اندیشه اصلاحات ارضی و تقسیم زمین بین دهقانها نخستین بار در مشروطه مطرح شد، اما جنبش مشروطه که خاستگاه روستایی نداشت نتوانست مسأله ارضی را در ایران حل کند. در زمان رضا شاه مالکان بزرگ قدرت گرفتند و نویسندگانی مثل نیما یوشیج در داستان «مرقد آقام» و احمد علی خدا دادگر تیموری در رمان «روزگار سیاه» و همینطور بهآذین در رمان «دختر رعیت» سیاهروزی دهقانان را وصف کردند. تحولات اجتماعی – فرهنگی در سالهای دهه ۱۳۴۰ و از جمله سخنرانی آیتالله خمینی در دوازدهم محرم در مدرسه فیضیه در سال ۱۳۴۲ در اعتراض به اصلاحات ارضی و قانون کاپیتولاسیون، همزمان بود با گرایشهای نوجویانه در ادبیات ایران و اعتراض به اختناقی که در زمان شاه وجود داشت.
در یک تحلیل کلی میتوان گفت ادبیات ایران از سال ۱۳۴۲ تا انقلاب بهمن ۵۷، تحت تأثیر نگرشهای انتقادی روشنفکران و جستوجوی آنها برای پیدا کردن راهحلهای بومی و مقابله با مظاهر وابستگی به غرب و اکتشاف مایههای ملی است. امروز میدانیم که این تلاشها همیشه مترقی نبوده و از سویههای واپسگرایانه هم برخوردار بوده است.
از شما دعوت میکنیم برای آشنایی با تحولات ادبی در سایه پیدایش خمینیسم مجله ادبی زمانه را بشنوید:
[podcast]http://www.zamahang.com/podcast/2010/20130610_nushazar_15khordad.mp3[/podcast]