای منتظری چشم خود را بر جهان بی اخلاقیها میبندند و آن وقت بین یاران بیوفا برای رفتن زیر تابوت او مسابقه به وجود میآید.»
اگر ماهواره نبود مردم عادی تا الآن یادشان رفته بود!
نرگس در یک فروشگاه زنجیرهای کار میکند. او معتقد است: « اگر زمان قدیم بود تا حالا همه یادشان رفته بود. الآن ارتباطات جمعی هست برای همین خبرها میپیچد. به نظرم اگر ماهواره نبود مردم عادی تا حالا یادشان رفته بود! راستش خود من وقتی یک نفر در ماهواره از مهندس موسوی اسم میبرد یادش میافتم. اوایل وقتی یاد انتخابات میافتادم چون شلوغیها بود، یاد مهندس موسوی میافتادم اما مثلاٌ کم کم باید اسم خودشان بیاید تا یادشان بیافتم. آلان وقتی اسم انتخابات میآید یاد غرضی میافتم. دست خودم نیست، بامزه است.»
خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی “حضور حداکثری در پای صندوقهای رأی” را “از هر چیز دیگر برای کشور مهمتر” دانست !
هاشمیرفسنجانی دلیل حضور خود در انتخابات را نیز چنین شرح داد: “تنها دلیلی که باعث حضور بنده شد و آن را نیز قبل از ثبت نام خدمت رهبری معظم انقلاب گفتم خلق حماسه سیاسی مورد نظر ایشان بود!!
کبر هاشمی رفسنجانی، رييس مجمع تشخيص مصلحت، روز چهارشنبه ۲۲ خرداد ماه گفته است که حسن روحانی در نظر سنجی ها پيشتاز است و از مردم خواسته تا مایوس نشده و به پای صندوق های رای بروند.!!
daruish / 13 June 2013
اصلاح طلبان باید هاشمی را از زیاده خواهی اش و نیز از مصادره کردن نتیجه انتخابات برحذر دارند.
در غیر ایصورت شرایط سیاسی کشور همچون شرایط کشور فلسطین (دو دستگی گروهی)میشود و امریکا براحتی از مهره ناقص العقل خود رفسنجانی برای ایجاد جنگ داخلی بهترین استفاده را نموده و مردم را به
جان یکدیگر می اندازد.لذا باید اقای خاتمی و نیروهای جوانتر و اصلاح طلبان دمکرات هر چه زودتر وارد صحنه شوند و رهبری جنبش اصلاح طلبی را بدست گیرند.
قابل عرض است که مهره سوخته ،فرسوده ،دیکتاتور و فرصت طلبی چون رفسنجانی سم و لکه ننگی برای جنبش اعتراضی و دمکراسی خواهی ایران ا ست و اگر عده ایی *** مدافع دیکتاتوری از او حمایت میکنند،نه برای دلسوزی برای مردم ایران؛بلکه الف -به علت *** ب -برای خدمت به امپریالیزم ،استعمار و صهیونیزم پ-داشن امید واهی که شاید اربابان دلار،یورو و پوند این *** را هم شریک قدرت دیکتاتوران خودی امریکا کنند.
هموطن اگر قرار است چنین شرایطی بوجود آید،بهتر است به اقای جلیلی رأی داده شود و نه به حامی غارتگر بیت المال و رئیس باند معافیای قدرت***.لذا از هم اکنون باید زمزمه پرهیز از وامداری رئیس جمهور آینده توسط اصلاح طلبان و معترضین اجتماعی در تمام مباحث و نیز پس از رئیس جمهور شدن حسن روحانی انجام گیرد و اصلی از خواسته های معترضین و اصلاح طلبان باشد.
هموطن هیچ فرد وامدار و یا وابسطه به باندهای معافیای قدرت و معافیای اقتصادی،دمکراسی گستر نیست و هیچ فرد دمکراتی هم از باندهای معافیای قدرت حمایت سیاسی،قضائی و معنوی نمی کند.
رفسنجانی،کروبی و موسوی به مراتب مستبد تر از آقای خامنه ای هستند و هر زمان که در مسند قدرت بوده اند از
اختارات خود سوء استفاده تمام را کرده اند و اگر امروز دمکرات مصنوعی شده اند،صرفأ برای رسیدن به قدرت و تصویه حساب های شخصی – باندی است.
هموطن چنانچه باور ندارید،به این نکات توجه جدی بنمائید:
باند *** رفسنجانی ،کروبی،موسوی و نیز وامدار این باند(اقای خاتمی) جمله تناقض گو و فریبکارند.چرا؟
چون از یک طرف خواهان عصر طلایی امام خویش آقای خمینی هستند و از طرف دیگر بر طبل حکومت قانون می کوبند و برای اثبات برحق بودن خود هم صحبت از آزادی زندانی سیاسی،آزادی بیان ،انتخابات آزاد،استقلال دستگاه قضائی و کلأ دمکراسی سخن می کویند و لاف دمکرات بودن میزنند.در صورتی که اگر یک دولت دمکرات واقعی و یا یک دولت دمکراتیک خلقی روی کار آید و دستگاه قضائی مستقل شود،اولین کسانی که بر زیر تیغ قانون برده می شوند،باندهای مافیایی(چپاولگران بیت المال،زمین خواران،شکنجه گران و نیز دستور دهندگان،قضات تحت نفوذ آنان،ریزه خواران و انگلهای کوچکتر چسبیده به این انگلهای بزرگ،صادر کنندگان خاک کشور برای *** و اعدام کنندگان بر حق و نا حق دهه های ۵۰ – ۶۰ – ۷۰ و ۸۰ خواهد بود و رفسنجانی موسوی و کروبی جزو این متهمان اصلی می باشند.موفق باشید و بدانید که رای دادن ابتدای کار است و متحد بودن و دنبال کار را گرفتن هم قدم بعدی می باشد.به امید آینده ای بهتر برای مردم تحت ستم و فقیر شده ایران
mmansour piry khanghah / 13 June 2013
یعنی ۷۰ میلیون ایرانی باید ۶ نفر کاندید دولتی فیلتر شده دفتر و با سابقه آنچنانی داشته باشند؟!
وای بحال ایران و ایرانی !
jamal / 14 June 2013
پیروزی قالیباف تبریک میگم مجریان صدا و سیما هم زرد پوشیده بودند این یعنی انتخابات ازاد….
َعلی / 14 June 2013