در شامگاه ۷ آبان، اعتراضات مردمی به قتل دولتی مهسا (ژینا) امینی برای هفتمین هفته پیاپی از جمله در شهرهای تهران، کرج، مشهد، اراک، همدان، اصفهان، یزد، اهواز، میاندوآب، آستارا، و لشت نشا ادامه یافت.
در شهرهای کردنشین بازاریان هنوز سنت اعتصابهای روز شنبه را ادامه میدهند. تظاهراتها و تجمعهایی هم در روز و هم در شب، از جمله در سنندج، مهاباد، سقز، بوکان، و کرمانشاه شکل گرفت. مهاباد و بوکان به طور ویژهای هدف سرکوب و حمله هستند.
در شهرهایی که معترضان برای خاکسپاری و یا مراسم چهلم کشتهشدگان جمع میشوند، فضای اعتراضات و درگیری با نیروهای سرکوب تا شب ادامه مییابد. شعار «هر یه نفر کشته شه، هزار نفر پشتشه» اکنون شعار معترضان شهرهایی است که کشتههای خود را خاکسپاری میکنند و یا برای آنها مراسم میگیرند. معترضان این شعار را در روز ۷ آبان، در اراک و کرمانشاه سر دادند. در هردو شهر، نیروهای سرکوب به سمت جمعیت شرکتکنندگان در مراسم یادبود کشتهشدگان تیراندازی کردند.
پس از اینکه حسین سلامی، فرمانده سپاه پاسداران، دانشجویان معترض را تهدید کرد، حمله به دانشگاهها آغاز شد. در روز روشن، نیروهای سرکوب به اعتراضات دانشجویان در دانشگاه علوم پزشکی کردستان و دانشگاه آزاد کردستان حمله کردند. در این حمله تعدادی از دانشجویان با شلیک گاز اشکآور و ضربات باتوم نیروهای حکومتی زخمی شدند.
با غروب آفتاب نیروهای سرکوب به دانشگاه آزاد مشهد حمله کردند. در شب به دانشکده فنی دانشگاه تهران و خوابگاه پسران در کوی دانشگاه تهران، دانشگاه اصفهان، دانشگاه اراک حمله کردند. در دانشگاههای همدان و بینالمللی قزوین هم خوابگاهها را محاصره کردند و در قزوین چند دانشجو را ربودند.
کمپین فعالین بلوچ روز ۷ آبان، نوشت که تحقیقات آنها از بیمارستانهای زاهدان نشان میدهد که دستکم ۵۰ شهروند زاهدانی در اعتراضات روز جمعه ۶ آبان زخمی و دستکم سه نفر کشته شدند.
شش معترض ممکن است به اعدام محکوم شوند
خبرگزاری میزان، که نهاد خبررسانی قوه قضاییه است روز ۷ آبان از برگزاری نخستین جلسه دادگاه بازداشتشدگان اعتراضات خبر داد. این خبرگزاری نام شش نفر را آورد که با توجه به اتهامها میتوانند به اعدام محکوم شوند – سه نفر به محاربه و دو نفر به «افساد فیالارض» متهم شدهاند. این اتهامها مجازات اعدام و یا احکام سنگین زندان خواهد داشت.
خبرگزاری میزان نوشت که قوه قضاییه جمهوری اسلامی تا کنون برای ۲۵ معترض در کرمان، ۸۹ نفر در سمنان، ۱۱۹ نفر در زنجان، ۱۰۵ نفر در خوزستان، ۵۵ نفر در قزوین، ۱۱۰ نفر در کردستان، ۳۱۵ نفر در تهران و ۲۰۱ نفر در استان البرز در رابطه با شرکت در اعتراضات کیفرخواست صادر کرده است.
مقاومت معترضان در اراک و مشهد
در اراک اعتراضات در مراسم خاکسپاری مهرشاد شهیدی، جوانی که در این شهر به دست نیروهای سرکوب کشته شد، فضای شهر را تغییر داد. در مراسم خاکسپاری مهرشاد شهیدی، نیروهای سرکوب به سمت معترضان گاز اشک آور و گلوله ساچمهای شلیک کردند.
