بیش از ۱۳ میلیون نفر در ۱۰ استان جنوبی ترکیه تحت تأثیر زمینلرزه، نظم و ساختار زندگیشان را از دست دادند و در سرمای زمستان به دنبال سرپناهی امن میگردند.
هنوز بر تعداد کشتهشدگان زلزله ششم فوریه که مناطقی از ترکیه وسوریه را با قدرت ۷,۷ ریشتر لرزاند، افزوده میشود.
بر اساس گزارش اخیر کنفدراسیون شرکتها و تجارت ترکیه، برآورد میشود بیش از ۷۲ هزار نفر در این زلزله جان خود را از دست داده باشند. بر همین اساس از این زمینلرزه به عنوان فاجعه قرن نام برده میشود. فاجعهای که در ترکیه برای آن هفت روز عزای عمومی اعلام شد و بیش از سه ماه شرایط فوقالعاده و آمادهباش در مناطق زلزلهزده.
در استانها و شهرهای دیگر ترکیه اما پرچمها نیمافراشته شدند و لوگوی اپلیکیشنهای ترک به رنگ سیاه درآمدند. برنامههای تلویزیون و رادیو متأثر از اندوه از دسترفتگان است. همزمان مردم کارهای فوق برنامه خود را تعطیل و عزمشان را جزم کمک به هموطنانشان کردهاند.
با وجود این شرایط، شهروندان زیادی بر این باورند که کمکاری دولت در کمکرسانی کاملا مشهود بوده و هست و این خود مردماند که به شهروندان زلزلهزده کمک کردهاند و میکنند. اما این اطمینان را هم دارند که کمکهایشان حتی از طریق دولت به نیازمندان واقعی میرسد.
برخی از آنها بسیار خشمگین از غفلت دستگاههای اجرایی در صدور مجوز برای ساختمانهای آسیبپذیرند. کاری که دولت برای پیشگیری از فاجعه بایست انجام میداد.
سازمان حوادث غیر مترقبه ترکیه روز هشتم فوریه اعلام کرد ۹۶ هزار و ۶۷۰ نفر از کارکنان خود را به مناطق آسیبدیده از اعزام کرده است اما هم از لحاظ تعداد نیروی انسانی و هم از لحاظ تجهیزات پیشرفته نجات، این کشور در تنگنا قرار گرفته است.
بسیاری از نیروهایی که برای کمک به منطقه اعزام شدند، شرایط دشواری را تجربه کردند و تعداد نجاتیافتگان از زیر آوار چندان قابل توجه نبود.
اشکهایمان را پاک میکردیم
مَلِک یوکسل، پرستار و یکی از نیروهایی است که به منطقه اعزام شده است. او درباره لحظههای نفسگیر نجات میگوید:
وقتی سگهای زندهیاب روی یک نقطه میایستادند و سر و صدا میکردند، اشکهایمان را پاک میکردیم و میدویدیم به آن سمت. فکر کنید از یک ساختمان هفت طبقه که ویران شده است، تنها یکی دو نفر نجات پیدا کردند. این فاجعه را هیچوقت در عمرم تجربه نکرده بودم اما همدلی و همبستگی مردم بینظیر بوده و هست. اگر پنج نفر نیروی امداد برای یک ساختمان وجود داشت، در کنارشان تقریبا ۲۰ نفر از مردم عادی بودند که به ما بپیوندند.
هاکان بلوت آرایشگر است. او به زمانه میگوید:
متأسفانه من نتوانستم به مناطق آسیبدیده بروم اما برادرم رفت. شرکت هواپیمایی پگاسوس پرواز از شهرهای مختلف به سمت استانهای آسیب دیده را رایگان کرد و خیلیها اعزام شدند به آن مناطق. البته برادرم حاضر بود با ماشین خودش هم برود اما نمیخواست رفت و آمد به آنجا را برای دیگران سخت کند.
هاکان در ادامه میگوید:
برادرم میگفت که یک سیته (شهرک) به نام رنسانس که حدود هزار نفر سکنه داشته کلا فرو ریخته. این تازه یکی از معروفترین انشائاتچی (سازنده)های ترکیه است.
یک روز پس از وقوع زمینلرزه، دولت مدارس و دانشگاههای ترکیه را به مدت دو هفته تعطیل کرد تا از فضای آنها برای جمعآوری کمکهای مردمی و از کارکنانشان برای اعزام به مناطق آسیبدیده استفاده شود. این تصمیم البته واکنشهای زیادی را در پی داشته. اردال ارزنجان، نوازنده مشهور دیوان (باغلاما) در اینستاگرامش از این تصمیم دولت انتقاد کرد و گفت:
دانشگاهها را تعطیل کردهاید. با علم و دانش مگر قهرید؟ آیا این اولین بار است که سرِ ما از این بلاها میآید؟
برخی مدرسهها اما نیروهای خود را برای جمعآوری کمکهای مردمی در مدارس مستقر کردند.
