بهائیان بزرگترین گروه اقلیت مذهبی در ایران همواره در طول تاریخ و بهویژه پس از روی کار آمدن حکومت جمهوری اسلامی، با آزار و اذیت و سرکوب روبهرو بودهاند. نمونههای بیشماری از تهدید، شکنجه، حبسهای طولانی مدت، تفتیش دورهای منازل، تخریب منازل و مصادره اموال، محرومیت از مشاغل دولتی و ادامه تحصیل، توهین و فرافکنی از طریق پروپاگاندای رسانهای و اعدام آنها در تاریخ ثبت شده و نقض حقوق انسانی و شهروندی آنها در ابعادی وسیع تا امروز هم ادامه دارد.
در ماههای گذشته اذیت، آزار و فشارهای نظاممند بر اقلیت جامعه بهایی در ایران افزایش چشمگیری پیدا کرده است و شمار زیادی از آنها در سراسر ایران با احضار، بازداشت و با صدور احکام سنگین زندان مواجهه شدند. علاوه بر موج سرکوبهای اخیر، بیش از ۶۰ شهروند بهایی به دلیل آنچه «نقص پرونده» خوانده شد در کنکور سراسری ۱۴۰۱ و ادامه تحصیل محروم ماندند.
در ادامه فشارها و سرکوب فزاینده شهروندان بهایی، سهشنبه ۱۱ مردادماه ۱۴۰۱ منازل تعدادی از خانوادههای بهایی روستای روشنکوه واقع در شهرستان ساری، تنها یک روز پس از صدور اطلاعیه وزارت اطلاعات ایران و ارتباط دادن شماری از بازداشتشدگان به «اعضای هسته مرکزی حزب جاسوس بهائیت»، توسط ارگانهای دولتی تخریب و زمینهای برخی از آنها نیز مصادره شد.
در همین ارتباط «سرویس خبری جامعه بهایی» نوشته است، نزدیک به ۲۰۰ مأمور، راههای ورود و خروج به روستای روشنکوه در استان مازندران را که محل سکونت تعداد زیادی از بهائیان است، مسدود کردند و با استفاده از ماشینآلات سنگین شش خانه را تخریب و همچنین حدود ۲۰ هکتار زمین متعلق به بهائیان را مصادره کردند.
زمانه، در گزارش پیشرو برای بررسی بیشتر موضوعِ موج اخیر سرکوب و فشار بر شهروندان بهایی در شهرهای مختلف ایران، با سیمین فهندژ، نماینده جامعه جهانی بهایی در سازمان ملل و پدیده ثابتی، سخنگوی جامعه جهانی بهایی گفتوگو کرده است.
هدف حکومت از بین بردن جامعه بهایی در ایران است
گروهی از کارشناسان سازمان ملل متحد، دوشنبه ۳۱ مرداد / ۲۲ اوت با انتشار بیانیهای افزایش بازداشتهای خودسرانه و ناپدیدسازی قهری بهائیان و تخریب و مصادره اموال آنها را نشانه «سیاست آزار و اذیت سیستماتیک دانستند و با بیان اینکه نسبت به این موضوع «عمیقا نگران» هستند، از حکومت جمهوری اسلامی ایران خواستند آزار، اذیت و تعقیب قضایی اقلیتهای دینی را متوقف کنند و از دین به مثابه ابزاری برای سرکوب حقوق بنیادین شهروندان استفاده نکنند.
پدیده ثابتی معتقد است تشدید سرکوب شهروندان بهایی، اهداف دولت ایران در امتداد همان مقصد نهایی و برنامه مصوبه محرمانه است که در سال ۱۳۶۹ توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی طرح شد و به امضای علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی رسید.
اشاره سخگوی جامعه جهانی بهایی به سندی با «مُهر محرمانه» به تاریخ ۶ اسفندماه ۶۹ است که آن زمان در سفر رینالدو گالیندوپل، گزارشگر ویژه حقوق بشر به ایران افشا شد. در این نامه به صراحت به مسدود شدن «راه ترقی و پیشرفت» شهروندان بهایی تاکید شده، و سیاست رسمی برخورد حکومت جمهوری اسلامی با بهائیان ایران و ستم مضاعفی که بر پیروان این اقلیت مذهبی روا داشته شده را نشان میدهد.