یک راوی که مراسم شرکت کرده است در ویدئویی میگوید: «مگه میشه که تشییع جنازه یک نفر باشه و به خاطر آمدن اینجا یه نفر دیگه رو بکشند؟ مهرشاد شریفی، خونت زنده.»
در شهر اراک، هم در نزدیکی محل مراسم و هم در خیابان ملک و شبانه، معترضان با نیروهای سرکوب درگیر شدند. در محل خاکسپاری آنها توانستند در مقطعی ماموران سرکوب را فراری دهند:
حوالی ساعت ۲۱ شامگاه ۷ آبان، نیروهای سرکوب به تظاهرات و تجمع شبانه دانشجویان در خوابگاه امیرکبیر دانشگاه اراک واقع در خیابان میرزای شیرازی این شهر حمله کردند. نیروهای سرکوب به سمت دانشجویان گلوله ساچمهای شلیک کردند که و دستکم سه دانشجو زخمی شدند.
دانشجویان زخمی شده در دانشگاه اراک، در محاصره دانشگاه ناچار شدند خودشان گلولههای ساچمهای را از بدنشان خارج کنند و زخمها پانسمان کنند.
مأموران سرکوب همچنین به سمت تجمع دانشجویان و به داخل اتاقهایی که در خوابگاه دانشگاه اراک شعار میدادند، گاز اشکآور شلیک کردند. شلیک پوکه نارنجک گاز اشکآور به داخل خانهها و محیطهای بسته تا کنون موجب ایجاد آتشسوزی در دستکم سه خانه و یک خودرو شده است.
باوجود این حمله، دانشجویان مقاومت اعتراضی خود را ادامه دادند و شعار دادند.
با حمله نیروهای سرکوب به دانشگاه آزاد مشهد (قاسمآباد) در محله استاد یوسفی، شهروندان و خانوادههای دانشجوهای برای کمک به سمت دانشگاه رفتند.
زنجیرهای از خودروهایی که بوق ممتد میزدند به سمت این دانشگاه گسیل شدند.
مردم معترض در بیرون دانشگاه جایی که نیروهای سرکوب دانشجویان معترض را حبس کرده بودند شعار دادند: «ننگ ما، ننگ ما، رهبر الدنگ ما».
تجمع مردم در اطراف دانشگاه آزاد مشهد و تلاش آنها برای بیرون کشیدن دانشجوها تا حدودی نتیجه داد اما نیروهای سرکوب، بیشتر تلفنهای همراه دانشجویان و کارتهای دانشجویی آنها را ضبط کردند.
مشخص نیست چند نفر در دانشگاه آزاد مشهد و در تجمع مردمی بیرون در دانشگاه بازداشت شدند. نیروهای سرکوب به سمت معترضان بیرون دانشگاه آزاد مشهد گاز اشکآور و گلوله ساچمهای شلیک کردند.
تجمعهای شبانه جوانان در آستارا و لشت نشا
در شهر مرزی آستارا در شمال ایران، از پنج آبان، تجمعهای شبانه بیشتر شده است. پیش از آن، تجمعها و تظاهراتها بیشتر در فضای دانشآموزی شکل میگرفت. شامگاه ۷ آبان تجمعهای خیابانی در آستارا پرشمار بود.
معترضان در مواجه با نیروی سرکوب شعار ممتد دادند: «بیشرف».
تجمعها در سطح شهر در خیابانهای فرعی اصلی و بهویژه در چهارراه فارابی-شریعتی گزارش شد. در این تجمعها بیشتر جوانان بودند که شعار دادند: «امسال سال خونه، سید علی سرنگونه». آنها همچنین در مقطعی مأموران سرکوب را عقب راندند و یک موتورسیکلت مأموران حکومتی را آتش زدند.
معترضان در شهر کوچک لشت نشا در استان گیلان شامگاه شنبه ۷ مهر پرشمار به خیابان آمدند. تصاویری منتشر شده که نشان میدهد که معترضان یک موتور مأموران حکومتی را آتش زدند. آنها در خیابانهای شهر شعار ممتد آزادی دادند و همچنین فریاد زدند: «توپ تانک فشفشه، آخوند باید گم بشه» و «امسال سال خونه، سیدعلی سرنگونه».
تصویر یک مرد جوان هم در شبکهها که گفته میشود در لشت نشا با گلوله جنگی مأموران جان باخته منتشر شد. زمانه نتوانست مستقلاً هویت فرد کشته شده را درستیسنجی کند.