مدرسه حمداله صوفی در ازمیر یکی از این مدارس است. ملیحه سربخشی هم یکی از ایرانیانی است که پسرش در این مدرسه درس میخواند.
او به زمانه میگوید:
من از مسئولان مدرسه پرسیدم به چه چیزهایی برای مردم مناطق آسیبدیده نیاز است و مسئولان مدرسه گفتند که پتو، لحاف، نوار بهداشتی، لباس گرم، چادر، فانوس، پاوربانک، غذای کنسروی، کیسهخواب، جوراب و دستکش و روسری نیاز دارند. خانمی که من از او پرسیدم تأکید داشت که مردم لباس دست دوم ندهند چون باعث حساسیتهای پوستی میشود.
بساط دستفروشان میدان انقلاب
خانم سربخشی در ادامه صحبتهای خود میگوید:
من به نیت مردم خوی به مردم ترکیه کمک کردهام. فرقی ندارد! اینها هم برادران وخواهران ما هستند. اگر ایران بودم خودم شخصا کمکها را به خوی میبردم، چون متاسفانه اعتمادی به دولتمردان نیست. خیلی از لباسهایی که مردم در زلزلههای مختلف به آسیبدیدگان اهدا کردهاند، سر از بساط دستفروشان در میدان انقلاب درآوردند. من این را با چشم خودم دیدهام.
به گفته سربخشی، با اینکه مردم در ترکیه دل خوشی از دولت ندارند و از کمکاری در نظارت بر ساخت و سازها عصبانیاند، اما مطمئن هستند کمکهایشان به دست نیازمندان واقعی میرسد.
به دنبال وقوع زمینلرزه شدید در ترکیه که جان دهها هزار نفر را گرفت و جمعیت زیادی را مجروح و بیخانمان کرد، برخی فروشگاههای مجازی از جمله «ترندیول» که در میان خریداران ایرانی هم مشهور است، امکانی را برای خرید آنلاین نیازهای مردم فراهم کردند تا خریدار اقلام مورد نیاز زلزلهزدگان را با تخفیف و به صورت آنلاین خریداری و ارسال کند.
در این طرح، خود فروشگاه مجازی خریدها را به جنوب ترکیه و استانهای زلزله زده ارسال میکند.
علاوه بر آن در بیرون از هایپرمارکتها در مراکز خرید، پایگاههایی ایجاد شده که خریدهای مردم را تحویل میگیرند.
مصطفی آکساده، مسوول یکی از این پایگاهها میگوید:
برای خود من جالب بود که مردم حتی به فکر سگها و گربههای آسیبدیده هم هستند. از کارفور غذای سگ و گربه میخرند و به ما تحویل میدهند چون آنجا هم خیلی از این حیوانات ممکن است باشند که بیخانمان شدهاند.
ایرانیانی که آستین یاری بالا زدهاند
در میان کسانی که برای کمک به مردم آسیبدیده ترکیه رفتهاند، ایرانیان زیادی هم دیده میشوند.
روز دوشنبه ۱۳ فوریه، خبرگزاری آناتولی ویدئویی منتشر کرد که در آن یک ایرانی با اصرار همسرش پس از فروش النگوی او راهی کمک به ترکیه شده است.
محمد عبدالهیان، فعال مدنی اهل شهرستان اهر استان آذربایجان شرقی با بیان اینکه پیش از این نیز بارها در حوادث طبیعی مانند زلزله، آتشسوزی و سیل در ایران به صورت داوطلبانه راهی مناطق آسیب دیده شده است، درباره حضورش در مناطق زلزلهزده ترکیه گفت:
من از منطقه قرهداغ شهرستان اهر (استان آذربایجان شرقی) ایران به اینجا آمدهام چرا که مردم ترکیه را خیلی دوست دارم. وقتی تصاویر قربانیان زلزله در ترکیه از تلویزیون پخش میشد، خانم من شروع به گریه کرد و به من گفت که “محمد تو که (برای کمک) به همه جا میروی پس چرا به ترکیه نمیروی؟”
تبعیض آشکار
با اینکه فجایعی همچون زلزله احساسات انسانی را برمیانگیزند اما دیدن تبعیض در میان رنج به شکل دیگری آزاردهنده و منقلبکننده است.
