اولین مناظرهی جمعی انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ برای اولین بار با هشت نامزد در جمهوری اسلامی از تلویزیون دولتی در عصر جمعه ۱۰ خرداد پخش شد. به علت اندک بودن نامزدهای نهایی که در انتخاباتهای قبلی ریاست جمهوری از صافی شورای نگهبان میگذشتند مناظرات در دورههای قبلی (اگر انجام میشد) میان دو نفر انجام میگرفت. اما آیا تلویزیون دولتی از امکان پویایی مناظره میان هشت نامزد بهرهی کافی برای جذابیت بخشیدن به مناظره اول بهره گرفت یا نه؟
مناظره، اما ساعت چهار بعد از ظهر
هر گونه گفتوگوی آزاد میان شهروندان، حتی مقامات رژیم که از صافی شورای نگهبان میگذرند و وفادار به ولی فقیه هستند، نوعی تهدید امنیتی برای نظام به حساب میآیند. از این جهت مناظرات زنده به جای ساعات پربیننده در ساعت چهار بعد از ظهر پخش میشوند. حکومت جنبش سبز را بعضا محصول مناظرات سال ۸۸ و نه مطالبات انباشته و مهندسی انتخابات میداند و بر همین اساس مناظرات سال ۹۲ را به طور زنده زمانی پخش میکند که مخاطب زیادی نداشته باشد. هم میخواهند انتخابات پر شور داشته باشند و هم میخواهند مناظرات را عدهی زیادی نبینند.
کارآموزان سیاست
هیچ یک از نامزدهای موجود در قد و قامت یک رئیس جمهور در مناظره ظاهر نشد و قرار هم نبوده که چنین باشد. در کشوری که ولی فقیه هست کسی نباید در چنین قد و قامتی ظاهر شود. نامزدها با لحاظ همین نکته از صافی شورای نگهبان میگذرند. عدم اعتماد به نفس وجه غالب در مناظره بود. تپقهای مکرر (قالیباف، جلیلی، رضایی، روحانی) بالاخص در شماره بندی نکات (می گوید “سه نکته میگویم” اما پنج نکته میگوید) به چشم میخورد گویی این افراد برای اولین بار در برابر دوربین ظاهر شدهاند. از تپقهای جالب “تثبیت ثبات ارز” (قالیباف) و “هیچ بیماری بجز بیماری بیماری دیگری نداشته باشد” (جلیلی) بود.
مخاطب
نه تنها تلویزیون در برگزاری مناظره اشتیاقی نداشت نامزدها نیز بی انگیزه بودند. تنها کسی که شور و اشتیاقی داشت غرضی بود که هیچ شانسی برای پیروزی ندارد. او مستقیما و واقع بینانه تر و با زبان مردم عادی با مردم سخن میگفت و انرژیاش طبعا به مخاطب منتقل میشد. مهمترین سخن وی نیز دزدی دولت از جیب فقرا با سلاح تورم بود که طنین مناسبی در ذهن مخاطب ایجاد میکند. غرضی همچنین تنها نامزدی بود که یک خط مشخص در مجموعه سخنانش داست: نشانه روی تورم. بقیه که حدود سه دهه است در مقامات اجرایی بودهاند ظاهرا احساس خوبی از موقعیت خویش دارند و نیازی به ارتقای موقعیت احساس نمیکنند (“شد شد، نشد نشد”).
جلیلی و حداد نه با مردم بلکه با خامنهای و اعضای بیت و سپاهیان سخن میگفتند (با تکیه بر “نظام” که در ادبیات حکومتی یعنی علی خامنهای یا اشاره به نام سالها یا سخنان خامنهای و الگوی اسلامی پیشرفت مورد نظر وی) تا آنها را قانع کنند که به حمایت وی برخیزند. رضایی و عارف روشن تر از بقیه سخن میگفتند اما نخبگان و کارشناسان را مخاطب قرار میدادند. رگههای پوپولیستی بیشترین رنگ را در سخنان جلیلی و قالیباف داشت.
روحانی در لحظاتی از مناظره در پیدا کردن رگ خواب مردم موفق تر بود هنگامی که اشاره کرد کارخانهی کفش ملی به انبار شرکت سایپا تبدیل شده است. تنها کسی که به فساد و تبعیض اشاره کرد رضایی بود که روحانی نیز بحث وی را پی گرفت.
دولتگرا، مردمگرا
یکی از وجوه مهم در سیاستهای نامزدها رهیافت دولتگرا یا مردمگرا در حل مشکلات اقتصادی است. حداد، جلیلی، قالیباف، ولایتی و روحانی رهیافتی دولتگرا و رضایی، عارف، و غرضی رهیافتی مردمگرا داشتند. وجه مثبت مناظره ان است که امکان مناظره را به طور ملموس در اختیار مخاطب قرار میدهد و بالاخص در رهیافتها میتوان آنها را مقایسه کرد. البته هیچ یک از نامزدها از نهادهای مدنی و بخشهای واسطه میان مردم و دولت که تهدید امنیتی برای حکومت به حساب میآیند سخنی نگفتند.