دانشگاهها و شهرها به هم متصلاند: اهواز، همدان و میاندوآب
بازداشت خشونتآمیز، سه دانشجو از خوابگاه صدف دانشگاه جندیشاپو اهوازر، در شامگاه ۶ آبان دانشجویان این دانشگاه را خشمگین کرد. یکی از این دانشجویان به نام محمد صفایی را نیروهای امنیتی کتک زدند و در حالی که او را روی زمین میکشیدند، بردند. فریاد کمک طلبیدن او، دانشجویان در خوابگاه را خشمگین و منقلب کرد.
روز ۷ آبان دانشجویان جندیشاپور و دانشگاه چمران اهواز با وجود تهدیدهای حراست و نیروهای امنیتی تظاهرات برگزار کردند و شعار دادند: «این آخرین پیامه، هدف خود نظامه.»
فضای اعتراضات دانشگاهی، شهر را را هم به خیابان آورد و در تجمعهای مختلف شبانه در شهر اهواز، زنان روسریهایشان را در هوا چرخاندند و به همراه مردان علیه حکومت شعار دادند.
حمله نیروهای بسیج، لباسشخصیها و حراست به تجمع دانشگاه بوعلی همدان در روز ۷ آبان خشونتآمیز بود. این حمله فضای اعتراضی شهر را زیر تأثیر خود قرار داد. نیروهای سرکوب در بیشتر محلههای شهر که سابقه تجمع داشتند حضور یافتند. آنها خوابگاههای دانشگاه بوعلی را هم محاصره کردند. با این حال تجمعهای محلهای در همدان تا پاسی از نیمهشب و تا بامداد ۸ آبان ادامه داشت.
اعتراضات در شهر میاندوآب به شکل پراکنده برای روز دوم ادامه داشت. تجمعها و تظاهراتها در این شهر در شب ۶ آبان به صورت گسترده گزارش شد. در شب ۷ آبان، مردم معترض با پرتاب ترقه به سمت نیروهای سرکوب، آنها را ترساندند. این روشی است که معترضان در آذربایجان غربی استفاده میکنند تا نیروهای سرکوب را بترسانند.
ایجاد وحشت در اکباتان و تخریب اموال ساکنان
شهرک اکباتان تهران در شامگاه ۷ آبان صحنه سرکوب خونین بود. حکومت به غیر از یگان ویژه، نیروهای لباسشخصی سپاه محمد رسولالله تهران بزرگ را که مخوفترین نیروهای سرکوبش در پایتخت هستند به سمت اکباتان فرستاد. بسیجیهای سپاه محمد رسولالله با دستور سپاه پاسداران فعال میشوند. این نیروها در اعتراضات دیگر هم برای نابود کردن هر آنچه که هست گسیل میشدند. آنها شهرک اکباتان را ویران کردند. تا پاسی از نیمه شب این شهرک را صحنه جنگ و گریز کردند و بارها بمب صوتی منفجر کردند.
صدای انفجار نارنجک صوتی در شهرک اکباتان در شامگاه ۷ آبان:
به نظر میرسد که حمله شامگاه ۷ آبان، اقدامی انتقامی باشد. روز ۶ آبان، روزنامه حکومتی کیهان نوشت که آرمان علیوردی، ۲۱ ساله و از بسیجیان یگان امام رضای سپاه محمد رسولالله در اکباتان که سه روز قبل بهدست معترضان کتک خورده بود، و در بیمارستان در کما بود، کشته شده است.
آنچه در شب ۷ آبان در اکباتان اتفاق افتاد مانند هیچ شب دیگر نبود. لباسشخصیها با باتون، میل، و شوکر وارد شهرک شدند. آنها در محوطههای عمومی بلوکهای مختلف گاز اشکآور زدند، بمب صوتی منفجر کردند و به داخل خانهها گلوله ساچمهای شلیک کردند. سپس نیروهای خود را به لابی ساختمانها گسیل کردند؛ جایی که هر آنچه بود را شکستند و هرکس مقابلشان بود را کتک زدند.
