پس از گرانی رسمی و دو برابر شدنِ یکباره قیمت مرغ، کارزاری در میانِ مردم به راه افتاده که به کمپین «نه به خرید مرغ» شهرت یافته است. برای بر پا شدن این کمپین هیچ برنامهریزی خاصی نشد و کاملا خصلتی مردمی و خودبخودی داشت. از ابتدا کمتر کسی امیدی به موفقیتِ چنین کمپینی داشت. چون اصولا یک کمپین با پشتوانهای از تشکل و داشتن افقِ مشخصی نبود. پس از آن که بخش بزرگی از مردم مشاهده کردند که پاسخِ اعتراضاتشان همچون گذشته گلوله و دستبند است، از روی درماندگی و پس از وارد شدنِ شوکِ قیمتی، به این ترفند رو آوردند.
شروعِ کمپین
ماجرا از آنجایی آغاز شد که دستهای از کاربران شبکههای اجتماعی از دیگران خواهش کردند که فعلا مرغ نخرند، چرا که مرغ اگر به فروش نرسد به زودی فاسد میشود و این باعث میشود قیمت به آنچه قبلا بود نزدیک شود.
درخواست به زودی موردِ استقبال قابل توجه عمومی قرار گرفت. استقبالکنندگان بدون هیچ برنامهریزی و استراتژی مشخصی، چنین درخواستی را نشر دادند. تنها در طول دو روز یک کمپین سراسری در میانِ طبقاتِ پایین جامعه شکل گرفت. این نخستین باری نیست که در ایران کمپینی برای نخریدنِ کالایی به راه میافتد.
تجربههای پیشین
پیش از این در سال ۹۴ هم کمپینی برای نخریدن خودروی بی کیفیت داخلی راه افتاد که کارزاری مردمی بود برای پایین آوردن قمیت خوردروهای مونتاژ داخلی که در عین بیکیفیت بودن بسیار گران بودند. آن کارزارِ مردمی هم در شبکههای اجتماعی به راه افتاد و نسبتاً موفق عمل کرد. طی همان سال تولیدات سایپا و ایرانخودرو به کمتر از نصفِ تولیدشان در سال ۹۳ رسید و قمیت خودرو هم تحت تأثیر رکودِ جدی تعدیل شد.
در همان سال، کمپینی مشابه برای نخریدنِ مرغِ ناسالم هورمونی به راه افتاد. موضوعِ آن روزها قمیتِ گرانِ مرغ نبود. بلکه صحبت بر سرِ کیفیتِ آن بود. آن کمپین هرچند به اندازه کمپین تحریم خودرو کارساز نبود اما به هر ترتیب یک تمرین و یک تجربه ارزشمند بود و تا حدی اثر داشت، تا جایی که وزیر بهداشت وارد ماجرا شد و از صحت و سلامت مرغها گفت و تیمهایی را برای نظارت بر بهداشتِ مرغداریها اعزام کرد.
اما اینبار پویشِ نخریدن مرغ، تنها به دلیل کیفیت آن یا شائبه هورمونی بودن آنها نیست. بلکه به دلیل افزایش قیمت سرسامآور آن است. حتی داستانِ نخریدنِ مرغ از جانب عدهای موضوعِ پیوستن به کارزار نخریدن نیست، بلکه توانِ مالی آن را ندارند و نمیتوانند دست به خرید آن بزنند. اما به هرحال آنها هم خواسته یا ناخواسته بخشی از همین کارزارِ نه به خرید خواهند بود.
مرغ خریدار ندارد
کمپین تا هماکنون هم برقرار است و از روز شنبه که مرغ با قیمت ۵۷ هزار تومان به بازار آمد، تاکنون تحت تأثیر تحریمِ مردمی قیمتش رو به کاهش است.