بلوت (آرایشگر) با اشاره به تصاویر تلویزیون میگوید:
دو چیز را من توی تلویزیون ندیدم: یکی روستاها که احتمالا دولت نیروی کافی ندارد که به آنجاها بفرستد و از طرفی فکر میکنم میزان تخریب در آنجا خیلی زیادتر از خانههای شهر باشد. تلویزیون سعی دارد فاجعه در روستاها را پنهان کند. دوم مناطق زلزله زده در سوریه. بیچاره مردم آنجا که چند سال درگیر جنگ بودهاند و حالا هم درگیر عواقب زلزله شدهاند
از دید ج. مالمیر، شهروند ایرانی مقیم ترکیه هم تبعیض در رویکرد جامعه جهانی نسبت به شهرها و روستاهای آسیبدیده سوریه بسیار آشکار است:
اگرچه کانون زمینلرزه در پازارجیک و البیستان ترکیه بوده اما خسارتهای آن در پنج استان سوریه هم دامنگیر مردم است. در این اوضاع که خیلیها زیر آوارند و بعضیشان از سرما یخزدهاند، داعش هم به مردم در سوریه حمله کرده. آخر کجای دنیا این اتفاق میافتد؟ از طرفی نگاه کنید ایران چادر به اندازه کافی برای خوی نفرستاده. خیلیها دارند در اثر گازگرفتگی میمیرند. آنوقت برای سوریه در چند نوبت کمک ۴۵ تنی میفرستد. البته اگر کمک باشد خوب است اما بعضی خبرگزاریها میگویند لابهلای کمکها برای نیروهای طرفدار اسد اسلحه هم میفرستد.
در این باره و به گزارش فارس، روزنامه مستقل عربی رأی الیوم، چند روز پیش در سرمقاله خود نوشته بود «ایجاد پلهای هوایی عربی برای نجات زلزلهزدگان ترکیه جای تحسین دارد چرا که این یک وظیفه انسانی و اخلاقیست؛ ضمن اینکه ترکیه یک کشور اسلامی و برادر به شمار میرود اما مایه تأسف این است که مشابه این رویکرد در قبال سوریه دیده نمیشود».
اما آیا کمکهای دولتی و مردمی به موقع و به شکل کافی توزیع میشوند؟
آقای مالمیر میگوید:
من آمار و ارقام را نگاه کردم. در ساعتهای اولیه گفته شد حدود پنج هزار و ۷۷۰ ساختمان ویران شده. بعد دولت ۱۰۰ هزار چادر به آن مناطق فرستاد. یعنی برای هر ساختمان حدود ۱۷ چادر. این خیلی کم بود و به همین دلیل مردم خودشان چادر فرستادهاند تا کمبودها رفع شود. حالا این را با ایران مقایسه کنید: در زلزله اخیر در خوی خودشان در خبرگزاری ایرنا که مال دولت است گفتند برآورد اولیه این است که واحدهای مسکونی ۷۰ روستا از ۲۰ تا ۸۰ درصد آسیب دیدهاند که البته آسیب در مناطق شهری نسبت به دو زلزله قبل بیشتر بوده و خسارتهایی در داخل شهر خوی و شهر فیرورق گزارش شده است. آیا شش هزار چادر برای مردم آسیبدیده کفاف میدهد؟
مالمیر در ادامه مقایسه انتقادی خود میگوید که متأسفانه دولت و حاکمیت جمهوری اسلامی با مردم خودش دوست نیست:
کمکها در میانه راه گم میشوند یا کم میشوند یا از بین میروند. اگر یادتان باشد در زلزله مهیب بم یا رودبار و منجیل مشارکت مردم برای کمک خیلی بالا بود؛ بر خلاف الان. امروز مردم به دولتشان اعتماد ندارند و برای همین است که وقتی من اتحاد و همبستگی ترکها را میبینم هم افسوس میخورم (برای مردم خودم) هم خوشحال میشوم (برای مردم ترکیه). اینها از دولت شاکیاند اما هنوز به آن اعتماد دارند.
او همچنین میگوید اطلاع دارد که بعضی از مردم تفریحات خود را تعطیل کردهاند و به شهرهای آسیب دیده رفتهاند:
من در سالن ورزشی اینترنشنال اسپرت (…) ورزش میکنم. در هفته گذشته، ورزشگاه کاملا خلوت و سوت و کور شده بود. مردم یا رفته بودند برای کمک یا دل و دماغ ورزش کردن نداشتند. خیلی از کسانی که اینجا زندگی میکنند، به خصوص آنها که کرمانج هستند، در دیاربکر و مالاتیا و غازیآنتب و آدانا فامیل دارند. همسایه ما متاسفانه شش نفر از بستگانش را از دست داد. برای همین جو همدلی وهمدردی اینجا غالب است و کمتر دیده میشود مردم خوشحال باشند. کافهها و رستورانها خلوت شده و مردم دارند برای کمک به هموطنانشان فعالیت میکنند.