این صحنه پس از حمله لباسشخصیهاست؛ شیشههای لابی را شکستهاند؛ درِ هر دو آسانسور و پیشخوان لابی را هم کاملاً تخریب کردهاند:
مردم اکباتان به این میزان سرکوب واکنش نشان دادند. آنها به پشت پنجرهها رفتند و تا میتوانستند لباسشخصیها را فحش دادند: «حروم زاده، بیشرف، مرگ بر بسیجی،….»
اعتراضات در شهر تهران در متروها ادامه داشت. در ایستگاه تئاتر شهر متروی تهران، معترضان پرشمار شعار دادند: «توپ تانک فشفشه، آخوند باید گم بشه.» معترضان در مترو همچنین شعار دادند: «خامنهای قاتله، ولایتش باطله.»
با حمله لباس شخصیها و نیروهای سرکوب به دانشکده فنی دانشگاه تهران، تجمعهای شبانه در خوابگاههای زنان و مردان در کوی دانشگاه شکل گرفت. نیروهای سرکوب به این تجمعها حمله کردند. آنها شماری از دانشجویان را بازداشت کردند اما تعداد بازداشتیها و هویت آنها هنوز مشخص نیست.
با حمله به کوی دانشگاه، برخی از شهروندان و خانوادهها بوق ممتد زنان به سمت خیابان امیرآباد رفتند. از میان آنها هم بازداشت کردند.
سعادتآبادیها در تهران شعارهایشان پشت پنجره بیشتر شده است. شامگاه ۷ آبان، نیروهای سرکوب به این منطقه گسیل شدند. معترضان شعار میدادند:
مرگ بر بسیجی
مرگ بر سپاهی
مرگ بر دیکتاتور
جمهوری اسلامی، نمیخوایم نمیخوایم
نیروهای سرکوب در این منطقه بمب صوتی منفجر کردند و تیر هوایی زدند
شهر کرج همچنان زیر سرکوب شدید است. با تشدید سرکوبها در شهر کرج، شعارهای دانشجویان این شهر هم سیاسیتر و رادیکال تر شده است. روز ۷ آبان دانشجویان دانشگاه خوارزمی واحد کرج تجمع گستردهای در روز روشن شکل دادند و شعار دادند: «این همه سال جنایت، مرگ بر این ولایت.»
اعتراضات شبانه مردمی در کرج به صورت پراکنده در گلشهر شکل گرفت اما هر بار در ظرف پانزده دقیقه ماموران معترضان را پراکنده کردند. مردم کرج، در گلشهر، مهرشهر، فردیس و باغستان کماکان از پشت پنجرهها شعار میدهند.
شهرهای کردنشین: سرکوب مهاباد و خروش دوباره سقز
اعتراضات در شهرهای سنندج، کرمانشاه، مهاباد، پیرانشهر، بوکان، سقز، مریوان و روانسر گزارش شد. در بیشتر این شهرها، بازاریان صبح روز شنبه ۷ آبان، کرکرههای مغازهها را بالا نکشیدند و اعتصاب کردند. در شب، معترضان به مقاومت خیابانی ادامه دادند- به ویژه در مهاباد که زیر سرکوب است.
در شهر سقز، اعتراضات در روز روشن شکل گرفت. مدیر دبیرستان دخترانه شهدای غزه تعدادی از دانشآموزان معترض را به نیروهای امنیتی تحویل داد. این خشم عمومی را برانگیخت. معترضان ابتدا به سمت مدرسه رفتند و مقابل آنجا تجمع کردند. برخی درهای این دبیرستان را شکستند. معترضان خشمگین همچنین به سمت دفتر بهزاد رحیمی، نماینده بانه و سقز در مجلس شورای اسلامی رفتند. آنها با رسیدن به این دفتر، شیشهها را شکستند و دست به اعتراض زدند.
اعتراضات تا شب در سقز ادامه داشت. معترضان برخی از خیابانها را بستند، آتش روشن کردند، سنگر گرفتند و با نیروهای سرکوب درگیر شدند. ویدئویی از خیابان کریم آباد سقز منتشر شده که در آن راوی میگوید «انقلابیها خیابان را بستهاند. منتظرند از مأمورا پذیرایی کنند». در دوردست صدای معترضان میآید که شعار میدهند: «مرگ بر خامنهای».
در پیرانشهر معترضان در روز روشن آمدند و شعار «مرگ بر بسیجی» دادند.