مطالبی که گفته نشد
نقش سپاه در اقتصاد کشور به صورت “اسمشو نبر” چندین بار مطرح شد تحت عنوان “قدرتهایی که قدرت سیاسی و اقتصادی دارند” یا “شبه دولتی ها” البته تنها در سخنان روحانی و عارف. رانتها کلا مغفول ماند. اینها نه در پرسشها آمد و نه در پاسخها، گویی نوعی توافق برای حفظ امتیازات سپاه و بیت رهبری وجود داشته است. مسئلهی فساد و سوء استفاده از قدرت در سوالات مطرح نشد و در سخنان نامزدها نیز تنها در سه جمله ناکام ماند (قالیباف، روحانی، عارف). نقش سیاست خارجی حکومت بر اقتصاد که مستقیما تحت نظر رهبر اداره میشود کلا مغفول ماند و تنها یکی دو اشاره بدان در سخنان روحانی و رضایی آمد. رشد اقتصادی منفی تنها توسط یکی از نامزدها (روحانی) مطرح شد.
برندهی مناظرهی اقتصادی: دولت اصلاحات
در سخنان اکثر نامزدها از جمله قالیباف و غرضی (به اضافهی عارف و روحانی) سیاستهای دولت خاتمی موفقتر از سیاستهای دولت هاشمی و احمدی نژاد معرفی شد. تنها نامزدهایی که خصومت سیاسی با دولت اصلاحات داشتند (جلیلی، حداد عادل و ولایتی) یا میخواهند خود را غیر اصولگرا و غیر اصلاح طلب معرفی کنند (رضایی) از اذعان به موفقیتهای دولت اصلاحات که به توسعهی سیاسی اولویت میداد، خودداری کردند. نامزدها در برابر دفاع عارف از سیاستهای دولت اصلاحات سخن در خوری عرضه نکردند.
بازندهها: خامنهای و بهترین دولت پس از مشروطه
گروهی از بازندههای مناظرهی اقتصادی جلیلی و حداد عادل بودند که نه تصوری از مشکلات اقتصادی داشتند و نه حاضر بودند از حریم امن بیت خامنهای بیرون بیایند. این دو خود را به مباحث اداری محدود کردند که برای مخاطب عام وجه ملموسی ندارد. این دو نمیتوانستند چنان که باید به نقد سیاستهای دولت احمدی نژاد نیز بپردازند چون به رای حامیان دولت نیاز دارند.
قالیباف بیش از تجربهی خود به یادداشتهایش اتکا داشت و گاه میان آنها گم میشد. او در بحث اولویتها (بیماری، تورم یا مسکن) نیز رفت و برگشت داشت. او نتوانست خود را رقیب جدی دولت احمدی نژاد نمایان سازد. او چنان که از وی انتظار میرفت (با توجه به ظرفیت کارشناسی که در اختیار وی بود) در مناظره ظاهر نشد. ولایتی بازندهی دیگر این مناظره بود چون از حیث مقوله بندی مباحث و پاسخ به سوالات ضعیفترین مواجهه را داشت.
حتی در یک مورد از سیاستهای دولت احمدی نژاد دفاع نشد، در حالی که شش تن از نامزدها از حامیان این دولت بودند و رهبر آنها دولت را بهترین دولت پس از مشروطه نامیده بود. کار دولت احمدی نژاد تا آن حد مایهی شرمندگی حامیانش بود که شش نامزد حامی آن حتی جرات نکردند از رشد منفی اقتصادی کشور یاد کنند. مجموعهی سیاستهایی که مورد انتقاد بود همانا سیاستهایی بود که علی خامنهای در هشت سال گذشته حامی و محرک و مشوق آنها بوده است.
اشکالات ساختاری مناظرهی دولتی
فقدان مخاطب عمومی در برنامه که به خوبی ظرفیت اندک سازمان رادیو و تلویزیون دولتی را در یک نظام اقتدارگرا نشان میدهد مشکل اول برنامه بود. به جای استفاده از کارشناس و تحلیلگر اقتصادی و خبرنگار اقتصادی به ظرف شیشهای سوالات اتکا شد که سوالات به قید قرعه از آنها خارج میشد. در این موضوع هم سازمان دولتی تلویزیون برای هزارمین بار نشان داد که باوری به کارشناسی در حوزهی اقتصاد ندارد و نمیخواهد کسی به عنوان کارشناس معرفی شود. نشسته بودن نامزدها وضعیتی ساکن و کم تحرک به نامزدها میداد که حتی با حرکت سر و دستها جبران نمیشد. حتی وجود رئیس شبکه خبر در کنار مجری کمکی به تحرک در سوال کنندگان ایجاد نمیکرد چون وی در سراسر برنامه ساکت بود.
مناظره به علت طولانی بودن (چهار ساعت) بسیاری از مخاطبان را در نیمهی راه از دست میداد و برگزار کنندگان با علم به این موضوع ۱۵ دقیقه در میان مناظره تنفس دادند که آن هم اصل یکپارچگی مناظره را مخدوش میکرد.