ثابتی میگوید:
«حکومت ایران قصد دارد بهائیان را در تمام جوانب زندگی تحت فشار بگذارد و آنها را مجبور کند که یا کشور عزیزشان را ترک کنند یا از دین خود دست بردارند. این رژیم از استقامت بهائیان و ماندگار شدن تعداد زیادی از آنها در ایران در عذاب است. تبلیغات عظیم ضد بهایی و تمامی این پروندهسازیها از سوی حکومت جمهوری اسلامی همه در جهت بد نام کردن بهائیان است تا افکار عمومی را علیه آنها برانگیزد و همچنین حملات خود را توجیه کنند».
سمین فهندژ، نماینده جامعه جهانی بهایی در سازمان ملل در همین ارتباط به زمانه میگوید، هدف حکومت ایران، همیشه باور بهائیان بوده است:
«همین چند روز پیش بود که جامعه جهانی بهایی اخباری درباره یک ترفند تبلیغاتی تکاندهنده و ظالمانه را افشا کرد که در آن برای متهم جلوه دادن بهائیان ایران، ویدئویی در یک مهدکودک صحنهسازی و فیلمبرداری شده بود. مأموران امنیتی کتابها و جزوههای بهایی را میان معلمانی که هیچ کدام بهایی نبودند پخش کردند و سپس به کارمندان مهدکودک دستور دادند که در مقابل دوربین بگویند که این مواد آموزشی را بهائیان به مهدکودک آورده و میان معلمان توزیع کردهاند.»
به گفته سیمین فهندژ همین که حکومتی برای سرکوب شهروندان خود -که در طول تاریخ عمر این دیانت با عمل خودشان نشان دادهاند که چه عشق عمیقی به ایران و ایرانیان دارند- و بزرگترین اقلیت دینی غیرمسلمان ایران هستند، چنین پرونده سازیهایی انجام میشود، نشان میدهد هدف این سرکوبها همان است که از ابتدای تأسیس جمهوری اسلامی بوده است: «از بین بردن جامعه بهایی ایران به عنوان یک جامعه پویا و سازنده».
اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده هجدهم میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی، که هر دو توسط ایران به امضا رسیدهاند، هر شخصی را از این حق برخوردار میسازد که اعتقادات خود را ابراز کند، بر اساس اعتقادات خود زندگی و رفتار کند و به تحصیل و امور عادی زندگی بپردازد.
نفرتپراکنی سیستماتیک حکومتی علیه بهائیان
جمعه ۱۰ شهریور ۱۴۰۱ / یکم سپتامبر جامعه جهانی بهایی با انتشار بیانیهای از بازداشت ۱۴ شهروند بهایی در قائمشهر خبر داد و اعلام کرد که در ۳۲ روز گذشته (۹ مرداد تا ۱۰ شهریور/۳۱ ژوئیه تا ۱ سپتامبر) مقامات با ۲۴۵ مورد سرکوب و آزار، بهائیان را مورد هدف قرار دادهاند از جمله، دستگیری، حبس، تخریب و مصادره خانهها و املاک، یورش به منازل و اماکن کسب و کار، ضرب و شتم، امتناع از ارائه خدمات درمانی به بازداشتشدگان و محروم کردن بیش از ۱۰۰ جوان بهایی از تحصیلات دانشگاهی.
پیشتر جامعه جهانی بهایی در کمتر از ۲۰ روز در فاصله ۱۰ تا ۲۹ مرداد سال جاری، ۱۹۶ مورد آزار و اذیت شهروندان بهایی را گزارش کرده بود.
۸ شهریور/ ۳۰ اوت سرویس خبری جامعه بهایی گزارش داد، درخواست تجدیدنظر ۲۵ شهروند بهایی به نامهای یکتا فهندژ سعدی، لالا صالحی، مژگان غلامپور، رضوان یزدانی، بهاره نوروزی، بهنام عزیزپور، اسماعیل روستا، رامین شیروانی، سعید حسنی، شادی صادق اقدام، پریسا روحی زادگان، مرجان غلامپور سعدی، عهدیه عنایتی، ثمره آشنایی، نسیم کاشانینژاد، شمیم اخلاقی، نوشین زنهاری، مهیار سفیدی، صهبا مصلحی، صهبا فرحبخش، فرزاد شادمان، فربد شادمان، سروش ایقانی صغادی، ورقا کاویانی و نبیل تهذیب در شعبه ۳۷ دادگاه استان فارس رد و احکام اولیه آنها تأیید شد.