درگیری در منطقه کمربندی پیرانشهر با نیروهای حکومتی در روز آغاز شد. خیابانها پر از سنگ و آتش بود. در یک ویدئو راوی در مقابل دیواری از ماموران میگوید: «وحشت مزدوران خامنهای ….».
در شب، نیروهای سرکوب اعتراضات پیرانشهر را به خشونت کشاندند. عمار گلی، خبرنگار حوزه کردستان در توئیتر خبر داد که نیروهای سرکوب به چند معترض در این شهر شلیک مستقیم کردند و چند نفر را زخمی کردند. در برخی از تجمعها، معترضان آتش روشن کردند و شعار «ژن، ژیان، ئازادی» و شعار حمایت از احزاب کرد به ویژه حزب دمکرات کردستان دادند. در میدان استاد هژار در شب، آتش افروزی و درگیری با نیروهای سرکوب گزارش شد.
در بیشتر ویدئوهای پیرانشهر، معترضان در خیابان آتش روشن کرده و در خیابان سنگربندی کردهاند. آنها به سمت نیروهای سرکوب سنگ پرت میکنند. در ویدئوهای شب صدای تیراندازی شنیده میشود.
در این ویدئو از شهر پیرانشهر راوی به کردی توضیح میدهد که معترضان در درگیری با نیروهای جاش (کردهای عامل حکومت) هستند. راوی همچنین توضیح میدهد که سلاحی که از آن به سمت معترضان شلیک میشود، کلاشینکف است:
در بوکان هم نیروهای سرکوب با شلیک گاز اشکآور، گلوله ساچمهای و گلوله جنگی به معترضیان حمله کردند. معترضان شبانه به خیابان آمدند، در خیابانها آتش روشن کردند، سنگربندی کردند و با نیروهای سرکوب درگیر شدند. صدای تیراندازی در ویدئوهای بوکان به گوش میرسد:
در شهر مهاباد، سرکوب اعتراضات شبانه شدت گرفته است. معترضان همچنان محلهمحور، در خیابانها آتش روشن کرده و مقاومت میکنند. در بیشتر ویدیوهای منتشر شده از اعتراضهای شامگاه شنبه، ۷ آبان، صدای تیراندازی میآید.
کولبر نیوز نوشت که ماموران سرکوب در شهر مهاباد به سمت معترضان تیراندازی مستقیم میکنند و در فلکه ملاخلیل این شهر، تعداد زیادی از معترضان را بازداشت کردند. تعداد بازداشتیها هنوز مشخص نیست.
معترضان مهاباد همچنان از بلندگوهای مساجد شهر، سرودهای انقلابی پخش میکنند. در شامگاه ۷ آبان، یکی از جوانان این شهر به پای بلندگوی مسجد رفت و همانجا سرود انقلابی خواند.
در مریوان، معترضان خیابانها را با آتش مسدود کردند. در شب تیراندازی بیشتری گزارش شد. ماشینها برای حمایت از معترضان بوق ممتد میزنند:
در شهر سنندج، اعتراضات در روز روشن و از دانشگاه علوم پزشکی کردستان آغاز شد. تجمع مسالمتآمیز دانشجویان که در آن کردی میرقصیدند، با آمدن نیروهای سرکوب صحنه خشونت شد. نیروهای سرکوب به سوی دانشجویان معترض، گاز اشکآور و گلوله ساچمهای شلیک کردند. دانشجویان در محوطه دانشگاه علوم پزشکی آتش روشن کردند و شعار دادند: «مرگ بر خامنهای».
با تشدید سرکوب در دانشگاهها، سیل ماشینها به سمت دانشگاههای سنندج و به ویژه دانشگاه علوم پزشکی کردستان، گسیل شدند. ماموران خودروهای دانشجویان و کارمندان دانشگاه و همچنین کسانی که برای کمک آمده بودند را تخریب کردند. نیروهای سرکوب به تجمع اعتراضی دانشجویان دانشگاه آزاد کردستان در سنندج هم حمله کردند.