گفتوگو اصولا میان نامزدها که هدف مناظره است به ندرت درگرفت. سبک و روش طرح پرسشها و روال برنامه قبلا با نامزدها هماهنگ نشده بود. پرسشهای بخش دوم که اعتراض بخش عمدهای از نامزدها را برانگیخت آن قدر نامتناسب بود که حتی کسانی که میخواستند پاسخ بدهند نمیتوانستند. از این جهت، بخش دوم برنامه به نوعی طنز و تکه پرانی تبدیل شد.
این نحوهی اداره، ظرفیت فاجعه آمیز رسانهی دولتی را به نمایش گذاشت. بعد از بیست دقیقه هم طرح سوالات تستی متوقف شد. تست روانشناختی نامزدها با نمایش عکس در بخش سوم میزگرد سیاسی بیت الغزل این نمایش بود. نمایش ساعت به نامزدها برای آن بود که اسب خیال را هرجا میخواهند برانند: آیه قران یا حدیث بخوانند یا توصیههای اخلاقی بدهند. به دلیل هماهنگ نشدن ساختار برنامه با نامزدها و تصمیم از بالا، مجری چندی از وقت برنامه را برای توجیه چارچوب میگرفت که در خور یک مناظره نیست. در مجموع تلویزیون دولتی نشان داد که ظرفیت برگزاری یک مناظرهی آبرومندانه را میان طرفداران نظام ندارد.
با گفتن جذاب بودن برنامه توسط مجری، برنامه جذاب نمیشود همچنان که با تکرار صد بارهی “رسانهی ملی” تلویزیون دولتی به رسانهی ملی تبدیل نمیشود. خیلی تکبر میخواهد که مجری مناظره خود را در ابتدای برنامه نمایندهی ۷۵ میلیون شهروندان کشوری بداند که دهها میلیون نفر از آنان اصولا پیچ تلویزیون دولتی را باز نمیکنند. مثل همیشه مجریهای تلویزیون همین طور از یکدیگر تشکر کردند و به گردن یکدیگر مدال آویختند.
کسی چه میدونه شاید همین ندانم کاری تلوزیون از قصد باشه دیگه نمیخوان مثه چندسال پیش بزنن رو دست غربیها.
Farid / 02 June 2013
روحانی یا عارف اگر واقعا برای مردم کاندید شده بودند ٬ شوی مسخره را بعنوان اعتراض ترک میکردند. بقیه که وضعشان مشخص است .
emad / 02 June 2013
یک کارشناس ارتباطات: برگزارکنندگان مناظره آن را با برنامه کودک اشتباه گرفته بودند!!
taraneh / 02 June 2013
آتشخانههای منتظر
زمان زیادی تا روز موعود و انتخابات مهندسی شده نمانده، و جبهه اقتدارگرایان هنوز به نتیجه مشخصی نرسیده است. برای همین مدام هشدار میدهند به یکدیگر که مراقب باشند در این جنگ خودیها و پایگاه رای مشترک، یکباره رقیب بی ژنرال پیروز میدان نشود و مات و مبهوت بمانند.
اما قدرت شیرین است و قطعا ریاست جمهوری بهتر از مشاور مادامالعمر، شهردار و یا رئیس فرهنگستان بودن و حتی دبیر شورای عالی امنیت ملی. پس باید در یک هفته آخر هرچه که دارند رو کنند و در این روزهای نفسگیر باقی مانده حتما اردوگاه اقتدارگرایان از این جنگها بیشتر میبیند. همانطور که در مناظره تلویزیونی هر کجا که فرصت پیدا کردند، طعنهای به یکدیگر زدند. البته با احتیاط که مبادا تذکر رهبری را نادیده بگیرند.!
همراهان حکومت منتظر برآورد و نظر رهبری هستند؛ به نظر می رسد آیت الله خامنه ای در حال برآورد نتایج نظرسنجی ها در جامعه است و البته برآورد گرایش باندهای قدرت، به خصوص بخش مسلط در سپاه. چند روز آخر، مهندسی انتخابات را سپاه و بسیج و کمیته امداد کلید می زنند. چنان که در سال 84 در آخرین لحظات، احمدی نژاد نامزد اصلی شد و قالیباف حیران، از راهیابی به دور دوم باز ماند.
ندای سبز آزادی
mehran / 02 June 2013
محسن رضایی، کاندیدای اصولگرای انتخابات ریاست جمهوری با انتقاد از دو کاندیدای اصولگرای دیگر، قالیباف را متهم به کپی برداری از یکی از برنامه های اقتصادی خود متهم کرد. وی همچنین وعده های ولایتی برای حل مشکلات را سر کار گذاشتن مردم توصیف کرد.!
javad / 02 June 2013
در پی وقوع مناظره مسابقه وار، تقلب کاندیداها شاید بد نباشد
http://mehray.blogsky.com/1392/03/11/post-195
ساغشکی / 02 June 2013