بر اساس این گزارش، این ۲۵ نفر نخستین بار در خردادماه سال جاری در شیراز احکام خود را دریافت کرده بودند و در مجموع به ۸۰ سال زندان محکوم شدند.
پدیده ثابتی در رابطه با علت این حجم از خشونت علیه شهروندان بهایی و اینکه چرا اساساً حکومت قصد هیچگونه سازشی ندارد، به زمانه میگوید:
«رژیم ایران بعد از گذشت بیش از چهار دهه حمله و ضبط اموال یک سند برای اتهاماتی که به بهائیان وارد میکند، پیدا و ارائه نکرده است. هیچ کدام از وکلای معتبر ایران این اتهامات را تصدیق نکردند و به قیمت جانشان در دفاع از بهائیان و پوچ بودن این اتهامات سخن گفتند. این نشانه تعصب دینی، زورگویی و استبداد دولت ایران است. این رژیم کینه و تعصب تاریخی نسبت به بهائیان دارد و تا این جامعه پویا و میهندوست را از هستی ساقط نکند دست از حمله به بهائیان برنخواهد داشت».
فهندژ اما میگوید، دلیلی که حکومت ایران علیه یک جامعه دینی صلحجو که اعضایش برای رفاه جامعه پیرامون خود میکوشند، و آرزویی جز آبادی ایران ندارند، اینهمه دشمنی روا میدارد و قصد هیچگونه سازشی ندارد اساساً تعصبات دینی است و مشکل اصلی حکومت ایران، با باور بهائیان به دیانت بهایی است:
«دیانت بهایی دیانتی است که بعد از اسلام آمده و با اینکه بهائیان، اسلام را یک دین الهی میدانند و به آن احترام میگذارند، جمهوری اسلامی بهائیان را به این دلیل که دیانت بعد از اسلام هستند سرکوب میکند و با آموزههای بهایی نظیر اصل برابری زن و مرد، منع تقلید و حذف طبقه روحانیت مشکل دارد. در دیانت بهایی طبقه روحانیت وجود ندارد و امور جامعه بهایی توسط شوراهایی اداره میشود که با روش دموکراتیک و با رأی اعضای جامعه انتخاب میشوند».
به گفته نماینده جامعه جهانی بهایی در سازمان ملل، در حقیقت یکی از شکلهای «موذیانه حکومت ایران» بدنام کردن و توهین به بهائیان و تحریف و غلط جلوه دادن آموزههای بهائی، استفاده گسترده و روشمند از رسانههای ارتباط جمعی بوده است:
«تبلیغات دروغین و نفرتانگیز علیه بهائیان از ویژگیهای اصلی این کارزار عمومی حکومت بوده است. جلوه دادن بخشی از یک جامعه به عنوان مردمانی پلید و فاقد صفات انسانی، که به دفعات در طول تاریخ تکرار شده، همیشه بسیار نگران کننده است. در مورد بهائیان ایران، انتشار این تهمتها و دروغها از طریق رسانههای تحت کنترل و یا مورد حمایت دولت، از طریق پخش جزوه و نشریات، از بالای منبرها، در نمایشگاهها و رویدادهای عمومی و در رسانههای اجتماعی بوده است».
فهندژ، حجم، شدت، تندی و خشونت این تبلیغات، و وسعت و پیچیدگی آنها را تکاندهنده توصیف میکند:
«هدف این کمپين رسانهای آن بوده که چنان تعصبی عليه بهائيان ايجاد شود که عموم مردم از آنان دوری جسته و تعاليم دينی آنان را کفرآميز تلقی کنند. نفرتپراکنی سیستماتیک حکومتی علیه بهائیان، تمامیت این جامعه را هدف گرفته، شاید بتوان گفت هیچ خانواده بهائی در ایران از گزند آزار و اذیتهای سیستماتیکی که زمینهشان توسط همین نفرتپراکنیها فراهم شده در امان نبوده است».