حمله به دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کردستان را ببینید:
با حمله به دانشجویان، مقاومتهای خیابانی که در سنندج معمولاً بعد از غروب آفتاب شکل میگیرد، این بار در روز روشن شکل گرفت. شهروندان با سنگ به مبارزه با نیروهای سرکوب رفتند و این مقاومتهای خیابانی تا ساعتهای اولیه بامداد ۸ آبان به شکل محلهمحور ادامه داشت. شعار غالب در سنندج همچنان «مرگ بر دیکتاتور» و «ژن ژیان ئازادی» است.
شهر سنندج همچنان صحنه مبارزه و مقاومت خیابانی در شب است. تعداد زخمیهای شهر سنندج در شامگاه ۷ آبان مشخص نیست اما در شامگاه ۶ آبان، دست کم ۳۵ شهروند زخمی شدند.
در کرمانشاه همزمان با مراسم چهلم مینو مجیدی، تجمع و تظاهرات در شهر آغاز شد. معترضان شعار دادند: «هر یک نفر کشته شه، هزار نفر پشتشه.» نیروهای امنیتی اطراف گورستان را محاصره کردند. شبکه حقوق بشر کردستان نوشت که با یورش نیروهای سرکوب به تظاهراتی که پس از مراسم مینو مجیدی در خیابان مجاور آرامستان میناباد کرمانشاه شکل گرفته بود، نیروهای مسلح حکومتی هم اقدام به تیراندازی کردند و هم تعدادی از معترضان را بازداشت کردند.
در سطح شهر کرمانشاه هم با توجه به مراسم مینو مجیدی، اعتراضات به شکل تجمع در روز روشن شکل گرفت و تا شب ادامه داشت. هم در روز و هم در شب، نیروهای سرکوب به سمت معترضان شلیک کردند.
جمعی از زندانیان: سناریوی حکومت در مورد حمله به اوین را باور نکنید
جمعی از زندانیان سیاسی زندان اوین که از جمله فعالان کارگری و صنفی هستند در بیانیه که روز ۷ آبان منتشر شد، بر مترقی بودن جنبش «زن، زندگی آزادی» تأکید کردند و در مورد حمله نیروهای سرکوب به زندانیان بند ۷ و ۸ اوین توضیحاتی دادند.
جعفر ابراهیمی، میلاد ارسنجانی، رسول بداقی، عباس دهقان، محمد شریفی مقدم، حسین طیوری، مصطفی عبدی، حسین قشقایی، ابوالحسن منتظر، و علی نوری در بیانیهشان نوشتنند «شعار “زن، زندگی، آزادی” بنیانهای ساختار موجود را با چالش روبهرو کرده است. این همه نشان از آن دارد که جنبش مترقی مردم ایران از مشروطه تاکنون وارد مرحله جدیدی شده است… ».
آنها همچنین در مورد سناریوسازیهای حکومت در مورد حمله به زندانیان زندان اوین هشدار دادند و نوشتند:
«رسانههای حاکمیتی قصد دارند همچون گذشته با سناریوسازی افکار عمومی را منحرف کنند تا جویِ خون اوین را به درگیری بین زندانیان جرائم مالی و سرقت منتسب کنند و با برجسته سازی عباراتی نظیر زندانیان اراذل و اوباش، سرکوب زندانیان را توجیه کنند. اما پر واضح است که اراذل و اوباش، همان سلب مالکیت شدگان و مطرودین ساختار طبقاتی جامعه هستند. دستگاه پروپاگاندای حکومت هرگز نمیتواند با گفتمان ارعاب و برچسب از زیر بار مسئولیت سرکوب خونین زندانیان شانه خالی کند.»
این زندانیان در ادامه نوشتند که با اینکه بیش از یک هفته حمله به زندانیان بند ۷ و ۸ زندان اوین میگذرد، همچنان آمار دقیقی از جانباختگان و مجروحان در دست نیست. آنها گفتند که تعداد زیادی از مجروحان در زندان دسترسی به درمان مناسب ندارند و جان آنها در خطر است. و آنها هم که به زندان زندانهای تهران بزرگ و رجایی شهر کرج منتقل شدند در شرایط غیرانسانی و نامناسب نگهداری میشوند.
پیشتر خانوادههای ۴۰ زندانی که از اوین به زندان رجایی شهر منتقل شدند، گفته بودند که آنها را دو سوله که انباری متروکه بودند بدون امکانات مناسب زندگی از جمله امکانات بهداشتی حبس کردهاند.