تحریم مختص به یک یا چند شهر و استان نیست، سراسری است و همین هم باعث شده بلافاصله در روز یکشنبه قمیت مرغ با افتی ۱۰ هزار تومانی به هر کیلو ۴۷ هزار تومان برسد.
تداومِ تحریم در روزهای بعدی تأثیرِ بیشتری بر جای گذاشت، تا جایی که قیمتِ مرغ در بازارها تا کیلویی ۳۵ هزار تومان هم پایین آمد.
برخی از فروشگاههای مرغ در روز دوشنبه سفارشی برای خرید مرغ ندادند و مغازههایشان را بستند، چون میدانستند که به شکلی عمومی خریدار ندارد و روی دستشان میماند. حتی یخچالهای سوپرمارکتهای روستاها هم که معمولا کمتر از ۱۰۰ کیلو مرغ در آن یافت میشود، مملو بود از مرغهایی که خریدار نداشت و در حال فاسد شدن بود. مردم همچنان از هم میخواهند که مرغ نخرند تا به قمیت سابق یا شاید هم حتی کمتر برسد.
سازوکار دولت
تاکنون هیچکدام از مسئولانِ رده بالا اظهار نظری رسمی درباره کارزار تحریم نداشتهاند. اما موضوع پر است از شک و شبهههایی که در جامعه پیرامون آن میچرخد. فیلمی از یکی از مدیران یک مرغداری بزرگ منتشر شده که در آن ادعا شده که قمیتِ خریدِ مرغ از آنها همان کیلویی ۱۷ هزار تومان سابق است و افزایش قیمت مرغ ارتباطی به تولیدکنندگان ندارد. تولیدکنندگان مرغ بارها گفتهاند که مسئله اصلی آنها قمیتِ نهادههای دامی است که درصد بالایی از آن وارداتی است. افرادی هم که برای وارداتِ این نهادهها ارزِ دولتی گرفتهاند در عمل چیزی وارد نکردهاند و شفافیتی در اینباره وجود ندارد.
همچنین پس از بازگشتِ مرغهای به فروش نرفته، خبرهایی مبنی بر بستهبندی دوباره مرغهای تاریخگذشته منتشر شده است. از جمله خبری که به نقل از یکی از کارگران کشتارگاهی در ایلام که گفته بود: «بستهبندی مرغهای چند روز اخیر را باز میکنند، با آبِ سرکه آنها را میشویند تا بویشان گرفته شود، سپس دوباره بستهبندی میکنند و با تاریخِ جدید روانه بازار میکنند.»
برخیها هم فیلمهایی منتشر کردهاند که در آن چندین تُن مرغ را دور میریزند.
هیچکدام از این شایعهها راستیآزمایی نشدهاند.
سرنوشت کارزار نه به خرید
در این میان آنچه که مسلم است، انباشتِ بخشِ بزرگی از مرغهای تولیدی در کشتارگاهها و فروشگاههای مرغ است. حتی مشاهدات میدانی نشان میدهد که بخشهایی از مرغفروشیهای خُردهفروش مغازههایشان را بستهاند تا تکلیفِ قضیه مشخص شود و ضرر نکنند.
ممکن است پویش تحریمِ خرید مرغ موفق شود قمیتِ مرغ را پایین بیاورد. همانگونه که تاکنون چنین کرده. اما به همان اندازه هم محتمل است که شکست بخورد و مرغ به قمیت مصوب دولتی بازگردد. اما مهمتر از آن، کارزاری است که به راه افتاده و همچون شکلی از کنشورزی کمخطر و کمهزینهتر در برابرِ گرانی خود را نشان داده است. این یک تجربه ارزشمند و یک همبستگی جمعی موقتی در میانِ مردمی است که دیرزمانی است تلاش شده که از هم جدا نگه داشته شوند و توانایی مقابله و مبارزه از آنها سلب شود. چنین کارزارهایی صرفنظر از نتیجه موقتیشان میتوانند کمک کنند تا روحیه جمعی تقویت شود.