سازمان عفو بینالملل سهشنبه یکم شهریور/ ۲۳ اوت با صدور بیانیهای با عنوان «حملات شدت یافته به اقلیت بهایی در ایران» نسبت به افزایش سرکوب اقلیت دینی بهایی در ایران هشدار داد و از مقامهای جمهوری اسلامی خواست تا سریعا به این «روند بیرحمانه» خاتمه دهند.
اما چه اتفاقی علیه جامعه بهایی در ایران در حال وقوع است، و آیا این تشدید برخوردهای خشونتآمیز اخیر را میتوان در پیوند با دولت جدید رئیسی و سیاستهای این دولت دانست؟
پدیده ثابتی میگوید جامعه جهانی بهایی از حدود چند ماه پیش با صدور بیانیههای پیدرپی از برخورد با بهائیان ایران ابراز نگرانی میکند:
«از طرح و روش حملات به بهائیان میتوانیم ببینیم که این اذیت و آزارها طبق یک برنامهریزی مرتبط و سیستماتیک در جریان است و برای پیاده کردن این حملات احتیاج به منابع انسانی و مادی است که فقط در توان دولت مرکزی است. بدون تردید دولت ابراهیم رئیسی و مقامات و مسئولان بالارتبه دستاندرکار طراحی و اجرای این آزارها هستند. همچنین به نظر میرسد که دولت ایران به نحوی قصد دارد با تمسک و تحریف قانون مصادره گسترده اموال بهائیان را توجیه کند».
فهندژ نیز میگوید در طی بیش از چهار دهه گذشته و با تغییر رؤسای جمهور مختلف در جمهوری اسلامی، تبعیض و تعرض به ابتداییترین حقوق شهروندی بهائیان همواره وجود داشته و ظلم بر بهائیان و تضییع سیستماتیک و ریشهدار حقوق آنان با فراز و نشیبهایی ادامه داشته است.
واکنش جوامع بینالمللی
در روزهای اخیر جامعه جهانی بهایی موارد ظلم و تشدید سرکوب بهائیان در ایران را به گزارشگران ویژه سازمان ملل و همچنین شورای حقوق بشر و دیگر سازمانهای جهانی ارائه کردند.
پدیده ثابتی با بیان اینکه آخرین بیانیه جامعه جهانی بهایی گویای اعتراض گسترده سازمانهای حقوق بشری از جمله کارشناسان سازمان ملل متحد، دولتها و مطبوعات بینالمللی است، میگوید:
«در ایالات متحده ۳۰ سازمان مدنی در حمایت از بهائیان به رئیس جمهور جو بایدن نامه نوشتند. توجه وسیع ایرانیان از صنفهای گوناگون اعم از نواندیشان دینی، وکلا، شاعران و نویسندگان و حتی چند تن از روحانیون چه در داخل و خارج از کشور باعث دلگرمی بهائیان شده است. بیش از صد نفر از کنشگران ایرانی با صدور بیانیهای مشترک با اشاره به تشدید آزار به بهاییان سخاوتمندانه ابراز کردن که (وقتی پای حقوق شهروندی و بشری آنها در میان باشد ما نیز خود را بهایی میدانیم). هشتگ (بهایی بودن جرم نیست) بیش از ۲۴ ساعت در توییتر ترند شد».
به گفته ثابتی هر چند به مدت بیش از چهار دهه زجر و نگرانی شدیدی بر بهائیان ایران وارد شده، اما به نظر میرسد که تعداد حامیان بهائیان روزبهروز بیشتر و «روزی این صداها برای حمایت از همه اقلیتها در ایران همگانی خواهد شد شود.»
سیمین فهندژ نیز معتقد است، پاسخ جامعه جهانی دلگرمکننده بوده است:
«با وجود آنکه مقامات ایران سالهاست علیه بهائیان ایران نفرتپراکنی کردهاند، میلیونها ایرانی پاکضمیر، متوجه این دروغها هستند. در همین حملات اخیر حکومت به بهائیان روستای روشنکوه، بهائیان شاهد حمایت و همبستگی بسیار گسترده و بینظیر طیف وسیعی از ایرانیان داخل و خارج بودند که نشانگر شکست پروژه حکومت ایران برای بدنام کردن بهائیان است.»